#کتاب_خووووب_بخواااانیم
کتاب "داستان ظهور"
نویسنده "مهدی خدامیان آرانی"
#ی_لقمه_کتاب
یار ما سفر کرده بود، من منتظر بودم، تو منتظر بودی، او هم منتظر!
همه در انتظار آمدن بهار بودند و برای دیدن آن، لحظه شماری می کردند.
و من قلم در دست گرفتم; یک سال، در میان ده ها کتاب به دنبال گمشده خود دویدم.
می خواستم آمدن او را برای تو به تصویر کشم; تصویری که از سخن امامان معصوم(علیهم السلام) برگرفته باشد، تصویری زیبا که تو را شیفته آمدنش کند.
و چنین بود که با مراجعه به بیش از صد کتاب، این متن را برایت آماده کردم.
تو می توانی دلیل سخنان مرا، در حدیث هایی بیابی که در پی نوشت ها آورده ام.
اکنون نوبت توست تا کتاب خودت را بخوانی و اشتیاق تو به آمدن امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیشتر شود و بدانی که «داستان ظهور»، چقدر دل ها را امیدوار می کند.
#آغاز_امامت_امام_زمان
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
کتاب "مهربان تر از مادر" نوشتهی آقای "حسن محمودی" داستانی درباره بازدید دانش آموزان مدرسه از مسجد مقدس جمکران به مناسبت نیمه شعبان است. آن ها توسط "آقای جمالی" ـ دبیر خود ـ با چگونگی ساخته شدن مسجد و یکی از معجزاتی که در این مکان، رخ داده آشنا می شوند. در پایان داستان، نگارنده، وظایف ما را نسبت به امام زمان، خاطرنشان می سازد.
#آغاز_امامت_امام_زمان
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
ظهور منجی مساوی است با ظهور همه خوبی ها و زیبایی ها .برای رسیدن به این دوران باید سختی ها را تحمل کرد و در این مسیر حرکتی عاشقانه داشت.ما به عنوان شیعه وظایفی را در دوران غیبت داریم که اگر بخواهیم همه این وظایف را در یک وظیفه کلی بگنجانیم آن وظیفه عبارت است از : تبدیل دوران غیبت به دوران ظهور. کتاب "وقتی بیایی" ترسیمی کوتاه و جزیی از زیبایی های ظهور را که از روایات برداشت شده است برای نوجوانان بازگو میکندتا با درک جلوه ای از آن دوران,دل پاکشان را برای رسیدن به این خوبی ها , پاک نگه دارند.اما پیش از ان گوشه ای از ظلمت ها و سیاهی های دوران غیبت را یادآور شده است.
این کتاب هم نوشته ی آقای "حسن محمودی" هست.
#ی_لقمه_کتاب
چه زیباست صفا و صمیمیتی که از رشد عقل ها در بشریت ایجاد می گردد. مردم همه با هم رفیق صمیمی و یکدل می شوند به طوری که دست در جیب دوست خود کرده به قدر نیاز بر می دارد و رفیقشان نه تنها او را منع نمی کنند بلکه به رویش لبخند هم می زنند.
چرا که ما می دانیم که بخل , نشانه بی عقلی است و انسان سخاوتمند عاقل ترین مردم است. با این فراوانی نعمت ها نه از اسراف خبری است و نه از بخل و تنگ نظری. مردم با عشق به هم خدمت کرده , بر یکدیگر منت نمی گذارند. پدر در خانه به زیبایی با زن و فرزندانش صحبت می کند و دست نوازش او بر سر آنها مایه آرامش و خوشبختی آنها می شود.
ظهور شما آن قدر برکت و گشایش ایجاد کرده که حتی مردگان نیز از ظهورت خوشحال می شوند و در عالم برزخ به هم تبریک می گویند.
#آغاز_امامت_امام_زمان
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
"اخلاق باید محمدی باشد" کتابی است که به جلوه هایی از اخلاق فردی و اجتماعی و عبادی پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله وسلم) در بیان رهبر معظم انقلاب می پردازد تا خواننده را با الگو ی انسان کامل یعنی پیامبر اعظم (صل الله علیه و آله وسلم) بیشتر آشنا نماید.
#میلاد_پیامبر
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
این کتاب، زندگی داستانی امام جعفر صادق (علیه السلام) با عنوان ” فواره گنجشک ها ” می باشد.
"فواره گنجشک ها" با سی و دو داستان کوتاه به قلم محمود پوروهاب بر اساس روایات مستند به صورت پیوسته زندگانی آن امام همام را معرفی می نماید.
#ی_لقمه_کتاب
ابن ابی العوجا گفت: «عجب! اگر تو از یاران جعفر بن محمد هستی، بدان که او هرگز این گونه با ما حرف نمی زند. او بارها این سخن ها را که تو آن را کفرآمیز می خوانی از ما شنیده؛ ولی هرگز از حدّ ادب بیرون نرفته و دشنام نداده است. او مردی بسیار خردمند، آرام و بردبار است. سخنان ما را به خوبی گوش می دهد تا آن چه در دل داریم، بر زبان بیاوریم؛ طوری که گاهی گمان می کنیم بر او پیروز شده ایم. آن گاه او با کم ترین سخن، دلیل های ما را باطل می سازد، چنان که نمی توانیم پاسخ بدهیم. اگر تو از پیروان او هستی، چنان که شایسته اوست با ما سخن بگو!»
#میلاد_امام_صادق
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
نوشتن داستان زندگی پیامبران همیشه برای نویسندگان جذاب بوده است. زندگی انسان کامل. زندگی تنها انسانهایی که با آسمان در ارتباط بوده اند و خدا به ایشان راه را می نمایانده تا به دیگران بنمایانند.
" آنک آن یتیم نظر کرده" تو را با خود می برد به زندگیِ بابرکت ترین یتیمِ خلقت...آنکه خدا ، تمام زندگی را آفرید تا او بیاید و بشود رهنمای ما...تا ما را ببرد به اوج..
اگر از من می پرسید; اصلا کتاب را وقتِ خواب نخوانید...😐
شیرینی و جذابیت کتاب ، حتما شما را بی خواب خواهد کرد😊
#میلاد_پیامبر
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
کتاب "دلتنگ نباش" بخش هایی از زندگی شهید مدافع حرم روح الله قربانی از زبان همسر شهید خانم زینب عبدفروتن می باشد که حاصل مصاحبههای مولف زینب مولایی با ایشان و نزدیکان شهید روح الله قربانی است .
#سیزده_آبان_سالگرد_شهادت_روح_الله_قربانی
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
کتاب «گردان به تو می نازد» به زندگی شهید مدافع حرم، شهید قدیر سرلک؛ فرمانده گردان امام حسین علیه السلام سپاه ناحیه شهید محلاتی تهران، از تولد تا شهادت در حلب سوریه می پردازد. شهید سرلک که همرزم شهیدان روح الله قربانی و محمدحسین محمدخانی بود، در سیزدهم آبان سال۹۴ به شهادت رسید.
#سیزده_آبان_سالگرد_شهادت_قدیر_سرلک
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
"من زنده ام" روایتی از خاطرات دوران اسارت "معصومه آباد" بوده که به قلم خود وی منتشر شده است. عنوان روی جلد کتاب دستخط خود اوست که به خانواده اش یا هر فارسی زبان دیگر نوشت : "من زنده ام" تا از بی خبری مفقودالاثری رهایی یابد.
"معصومه آباد" دختر پرافتخار و غیور ایران، زمانی که تنها هفده سال داشت به اسارت ارتش بهث عراق درآمد. او به همراه سه بانوی امدادگر ایرانی که از سوی هلال احمر در جبهه ها مشغول خدمت داوطلبانه بودند، توسط بعثی ها اسیر گرفته شدند و این اتفاق خوشحالی فراوانی را برای سربازان صدام به همراه داشت. به نحوی که به آن ها لقب "بنات الخمینی" یا دختران خمینی را داده بودند و خطاب به این بانوان غیرنظامی می گفتند که ارزش شما با ژنرال های ایرانی برابر است!
بخش نخست کتاب به کودک و نوجوانی "معصومه آباد" اختصاص دارد و او از خاطرات خانواده ی پرچمعیت و اهل آبادان خود سخن می گوید. "معصومه" در میان خواهر و برادرانش، عزیز دردانه ی پدر است و پدر از شدت علاقه ی زیاد، او را "دختر تو جیبی بابا" صدا می زند. این بخش از کتاب خواننده را با نحوه ی شکل گیری شخصیت "معصومه آباد" آشنا می کند تا مخاطب بداند چطور شد که وی برای امداد به نیروهای ایرانی داوطلب شد و سپس در ادامه ی کتاب "من زنده ام"، خاطرات دوران اسارت چهارساله ی این بانوی دلیر، به قلم روان و دلنشین خود او بازگو شده است.
#روز_نوجوان
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#ی_لقمه_کتاب
وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادرها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سربازهای عراقی که این صحنه را دیدند، به آن ها تشر زدند که چرا جا باز می کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه هایشان برادرها را از هم دور می کردند. نگاه های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی شد. یکباره یکی از برادرها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل های پرپشت و با لهجه ی غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقی ها] را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن! رو به سربازهای بعثی کرد و گفت: به من می گن اسمال یخی، بچه ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه. ما به سر ناموسمون قسم می خوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت ما به سبیلمون قسم می خوریم. چشمی که ندونه به مردم چطور نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زن ها رو به اسارت می گیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نموند...
#روز_نوجوان
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#ی_لقمه_کتاب
«شش، هفت صبح بود که حاج عمار شهید شد. نیروهای غیر ایرانی پشت بیسیم میگفتند «حاج عمار استشهد.» سریع از اتاق عملیات گفتیم «حاج عمار شهید نشده، حالش خوب است، فقط کمی جراحت دارد.» گفتیم مجروح شده که شیرازه کار از هم نپاشد. این نیروها دو، سه سال بود که با حاج عمار کار میکردند. نمیخواستیم نگرانی در دلشان ایجاد شود. پشت بی سیم گفتیم «فلانی! نگو حاج عمار شهید شده، نگذار همه نیروها متوجه شوند و روحیهشان را از دست بدهند.» از این طرف در اتاق عملیات غوغایی بود. یکی از دوستان از پشت میزش افتاد کف اتاق. از حال رفت. پاهایش را دراز کردیم. به هوشش آوردیم و آب قند دادیم بهش، به فکر این بودیم چه کسی را جایگزین حاج عمار کنیم. کسی که جنگنده، خستگی ناپذیر، شجاع و مدیر باشد و با نیروها بجوشد. واقعاً کسی را نداشتیم. حاج قاسم بعد از شهادت حاج عمار گفت «کمرم شکست.» دوستانی که جنازه عمار را دیده بودند میگفتند «مثل کسی بوده که روزها و شبهای متمادی عملیات کرده و حالا از فرط خستگی خیلی راحت خوابش برده.»
#شانزده_آبان_سالگرد_شهادت_محمد_حسین_محمدخانی
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110
#کتاب_خووووب_بخواااانیم
کتاب "عمار حلب" به قلم محمدعلی جعفری، قرار است ما را با شهید مدافع حرم محمدحسین محمدخانی آشنا کند. این کتاب هفتمین کتاب از مجموعه مدافعان حرم است که انتشارات روایت فتح آنها را منتشر کرده است. این کتاب ۸ فصل دارد که عنوان آن را مصراعی از یک بیت شعر تشکیل داده است؛ هر فصل هم به بخشهای کوچکتری تقسیم شده که با شماره از هم تمیز داده میشوند.
داستان آن روایت زندگی شهید محمدحسین محمدخانی است که در ۹ تیرماه ۱۳۶۴ به دنیا آمد و ۸ تیر ۱۳۸۹ ازدواج کرد و ۱۶ آبان ۱۳۹۴ در حلب به شهادت رسید.
نویسنده این کتاب درباره چگونگی انتخاب این شهید دفاع مقدس میگوید: رفاقتی قبلاً در دوره دانشجویی با شهید محمدحسین محمدخانی داشتم تا اینکه وی ازدواج کرد و وارد سپاه قدس شد. تا اینکه دورادور خبردار شدم که به سوریه رفته، اما نمیدانستم که در جنگ چه فعالیتی میکند و بعد هم خبر شهادتش سال ۱۳۹۴ منتشر شد. وقتی خبر شهادت وی را شنیدم خواستم با نگارش زندگی محمدخانی ادای دینی به دوست قدیمی و شهید مدافع حرم کنم. با توجه به شناختی که داشتم فکر میکردم قرار است کار کوچکی آماده شود اگرچه میدانستم شهید محمدخانی شخصیت بسیار جذابی دارد، ولی باورم نمیشد تا این حد زندگیاش جالب باشد.»
#شانزده_آبان_سالگرد_شهادت_محمد_حسین_محمدخانی
#کتابخانه
#مثبت_بهنام_دانش_آموزی
Eitaa.com/samenfanos110