eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
928 دنبال‌کننده
26هزار عکس
12.2هزار ویدیو
331 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی الّلهُمَ اِستَعمَلنی بِما خَلَقتَنی لَه خدایامرا بخاطر هر انچه خلق نمودی خرج نما ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✔️ این متن توسط یک خانم نویسنده ی بازنشسته نوشته شده که احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است: "دارم به خانه سالمندان میرم، مجبورم. وقتی زندگی به نقطه ای میرسه که دیگه قادر به حمایت از خودت نیستی، بچه هات به نگهداری از فرزندان خودشان مشغولند و نمی توانند ازت نگهداری کنند، این تنها راه باقی‌مانده است. خانه سالمندان شرایط خوبی داره، اتاقی ساده، همه نوع وسایل سرگرمی داره، غذا خوشمزه است، خدمات هم خوبه، فضا هم بسیار زیباست اما قیمتش ارزان نیست؛ حقوق بازنشستگی من به سختی می تونه این هزینه رو پوشش بده. البته اگه خونه خودم رو بفروشم به راحتی از پس هزینه اش برمیام. می تونم در بازنشستگی خرجش کنم تازه ارث خوبی هم برای پسرم بذارم. پسرم این را خوب می فهمه: «پول ها و اموالت باید به خودت لذت بده. ناراحتِ ما نباش.» حالا من باید برای رفتن به خونه سالمندان آماده بشم. بهم ریختن خانه خیلی چیزها را در بر می گیره: جعبه ها، چمدان ها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگی ست، لباس ها و لوازم خواب برای تمام فصول. از جمع کردن خوشم میامد. کلکسیون تمبر، ده ها نوع قوری دارم. کلکسیون های کوچک زیاد، مثل گردنبندهایی از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل. عاشق کتابم. کتابخانه‌ام پر از کتابه. انواع شیشه بطری مرغوب خارجی. از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم. دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که می شه دریک آشپزخانه ی پر تصور کرد. ده ها آلبوم پر از عکس و... به خانه پر از لوازم نگاه می‌کنم و نگران می شم. خانه سالمندان تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال، یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی داره. دیگه جایی برای اون همه وسایلی که یک عمر جمع کرده ام نداره. یک لحظه فکر می کنم مالی که جمع کرده ام، دیگه متعلق به من نیست. در واقع این مال متعلق به دنیاست. به این ها نگاه می کنم، با آن ها بازی می کنم، از آن ها استفاده می کنم، ولی نمی تونم آن ها را با خودم به خانه سالمندان ببرم. می خوام همه اموالم رو ببخشم، ولی نمی تونم. هضمش برام مشکله. از طرفی بچه ها و نوه هام برای کارهام و این همه چیز جمع آوری شده ارزش آنچنانی قائل نیستند. به راحتی می تونم تصور کنم که آن ها با این همه چیزی که با سختی جمع کرده ام، چطور برخورد می کنند: همه لباس ها و لوازم خواب دور ریخته می شه. عکس هایی که بنظرم با ارزشند نابود می شن، کتاب ها، فله‌ای فروخته می شه. کلکسیون هام چی؟ مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته می شه. از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم، چند تکه برداشتم، چند تا وسیله آشپزخونه، چند تا از کتاب های مورد علاقه‌ام و چند تا قوری چای. کارت شناسایی کارت شهروندی، بیمه، سند خونه و البته کارت بانکی، تمام. این همه ی متعلقات منه. میرم و با همسایه‌ها خداحافظی می‌کنم.... سه بار سرم را به طرف درب خانه خم می کنم و آن را به دنیا می سپارم. بله، در زندگی، شما روی یک تخت می خوابید و در یک اتاق زندگی می کنید بقیه اش برای تماشا و بازیست. بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می فهمند: ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم. دور خودتان را برای خوشحال شدن، شلوغ نکنید. رقابت برای شهرت و ثروت خنده داره. زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست. افسوس که هر چه برده ام، باختنی ست. برداشته ها، تمام گذاشتنی ست. *پس در لحظه و حال زندگی کنید.* زیاد در گیر تجملات، خانه، ماشین و.... نباشید. در یک کلام انبار دار نباشید. سبکبال و سبکبار باشید، از زندگی لذت ببرید، خوب باشید، با خودتان، با دیگران، با همه. خوب بخورید، خوب بپوشید، خوب سفر کنید و زندگی را زیاد سخت نگیرید. و لطفا این متن رو با دقت بخونید."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش وقتی شعله ور شد در، نیفتد افتاد اگرهم، بر روی مادر نیفتد زهراست آن بانو که بین دود و آتش یک لحظه حتی چادرش از سر نیفتد افتاد بین شعله ها کوثر که یک وقت شعله به موی ساقی کوثر نیفتد ای کاش در وقت هجوم لاله چین ها از شاخه ی گل، غنچه اش آخر نیفتد "فضه خُذینی" یعنی ای فضه بیا تا صدیقه در مقتل به دردسر نیفتد ای کاش وقتی می بَرد دشمن علی را بر روی زهرا، دیده ی حیدر نیفتد افتاده ناموسش زمین، آخر چگونه... جسمش به لرزه، فاتح خیبر نیفتد؟! می سوخت ای کاش آن غلاف و صاحبش تا از کار، دستِ نفس پیغمبر نیفتد همسایه ها گفتند با فضه، محال است زهرا دگر برخیزد از بستر، نیفتد 😭😭😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین شرکت کنند در هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها دختر گلم نرگس سادات صفوی اجرتون با مادر سادات زهرای مرضیه🤗 Eitaa.com/samenfanos110
یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و ستشفعنا و توسلنا بکِ الی الله وقدمناکِ بین یدی حاجاتنا .. یا وجیهه عندالله اشفی لنا عندالله Eitaa.com/samenfanos110
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س) 📚 صحیفه فاطمیه؛بخش ادعیه ┄┅┅✿💠❀💖❀💠✿┅┅┄ ‌http://Eitaa.com/samenfanos110
895.8K
اولین شرکت کننده مادر' در شعرخوانی حدیث کساء مادر عزیزم خانم جعفری عزیز 👏🏻👏🏻👏🏻 Eitaa.com/samenfanos110