eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
911 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
327 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️پدر و مادر عزیز: برای فرزند خود وقت بگذاریم یعنی: 👨‍👩‍👧‍👦 بخش مهمی از ساعات خود را به او اختصاص دهیم و با او صحبت کنیم؛ گاهی او با شما صحبت کند و گاهی شما با او... ❗️صحبت کردن والدین با فرزند، موجب افزایش احساس امنیت او خواهد شد. @samenfanos110
تخریب ایستگاه های سلامت گروه های جهادی در یک اقدام کاملا مغرضانه،دیشب و امروز عوامل شهرداری منطقه ۱۹ اقدام به جمع آوری و تخریب تمام ایستگاههای سلامت و تجهیزات قرارگاههای جهادی که اقدام به توضیع مواد ضد عفونی ،الکل و ماسک در سطح منطقه می کردند نمود . در شرایطی که بیماری کرونا فراگیر شد و وضعیت تهران به مرحله فوق بحرانی رسید . چرا باید عوامل شهرداری منطقه ۱۹ دست به چنین اقداماتی بزنند ! آیا با مقصران برخورد میشود ؟ @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ‼️ طی تجربیات ما در درمان به یک مورد جدید و موثر رسیدیم که بر روی بیماران تست شده و جواب 100 درصدی گرفتیم 🥰 ☑️ 10 واحد گلاب و یک واحد سرکه خانگی ( واحد یعنی پیمانه) را بجوشانید و بیمار را بخور دهید بعد از 3 مرتبه استفاده از این بخور خلط ها از گلو خارج میشه در صورت شدت عفونت حالت تهوع و استفراغ ایجاد شده و تمام خلط و عفونت در ریه تخلیه میشه برای کسانی که احساس سنگینی و درد در قفسه سینه دارند و به نحوی ریه درگیر شده از 5 درصد تا 80 درصد درگیری ریه را درمان می کند... ☑️ خلط های چسبناک گلو را خارج می کند 👌👌👌👌👌👌 @samenfanos110
🔴 درمان رایگان و 100 درصد تضمینی آنفلوانزا که بهش میگن تا مردم رو با استرس و ترس به بیمارستان بکشانند و بعد بکشن ✅ این آنفولانزا جدید به 5 قسمت حمله می کنه که با مهار این 5 نقطه درمان قطعی در یک روز اتفاق میفته ☑️ دم کرده کندر و زعفران و گلپر برای تقویت ( افراد فشار خونی زعفران نخورند) ☑️ دم کرده مرزنجوش ختمی زیرفون بابونه زوفا و... برای پاکسازی ☑️ دم کرده بادرنجبویه و بهارنارنج برای تقویت قلب و کاهش استرس و تپش قلب ☑️ روغن مالی کلیه ها با روغن بادام تلخ برای تقویت که باعث درمان بدن درد میشه ☑️ نقطه پنجم معده هست که خود به خود با دم نوش ها حل میشه 🔶 نکته: دم نوش ها را صبح و ظهر و شب بخورید ☑️ و حال داروی امام کاظم علیه السلام که برای همه موارد بالا مفید است 🥰 ☑️ آویشن و جوش شیرین رو بجوشانید بخور کنید روزی 3 نوبت برای نفس تنگی ☑️ 10 واحد گلاب و یک واحد سرکه خانگی را بجوشانید و بخور کنید برای خارج کردن عفونت ها از ریه ❌❌❌❌❌❌ @samenfanos110
🦋🦋 ✨ ✨ ☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ☀️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین. 🦋🦋 « یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک َ» برای ظهور امام مهربان و هم چنین رهایی از بیماری کرونا و شفای بیماران دعا میکنیم🤲 الهی آمین💓 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @samenfanos110
از کرونا تابهشت هرچه که صف جلوتر میرفت,زانوهای من شل تر میشد.....تااینکه من وبچه هایم رسیدیم....به مقصداصلیمان رسیدیم,قبل ازاینکه من بر سرمزار سردار زانوبزنم,حسن وحسین خودشان را روی سنگ مزار انداختندوبا زبان عربی وعبارتهای کودکانه با سردار درد دل میکردند,یکی میگفت عمو,داداش عباس رابردند,یکی میگفت عمو چرا نموندی تا پیداش کنی,زهرا محجوبانه چادرش رابرسرکشیده بود وبالای مزار با هق هق گریه میکردوحرف میزد اما نمیدانستم چه میگوید,ناگاه یاد خوابم افتادم وعباس... بچه ها رااز مزار بلند کردم وگفتم:سردار خوب میدونی دل از وطنم نمیکندم...فقط وفقط برای خاطر شما امدم,سردار ,پسرم عباس ازت کمک خواسته...ای علمدار دنیای من,جان علمدارکربلا,نشانی، خبری از عباسم به من بده...سردار پسرانم رانذر وجودت کردم,نذر راهت کردم,نذر مرام ومکتبت کردم,سردار من نه , این بچه ها را ناامید نکن....عباسم....همینجور که گریه وزاری میکردیم,دوتا خانم که از خدام مزار سرداربودند زیربازویمان را گرفتند ومن وبچه ها را روی نیمکتی کنار مزار نشاندند. شربتی برایمان اوردند. یک ارامشی تمام وجودم را گرفته بود ,بچه هاهم ارام شده بودند ,انگار اینجا مامن ارامش وسکینه است... طوری برنامه ریزی کرده بودم که شب برگردم,چون به علی,قول دادم,سریع برگردم,بلیط برگشتمان,برای ساعت یک شب بود,الان هم نزدیک غروب,نمیدانستم کجا برویم که درهمین حین اقایی امد به طرفمان.. یک اقا باظاهری مذهبی وسربه زیرامد نزدیک من وبچه ها وگفت:ببخشیدشما ایرانی هستید؟ ومن با لهجه ی عربی اما زبان فارسی گفتم:خیر,مال ایران نیستیم. اون اقا اشاره به درخروجی کرد وگفت:من از خدام مزار سردارهستم,ما کرمانیها میهمان نوازیم,بفرمایید جلوی درخروجی گلزار سوارماشین بشوید... من:ممنون ,امشب ساعت یک, پرواز داریم,ماندنی نیستیم.. اقاهه:هنوز تا وقت پروازتان خیلی مانده,شما میهمان حاج قاسم هستید,بفرمایید.... نمیدانستم چی بگم اما دوست نداشتم باهاش بروم,اخه باید احتیاط میکردم... اون اقاهه انگار فکر من راخوانده باشد گفت:منزل شخصی نمیبرمتان,همانطورکه گفتم ,میهمان سردار هستید,الان ایام شهادت حضرت زهراست ,حاج قاسم همیشه ,این ایام درکرمان ومنزلشان اقامت میکردواقامه عزا برای مادرشان فاطمه زهراس مینمود,منزلشان تبدیل به بیت الزهراشده وامشب هم مراسم عزاداری برای حضرت زهراست,همانطور که سرش پایین بود,اشک چشمانش راپاک کردوادامه داد:اما امسال سعادت حضورسردار رانداریم,امسال اولین سال است که بدون حضورش,فاطمیه برپا کردیم.... یازهرا.....یازهرا....چه دل نشین...خانه ی حاج قاسم....روضه ی زهرا... بااون اقا به منزل سردار یاهمون بیت الزهرا رفتیم,واون اقا که خودش را اقای حسن پور معرفی کرد,شماره اش را داد,تا هروقت مراسم تمام شد وخواستیم بریم فرودگاه,بهش زنگ بزنم. با بچه ها داخل بیت الزهرا شدیم،خدای من چه جمعیتی....اما چهره تک تک افراد را غمی بزرگ پوشانیده بود. وقتی رسیدیم که نمازجماعت بود,نمازمان را همراه جمعیت خواندیم. گوشه ی خانه ضریح سبز کوچکی بود که بررویش حک شده بود شهدای گمنام,دست بچه ها راگرفتم وکنار ضریح شهدا نشستیم,معنویت شدیدی برفضا حکم فرما بود,گویی اینجا گوشه ای از بهشت آسمانیست,گویی اینجا جای قدمهای ملکوتیان است... هنوز روضه ومصیبت نخوانده بودند,اما هرکس گوشه ای نشسته بود واشک میریخت,انگار بعداز گذشتن چندهفته از عروج سردار,زخم نبودنش هنوز التیام نیافته بود,هنوز هیچ کس رفتنش راباور نداشت. شماره ای راکه اقای حسن پور روی کاغذ به من داده بود را بیرون اوردم تا داخل گوشی ذخیره اش کنم.. صفحه گوشی که روشن شد ...اوه خدای من بیست تماس بی پاسخ...همه هم از علی...چندپیام...وای کلا فراموش کردم براش پیامک بزارم یازنگ بزنم. شماره علی راگرفتم... ادامه دارد.... @samenfanos110
از کرونا تابهشت اولین بوق را که خورد صدای وحشت زده علی توگوشی پیچید:الو.... من:سلام علی ببخ... نگذاشت ادامه بدهم وبا تندی وتغییری بی سابقه به پروپایم پیچید,کجا بودی؟چرا خبری ندادی؟چرا پیامهام راجواب نمیدی؟چرا گوشیت راجواب نمیدی؟داشتم از غصه دق میکردم ,ای زن بی فکر چرا فکر من بیچاره رانکردی... علی اصلا مهلتی به من نمیداد حرف بزنم,منم گذاشتم خوب عقده هاش راریخت و.. علی:حالاچرا جواب نمیدی؟الان کدام گوری هستی هاا؟؟ خیلی ارام بهش گفتم:علی اقا ازشما بعیده,حالمان خوبه,الان هم کرمان, درمنزل سردارسلیمانی میهمانیم،ساعت یک شب پرواز داریم.... تااین حرف را زدم ,انگار تمام بادعلی خوابید خیلی اروم وبابغض گفت:خوشابه سعادتتان,التماس دعا وقطع کرد... چه حال وهوایی داشت...از پهلوی شکسته ی زهراس شروع شدوبه پیکر اربن اربای حاج قاسم عزیز رسید وانگار غریبی وغربت مهرحک شده ایست برجبین شیعه واین مهر تاظهور حجت حق باقیست.... شیعه یعنی پیرو اهل ولا شیعه یعنی جان،فدای مرتضی شیعه یعنی خوردن خون جگر شیعه یعنی اتش ومسمار در شیعه یعنی ,تسلیت سیلی شود شیعه یعنی صورتی نیلی شود شیعه یعنی غنچه ای همسنگر مادرشود شیعه یعنی,شش ماهه گلی پرپرشود شیعه یعنی,کوثر ناز رسول شیعه یعنی,صدیقه,زهرابتول شیعه یعنی, حاج قاسم,سرداردلم پاسبان این حرم ,یا ان حرم شیعه یعنی از برای مظلومی باشی سپر شیعه یعنی پاگذاری درمیدان پرخطر.... الانم هم که به اون سفرکوتاهم فکرمیکنم,باز مملواز مهروسرشاراز ارادت به محضرحاج قاسم میشوم. قبل از اذان صبح به منزلمان رسیدیم. هنوز صبح نزده علی با شور وشوقی وصف ناپذیر زنگ زد وگفت:سلماا رسیدین؟ من:اره عزیزم,سفر پر باری بود علی:معلومه که پربار بوده,خدای من ,سردار معجزه میکنه,الان از عراق زنگ زدن,نت را وصل کن ,یه پیام مجازی داری,خودت گوش کن... ازلحن علی فهمیدم که اتفاق خارق العاده ای افتاده,دیگه از بقیه ی حرفهای علی چیزی نفهمیدم فقط میخواستم زود قطع کند. نت راوصل کردم,یک ویس خیلی کوتاه برام اومده بود... قلبم درتلاطم بود ,نمیدانستم چی قراره بشنوم اما میدونستم هرچی که هست عنایت سردار هست. دانلودشد:ان اوهن البیوت ,لبیت العنکبوت...خدای من صدای عباس بود,به خدا خودش بود پسرک شیرین زبان وباهوشم,درسته, داره به من میگه بردنش اسراییل ,چون همیشه من از اسراییل به نام عنکبوت یاد میکردم.... ناخوداگاه گوشی را غرق بوسه کردم...حالا میدونستم عباسم زنده است....میدونستم کجاست...پس امیدی هست که پیداش کنیم.. از,صدای شوق وگریه من بچه ها پریدند,به سمتشان دویدم ویکی یکی غرق بوسه شان کردم....بچه ها...عباس زنده است.....گوش کنید براتون پیام داده وصدای زیبای عباس را براشون گذاشتم. بچه ها باهیاهوبه بالاوپایین میپریدندوزهرا گفت:میدونستم,عمو پیداش میکنه حالم خیلی خوش بود,اما هرچه که میگذشت ,نگرانیم بیشتر میشد,وای من ,عباس پیش کیه؟اگه بکشنش...اگه مثل هزاران بچه دیگه بااعضای بدنش تجارت کنند چه....وای خداااا... شب قراربود علی بیاد...حالم دم به دم خرابتر میشد ,گاهی قران میخوندم....خسته که میشدم سرخودم را باظرف ولباس وجارو گرم میکردم,اما نه....ارام نمیشدم....خدا.... وضوگرفتم دورکعت نماز هدیه به روح سردار خوندم وناله کردم...ضجه زدم....به حق ابوالفضل قسمش دادم که اتش درونم را خاموش کند ونام عباس ع...کارخودش راکرد و... ادامه دارد... @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂سلام ای آوای خوش قافیه‌ها دفتـــر شعـــرم یڪــی در میان پر است از صفحه‌هاۍ انتظــــــار بیا و برگ هاۍ دفتر شعرم را وصال ڪن... اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🍃 📎صبحت بخیر آقا @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚡️سالروز آزادسازی ، شهرعاشقان شهادت گرامی باد.( ۲۶ آبان ) ✨ @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بخشی از مستند «در لباس سربازی» را که به روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از آزاد سازی سوسنگرد پرداخته است ... 🗓 سالروز فتح سوسنگرد🌼🌼 @samenfanos110
۴🌱 تدابیر ایت الله خامنه ای این بود که ارتش باید تیپی بفرستد، اما «بنی‌صدر» مقاومت می‌کرد⚔ و نیرو در اختیار نمی‌گذاشت، ولی آیت‌الله خامنه‌ای از طریق دفتر امام خمینی❤️، پیگیر می‌شوند و تیپ ارتش را می‌گیرند و با کمک نیرو‌های سپاه حمله می‌کنند و حصر «سوسنگرد» شکسته می‌شود✅. در حینی که «سوسنگرد» در محاصره شدید بود😢، امام سخنرانی می‌کنند و می‌گوید حصر «سوسنگرد» تا فردا باید شکسته شود🧐 و این حجت برای رزمندگان بود که آن‌ها نیز به آن لبیک🖐 گفتند. این سخنرانی و پیام، به شکست حصر سوسنگرد کمک بسیاری کرد🎋. امام در این پیام✉️ از چند دستگی‌ها گفت و با دل پردرد فرمود که شما در آبادان و سوسنگرد آن وضعیت دارید، آیا پیروز شده‌اید که با هم مجادله می‌کنید☹️؟! با وجود این‌که نیرو‌ها در داخل شهر تحلیل رفته بودند😶، با کمک نیرو‌های «چمران»💪 این حصر شکسته شد و دشمن با دادن تلفات زیاد فرار کرد😌 و دوباره «سوسنگرد» به میهن بازگشت🤗. سردار محمدباقر رنجبر🌷 @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری. او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید! همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!! این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ما مظطرب و نگران باشد کشنده است. خیلی ها بیشتر مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری. سعی کنیم تلاشمان بیشتر برای آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد... 💔 @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهارتهای کلامی_27.mp3
12.57M
۲۷ چه حق باشد، چه ناحق؛ عمل کثیفی‌ست که ؛ ۱ـ شعله‌ی کینه را در دل دیگران روشن می‌کند! ۲ـ آنان را از شما وحشت‌زده و متنفر می‌کند! محال است، اهل سرزنش باشید؛ اما خودتان به آن درد، که دیگران را سرزنش کرده‌اید، مبتلا نشوید! .. 🎤 @samenfanos110
۲۷ ✅ اولین راه برای در امان ماندن از دام شایعات این است که هرگز بدون چون و چرا خبری را در فضای مجازی نپذیریم. سرعت انتقال و انتشار اخبار در فضای مجازی به حدی است که فرصت تحقیق و تحلیل را از انسان می‌گیرد، اما انسان‌های با بصیرت فریب تسریع انتشار را نمی‌خورند و به خود اجازه‌ی تفکر و تأمل می‌دهند. در وهله‌ی اول برای هر خبری، احتمالی از ناصحیح بودن در نظر بگیریم و به دیده‌ی تردید به آن بنگریم. ✅ نکته‌ی دوم اینکه؛ چنانچه با تفکر در اخبار و تطبیق آن بر عقاید خویش به نتیجه‌ی دقیقی دسترسی پیدا نکردیم قطعا نیازمند یک راهنما و اهل تخصص در آن مسأله هستیم. لذا بهتر است هر موضوعی را از طریق کارشناسان اختصاصی همان موضوع پیگیری کرده و با نگاهی کارشناسانه اخبار را قضاوت نماییم. 🔅امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند: هَلَكَ مَن لَيسَ لَهُ حكيمٌ يُرشِدُهُ؛ هر كس خردمندى نداشته باشد كه ارشادش كند،تباه شود.(بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۵۹) ✍🏻 زهرا ابراهیمی 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. @samenfanos110