هنرنمایی این خانم توی فضای مجازی درباره نسل‌کشی غزه حسابی ترکونده #ظهور_بسیار_نزدیک_است https://eitaa.com/samen_meraj

اگه عاشق #غذاى_دريايى هستين ماهى رو به روش من سوخاري كنين كه ترد و خوشمزه بشه اونم بدون تخم مرغ 😍😋 #ماهي_سوخاري ماهي قزل آلا ٢ عدد، پياز ٢ عدد، سير ٢ حبه، آب نارنج، آبليمو،زعفران و روغن، آرد ١/٢ ليوان، نمك، پودر پياز، پودر فلفل پولبيبر، پودر فلفل سياه 🔴ماهی را خوب بشویید.سپس گوشت ماهي را زعفران بزنيد و با ادويه و ترشى مزه دار كنيد،پیازهای خلالی خردشده را به همراه سیر به ماهی‌ها اضافه كرده و چند ساعت در يخچال استراحت دهید. هر چند ساعت يكبار ماهی‌ها را در این مواد چندبار زیر و رو کنید تا خوب مزه‌دار شوند. بعد از استراحت پياز و سير را از ماهى جدا كرده و دو طرف آن را در آرد بغلطانيد و نيم ساعت ديگر در يخچال قرار دهيد. داخل تابه روغن زيادى بريزيد طوريكه روغن تا بالاى ماهى را بگيرد وقتي كامل داغ شد با حرارت متوسط ماهى را از سمت گوشت داخل روغن قرار داده و سرخ كنيد. ميتونيد اين ماهى مرينيت شده رو كباب هم بكنيد. ╲\╭┓ ╭ 🎂🍃 @sweetcake ┗╯\╲ https://eitaa.com/samen_meraj

«السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...» آمدنت نزدیک است... و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته! سلام بر تو و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند! 📔 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس. #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع https://eitaa.com/samen_meraj

سوختن امام زمان برای ما!!! #امام_زمان #استاد_شجاعی #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع https://eitaa.com/samen_meraj

روز جمعه روز زیارتی حضرت ولیعصر(عج) استادفرهمند #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع https://eitaa.com/samen_meraj

دارم همه دم روی تمنّـا به‌ حسین محتاج‌ترم از همه ؛ امّا به‌ حسین نزدیک‌ترین جواب را می‌شنـــوم از دور سـلام می‌کنم‌تا به حسین #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله صبحتون حسینی #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع https://eitaa.com/samen_meraj

داستان های عبرت آموز ۳۶۷(تلنگر آمیز) گشایش کارها با امام زمان علیه السلام داستان زیبای سید کریم پینه دوز و امام زمان علیه السلام 🎙مرحوم آیت الله مجتهدی رحمت الله علیه #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع https://eitaa.com/samen_meraj

حکایات تکان دهنده از شهدا ۳۴۸ روایتگری داستان پرواز 🎙مرحوم حجت الاسلام ضابط رحمت الله علیه #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع https://eitaa.com/samen_meraj

#چیکن_کاری 😍😋 فیله مرغ ۱۰ عدد فلفل دلمه سبز ۱ عدد فلفل دلمه قرمز ۱ عدد زیتون سبز نصف پیمانه قارچ ۱۰ عدد ماست ۱ پیمانه ادویه کاری ۲ قاشق چای خوری روغن زیتون ۲ قاشق غذا خوری لیمو نصف نمک و فلفل سیاه مواد سس ماست نصف پیمانه خیار شور ۱ عدد سرکه ۲ قاشق غذا خوری نمک و فلفل سیاه پنیر موزارلا ۱۵۰ گرم نون تافتون ۴ عدد فیله رو مزه دار کنید و‌نیم ساعت استراحت بدین تو یخچال ،قارچ و تفت بدین با فیله مزه دار شده و مواد دیگه بریزید تو نون همین ╲\╭┓ ╭ 🎂🍃 @sweetcake ┗╯\╲https://eitaa.com/samen_meraj

#کتلت_سوسیس ۵ عدد ۱ عدد دو عدد سوسیس یک عدد همه رنده میشن ومخلوط بانمک وزردچوبه وپودر دارچین و اویشن...بعدم تو تابه سرخ میشن نوش جان 💖 ‌┄┅┅❈••🍕🍟🍕••❈┅┅┄ 🍳آشپزےخوشمزھ ツ @lezatashpazy •😋🫐• https://eitaa.com/samen_meraj

#فیلم_آموزشی #کتلت_با_طعم_بینظیر ‌┄┅┅❈••🍕🍟🍕••❈┅┅┄ 🍳آشپزےخوشمزھ ツ @lezatashpazy •😋🫐• https://eitaa.com/samen_meraj

پدری که زیر آوار خانه‌اش در غزه دنبال چهار فرزندش می‌گردد. آه آه آه.... #کربلای_غزه #نسل_کشی https://eitaa.com/samen_meraj

🌹ایستگاه مشاوره🌹 💥سوال۱۸۰💥 پسر کلاس چهارمی که خیلی بی نظمه لباساش راهرطرفی پرت میکنه ویا پوست خوراکی را روی مبل می اندازد و...چطورباهاش رفتارکنم؟ یکی از راه‌حل‌ها برای این مشکل، آموزش و تربیت بچه به منظم کردن رفتارش است. 1. برقراری قوانین خانوادگی: قوانین خانوادگی را برای بچه تعیین کنید و به او توضیح دهید که خوراکی ها را در جایی مناسب مانند سطل زباله بریزد و نه روی مبل یاروی زمین 2. نمونه‌گیری و نمایش مثال: به عنوان والدین، خودتان نمونه خوبی برای بچه خود باشید و همیشه خوراکی ها را در جای مناسب دور انداخته و به صورت منظم آن را پاک کنید. 3. تشویق و پاداش: هنگامی که بچه خود خوراکی ها را در جای مناسب میریزد، او را تشویق کنید و به او پاداش دهید. مثلاً می‌توانید به او یک شیرینی کوچک بدهید یا به او نشان بدهید که از رفتار صحیحش خوشحال هستید. 4. محدودیت دسترسی: سعی کنید خوراکی ها را در محل‌هایی قرار دهید که بچه به راحتی به آنها دسترسی نداشته باشد. مثلاً می‌توانید آنها را در جایی بالا قرار دهید یا در قفسه‌های بسته نگهدارید. 5. انجام فعالیت‌های جایگزین: برای جلوگیری از اینکه بچه خود خوراکی ها را روی مبل بریزد، سعی کنید فعالیت‌های جذاب و متنوع دیگری را برای او فراهم کنید. مثلاً می‌توانید او را به بازی با اسباب‌بازی‌ها، نقاشی کردن، خواندن یا تماشای فیلم‌های مورد علاقه‌اش تشویق کنید. 6. صبر و تمرکز: به خاطر داشته باشید که تغییر رفتار بچه زمان می‌برد و نیاز به صبر و تمرکز دارد. تکرار و تمرین مداوم از اهمیت بالایی برخوردار است. https://eitaa.com/joinchat/3278832094C8be70bdefc کانال صدای مشاورشهلا محمودیان https://eitaa.com/samen_meraj

به مردم جنوب چین چی میگن؟ 😂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/samen_meraj

✅راهپیمایی یوم الله ۱۳ آبان ماه 🗓 شنبه ۱۳ آبان ماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ 📍محل تجمع: خیابان معلم فلکه نی زن (تالار پروین اعتصامی) 📢کانال اطلاع رسانی مراسمات مسجد قبا: ایتا: 🆔️ https://eitaa.com/masjed_ghoba1401 روبیکا: 🆔️ https://rubika.ir/masjed_ghoba1402 سامانه پیام کوتاه 30004933333678 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/samen_meraj

🔵 فیلم معرکه و کامل حضور استاد مرتضی خدامی اعجوبه بابلسری 👈در برنامه تلویزیونی محفل که همه را شگفت زده کرد 🔹بخاطر مطالبی که در باب بزرگی اسلام و قرآن در این ویدیو مطرح می‌شود، شک نکنید با نشر حداکثری این ویدئو می‌توانید در ثواب آن شریک شوید. 🇮🇷https://eitaa.com/samen_meraj

✨﷽✨ #پندانه ✅دوستی‌ها و احترام‌هاست که می‌ماند ✍ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ می‌کرد. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﻪ تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ شد ﻭ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩ.ﺁﺧﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ‌ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ پنج ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ نگهبان ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. پس از بهبود حالش، ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد؟ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ که ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ، ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ورود با من ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ من خداحافظی ﻣﯽﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ من ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ نیستم. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ روزهای ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ؛ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ سری ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮالپرسی ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ چون ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ. ‌‌‌‌https://eitaa.com/samen_meraj

✍قال امیرالمومنین (علیه‌السلام): دانا کسی است که بشنود و اندیشه کند و بنگرد و ژرف نگر باشد و از عبرت ها سود برد. 📚تصنیف غرر/ حدیث ۴۸۱ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/samen_meraj

✨﷽✨ #پندانه 🔴در شهری که موش آهن می‌خورد، کلاغ هم کودک می‌برد ✍بازرگانی به قصد سفر و تجارت راهی شهر دیگری بود و تصمیم گرفت برای اینکه در این سفر ضرری متوجه او نشود، مقداری از سرمایه خود را در شهر باقی بگذارد. بنابراین با آن مقدار سرمایه مقداری آهن خرید و آن‌ها را نزد دوست خود به امانت گذاشت چون فکر می‌کرد آهن وزنش زیاد و قیمتش کم است و کسی به فکر دزدیدن آن نمی‌افتد. پس از آنکه بازرگان از سفر بازگشت، قیمت آهن زیاد شده بود و بازرگان فکر کرد بهتر است به سراغ دوستش برود و آهن‌ها را از او پس بگیرد. اما دوست قدیمی او که به فکر خیانت افتاده بود، آهن‌ها را در جای دیگری پنهان کرده بود و زمانی که بازرگان نزد او رفت و آهن‌ها را طلب کرد، با ناراحتی گفت: دوست عزیز، من واقعاً متاسفم اما من آهن‌های تو را در گوشه‌ای از انبار نگه می‌داشتم، تا اینکه روزی برای کار دیگری به انبار رفته بودم، متوجه شدم موشی در انبار بوده که تمام آهن‌ها را خورده است.مرد بازرگان فهمید که دوستش قصد دارد او را فریب دهد، اما اندیشید حرف حسابی زدن فایده ندارد و باید با حیله‌ای او را شرمنده سازد. بنابراین گفت: بله، من هم شنیده‌ام که موش آهن دوست دارد، تقصیر من است که فکر موش را نکرده بودم. دوست بازرگان با خود فکر کرد حالا که این مرد احمق حرف مرا باور کرده، بهتر است او را برای ناهار دعوت کنم تا دوستی خود را به او ثابت کرده و تردید را از او دور کنم. بازرگان نیز دعوت دوست خائن خود را پذیرفت. اما زمانی که از خانه او خارج می‌شد، فرزند کوچک دوستش را که نزدیک خانه در حال بازی بود، بغل کرد و به خانه برد. او به همسرش سفارش کرد تا فردا از کودک به خوبی مراقبت کند و فردای آن روز برای صرف ناهار به خانه دوستش رفت. دوست خائن که از گم شدن کودک بسیار نگران و ناراحت بود، گفت: دوست عزیز، من شرمنده شما هستم اما امروز مرا معذور بدارید، چون فرزند کوچکم از دیروز گم شده و بسیار نگران و پریشان هستم. بازرگان که منتظر این سخنان بود، گفت: اما من دیروز، زمانی که به خانه می‌رفتم، فرزند شما را دیدم که کلاغی او را به منقار گرفته بود و با خود می‌برد.دوست خائن او که پریشان‌تر شده بود، فریاد زد:آخر چطور امکان دارد کلاغی که وزنش نیم‌ من نیست، کودکی را که وزنش ده من است، بلند کند و بپرد؟ مرا مسخره کرده‌ای؟ بازرگان بلافاصله پاسخ داد: تعجبی ندارد. در شهری که موش می‌تواند آهن بخورد، کلاغ هم می‌تواند کودکی را ببرد. دوست او که پی به داستان برده بود با پریشانی گفت: حق با توست. فرزندم را بیاور و آهنت را بستان، من به تو دروغ گفتم.بازرگان که دیگر ناراحت نبود، در پاسخ گفت: بله، اما این را بدان که دروغ تو از دروغ من بدتر بود زیرا من برای پس گرفتن حق خود، مجبور به دروغگویی شدم، اما تو قصد خیانت به من را داشتی. 📚کلیه و دمنه ‌‌‌‌https://eitaa.com/samen_meraj

🎥 خاطره ای جالب و شنیدنی استاد دانشمند در ابتدای زندگی مشترک با همسرشون ‌‌‌‌https://eitaa.com/samen_meraj