eitaa logo
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
910 دنبال‌کننده
24.8هزار عکس
11.2هزار ویدیو
327 فایل
کانال معرفتی و تربیتی دوستان بهنامی نو+جوان+بهشتی ارتباط با ادمین 👇👇 @abasaleh14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 مقایسه #حقوق و #تکالیف مالی #زن و #مرد در #اسلام 👆 بنظرتون به نفع زن هست یا مرد؟😉 #حقوق_زن #دیه #ارث #مهریه #نفقه #اشتغال #تازه_مسلمانان #حق #فمینیسم #زنان #مردان #حقوق #فقه #شیر #شیربها
✍️ 💠 از صدای پای من مثل اینکه به حال آمده باشد، نگاهم کرد و زیر لب پرسید :«همه سالمید؟» پس از حملات دیشب، نگران حال ما، خود را از خاکریز به خانه کشانده و حالا دیگر رمقی برایش نمانده بود که حالش صدایم لرزید :«پاشو عباس! خودم می‌برمت درمانگاه.» 💠 از لحنم لبخند کمرنگی روی لبش نشست و زمزمه کرد :«خوبم خواهرجون!» شاید هم می‌دانست در درمانگاه دارویی پیدا نمی‌شود و نمی‌خواست دل من بلرزد که چفیه زخمش را با دست دیگرش پوشاند و پرسید :«یوسف بهتره؟» در برابر نگاه نگرانش نتوانستم حقیقت حال یوسف را بگویم و او از سکوتم آیه را خواند، سرش را دوباره به دیوار تکیه داد و با صدایی که از خستگی خش افتاده بود، نجوا کرد :« نمی‌ذاره وضعیت اینجوری بمونه، یجوری رو دست به سر می‌کنه تا هلی‌کوپترها بتونن بیان.» 💠 سپس به سمتم چرخید و حرفی زد که دلم آتش گرفت :«دلم واسه یوسف تنگ شده، سه روزه ندیدمش!» اشکی که تا روی گونه‌ام رسیده بود پاک کردم و پرسیدم :«می‌خوای بیدارش کنم؟» سرش را به نشانه منفی تکان داد، نگاهی به خودش کرد و با خجالت پاسخ داد :«اوضام خیلی خرابه!» 💠 و از چشمان شکسته‌ام فهمیده بود از غم دوری حیدر کمر خم کرده‌ام که با لبخندی دلربا دلداری‌ام داد :«ان‌شاءالله می‌شکنه و حیدر برمی‌گرده!» و خبر نداشت آخرین خبرم از حیدر نغمه ناله‌هایی بود که امیدم را برای دیدارش ناامید کرده است. دلم می‌خواست از حال حیدر و داغ بگویم، اما صورت سفید و پیشانی بلندش که از ضعف و درد خیس عرق شده بود، امانم نمی‌داد. 💠 با همان دست مجروحش پرده عرق را از پلک و پیشانی‌اش کنار زد و طاقت او هم تمام شده بود که برایم درددل کرد :«نرجس دعا کن برامون بیارن!» نفس بلندی کشید تا سینه‌اش سبک شود و صدای گرفته‌اش را به سختی شنیدم :«دیشب داعش یکی از خاکریزهامون رو کوبید، دو تا از بچه‌ها شدن. اگه فقط چندتا از اون اسلحه‌هایی که واسه کردها می‌فرسته دست ما بود، نفس داعش رو می‌گرفتیم.» 💠 سپس غریبانه نگاهم کرد و عاشقانه شهادت داد :«انگار داریم با همه دنیا می‌جنگیم! فقط و پشت ما هستن!» اما همین پشتیبانی به قلبش قوّت می‌داد که لبخندی فاتحانه صورتش را پُر کرد و ساکت سر به زیر انداخت. محو نیمرخ صورت زیبایش شده بودم که دوباره سرش را بالا آورد، آهی کشید و با صدایی خسته خبر داد :« با همه پشتیبانی که آمریکا از کردها می‌کرد، آخر افتاد دست داعش!» 💠 صورتش از قطرات عرق پُر شده و نمی‌خواست دل مرا خالی کند که دیگر از سنجار حرفی نزد، دستش را جلو آورد و چیزی نشانم داد که نگاهم به لرزه افتاد. در میان انگشتانش جا خوش کرده بود و حرفی زد که در این گرما تمام تنم یخ زد :«تا زمانی که یه نفر از ما زنده باشه، نمی‌ذاریم دست داعش به شما برسه! اما این واسه روزیه که دیگه ما نباشیم!» 💠 دستش همچنان مقابلم بود و من جرأت نمی‌کردم نارنجک را از دستش بگیرم که لبخندی زد و با شیرین سوال کرد :«بلدی باهاش کار کنی؟» من هنوز نمی‌فهمیدم چه می‌گوید و او اضطرابم را حس می‌کرد که با گلوی خشکش نفس بلندی کشید و گفت :«نترس خواهرجون! این همیشه باید دم دست‌تون باشه، اگه روزی ما نبودیم و پای به شهر باز شد...» 💠 و از فکر نزدیک شدن داعش به صورت رنگ پریده‌اش گل انداخت و نشد حرفش را ادامه دهد، ضامن نارنجک را نشانم داد و تنها یک جمله گفت :«هروقت نیاز شد فقط این ضامن رو بکش.» با دست‌هایی که از تصور داعش می‌لرزید، نارنجک را از دستش گرفتم و با چشمان خودم دیدم تا نارنجک را به دستم داد، مرد و زنده شد. 💠 این نارنجک قرار بود پس از برادرم فرشته نجاتم باشد، باید با آن جان خود و داعش را یکجا می‌گرفتیم و عباس از همین درد در حال جان دادن بود که با نگاه شرمنده‌اش به پای چشمان وحشتزده‌ام افتاد :«ان‌شاءالله کار به اونجا نمی‌رسه...» دیگر نفسش بالا نیامد تا حرفش را تمام کند، به‌سختی از جا بلند شد و با قامتی شکسته از پله‌های ایوان پایین رفت. 💠 او می‌رفت و دل من از رفتنش زیر و رو می‌شد که پشت سرش دویدم و پیش از آنکه صدایش کنم، صدای در حیاط بلند شد. عباس زودتر از من به در رسیده بود و تا در را باز کرد، دیدم زن همسایه، امّ جعفر است. کودک شیرخوارش در آغوشش بی‌حال افتاده و در برابر ما با درماندگی التماس کرد :«دو روزه فقط بهش آب چاه دادم! دیگه صداش درنمیاد، شما دارید؟»... ✍️نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا همه چی گرون شد مسئله پیچیده است و اجرای آن پیچیده تر اما من باور دارم مردم ما بسیار فهیم تر و دقیق تر و آگاه تر از آنند که مغلوب این پیچیدگی ها شوند به شرط آنکه بدانند ببینند باور کنند که مسئولین قرار است به آنها خدمت کنند نه خیانت 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
💚 یه بگو درباره 😊 🌿وان لکم فی الانعام لعبرة نسقیکم مما فی بطونه من بین فرث و دم لبنا خالصا سائغا للشاربین. 📚سوره نحل،آیه ۶۶ 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110
♻️ و 🔹 مناسب باعث مي‌شود. ✅ خواب مناسب یکی از توجه‌برانگیزترین موضوعات در رشد کودکان است و در حالی که رشد کودکان به ویژه رشد قدی آن‌ها دغدغه خانواده‌هاست، تاثیر خواب در رشد آنها نادیده گرفته می‌شود . 🔸 که از ارکان اساسی رشد است، در اوایل شب و در زمان خواب عمیق ترشح می ‎شود و هر چه به طرف صبح و روشنایی هوا پیش رویم، غلظت هورمون کورتیزول بیشتر می‌شود لذا به رشد منجر می‌شود . 🔹 یکی از لازمه‌های خواب مناسب ایجاد فاصله زمانی بین صرف شام و هنگام خواب است که حداقل باید 2 تا 3 ساعت فاصله داشته باشد تا در این مدت زمان که غذا در هضم و از آن خارج شود . ✅عوامل موثر در : 🔸غذاهای و تر را بخورید و از غذاهای سرد پرهیز کنید 🔸هر روز یک ساعت پیاده روی و ورزش کششی داشته باشید 🔸هورمون رشد در خواب بین ساعت ۹ شب تا ۲ شب ترشح میشود.سعی کنید در این فاصله‌ی زمانی در خواب باشید 🔸 بهترین افزاینده قد است.هر سال دو بار در بهار و یک بار در مهرماه حجامت کنید. قبل از حجامت باید کمخونی را برطرف کنید 🔸 قدّ 🔸هر روز صبح و عصر نیم ساعت به طور مستقیم پشت به باشید 🔸غذاهایی که در افزایش قد مفید هستند.سعی کنید هر روز بخورید: 🔹 و پودر سنجد 🔹 چغندر 🔹 ۷ تا صبح در گلاب و عسل خیس کنید و شب بخورید. 🔹 با پوست 🔹 گوسفند و بوقلمون در غذاها 🔹 گندم با روغن زیتون 🔹 با گوشت گوسفند یا بوقلمون 🔹 گندم و گندم 🔹 طبیعی گاو با یا 🔹 درختی هر روز ۱۰ عدد 🔹 صبح ۷ عدد 🔹 ناشتا 🔹 و شیره انگور 🔹 🔹 و خاکشیر با شیر و عسل یاآب جوش گرم و عسل تخم شربتی شبیه خاکشیر ولی سیاه رنگ است. 🔹کله پاچه یا آب قلم ✅معجون افزایش قد: 🔸شیر طبیعی گاو +عسل+خرما+پودر سنجد+بادام+یک قاشق غذاخوری تخم شربتی و خاکشیر      🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار Eitaa.com/samenfanos110