eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
912 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
327 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۷ ✅ اولین راه برای در امان ماندن از دام شایعات این است که هرگز بدون چون و چرا خبری را در فضای مجازی نپذیریم. سرعت انتقال و انتشار اخبار در فضای مجازی به حدی است که فرصت تحقیق و تحلیل را از انسان می‌گیرد، اما انسان‌های با بصیرت فریب تسریع انتشار را نمی‌خورند و به خود اجازه‌ی تفکر و تأمل می‌دهند. در وهله‌ی اول برای هر خبری، احتمالی از ناصحیح بودن در نظر بگیریم و به دیده‌ی تردید به آن بنگریم. ✅ نکته‌ی دوم اینکه؛ چنانچه با تفکر در اخبار و تطبیق آن بر عقاید خویش به نتیجه‌ی دقیقی دسترسی پیدا نکردیم قطعا نیازمند یک راهنما و اهل تخصص در آن مسأله هستیم. لذا بهتر است هر موضوعی را از طریق کارشناسان اختصاصی همان موضوع پیگیری کرده و با نگاهی کارشناسانه اخبار را قضاوت نماییم. 🔅امام سجاد علیه‌السلام می‌فرمایند: هَلَكَ مَن لَيسَ لَهُ حكيمٌ يُرشِدُهُ؛ هر كس خردمندى نداشته باشد كه ارشادش كند،تباه شود.(بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۵۹) ✍🏻 زهرا ابراهیمی 👥💬🗣 رسانه باشید و این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید. @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توی این دوران کرونا ... کمی از این هجوم اطلاعات فاصله بگیریم ... از شیرینی دیدن موجودات لذت ببریم ... 😃😁 بعد ... اینا چطوری به اونجا برمیگردن ..‌. 😄 @samenfanos110
۱۰۰درصد رایگان 🎓 تندخوانی،تقویت حافظه و روش حرفه ای مطالعه «این فرصت رو از دست نده» ✅ چگونه در یک ساعت به اندازه ۳ساعت درس بخوانیم؟ ✅اگر موقع کتاب خوندن خوابت میبره ✅اگه موقع مطالعه حواست پرت میشه 👨‍🏫مدرس: استاد مسعود الهی (دارای مدرک مربیگری تندخوانی از harvard universal انگلستان) ⏰ جمعه ۳۰ آبان ماه۹۹ _ ساعت ۱۸ 🎖در صورت تمایل جهت رزرو و ثبت نام عدد ۱ را به آیدی ادمین کانال زیر ارسال نمایید.👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @Nokhbegan_nobel https://eitaa.com/joinchat/2828730429Ca3ed80a7ad
🦋🦋 ✨ ✨ ☀️بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ☀️ اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✨الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✨اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✨السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✨الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✨یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ ✨مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین. 🦋🦋 « یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِک َ» برای ظهور امام مهربان و هم چنین رهایی از بیماری کرونا و شفای بیماران دعا میکنیم🤲 الهی آمین💓 🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃 @samenfanos110
از کرونا تا بهشت تا زمانی که علی به خانه رسید ,مثل مرغ سرکنده,بی قرار بودم,صدای چرخش کلیدکه در قفل در، پیچید انگار دنیا را به من داده بودند,بچه ها زودتر از من به طرف درهال حمله ورشدند,انگار انها هم برای امدن پدرشان لحظه شماری میکردند وشاید ,اضطراب من به این طفلهای بینوا منتقل شده بود وانها هم مثل مادرشان دنبال مأمن امنی برای دلشوره هایشان بودند. علی جلوی درهال بود که حسن وحسین وزینب از سروکولش بالا رفتند وزهرا هم درگوشه ای لبخند به لب این زیباترین صحنه ی زندگی را نگاه میکرد.... حسن وحسین از سفرکوتاهمان شیرین زبانیها کردند وزینب از حال وهوای منزل سردار,بازبان کودکی اش قصه ها گفت,وای که چقدراین بچه ها بزرگند ومن کوچک فرضشان میکنم.... بعداز شام ,زمانی که بچه ها از پدرشان دلکندند وبا حرف علی به اتاق خوابهایشان پناه بردند,من هم سربرشانه ی علی گذاشتم وهق زدم,هق زدم وعقده دل واکردم.... علی:عه چته بانووو....نکنه به خاطر اون برخورد نامناسبم پشت تلفن ناراحتی هاا؟خانومی...ببخشید...دست خودم نبود....اخه خیلی نگران بودم...اگه دست از گریه برداری یه خبرخووووب بهت میدم.... عه این چی داشت میگفت.... مثل بچه ای که بهانه میگیره وبا دیدن یک شکلات خوشحال میشه,اشکهام رابا پشت دستم پاک کردم وگفتم:بگو جان علی؟؟!خبرخوشت چیه؟ علی:عه عه نی نی کوچلوشدی,دوباره با پشت دست؟؟ خنده ای زدم وبهش تکیه کردم,چه ارامشی.....چه تکیه گاه امنی....خدایا این تکیه گاهم را هیچ وقت از من نگیر.....هرچه میخواهی بگیر اما این نگیر .... اما بی خبربودم که شاید این جزءاخرین بارهاییست که اینگونه دارمش... من:علی بگو....چی شده که نگفتی؟از وقتی صدای عباس راشنیدم هم خوشحال شدم از زنده بودنش هم استرس دارم برای زنده ماندنش.... بگو که دلم بدجوری حالش بد هست... علی:اون پیام را که عباس فرستاده بود ,از اسراییل بود من:خوب این راخودم میدونستم,اخه همیشه جلوی بچه ها,صحبت اسراییل میشد من میگفتم,عنکبوت یا رتیل و... علی:اگه قول بدی ,خونسردی خودت راحفظ کنی ودوباره آه وناله راه نندازی,یه چی دیگه هست,نشونت میدم,سلما این چی که نشونت میدم,نشانه ی خوبیه,دوستان گفتن ,از همین طریق خیلی راحت جای,عباس را پیدا میکنن,البته من تأکیدکردم خودمم باید باشم. دلم میخواست ببینم علی راجب چی حرف میزنه پریدم وسط صحبتش وگفتم:باشه چشم ,هرچی توبگی زووود باش بگو چی شده... علی درحینی که صفحه گوشیش را بازمیکرد لبخندی زد وگفت:ای دخترک عجول...گوش کن؛ یه ویس دیگه بود به این شرح:ای مسلمانان جاسوس,فکرکردین که از اسراییل فرارکردین,قصردر میرین؟نه خیال ورتان داشته,شما صاحب بچه هایی شدید که نتیجه علم من,علم اسراییل بود وتا تک تک این بچه ها رابدست نیارم وبرای سربازی از قوم برگزیده تربیت نکنم وشما دوتا جاسوس رابه درک واصل نکنم از پا نمینشینم.....نمیخواستم ماهیت من کشف بشه ,اما چکارکنم که این پسرک فضولتان باعث شد که همه چی روبشه...به خودم تبریک میگم,درسته که پسری سرتق ولجباز است وکلامی جز قران بامن حرف نمیزنه ومدام از جهنم وعذاب میترسونتم,ولی,فوق العاده باهوشه ومن میتونم ادبش کنم واونجورکه میخوام تربیتش کنم. خدای من این صدای انور بود... خود خبیثش بود به خدااا... مگر علی ,نکشته بودش؟این افعی چندسر,مثل گربه هفت تاجون داشت... ادامه دارد.... @samenfanos110
از کرونا تابهشت من:علی...این که انور بود...مگه نکشتیش؟؟ علی:سلما من اونموقع توشرایطی نبودم که بفهمم انور به درک واصل شده یانه؟یک تیرشلیک کردم طرفش ودیدم غرق خون روی زمین افتاد اما صدای اژیر ووضعیت تو باعث شد به این موضوع توجهی نکنم,احتمالا بعداز ما نیروهای امنیتی رسیدن ونجاتش دادند,اما سلما...حالا باید خیالت راحت باشه که انور هیچ اسیبی به عباس نمیزنه,مطمینا اون دنبال خودمون میگرده تا بقیه ی بچه ها را ازچنگمان دربیاره وبه قول خودش مارابکشه... هم من وهم همکارام مطمینیم که انور هنوز جای جدید ماراکشف نکرده واصلا به ذهنش هم خطورنمیکنه ماازعراق خارج شده باشیم واین قضیه را من از اعجاز حاج قاسم ولطف خدا وصدالبته زرنگی پسرمان عباس میدونم.... بایاداوری عباس,دوباره اشکم جاری شد وگفتم:الان چکار میکنی علی؟؟ علی:خوب معلومه,من اسراییل را مثل کف دستم میشناسم,سوراخ موشهای انور هم که بلدیم,اگه جای جدیدی رابرای سکونتش انتخاب کرده باشه,پیدا کردنش مثل آب خوردنه,من خودم باید برم,البته باحمایت نیروهای ایرانی وعراقی ومبارزین فلسطینی... ولی باید یک سری شرایط جوربشه... من:علی ,منم میام..خودت خوب میدونی منم اسراییل رامیشناسم ,میگم طارق وفاطمه,یه مدت بیان ایران وپیش بچه ها بمونن,باهم میریم عباس را پیدا میکنیم,باشه؟! علی با تحکمی که وقت عصبانیت درصداش موج میزد گفت:نه نه سلما...بزرگترین وظیفه توالان حمایت ازاین طفلهای معصوم هست,بعدش من به تنهایی باخیال راحت ترمیتونم به هدفم برسم,باطارق و..نباید هیچ تماسی داشته باشیم,به احتمال قوی, موساد وجاسوسهای انور طارق را زیر نظر دارند تا ازطریق انها به ما برسند,اخه من وتو ضربه ی بدی به این رژیم وکله گنده هاش زدیم,به هرچیزی متوسل میشن تا مارا به چنگ بیارن,سلما,تاکید میکنم,زمانی که من رفتم,به هیییچ وجه با هیچ کدام ازاقوام واشنایانمان از هیچ طریقی ارتباط نگیر....ان شاالله بعداز ازادی عباس اوضاع فرق کند... باخودم فکرمیکردم,علی راست میگه....انور مار زخمی هست,به صلاحم هست حرفای علی راموبه موانجام بدهم. واینطور بود که علی با رعایت اصولی دوباره راهی خانه ی عنکبوت شد تااینبار پروانه ای دیگر راازدام این موجود چندش اور نجات دهد.. یکهفته ای طول کشید تا علی را راهی خانه ی عنکبوت کردیم,وقت رفتن علی,احساسات منتاقضی وجودم رافراگرفته بود,از طرفی شوق پیداکردن ورهاشدن عباسم چنگ به دلم میزد وازطرفی دلشوره ی سلامت ماندن علی به جانم افتاده بود. اصلا این رفتن با بقیه ی رفتنهای علی فرق داشت,جوری خداحافظی میکرد که فکرمیکردم خودش میداند خداحافظی اخرش هست ویا حداقل مدت زمان زیادی قراراست همدیگر را نبینیم,بارها وبارها سفارش بچه ها راگرفت وبچه ها با صورتی غمگین نظاره گر رفتارش بودند. این احساسات را درچشمان حسن وحسین هم میدیدم,پسرانم برای نگهداشتن پدرشان ,حتی برای یک دقیقه بیشترباپدرماندن,وقت میخریدند,زینب از علی دلکن نمیشد وبغل علی را با هیچ چیز,حتی خوراکیهایی که دوست داشت ,عوض نمیکرد,زهرا ,از من هم مستاصل تربود,با نگاهش به من میفهماند که اگر راهی داشت,کاش بابا علی ,نمیرفت. اینجا بود که یاد جهاد مدافعین حرم وخداحافظیشان با خانواده هایشان علی الخصوص کودکان کوچکشان افتادم,اشک چشمانم سرازیر شد وبا خودمیگفتم چرا؟؟به چه گناهی؟؟؟.... به هر زحمت وترفندی بود,بچه ها را ازعلی جدا کردم,علی,این مردزندگی ام ,این تکیه گاه أمن حیاتم را از زیر قران رد نمودم وبه خداسپردمش..... قرار بود علی اول به عراق برود واز انجا راهی اسراییل شود. چادر به سرکردم وداخل کوچه ایستادم وتاجایی که ماشین از دیدم پنهان شد ,خیره به رد ماشین بودم.....باخودزمزمه میکردم: در رفتن جان ازبدن گویند هرنوعی سخن من خودبه چشم خویشتن,دیدم که جانم میرود ادامه دارد.... @samenfanos110
📣قابل توجه بسیجیان گرامی: به مناسبت هفته بسیج و توافق انجام شده با عکاسی چهره نگار جهت رفاه حال عزیزان بسیجی نرخ عکس پرسنلی با ۵۰٪ تخفیف به شرح ذیل می‌باشد. 🔹۴×۳ ۹قطعه --> ۱۸۰۰۰ تومان 🔸۴×۳ ۶ قطعه *+* ۳×۲ ۶قطعه --> ۱۸۰۰۰ تومان 🔹 هر کدام چاپ مجدد --> ۱۲۰۰۰ تومان نشانی: خانی آبادنو، سه راه شریعتی، ابتدای خیابان شهید صمدی، روبروی کوچه شهید محمدخانی (قنادی شیرین کام)، آتلیه چهره نگار 📸 تماس : ۰۹۳۷۹۴۶۸۹۲۶ ناحیه مقاومت ابوذر @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پویش حضور ارکان و اعضای گروه های تربیتی بسیج (صالحین) در مراکز انتقال خون @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┅═⊰༻🌺 ﷽ 🌺 ༺⊱═┅* ‍ ✍می بینی؟ شده ایم همان که میخواستی! درست شبیهِ کسی که به ستوه آمده است... خیلی وقت است؛ که قحطی به ما زده؛ یوسف قحطی آرامش قحطی عاطفه قحطی لبخـــند قحطی دلِ خـــوش... ✨تازه این حکایتِ دل ماست؛ از حال زمین و آسمان مپرس، که سنگِ تمام گذاشته اند... قحطی آمده یوسف... و ما همان مصریانِ بی چیزیم؛ که پیمانه ی خالی را به امید کرامتِ عزیزِمان، پیش آورده ایم! یوسف اگر نبود... حُکمِ پایانِ ماجرایِ اهلِ مصر، جز نابودی نبود! از ما نیـــز تا انحطاط، راهـــی نمــــانده است! ✴️أیْـــنَ فَرَجُـــــــکَ الْقَــریـــبْ؟ 🆔 @samenfanos110 *┅═⊰༻🌺🌺-🌺🌺༺⊱═┅*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 نماهنگ 🌷 مروری بر زندگی فرمانده لشکر ۱۷علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام 🗓 شهادت شهید مهدی زین‌ الدین به همراه برادرش شهید مجید زین الدین در ۲۷ آبان ۶۳ بر اثر کمین دشمن در مسیر سردشت 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 @samenfanos110
دوباره زلف تو افتاد دست شانه ی من طنین نام تو شد شعر عاشقانه ی من پس از تو جمع نکردیم جانماز تو را اتاق تو شده حالا نماز خانه ی من هنوز مثل همیشه دلم که می گیرد تویی مخاطب غم‌های دخترانه ی من بغل گرفته ام عکس تو را و می افتد بروی صورت تو اشک دانه ی دانه ی من دلم برای تو تنگ است بهترین بابا کجاست آغوشت؟ ها؟ کجاست خانه من؟ چقدر کار بزرگیست دخترت بودن چقدر بار بزرگیست روی شانه ی من... @samenfanos110
رفیق‌بازی‌در‌جبهه خـوشا‌ به حال‌ رفیقانی ‌که رسم ‌‌رفـاقت ‌را‌ به ‌جا‌ آوردند @samenfanos110
🌼دلیل اینکه قلب های مردم در فراق شهید حاج قاسم سلیمانی میسوزد چیست؟ ✍یکی از علما فرمودند: "دلیل اینکه مردم برای سردار سلیمانی اشک ریختند و قلبشان سوخت و هنوز هم آرام نشدند این است که قلب قطب عالم امکان حضرت بقیه الله عج به درد آمده و اشک آن حضرت جاری شده و این مطلب برکل عالم تاثیر میگذارد. ماهنوز سردار سلیمانی را نشناختیم." 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*بندگی با رزق حلال پیوندی ناگسسته دارد..... وقت نماز زمین و زمان تو را صدا میزنند...... به نماز نگو وقت کار ست به کار بگو وقت نماز است...... هنگام نماز چرخ زندگی و چرخ دنیا و جاذبه هایش را پشت سر بگذار و فقط رو به خدا کن و بر شیطان رجیم لعن کن و با صدای بلند بگو : الله اکبر* @samenfanos110
💫با قرآن انس پیداکنید! 💎 کتاب خوشبختی 🔆 چهار توصیه کاربردی برای انس بیشتر با قرآن 🌀 اقیانوسی که هرچه بیشتر واردش شوید به آن علاقه‌مندتر می‌شوید @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ / قرآن و برف ❌⭕️❌⭕️❌ ❌ شبهه در قرآن حرفی از برف زده نشده است. چرا؟ چون در گرمای صحرای عربستان برف نمی باریده که با آن آشنایی داشته باشند و چون نميدانستند چيست بنابراين به عقلشان نميرسيده براي آن هم سوره اي درست كنند!! اگر در عربستان برف میامد امروزه درمورد برف هم احکام زيادي داشتيم. 1-درست کردن آدم برفی حرام میشد! 2-برف بازی کردن برای زنان حرام میشد! 3-خوردن برف شفا دهنده بود! 4-اسکی بازی حرام میشد و اسکی باز کافر محسوب میشد و گردن زدن او جهاد در راه خدا به حساب میامد! 5-در صورت نبود آب باید با برف تیمم میشد! 6-برای راه رفتن بر روی برف اول باید پای راست را میگذاشتیم! 7-دو رکعت نماز خواندن روی برف ثواب هزار رکعت را داشت! 8-برای پارو کردن برف باید قبلش سوره برف را میخواندیم! 9-در صورت نیامدن برف دعای برف ساخته میشد! آيا اسلام فقط براي عربستان آمده يا براي تمام مردم دنيا؟ آيا خدا نميدانسته برف چيست؟ نبايد دو كلمه هم درباره چيزهايي كه عربها عقلشان نميرسيده ، نوشته شده باشد تا بقيه مردم دنيا راهم شامل شود؟ شانس آوردیم که برف در عربستان نمیومده ، وگرنه زمستان هم همانند ماه رمضان پر قوانین میشد !!! ✅پاسخ ♦️ در حجاز «تگرگ» هم نبوده است اما بدان اشاره شده است: (نور/ 43) ♦️ در سرزمین حجاز میوه «موز» هم وجود نداشته است اما در قرآن به آن اشاره شده است: (واقعه/ 29) ❇️ به جز «برف» موارد بسیار دیگری (پرتقال، آب هویج، زغال اخته، لواشک و ...) نیز در قرآن نیامده است؛ زیرا قرآن کتاب دائرة المعارف نیست، تا اسامی هر چیزی در آن وجود داشته باشد. وقتی می گوییم قرآن کتابی جامع است، منظورمان این است که همه چیزهایی که انسان برای رسیدن به کمال و سعادت اخروی و دنیوی خود بدان محتاج است، در قرآن بیان شده است. ♦️ جالب است که اسلام ستیزان، گاهی می¬گویند در قرآن چیزهایی آمده است که برای عرب آرزو بوده مانند «جنات تجری من تحتها الانهار؛ باغهای پردرختی که در آن نهرهایی جاری است» و گاهی می گویند: در قرآن تنها به مواردی مانند خرما و شتر اشاره شده است که در حجاز موجود بوده است!! 👈از آنها باید پرسید: بالاخره در قرآن چیزهایی که در حجاز نبوده آمده است یا چیزهایی که بوده؟؟ ✅به نظر می رسد با این توضیح از بررسی سایر بخش های تمسخر آمیز این شبهه بی نیاز باشیم. @samenfanos110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌐افزایش ازدواج و کاهش طلاق در ایام کرونا 🔹معاون جوانان وزارت ورزش: در چهارماه اول سال، ۲۰۰ هزار ازدواج و ۳۵ هزار طلاق ثبت شده؛ این در حالی است که آمار مدت مشابه سال قبل ۱۶۷ هزار ازدواج و ۳۷ هزار طلاق بود. 🔸مدیر برنامه‌ریزی وزارت ورزش در این‎باره می‎گوید کاهش تجمل‌گرایی و تشریفات باعث افزایش ازدواج شده است. 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb