ثامن فانوس(حلقه صالحین طرح شهید بهنام محمدی )
✈️ مستند کوتاه پرواز امام خمینی(ره)
☑️سرنوشت مسافران این پرواز
🔺روایتی جذاب و دیدنی
دوستان توصیه میشه حتما این فیلم رو ببینید .
#پرواز ۲۱_۴۷
#دهه_فجر_گرامی_باد 🇮🇷
🌹🌷🥀🕊🥀🌷🌹
🌓 #باز_شب_شده 🌗
❤️ #دلم_بهانه_میگیرد ❤️
روزگاری #پرواز برای انسان #رؤیایی محال بود ، اما #شرق_زمین ، محل تولد #مردانی شد که #پرواز را به گونه ای دیگر انجام دادند و حالا این #مردان سربلند هر یک #ستاره_ای درخشانند که راه تا بی نهایت رفتن و به #عشق رسیدن را به ما می آموزند .
آنها پلِ تا #ملاقات خدا رفتن را برای #جاماندگانی چون ما #ترسیم می کنند .
من می گویم
شب #بهشتی ات #بخیر 💐
تو بگو عاقبت شما
#ختم به #خیر و #شهادت 🌹
🌷 #شهید_عزیزم 🌷
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم🌷
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #شهید_والامقام🌹
🌹 #محمدهادی_ذالفقاری🌹
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
شادی روح شهید بزرگوار صلواتی ختم کنید 🌷🌷🌷🌷
🎨 #لوح | #مرکز_طراحان
🔺شاعری چشم ترش بوی شهادت می داد
دل بی تاب ترش هم که ، شهادت می داد
قفس تنگ زمین جای دل دریا نیست!
بگشائید قفس را که دلش باما نیست!
آسمان شاهد این شاعره ی بی تاب است
بنویسید شهادت،صله ی ارباب است
بعدِتو خانه فقط شعر تو را می خواند
گل و پروانه فقط شعرتورا می خواند
تقدیم به شاعره ی شهید:صدیقه رودباری 🌷
✍🏻 به قلم #سحرنزدیکاست
🎨 طرح از #پرواز
📚موضوع مرتبط:
#شهیده_صدیقه_رودباری
#شهیده_جهاد_سازندگی
#پوستر
📆مناسبت مرتبط:
#سالروز_شهادت
#05_28
@fanos25
بگویید دیگر روضه حضرت #قاسم(ع) نخوانند ...
حضرت قاسم ۱۳ساله بود که
امام حسین (ع) به او اذن #جنگ داد.
من هم ۱۳ ساله هستم ولی اجازه
نمیدهند به #جبهه بروم...💔
در خواست #شهید_مرحمت_بالازاده از #رئیس_جمهور وقت #امام_خامنه_ای
و اذن جهاد گرفتن او..🦋
طرح از #پرواز
#جهادگران_گمنام
نشر مجاز با ذکر #صلوات🦋
.
#شهید #شهدا #شهیدان
#یاحسین #حضرت_قاسم
#سیزده_سالگی #عاشورا #دفاع_مقدس
🏴 @fanos25
#دنیا را دیدند
نخواستند ...
روح شان بزرگ تر
از دنیا بود
#خدا بہ فرشتہ ها
گفت بیاوریدشان ...
این هـا سهـم شان
#پرواز است ...
#مردان_بی_ادعا
✨ @samenfanos110
#پرواز🕊
◽️خواب دیدم: در یک بیابان هستم. از دور گنبد امامزاده ابراهیم شهرستان بابلسر نمایان بود. وقتی به جلوی امامزاده رسیدم. با تعجب تعداد زیادی رزمنده را با لباس خاکی دیدم هر رزمنده چفیهای به گردن و پرچمی در دست داشت.
◽️ آن رزمندگان از شهدای شهر بابلسر بودند. در میان آنها پدرم را دیدم که در سال ۱۳۶۲ شهید شده بود. یک گل زیبا در دست پدرم بود. بعد از احوالپرسی به پدرم گفتم: پدر منتظر کسی هستید.؟
◽️گفت: منتظر رفیقت سید مجتبی علمدار هستیم. باترس و ناراحتی گفتم: یعنی چی؟ یعنی مجتبی هم پرید!؟
◽️ گفت: بله، چند ساعتی هست که اومده این طرف، ما آمدیم اینجا برای استقبال سید، البته قبل از ما حضرات معصومین و حضرت زهرا(س) به استقبال او رفتند. الان هم اولیا خدا و بزرگان دین در کنار او هستند.
◽️ این جمله پدرم که تمام شد از خواب بیدار شدم. به منزل یکی از دوستان تماس گرفتم. گفتم چه خبر از سید. گفت: سید موقع غروب پرید.🕊⚘
🌷#شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷
@samenfanos110