📰محورهای ۲۵گانه مشترک #شیعه و #سنی دربارهی حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
♦️حجتالاسلاموالمسلمین محمدجعفر طبسی: #وهابیت تکفیری در تبلیغات رسانهای خود تلاش میکند تا حوادث و موضوعات مربوط به زندگی حضرت فاطمه را پنهان سازد یا آنها را جز اختصاصات و جعلیات شیعه قرار دهد؛ در حالی که منابع معتبر و مشهور اهل تسنن، ابعاد گستردهای از شخصیت و منزلت حضرت زهرا و فعالیتهای اجتماعی و مواضع سیاسی آن بانوی والامقام را گزارش کردهاند.
♦️به طور کلی دست کم ۲۵ محور مشترک و مورد اتفاق در منابع شیعه و سنی درباره شخصیت و تاریخ زندگی حضرت فاطمه (س) وجود دارد که در این یادداشت مطرح میشود:
۱. آیه تطهیر (احزاب/۳۳)
۲. آیه مباهله (آل عمران/۶۱)
۳. آیه ذوی القربی (إسرا/۲۶)
۴. خلیفه اول فدک را به حضرت زهرا برنگرداند
۵. خشم و قهر و رویگردانی
حضرت زهرا از خلیفه اول
۶. خودداری حضرت زهرا
از سخن گفتن با خلیفه اول
۷. دفن شبانه حضرت
۸. بیخبر گذاشتن خلیفه اول نسبت
به تشییع و دفن حضرت زهرا
۹. اقامه نماز بر پیکر حضرت زهرا
توسط امیرالمؤمنین علی
۱۰. علت دفن شبانه فاطمه
۱۱. غسل آن حضرت توسط علی
۱۲. غضب و رضایت خدا در غضب
و رضایت فاطمه
۱۳. غضب فاطمه سلام اللهعلیها،
غضب رسول خدا است
۱۴. آزار دادن و ایذاء فاطمه،
ایذاء رسول خداست
۱۵. حضرتفاطمهراستگوترینافراداست
۱۶. فاطمه اولین شخصی که وارد بهشت میشود.
۱۷. نحوه ورود فاطمه سلاماللهعلیها
به صحنه قیامت
۱۸. فاطمه سلاماللهعلیها
محبوبترین خلق نزد رسول خدا
۱۹. پدر و مادر رسول خدا فدای فاطمه
۲۰. قرائت آیه تطهیر بر در خانه فاطمه
۲۱. فاطمه پیشاپیش رسولخدا درقیامت
۲۲. خانه حضرت فاطمه از خانه انبیا
بافضیلتتر است
۲۳. حضرت فاطمه موجب اتحاد
میان امّت اسلامی
۲۴. اسقاط و شهادت جنین حضرت فاطمه حقیقتی انکارناپذیر است
۲۵. جایگاه دشمنان اهلبیت دوزخ است
🔻 متن کامل + منابع:
https://hawzahnews.com/xbwLp
Eitaa.com/samenfanos110
▪️شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
▪️یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم
▪️وضع من را بخدا روضه تو سامان داد
▪️من اگر گریه برایت نکنم می میرم
❤️ بابی انت و امی یا اباعبدلله ❤️
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
صل الله علیک یا فاطمه (س)
Eitaa.com/samenfanos110
سلام حضرت آفتاب ، مهدی جان
عمری است که ما ساکنان سرزمین شبیم ، عمری است که سرگردان زمستان های مکرریم ، عمری است که در امواج پرتلاطم دریای بی کسی گرفتاریم ...
دل های ما دیرگاهی است که سپیده و بهار و آرامش را از یاد برده است ...
بیایید و نجاتمان دهيد از این هجوم همواره ی تنهایی ...
Eitaa.com/samenfanos110
🔴 زیارت امام زمان (عج) در روز جمعه
🔵 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرْضِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ اللهِ في خَلْقِهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهْتَدي بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخآئِفُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَلِيُّ النّاصِحُ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَيوةِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ صَلَّي اللهُ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الاَْمْرِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يامَوْلايَ، اَنـَا مَوْلاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخْريكَ، اَتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَاَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلي يَدَيْكَ، وَاَسْئَلُ اللهَ اَنْ يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاَنْ يَجْعَلَني مِنَ الْمُنْتَظِرينَ لَكَ وَالتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعْدآئِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدينَ بَيْنَ يَدَيْكَ في جُمْلَةِ اَوْلِيآئِكَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي آلِ بَيْتِكَ، هذا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ، الْمُتَوَقَّعُ فيهِ ظُهُورُكَ، َالْفَرَجُ فيهِ لِلْمُؤْمِنينَ عَلي يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرينَ بِسَيْفِكَ، وَاَنَا يا مَوْلايَ فيهِ ضَيْفُكَ وَجارُكَ، وَاَنْتَ يا مَوْلايَ كَريمٌ مِنْ اَوْلادِ الْكِرامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَاَضِفْني وَ اَجِرْني، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكَ وَعَلي اَهْلِ بَيْتِكَ الطّاهِرينَ.
✔️ این متن توسط یک خانم نویسنده ی بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است:
"دارم به خانه سالمندان میرم، مجبورم.
وقتی زندگی به نقطه ای میرسه که دیگه قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه هات به نگهداری از فرزندان خودشان مشغولند و نمی توانند ازت نگهداری کنند،
این تنها راه باقیمانده است.
خانه سالمندان شرایط خوبی داره، اتاقی ساده، همه نوع وسایل سرگرمی داره، غذا خوشمزه است، خدمات هم خوبه،
فضا هم بسیار زیباست اما قیمتش ارزان نیست؛ حقوق بازنشستگی من به سختی می تونه این هزینه رو پوشش بده.
البته اگه خونه خودم رو بفروشم به راحتی از پس هزینه اش برمیام.
می تونم در بازنشستگی خرجش کنم تازه ارث خوبی هم برای پسرم بذارم.
پسرم این را خوب می فهمه:
«پول ها و اموالت باید به خودت لذت بده. ناراحتِ ما نباش.»
حالا من باید برای رفتن به خونه سالمندان آماده بشم.
بهم ریختن خانه خیلی چیزها را در بر
می گیره:
جعبه ها، چمدان ها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگی ست، لباس ها و لوازم خواب برای تمام فصول.
از جمع کردن خوشم میامد.
کلکسیون تمبر، ده ها نوع قوری دارم. کلکسیون های کوچک زیاد، مثل گردنبندهایی از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل.
عاشق کتابم. کتابخانهام پر از کتابه. انواع شیشه بطری مرغوب خارجی.
از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم.
دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که می شه دریک آشپزخانه ی پر تصور کرد.
ده ها آلبوم پر از عکس و...
به خانه پر از لوازم نگاه میکنم و نگران می شم.
خانه سالمندان تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال، یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی داره.
دیگه جایی برای اون همه وسایلی که یک عمر جمع کرده ام نداره.
یک لحظه فکر می کنم مالی که جمع کرده ام، دیگه متعلق به من نیست.
در واقع این مال متعلق به دنیاست.
به این ها نگاه می کنم، با آن ها بازی می کنم، از آن ها استفاده می کنم، ولی نمی تونم آن ها را با خودم به خانه سالمندان ببرم.
می خوام همه اموالم رو ببخشم، ولی نمی تونم. هضمش برام مشکله.
از طرفی بچه ها و نوه هام برای کارهام و این همه چیز جمع آوری شده ارزش آنچنانی قائل نیستند.
به راحتی می تونم تصور کنم که آن ها با این همه چیزی که با سختی جمع کرده ام، چطور برخورد می کنند:
همه لباس ها و لوازم خواب دور ریخته می شه. عکس هایی که بنظرم با ارزشند نابود می شن،
کتاب ها، فلهای فروخته می شه.
کلکسیون هام چی؟
مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته می شه.
از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم، چند تکه برداشتم، چند تا وسیله آشپزخونه، چند تا از کتاب های مورد علاقهام و چند تا قوری چای.
کارت شناسایی کارت شهروندی، بیمه، سند خونه و البته کارت بانکی، تمام.
این همه ی متعلقات منه. میرم و با همسایهها خداحافظی میکنم....
سه بار سرم را به طرف درب خانه خم می کنم و آن را به دنیا می سپارم.
بله،
در زندگی، شما روی یک تخت می خوابید و در یک اتاق زندگی می کنید بقیه اش برای تماشا و بازیست.
بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می فهمند: ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم.
دور خودتان را برای خوشحال شدن، شلوغ نکنید.
رقابت برای شهرت و ثروت خنده داره.
زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست.
افسوس که هر چه برده ام، باختنی ست.
برداشته ها، تمام گذاشتنی ست.
*پس در لحظه و حال زندگی کنید.*
زیاد در گیر تجملات، خانه، ماشین و.... نباشید.
در یک کلام انبار دار نباشید.
سبکبال و سبکبار باشید، از زندگی لذت ببرید، خوب باشید، با خودتان، با دیگران، با همه.
خوب بخورید، خوب بپوشید، خوب سفر کنید و زندگی را زیاد سخت نگیرید.
و لطفا این متن رو با دقت بخونید."
#ارسالی_مخاطبین
#شهادت_حضرت_زهرا
ای کاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد
افتاد اگرهم، بر روی مادر نیفتد
زهراست آن بانو که بین دود و آتش
یک لحظه حتی چادرش از سر نیفتد
افتاد بین شعله ها کوثر که یک وقت
شعله به موی ساقی کوثر نیفتد
ای کاش در وقت هجوم لاله چین ها
از شاخه ی گل، غنچه اش آخر نیفتد
"فضه خُذینی" یعنی ای فضه بیا تا
صدیقه در مقتل به دردسر نیفتد
ای کاش وقتی می بَرد دشمن علی را
بر روی زهرا، دیده ی حیدر نیفتد
افتاده ناموسش زمین، آخر چگونه...
جسمش به لرزه، فاتح خیبر نیفتد؟!
می سوخت ای کاش آن غلاف و صاحبش تا
از کار، دستِ نفس پیغمبر نیفتد
همسایه ها گفتند با فضه، محال است
زهرا دگر برخیزد از بستر، نیفتد
😭😭😭😭