eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
931 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
12.2هزار ویدیو
331 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی الّلهُمَ اِستَعمَلنی بِما خَلَقتَنی لَه خدایامرا بخاطر هر انچه خلق نمودی خرج نما ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
مولاي من نگاه می کنم به خطوط مکرر چهره ام، به تارهای سپید مویم، به تک تک آثار گذار عمرم در وجودم.. نگاه می کنم به تمام آنچه گذشت... به عمری حسرت و چشم براهی به عمری اشک و آه و انتظار.. نگاه می کنم به قاب عکس پدر که در آرزوی دیدارت سوخت و گداخت و رفت... نگاه می کنم به چهره مادر که در رویای بوییدنت لحظه ها را یک به یک می شمارد... نگاه میکنم و می بینم که از من چیزی جز تو نمانده است... جزتو وآرزوی تماشای جمال زهرایی ات ای تمام دارایی ام... مگذار که آرزو به دل بمانم... 🏴 fanos25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ZiyaratAshoura.mp3
12.64M
📖 قرائت 🔸 روز هجدهم 🔘شروع چله : ۹۹/۵/۳۱ _ اول ماه محرم 🏴 محرم ۹۹ 🏴🌷 @fanos25
😳😳👇 یه بنده خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به شهدای مدافع حرم گیر میداد ...😞 همش میگفت رفتن بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه😒 و به ریش ما بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول میرن ☹️خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت💔 شهید محسن حججی خبرساز شد و همه جا پر شد از عکس و اسم مبارک این شهید👌 شبی که خبر شهادت رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه😐ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد گفت بغض گلومو فشار میداد😢 و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت😞یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم چشمام گرد شد😳😳 چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه کرد😭. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما😕شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت : اون شبی که از خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار تختم نشست☺️ به اون زیبایی کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم علیه السلام هستن😭سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن 😭گفتم آقا چه غلطی کردم من، چه خطای بزرگی از من سر زده😭آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ؟ 😭😭یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم 😞متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست😔 تموم بدنم میلرزید و صدای گریه هامون فضای مغازشو پر کرده بود 😭😭بمیرم برای غربت و عزتت محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی 😔😭💔 روحت شاد و یادت گرامی @fanos25
1_402108231.mp3
912.9K
وصیت‌شهید‌حججی‌به‌فرزندش...🌹 این‌هم‌ازقوانین‌بےنظیرشهرِعشق دل‌اگرلایق‌شد سررامی‌ستانند... ┅═══✼❤️✼═══┅┄ @fanos25
سه روز آب و غذا 🍔 نخورد تا حال امام 🤒 حسین رو درک کنه اما...😱 @fanos25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زخمی شده بود.پايش را گچ گرفته بودند و توی بيمارستان مريوان بستری بود.بچه ها لباس‌هايش را شسته بودند. خبردار که شد،بلند شد برود لباس هاي آن ها را بشويد. گفتم«برادر احمد،پاتون رو تازه گچ گرفتن.اگه گچ خيس بشه، پاتون عفونت مي‌کنه.» گفت«هيچی نميشه.» رفت توی حمام و لباس همه بچه ها را شست. نصف روز طول کشيد. گفتيم الآن تمام گچ نم برداشته و بايد عوضش کرد. اما يک قطره آب هم روی گچ نريخته بود. ميگفت«مال بيت المال بود،مواظب بودم خيس نشه.» "حاج احمدمتوسلیان" @fanos25
1_442114270.mp3
2.23M
🌹به خونه برگردیم خونه آغوش حسینِ مگه نه 🌹به خونه برگردیم خونه بین‌ الحرمینِ مگه نه @fanos25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️بعد از آنکه تب و تابِ عزاداری‌ها و شورِ سینه‌زنی‌ها تمام شد ؛ گوشه‌ای بنشین و به این چند سؤال، پاسخ بده! 💥میزانِ مقبولیت و عیار عزاداری‌هایت، برای خودت، مشخص خواهد شد. @fanos25 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌