✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_هشتم
💠 یک گوشه کپسول اکسیژن و وسایل جراحی و گوشهای دیگر جعبههای #گلوله؛ نمیدانستم اینهمه ساز و برگ #جنگی از کجا جمع شده و مصطفی میخواست زودتر ما را از صحن مسجد خارج کند که به سمت سعد صورت چرخاند و تشر زد :«سریعتر بیاید!»
تا رسیدن به خانه، در کوچههای سرد و ساکت شهری که #آشوب از در و دیوارش میپاشید، هزار بار جان کندم و درهر قدم میدیدم مصطفی با نگرانی به پشت سر میچرخد تا کسی دنبالم نباشد.
💠 به خانه که رسیدیم، دیگر جانی به تنم نمانده و اهل خانه از قبل بستر را آماده کرده بودند که بین هوش و بیهوشی روی همان بستر سپید افتادم.
در خنکای شب فروردین ماه، از ترس و درد و گرسنگی لرز کرده و سمیه هر چه برایم تدارک میدید، در این جمع غریبه چیزی از گلویم پایین نمیرفت و همین حال خرابم #خون مصطفی را به جوش آورده بود که آخر حرف دلش را زد :«شما اینجا چیکار میکنید؟»
💠 شاید هم از سکوت مشکوک سعد فهمیده بود به بوی #جنگ به این شهر آمدهایم که به چشمانش خیره ماند و با تندی پرسید :«چرا نرفتید بیمارستان؟»
صدایش از خشم خش افتاده بود، سعد از ترس ساکت شده و سمیه میخواست #مهمانداری کند که برای اعتراض برادرشوهرش بهانه تراشید :«اگه زخمش عفونت کنه، خطرناکه!»
💠 سعد از امکانات رفقایش اطمینان داشت که با صدایی گرفته پاسخ داد :«دکتر تو #مسجد بود...» و مصطفی منتظر همین #اعتراف بود که با قاطعیت کلامش را شکست :«کی این بیمارستان صحرایی رو تو ۴۸ ساعت تو مسجد درست کرد؟»
برادرش اهل #درعا بود و میدانست چه آتشی وارد این شهر شده که تکیهاش را از پشتی گرفت و سر به شکایت گذاشت :«دو هفته پیش #عربستان یه کامیون اسلحه وارد درعا کرده!» و نمیخواست این لکه ننگ به دامن مردم درعا بماند که با لحنی محکم ادامه داد :«البته قبلش #وهابیها خودشون رو از مرز #اردن رسونده بودن درعا و اسلحهها رو تو مسجد عُمری تحویل گرفتن!»
💠 سپس از روی تأسف سری تکان داد و از #حسرت آنچه در این دو هفته بر سر درعا آمده، درددل کرد :«دو ماه پیش که اعتراضات تو #سوریه شروع شد، مردم این شهر هم اعتراضایی به دولت داشتن، اما از این خبرا نبود!»
از چشمان وحشتزده سعد میفهمیدم از حضور در این خانه پشیمان شده که مدام در جایش میجنبید و مصطفی امانش نمیداد که رو به برادرش، به در گفت تا دیوار بشنود :«اگه به مردم باشه الان چند ماهه دارن تو #دمشق و #حمص و #حلب تظاهرات میکنن، ولی نه اسلحه دارن نه شهر رو به آتیش میکشن!» و دلش به همین اشاره مبهم راضی نشد که دوباره به سمت سعد چرخید و زیر پایش را خالی کرد :«میدونی کی به زنت #شلیک کرده؟»
💠 سعد نگاهش بین جمع میچرخید، دلش میخواست کسی نجاتش دهد و من نفسی برای حمایت نداشتم که صدایش در گلو گم شد :«نمیدونم، ما داشتیم میرفتیم سمت خیابون اصلی که دیدم مردم از ترس تیراندازی #ارتش دارن فرار میکنن سمت ما، همونجا تیر خورد.»
من نمیدانستم اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا پلیس و نیروی #امنیتی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟»
💠 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد و او همچنان از #خنجری که روی حنجرهام دیده بود، #غیرتش زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون #شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟»
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان دل شکستهام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم میبرم!»
💠 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون #غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینهتونه!»
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق #وهابیهایی شده که خون شیعه رو حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونهها کمین کردن و مردم و پلیس رو بیهدف میزنن!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_سی_و_چهارم 💠 با خبر شهادت #سردار_سلیمانی، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_سی_و_پنجم
💠 ابوالفضل از خستگی نفس کم آورده و دلش از غصه غربت #سوریه میسوخت که همچنان میگفت :«از هر چهار تا مرز اردن و لبنان و عراق و ترکیه، #تروریستها وارد سوریه میشن و ارتش درگیره! همین مدت خیلیها رو که دستگیر کردن اصلاً سوری نبودن!»
سپس مستقیم به چشمان مصطفی نگاه کرد و با خنده تلخی خبر داد :«تو درگیریهای حلب وقتی جنازه تروریستها رو شناسایی میکردن، چندتا افسر #ترکیهای و #سعودی هم قاطیشون بودن. حتی یکیشون پیشنماز مسجد ریاض بود، اومده بوده سوریه بجنگه!»
💠 از نگاه نگران مصطفی پیدا بود از این لشگرکشی جهانی ضد کشورش ترسیده که نگاهش به زمین فرو رفت و آهسته گفت :«پادشاه #عربستان داره پول جمع میکنه که این حرومزادهها رو بیشتر تجهیز کنه!»
و دیگر کاسه صبر مادرش هم سر رفته بود که مظلومانه از ابوالفضل پرسید :«میگن آمریکا و #اسرائیل میخوان به سوریه حمله کنن، راسته؟» و احتمال همین حمله دل ابوالفضل را لرزانده بود که لحظهای ماتش برد و به تنهایی مرد هر دردی بود که دلبرانه خندید و خاطرش را تخت کرد :«نه مادر! اینا از این حرفا زیاد میزنن!»
💠 سپس چشمانش درخشید و از لبهایش عصاره #عشقش چکید :«اگه همه دنیا بخوان سوریه رو از پا دربیارن، #حاج_قاسم و ما سربازای #سید_علی مثل کوه پشتتون وایسادیم! اینجا فرماندهی با #حضرت_زینب (علیهاالسلام)! آمریکا و اسرائیل و عربستان کی هستن که بخوان غلط زیادی کنن!»
و با همین چند کلمه کاری کرد که سر مصطفی بالا آمد و دل خودش دریای درد بود که لحنش گرفت :«ظاهراً ارتش تو داریا هم چندتاشون رو گرفته.» و دیگر #داریا هم امن نبود که رو به مصطفی بیملاحظه حکم کرد :«باید از اینجا برید!»
💠 نگاه ما به دهانش مانده و او میدانست چه آتشی زیر خاکستر داریا مخفی شده که محکم ادامه داد :«انشاءالله تا چند روز دیگه وضعیت #زینبیه تثبیت میشه، براتون یه جایی میگیرم که بیاید اونجا.»
بهقدری صریح صحبت کرد که مصطفی زبانش بند آمد و ابوالفضل آخرِ این قصه را دیده بود که با لحنی نرمتر توضیح داد :«میدونم کار و زندگیتون اینجاس، ولی دیگه صلاح نیس تو داریا بمونید!»
💠 بوی افطاری در خانه پیچیده و ابوالفضل عجله داشت به #زینبیه برگردد که بلافاصله از جا بلند شد. شاید هم حس میکرد حال همه را بهم ریخته که دیگر منتظر پاسخ کسی نشد، با خداحافظی سادهای از اتاق بیرون رفت و من هنوز تشنه چشمانش بودم که دنبالش دویدم.
روی ایوان تا کفشش را میپوشید، با بیقراری پرسیدم :«چرا باید بریم؟» قامتش راست شد، با نگاهش روی صورتم گشت و اینبار شیطنتی در کار نبود که رک و راست پاسخ داد :«زینب جان! شرایط اونجوری که من فکر میکردم نشد. مجبور شدم تو این خونه تنهات بذارم، ولی حالا...» که صدای مصطفی خلوتمان را به هم زد :«شما اگه میخواید خواهرتون رو ببرید، ما مزاحمتون نمیشیم.»
💠 به سمت مصطفی چرخیدم، چشمانش سرد و ساکت به چهره ابوالفضل مانده و از سرخی صورتش حرارت #احساسش پیدا بود. ابوالفضل قدمی را که به سمت پلههای ایوان رفته بود به طرف او برگشت و با دلخوری پرسید :«یعنی دیگه نمیخوای کمکم کنی؟»
مصطفی لحظهای نگاهش به سمت چشمان منتظرم کشیده شد و در همان یک لحظه دیدم ترس رفتنم دلش را زیر و رو کرده که صدایش پیش برادرم شکست :«وقتی خواهرتون رو ببرید #زینبیه پیش خودتون، دیگه به من نیازی ندارید!»
💠 انگار دست ابوالفضل را رد میکرد تا پای دل مرا پیش بکشد بلکه حرفی از آمدنش بزنم و ابوالفضل دستش را خوانده بود که رو به من دستور داد :«زینب جان یه لحظه برو تو اتاق!»
لحنش به حدی محکم بود که خماری خیالم از چشمان مصطفی پرید و من ساکت به اتاق برگشتم. مادر مصطفی هنوز در حیرت حرف ابوالفضل مانده و هیچ حسی حریف مهربانیاش نمیشد که رو به من خواهش کرد :«دخترم به برادرت بگو #افطار بمونه!» و من مات رفتار ابوالفضل دور خودم میچرخیدم که مصطفی وارد شد.
💠 انگار در تمام این اتاق فقط چشمان مرا میدید که تنها نگاهم میکرد و با همین نگاه، چشمانم از نفس افتاد و او یک جمله از دهان دلش پرید :«من پا پس نکشیدم، تا هر جا لازم باشه باهاتون میام!»
کلماتش مبهم بود و خودش میدانست آتش #عشقم چطور به دامن دلش افتاده که شبنم #شرم روی پیشانیاش نم زد و پاسخ تعجب مادرش را با همان صدای گرفته داد :«انشاءالله هر وقت برادرشون گفتن میریم زینبیه.»
💠 و پیش از آنکه زینبیه به آرامش برسد، #فتنه سوریه طوری به هم پیچید که انبار باروت داریا یک شبه منفجر شد. #ارتش_آزاد هنوز وارد شهر نشده و #تکفیریهایی که از قبل در #داریا لانه کرده بودند، با اسلحه به جان مردم افتادند...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🚩 من
نه شیعه ی اهل کویته #بلوچستان پاکستانم
که گوشت و خونم به جرم شیعه بودن گاه و بی گاه به در و دیوار شهر بپاشد
🚩 نه شیعه اهل ارومچی #چین هستم که کلاس های درس حوزه و مراسم کفن و دفن برگزاری مراسمات جشن و عزا ی اهل بیت را ممنوع کرده باشند و مخفیانه و به دور از دید حکومت شیعه گری کنم...
🚩 نه شیعه ی اهل #کره جنوبی هستم که حتی یک عالم شیعی در دسترس برایم وجود نداشته باشد و تمام مراجعات دینی ام اینترنتی برطرف شود!
🚩 نه شیعه قطیف #عربستان که برای فعالیت های دینی سیاسی ام تحت پیگیرد قانونی و در انتظار #اعدام باشم!؟
🚩 نه شیعه ی #هند هستم که بریزند وسط #عزاداری های دست جمعی مان
و نام #حسین و خون در دهانم باهم آمیخته شود...
🚩 نه شیعه منامه #بحرین ام که در زندان ها حبس شده باشم و حکومت آل خلیفه منتظر که ویروس کرونا را وارد زندان ها کند تا نسل کشی بیولوژیکی در زندان برایم رقم بخورد
🚩 نه شیعه اهل میرزا اولنگ #افغانستان که تکه تکه اعضای بدنم سنگفرش خیابان ها شود
آری من #شیعه ایرانم و حتی یک زخم.! نه تو بگو اصلا یک اخم ..! به خاطر شیعه بودنم متحمل نشده ام
همیشه راحت و آسوده در فرم ها جلوی کلمه ی دین ، نوشته ام: اسلام-تشیع.!
هر عید و شهادت خاندان مولا علی و فرزندانشان بوده لیست هیات ها بوده که ردیف میشد تا انتخاب کنیم کجا برویم.!
من نه حتی یک زخم برداشته ام و نه حتی میدانم شیعه بودن در هرجای این دنیا جز #ایران چه هزینه ها و چه رنج هایی بر تن شیعیان گذاشته
و اگر برسد آن زمان که بپرسند برای رسیدن تشیع به بعد خود چه کرده ای زبانم بسته است و سرم پایین در مقابل انچه برادران و خواهران شیعه ام در جای جای دنیا به غیر از ایران متحمل شدند تا بماند نسل و راه دوستداران مولا علی و فرزندانش ...
پی نوشت:
راحت آسوده در مجالس علی و اولاد علی قد کشیدیم و ندانستیم خیلی ها برای شیعه بودن و شیعه ماندن چه خون دل ها خورده اند
به راستی برای رسیدن تشیع به کل دنیا که هیچ برای نسل بعدی همین ایران خودمان چه کار کرده ایم؟!
👉 @fanos25
🚩 به دنبال پخش پوستر از گرسنگی مردم یمن، دوستان زیادی سوال کردند که چطور میشه به این انسانهای مظلوم، به این مسلمانان هم کیش مان کمک کنیم👇
بهترین راه را خدمتتون معرفی میکنیم👇
✅از طریق سایت دفتر مقام معظم رهبری✅
روی این لینک بزنید👇
http://www.leader.ir/fa/monies
بخش های مهم مثل نام و شماره تماس را وارد کنید
در بخش بعدی #۱ از منوی بازشوند گزینه {کمک ها} را بزنید . در کادر بعدی از میان گزینه ها بخش ” مردم مظلوم یمن ” را انتخاب کنید . در بخش های بعدی مبلغ و… را وارد کنید و پرداخت را تکمیل فرمایید.
این پوستر را برای هر کس که فکر میکنید، وجدان دارد، انسانیت دارد، مهربانی دارد و مسلمان است بفرستید🙏
این کمترین کاری است که میتوانیم انجام دهیم. یا علی 🙏
#یمن #کمک #مهربانی #انسانیت #وجدان #مسلمان #عربستان #سعودی
@fanos25
درود به شرف و غیرتتون که ای اف سی و دلارای کثیف سعودی هم نتونست جلوتون رو بگیره
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
ای اف سی از ترس گلزنی #آل_کثیر، او را بخاطر حرکت تنگ کردن چشمانش شبیه برادرزاده اش به 6 ماه محرومیت محکوم کرد!!!
کی بود میگفت ورزش، سیاسی نیست؟
#perspolis #iran
#shame_on_afc
#پرسپولیس #ایران #فوتبال #ایرانی #غیرت #عربستان #پیروزی
🔴حمله دو قایق بمبگذاریشده به عربستان
🔹عربستان از حمله دو قایق بمبگذاریشده یمن به نزدیکی یک سکوی نفتیاش خبر داد. بر اثر این حمله مرکز توزیع محصولات نفتی در جازان غرق آتش شد.
🔹وزارت انرژی سعودی این آتشسوزی را «اقدامی مجرمانه و تروریستی» خواند و مدعی شد هدف آن لطمه زدن به امنیت صادرات نفتی است.
🔸یکی از کاربران عربی در توییتر نوشته: آتشسوزی در جازان از آتشسوزی بقیق در سال گذشته بزرگتر است. یمانی تصمیم گرفته گاو شیرده ترامپ را ذبح کند!
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
#عربستان
#یمن
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
🔴پیش بینی ها
امید ها و نوید های بسیار عجیب
از جنس وعده های اولیای_الهی ، در کلام امام_خامنه_ای
🔹چند سالیست ،
که حضرت #آقا ، برخی رویدادها
را به صورت پیش بینی به اطلاع عموم می رساند ، پیش بینی هایی که همه در حال اتفاق افتادن است و این بسیار عجیب است ودر عین حال نشانه !!
🔸در طول تاریخ
تعیین مصادیق رویدادهای آتی ،
فقط از لسان انبیا و #اولیاء خاص خداوند جاری می شد
🔹آنگاه که : #نوح نبی ع :
خبر از وقوع طوفانی بزرگ را به مردم می داد ، چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ولی رخ داد...
🔸انگاه که : حضرت #ابراهیم ع
نوید شکست بت پرستان و نابودی نمرود بزرگ را می داد، چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔹 آنگاه که : حضرت #موسی ع :
نوید آزادی قوم یهود پس از ۶۰۰ سال اسارت از دست فرعونیان را می داد ،
چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔸آنگاه که : #رسول مکرم اسلام :
نوید فتح کسری و رم را می داد،چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔹 وآنگاه که : امام موسی #کاظم ع :
فرمودند : مردی از قم به پا خواهد خواست و طاغوت را سرنگون خواهد ساخت ، چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔸و آنگاه که : امام #خمینی ره :
فرمودند : این انقلاب پیروز خواهد شد و شاه خواهد رفت ، چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔹آنگاه که : حضرت امام #خامنهای :
همچون امام خمینی فرمودند : آمریکا هیچ غلطی نخواهد کرد ، وبعد از انهمه هیاهوی حمله نظامی به ایران توسط امریکا در ۲۰ سال گذشته ، همه دیدند هیچ غلطی نتوانست بکند . چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔸آنگاه که : #آقا به سید حسن نصرالله
فرمودند : در مقابل اسراییل پیروز خواهید شد اگر استقامت کنید ، به اذن الله و این امر محقق شد ودر ۳ جنگ متوالی اسراییل شکست خورد ، چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔹آنگاه که #آقا فرمودند :
سوریه و عراق سقوط نخواهد کرد و داعش شکست می خورد وبشار اسد نیز خواهد ماند واکنون پس از چند سال همه دیدیم که شد ، چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔸آنگاه که #آقا فرمودند :
ما پیشرفت در همه ابعاد خواهیم کرد و شد ،ساخت ماهواره ، رادار ها ، موشک ها ، پهباد ها ، هسته ای ، علوم گوناگون که در رتبه بالای دنیا هستیم و... ...چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔹آنگاه که #آقا : خطاب به عربستان
در حمله به یمن فرمودند : شما یقینا در مقابل مجاهدان یمنی شکست خواهید خورد وحال پس از چند سال تجاوزگری عربستان ، همه فضاحت شکست ارتش عربستان و ائتلافش را مشاهده می نمایند . چه کسی در آن زمان این اتفاق را باور می کرد ، ولی رخ داد...
🔸و اما : درحال حاضر
امام #خامنهای برای آینده ایران و منطقه نیز پیش بینی هایی را علنا اظهار فرموده اند : ایشان فرمودند : #اسراییل تا ۲۵ سال آینده را نخواهد دید . #امریکا در مقابل ایران به زانو در خواهد امد . #عربستان به دست مجاهدان راه خدا خواهد افتاد . #ایران قله های عظیم دنیا را فتح خواهد کرد
🔹وعده ها
وعده های عجیبی است ،
وبسیار بزرگ ،وعده ها از جنس پیش بینی تحلیل گران استراتژیک نیست ، وعده ها از جنس وعده های #اولیای_الهی است ، و از آینده خبر می دهد ، از آینده ای با عظمت و بزرگ برای ما ایرانیان و ملتهای مسلمان !!
🔸باور کنیم وعده های الهی را ،
که از لسان این #مرد_الهی خارج می شود . امام خامنه ای از اولیابزرگ خداست . هیچ خدعه و نیرنگی قادر نیست که به صورت این ذخیره عظیم الهی بر روی زمین ، چنگ زند . تمامی دستها و چنگهای شیطان و شیطانکها در مقابل او ، مختوم به شکست است ، به اذن الهی ...
🔹لذا آماده باشیم
که ان شاء الله رستاخیز ی بزرگ
در حال وقوع است که این #مرد_بزرگ دارد . یکی به یکی آنها را به ما می گوید و وعده می دهد . باور کنیم به یاری خداوند . خبری در راه است .
والعاقبه للمتقین
یکی از اقوام عاشق #شهید_سلیمانی هست، اما هنوز این تیکه کلام کثیف #ماهواره ها و براندازهای مجازی را با خودش تکرار میکنه:
"بجای خرج مردم کشور خودمون، خرج #سوریه و #عراق و #لبنان و #یمن میکنیم!"
عزیز برادر!!
🔺 اولا #بودجه_نظامی مشخصه! #ایران کمترین بودجه رو بین کشورهای خاورمیانه داره! فقط 3 درصد از کل بودجه کشور.. که به موذی گری دولت #روحانی از 5 درصد شده 3 درصد!
یعنی بودجه #رفاه و #وزارت_بهداشت و.. رو باید از خودشون سوال کنی..
🔺ثانیا! تو که عاشق #سلیمانی هستی و میگی اون برامون #امنیت آورد، بالاخره یه خرجکی داره. دوس داشتی بجای 16 میلیارد،👈 هزار میلیارد دلار خرج کنی (خسارت جنگ تحمیلی به ایران) با 300 هزار شهید ؟!
🔺ثالثا! چرا کسی به خرج #آمریکا و #عربستان و #فرانسه و بقیه کشورا تو #خاورمیانه گیر نمیده؟! #ترامپ که رسما گفت تا حالا 7 تریلیون دلار تو خاورمیانه خرج کردیم.. اونا مردمشون #کرونا نگرفتن؟! اونا از کمبود #ماسک و مواد غذایی و ماکارونی به هم نمیپرن؟ اونا با کیسه زباله، برا دکتراشون گان درست نکردن؟!
👌پس دیگه نگو این جمله رو.. پولای ما خرج سوریه و عراق و.. اونا بازوهای ما هستن.. اگه اونا نجنگن، تو بجای قرنطینه تو خونه و غر زدن، باید پاشی بجنگی.. بفهم
🔶 سوزان ساراندون بازیگر معروف هالیوود به حمایت از یمن برخاست.. سلبریتی های مونگول ایرانی هم مرتب عکس خورد و خوراک خودشون و سگ و گربه شونو برای مخاطبین عقب افتاده تر از خودشون شیر میکنن
#سوزان_ساراندون #بازیگران #هالیوود #امارات #عربستان #emirate #SaudiArabia #actress #film #BBC #CNN #FOXNEWS #FAN #Humanity #SusanSarandon
#اروپا #yemen #US #Israel #یمن #انسانیت #سینما #طنز
♨️ تحریف تاریخ و فرهنگ شبه جزیره در روز تأسیس
🔺کاربران شبکههای اجتماعی #عربستان با اعتراض به برنامههای دولتی اجرا شده در جشنهای روز تاسیس حکومت #سعودی آن را تلاشی آشکار جهت دستکاری ساختار فرهنگی و اجتماعی عربستان توصیف کردند.
🔺 تصویر فوق مربوط به یکی از این برنامههاست که در آن برگزار کنندگان مدعی شدند هدف از برگزاری این برنامه معرفی لباس محلی زنان عربستان بوده است.
🔺این درحالیست که کاربران بسیاری با اعتراض به برگزاری این برنامه، وجود چنین پوششی در میان زنان شبه جزیره را منکر شده و آن را زائیده ذهن بن سلمان و مجریان دستورات وی در جهت اسلامزدایی از عربستان خواندند.
#اسلام_آمریکایی
Eitaa.com/samenfanos110
5.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ویدئو مربوط به ضرب و شتم دختران یک یتیم خانه توسط ماموران امنیتی در عربستان در شهریور امسال است(دو هفته قبل از مرگ مهسا). این دختران به وضعیت تاسف بار یتیمخانه اعتراض کرده بودند. حالا سعودیها و سعودی اینترنشنال و کاسه لیسانشون مدافع حقوق زنان ایران شدن
#زن #حجاب #عربستان #سعودی_اینترنشنال #آزادی
🤲الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج🌸
💫 نو+جوان؛ انرژی امید ابتکار
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110