eitaa logo
محتوای ثامن برخوار
127 دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
20.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | سرهنگ گمنامی که اشرار را عاصی کرد 🍃🌹🍃 🔻شهید مهدی توسنگ، بیشتر مواقع پایش را دراز می کرد و به خاطر زانو درد، کیسه آبگرم می گذاشت، دلیل این درد ترکشی بود که در پای وی قرار داشت و ترجیح داده بود به خانواده نگوید تا نگران نشوند، همسرش بعداز شهادتش توسط همرزمانش متوجه شد و بیشتر برای مظلومیت و گمنامی اش و از دوران پر فراز و نشیب خدمت شهید اشک ریخت. 🔸مهدی توسنگ در سال ۱۳۸۲ همراه با خانواده به سفر رفتند. از بین الحرمین به سمت حرم حضرت ابوالفضل (ع) حرکت کردند. آن موقع حرم ها مثل الان بازسازی نشده بود. کنار در ورودی حرم آقا ابوالفضل العباس مقداری شن و پاره های آجر ریخته و یک کارگر مشغول ریخت خاک ها در تراکتور بود. شهید توسنگ بیل را از دست کارگر گرفت و شروع کرد به ریختن خاک ها و نخاله های ساختمانی داخل تراکتور. دوست داشت که در ثواب این کار شریک باشد. شهید بی نهایت به حضرت عباس (ع) و حضرت زهرا(س) علاقه و ارادت داشت. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | آخرین دیدار به وقت بهشت 🍃🌹🍃 🔻شهید قاسم متولی رئیس کلانتری شهر برازجان بود، همیشه می رفت به کلانتری سر می زد و برمی گشت. آن شب حادثه، قاسم، دخترش را بغل کرده بود، او را می بوسید و نوازش می کرد. یک ساعت بعد، خانواده اش ناگهان صدای انفجار مهیبی را شنیدند. پسرش آیفون تصویری را زد، ناگهان جیغ زد و گفت (( مامان! بابا رو زدن)) دویدیم و بیرون رفتیم، صحنه خیلی بد و دردناکی برای من و بچه ها بود. قاسم وقتی می خواست با کلید در را باز کند از فاصله دور با اسلحه به او شلیک کرده بودند. 🔺سرقت مسلحانه و یاغی گری در منطقه برازجان و دشتستان زیاده شده بود. گزارش رسید که جوانکی اسلحه به دست یک طلافروشی را غارت کرده و بعد هم در کوه های منطقه مخفی شده است. آماده باش صد در صد اعلام شد. همکاران وقتی رسیدند کلانتری دیدند شهید متولی جلوتر از همه ایستاده و آماده رفتن است. یک اسلحه کلاش هم توی دستش بود و مثل فرماندهان زمان دفاع مقدس نیروهایش را توجیه می کرد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | پلیس شهیدی که فرزندش را ندید😔 🍃🌹🍃 🔻شهید حسن دلاور متاهل و دارای دو فرزند است که در قالب خدمت عملیاتی در استان سیستان و بلوچستان مشغول خدمت بود و فرزند دوم این شهید ۱۸ اسفند به دنیا آمد که پدر را هرگز ندید. 🔺همسر شهید حسن دلاور می گوید: حدود ۲ ماه دور از خانواده بود و ما خیلی چشم انتظار آمدنش بودیم. او در هیچ مراسمی کنار خانواده اش نبود و همیشه با آغاز تعطیلات کار آنها شروع می شد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | توسل به ائمه از اعتقادات قلبی شهید بود ▪️◾️▪️ ▪️شهید سجاد زمانی بابگهری تنها پسر خانواده و عزیز دردانه مادر و پدر و حامی واقعی برای خواهرانش بود. ▪️حضور او برای خانواده به مثابه کوهی بزرگ بود که همیشه پشت خانواده را داشت و سنگ صبور بسیاری از تنهایی های اعضای خانواده محسوب می شد. او اکنون در جمع این خانواده نیست و در ملکوت اعلاء با بزرگان زیادی همنشین است. ▪️مادر شهید می گوید: سجاد به دعا مادر و توسل به امام رضا (ع) عقیده خاصی داشت. در دوران آموزشی از من خواست که برای اینکه دوره آموزشی خود را در مشهد سپری کند برایش دعا کنم. من هم ۵۰۰۰ صلوات برای او نذر کردم و خوشبختانه در طی اتفاقاتی او به آرزوی خود رسید و به مشهد منتقل شد و حدود ۴ ماه در جوار حرم امام رضا(ع) مشغول خدمت به جمهوری اسلامی ایران بود و هر سال حداقل یک مرتبه به پابوس امام عزیز می رفت. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | خرید زمین یا خریدجان، کدام با ارزش تر است؟ ▪️◾️▪️ ▪️شهید مهدی جعفری اشنیزی با انتخاب رشته مرزبانی در یگان تکاوری حضرت علی بن ابی طالب(ع) مشغول خدمت شد، وی در رشته ورزشی جودو نیز فعالیت می کرد. ▪️پدر مهدی جعفری از روحیه فداکاری فرزندش می گوید: یک روز به مهدی پیشنهاد خرید زمین را دادم و گفتم: مهدی من زمین برایت می خرم ولی ساخت آن با خودت، چند روز بعد گفت بابا اگر امکان دارد پولی که قرار زمین برایم بخری بده به خودم چند سال دیگه خودم زمین می خرم، پرسیدم با پول چکار داری به من نگفت بعد به مادرش گفت یک نفر باید کلیه بخرد و پول ندارد او واجب تر از من است جان یک انسان از زمین برای من مهمتر است. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | رعایت حق الناس رمز پاکی شهدا ▪️◾️▪️ ▪️شهید احسان نصیری همیشه و در همه جا خدا را در نظر داشت و هیچ گونه کوتاهی در مورد کار مردم و ارباب رجوع نداشت. او برای حق الناس اهمیت ویژه ای قائل بود چنانچه در حین انجام کار حتی به تلفن شخصی خود پاسخ نمی داد که مبادا در وقت ارباب رجوع حق الناسی به وجود نیاید. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | واقعی ترین خدمتگزار 🍃🌹🍃 🔻فردین سنجری بنستانی اگر نیازمندی را می دید، نمی توانست ساده از کنارش عبور کند، فقیری را در شهر می شناخت که وضع زندگی خوبی نداشت. معلول بود و روی ویلچر می نشست. شغلی نداشت و به سختی گذر عمر می کرد. فردین خودش به تنهایی مسئولیتش را به عهده گرفت. 🔺منتظر نبود که ارگانی پیدا شود تا آن معلول را تحت پوشش قرار بدهد. خودش برای آن مرد غذا می برد، کارهایش را انجام می داد، برایش سرویس شخصی گرفته بود که برای جابه جایی در شهر راحت باشد و کارهایش را انجام دهد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | شهادت را در در دفتر خاطراتش مشق کرده بود 🍃🌹🍃 🔻شهید موسی شیبانی اهل کمک به دیگران بود. در میان بستگان هرکسی نیاز به کمک داشت روی کمک های او حساب جداگانه‌ای باز می کرد. هدیه روز مادر را هرگز فراموش نمی کرد. 🔺موسی همیشه یک شال همراهش بود. شالی که از دوست شهیدش به یادگار داشت. می گفت هر موقع ماموریت می روم، این شال را باخودم می برم شاید روزی من هم لیاقت شهادت پیدا کردم. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | دامادی با لباس پلیس 🍃🌹🍃 🔸همسر شهید علی اکبر معصومی نژاد می گوید: قرار محضر ساعت ۵ هماهنگ شده بود. آن روز نوبت پست علی اکبر بود تا ساعت ۸:۴۵ دقیقه در محضر منتظر ماندیم، تا اینکه علی اکبر با همان لباس نظامی و یک جعبه شیرینی در محضر حاضر شد، هیچ چیز باعث نمی شد لحظه ای برای شغلش کم بگذارد، در روز عقد هم علی اکبر حاضر نشد زودتر پستش را ترک کند، وقتی به محضر آمد آنقدر دیر شد که فرصت نداشت به خانه برود و حمام کند، حتی لباس هایش را هم فرصت نکرده بود عوض کند، بعداز مراسم دوباره با همان ماشین الگانس پلیس به سرکارش برگشت. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | اولین و آخرین عکس یادگاری 🍃🌹🍃 🔻همسرش در خصوص ماه عسلی که داشتند این طور تعریف می کند: آنقدر خوش گذشت که باور خودمون هم نشد. 🔸یه عکس یادگاری انداخت و آخرین عکس یادگاریمون شد ولی حیف که مرخصی اش زود تمام شد و برگشتیم. 🔺روز حادثه امین در مرخصی بود که گوشی اش زنگ خورد و سراسیمه از منزل خارج شد و دیگر هیچوقت به منزل برنگشت و حال از او دخترکی مانده است که همیشه و همه جا بهانه دیدن پدر را می گیرد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | اولین و آخرین عکس یادگاری 🍃🌹🍃 🔻همسرش در خصوص ماه عسلی که داشتند این طور تعریف می کند: آنقدر خوش گذشت که باور خودمون هم نشد. 🔸یه عکس یادگاری انداخت و آخرین عکس یادگاریمون شد ولی حیف که مرخصی اش زود تمام شد و برگشتیم. 🔺روز حادثه امین در مرخصی بود که گوشی اش زنگ خورد و سراسیمه از منزل خارج شد و دیگر هیچوقت به منزل برنگشت و حال از او دخترکی مانده است که همیشه و همه جا بهانه دیدن پدر را می گیرد. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | خنده های شیرین 🍃🌹🍃 🔸اول صبح مادر شهید مرتضی وزینی افشار گفت: بریم همدان خرید؟ یک مقدار وسایل لازم دارم راستش آن موقع پول چندانی نداشتم، بدون رودربایستی موضوع را به همسرم گفتم، ساعتی بعد برای تعمیر ماشین ام از خانه بیرون رفتم وقتی برای پرداخت اجرت تعمیرکار دست کردم داخل جیب ام متوجه شدم که پولم زیاد شده! شب توی منزل همه دور هم جمع شده بودیم. قضیه پول های زیاد شده را که گفتم، همسرم نگاه معنا داری به مرتضی انداخت و پرسید: کار تو بوده؟ مرتضی خندید، از آن خنده های همیشگی.... 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | خنده های شیرین 🍃🌹🍃 🔸اول صبح مادر شهید مرتضی وزینی افشار گفت: بریم همدان خرید؟ یک مقدار وسایل لازم دارم راستش آن موقع پول چندانی نداشتم، بدون رودربایستی موضوع را به همسرم گفتم، ساعتی بعد برای تعمیر ماشین ام از خانه بیرون رفتم وقتی برای پرداخت اجرت تعمیرکار دست کردم داخل جیب ام متوجه شدم که پولم زیاد شده! شب توی منزل همه دور هم جمع شده بودیم. قضیه پول های زیاد شده را که گفتم، همسرم نگاه معنا داری به مرتضی انداخت و پرسید: کار تو بوده؟ مرتضی خندید، از آن خنده های همیشگی.... 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | مجردی که خود را پیش مرگ متاهلین می کرد! 🍃🌹🍃 🔻شهید محمدتقی زاده در زمان عملیات های مختلف جلودار بود و به همکاران متاهل خود گوش زد می کرد که من جلودار خواهم بود زیرا مجرد هستم همه نشان از روحیه فداکاری و از خود گذشتگی او دارد. 🔺محمدتقی زاده در میان همه‌ی خصوصیات زیبای شخصیتی و وجودی اش به زیبایی ظاهری و آراستگی چهره به عنوان یک افسر پلیس نیز اهمیت می داد و تفکرش بر این بود که یک پلیس علاوه بر شخصیت صداقت متانت و خلوص در شغلش باید چهره‌ای مرتب و آراسته داشته باشد به همین دلیل پلیسی شیک پوش و آراسته بود. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | پلیسی که در درگیری با داعش به شهادت رسید 🍃🌹🍃 🔻شهید عزیزالله بهمنی در تیرماه سال ۱۳۹۵ با دختر دایی خود ازدواج کرد، حاصل این پیوند فرخنده فرزند دختری به ‌نام نیایش است که در زمان شهادت پدر یک سال سن داشت. 🔺شاید شوخی‌های شهادت‌گونه در صحبت‌هایش بهمنی را تا معراج بالا برد. همسرش می‌گوید: در جمعی بودیم که همسرم به‌شوخی گفت: «اگر من شهید شوم، اولین شهید شهرمان هستم». سرانجام گروهی از اشرار وابسته به گروهک تروریستی داعش با حمله به کلانتری ۲۲ مجاهد اهواز، او و ستواندوم علی‌بخش حسنوند را به شهادت رساندند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | پلیسی که در درگیری با داعش به شهادت رسید 🍃🌹🍃 🔻شهید عزیزالله بهمنی در تیرماه سال ۱۳۹۵ با دختر دایی خود ازدواج کرد، حاصل این پیوند فرخنده فرزند دختری به ‌نام نیایش است که در زمان شهادت پدر یک سال سن داشت. 🔺شاید شوخی‌های شهادت‌گونه در صحبت‌هایش بهمنی را تا معراج بالا برد. همسرش می‌گوید: در جمعی بودیم که همسرم به‌شوخی گفت: «اگر من شهید شوم، اولین شهید شهرمان هستم». سرانجام گروهی از اشرار وابسته به گروهک تروریستی داعش با حمله به کلانتری ۲۲ مجاهد اهواز، او و ستواندوم علی‌بخش حسنوند را به شهادت رساندند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | پلیسی که در درگیری با داعش به شهادت رسید 🍃🌹🍃 🔻شهید عزیزالله بهمنی در تیرماه سال ۱۳۹۵ با دختر دایی خود ازدواج کرد، حاصل این پیوند فرخنده فرزند دختری به نام نیایش است که در زمان شهادت پدر یک سال سن داشت. 🔸شاید شوخی های شهادت گونه در صحبت هایش بهمنی را تا معراج بالا برد. همسرش می گوید: در جمعی بودیم که همسرم به شوخی گفت: " اگر من شهید شوم، اولین شهید شهرمان هستم". 🔺سرانجام گروهی از اشرار وابسته به گروهک اهواز، او و ستواندوم علی بخش حسنوند را به شهادت رساندند. 🌺 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با | 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔 rubika.ir/meyar_pb