💢#یادداشت | شرایط خروج از رکود مسکن
🔹«خشایار باقرپور» رئیس اتحادیه تعاونیهای عمرانی تهران، با اشاره به رکود بیسابقه در بازار مسکن گفت: «تقریباً هیچ خریدار اولی در بازار وجود ندارد و تقاضای مصرفی به مرز صفر رسیده است. معدود معاملاتی که اکنون در بازار انجام میشود، عمدتاً معاملات تهاتری یا تبدیل بهاحسن هستند. »اعلان این خبر بازتابهای رسانهای زیادی پیدا کرد و پیرو آن، تحلیلهای مهمی در بخش رکود مسکن صورت گرفت؛ حتی برخی این رکود عمیق را در ۵۰ سال گذشته بیسابقه دانستند.
🔸علل پیدایش این وضعیت به عوامل مختلفی برمیگردد که بهصورت اجمال مورد بررسی قرار میگیرند. اول از همه، نشانههای کوچ سرمایههای سوداگرانه از بازار مسکن به سمت بازارهای دیگر (نظیر طلا، دلار، رمزارز و حتی بازارهای خارجی)، بهویژه بعد از جنگ ۱۲ روزه تحمیلی، بهروشنی قابل مشاهده است. وقتی مسکن دیگر سود فوری نداشته باشد، دلالان به آرامی از این بخش کوچ میکنند. این کوچ در بلندمدت میتواند به سالمسازی فضای سرمایهگذاری در حوزه مسکن منجر شود؛ اگر سیاستگذاران با هوشمندی عمل کنند، این یک مزیت برای پایداری اقتصاد مسکن خواهد بود.
🔹دوم اینکه، خیلیها با نگاه سوداگرانه، خروج اتباع را عامل این وضعیت میدانند. در پاسخ به این عده باید گفت در بخش مسکن، مؤلفههای مختلفی دخیلاند. اول از همه، هزینه تمامشده مسکن شامل دو بخش اصلی است: زمین و عوارض (که حدود ۶۵ درصد از کل هزینه را شامل میشود) و بخش ساختوساز که حدود ۳۵ درصد باقیمانده را تشکیل میدهد. از این ۳۵ درصد، حدود ۳۰ درصد مربوط به حقوق و دستمزد است و از این میزان نیز، ۳۰ درصد به اتباع اختصاص دارد که عمدتاً کارگران ساده هستند.
🔸حال اگر همه اتباع از کشور خارج شوند و نیروی کار ایرانی جایگزین آنها شود که ۳۰ درصد بیشتر هم دستمزد بگیرد، تأثیر نهایی بر هزینه ساخت، تنها در حدود یک درصد خواهد بود. بنابراین نمیتوان گفت که خروج اتباع باعث گرانی مسکن یا رکود آن میشود، چرا که افزایش یکدرصدی در برابر سایر هزینههای مسکن عدد چندانی نیست.
🔹تحولات حوزه مسکن را باید در سطح اقتصاد کلان، مثل مهار تورم، جستوجو کرد و برای کاهش تورم، اقدامات اساسی صورت گیرد. از آن طرف، تولید مسکن مقولهای نیست که تنها یک دستگاه متولی در عرصه آن فعال باشد. باید اذعان داشت که بیش از نیمی از حاکمیت با مسئله مسکن درگیر هستند. مرتبطین و متولیان امر در بخش مسکن باید هماهنگ و همسو عمل کنند. زمانی که این هماهنگی وجود نداشته باشد، طبیعی است که مشکلات بازار مسکن نیز حل نخواهد شد.
🔸حال که قدرت خرید مردم و علیالخصوص مسکناولیها با این شرایط بسیار پایین آمده، باید موانع ساخت مسکن کوچکمتراژ تسهیل شود یا مدلهایی مثل «مسکن تدریجی» در دستور کار قرار گیرد.
✍🏻 علی قاسمی
#حرفروز
💢#یادداشت | نقاب دروغین غرب
🔹اعتبار از دسترفته آمریکا و غرب در پروندههای چند سال اخیر در حوزههای مختلف عیان شده است. از ادعای دروغینِ وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق در سالهای دور، تا مبارزه با تروریسم در منطقه در سالهای اخیر، و تا امروز که ادعا میکنند به دنبال صلحآفرینی در منطقه هستند، اما در برابر باند جنایتکار حاکم بر سرزمینهای اشغالی نهتنها موضعگیری مخالفی ندارند، بلکه با انواع حمایتهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و... به نوعی شریک جرم قطعی جنایات صهیونیستها در منطقه محسوب میشوند.
🔸اما بههرحال نقاب دروغین غرب اکنون افتاده و جهانیان شاهد قدرت منطق و استدلال ایران و محور مقاومت هستند و روایت معتبر را، روایت محور مقاومت میدانند. آنگونه که مثلاً «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه قطر در نشست مطبوعاتی مشترک با همتای لبنانی خود فاش کرد، «دونالد ترامپ، پس از حمله موشکی ایران به پایگاه العُدید، شخصاً با امیر قطر تماس گرفت و خواستار تماس فوری با ایران برای بررسی امکان آتشبس شد». این تصویرِ خفتبار، دقیقاً در لحظهای ثبت شد که رسانههای غربی بر ناقوس پیروزی کامل در برابر ایرانیان میدمیدند.
🔹یا در موردی دیگر، که بهتازگی شاهد تقطیع و شیطنت رسانهای فاکسنیوز در مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه ایران با این شبکه تلویزیونی هستیم؛ جایی که سید عباس عراقچی، طبق بیانیه وزارت امور خارجه، در رابطه با آینده رژیم صهیونی به صراحت اعلام میکند که آینده این رژیم محتوم بوده و با این حجم از جنایاتی که در سرزمینهای اشغالی مرتکب شده، عملاً امکان ادامه بقا در این سرزمین وجود ندارد؛ اما این بخش حذف شده و تنها با برجستهسازی بخشی دیگر از مصاحبه، به دنبال القای ضعف و انفعال در سیاستهای کلان و راهبردی نظام هستند.
🔸این در حالی است که در همین مصاحبه، به دو موضوع بسیار اساسی دیگر از سوی وزیر امور خارجه ایران اشاره میشود که لازم است جریانات رسانهای داخلی بر آنها تأکید کرده و ضریب دهند: یکی اینکه آنچه در غزه در حال وقوع است، نسلکشیای است که با سلاحهای آمریکایی انجام میشود؛ و دوم اینکه ایران به تلاشهای خود برای پیگیری پرونده ترور فرمانده نیروی قدس سپاه سردار حاج قاسم سلیمانی، در محاکم داخلی و بینالمللی ادامه خواهد داد.
🔹فلذا بروز سوءتفاهمها و برداشتهای نادرست ادراکی در فضای رسانهای کشور، آن هم با استناد به منابع خبری و رسانهای غربی، دقیقاً همان چیزی است که غربیها و آمریکاییها میخواهند. بنابراین، باید با علم بر وجود «نقاب دروغین غرب» در روایتها و اطلاعات، نسبت به آنها بدبین و دارای ظن سوء بود، و در برابر خودیها خوشبین و دارای حسنظن.
✍🏻 رامین نصیری
#حرفروز
💢#یادداشت | کاممان را تلخ نکنید!
🔹ما در جامعه مدرن با یک کارخانه عظیم با انبوهی از پیچومهرههای منسجم مواجه هستیم. عبارت «پیچ و مهره» را از بیان رهبر معظم انقلاب در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۰ عاریه گرفتم. یک نانوایی از آن جهت که نان مردم را تأمین میکند، یک نظامی از آن جهت که متولی امنیت کشور است، یک پزشک از آن جهت که سلامت جامعه را تضمین میکند، رسالتی بزرگ بر دوش دارند.
🔸جنگ ۱۲روزه نشان داد که این پیوستگی و نقشها در جامعه ایرانی بهدرستی تعریف شده است. در پیام دیروز رهبر معظم انقلاب بر این نکته تأکید شد که پیروزی در ۱۲ روز از آن جهت محقق شد که بازماندگان شهدا صبور ماندند، همرزمانشان بهسرعت به عرصه جنگ بازگشتند و مردم هم با وحدت و استواری به میدان کمک کردند. به همین خاطر بود که از روز اول جنگ مشخص شد که «دشمنان ایران آهن سرد میکوبند.»
🔹واقعیت آن است که ایرانیت و جمع شدن حول محور ایران، عامل چسبندگی جامعه و ایجاد انسجام اجتماعی در جنگ ۱۲روزه بود. اما تکیه بر ایرانیت و جمع شدن حول ملک ایران، زمانی پدید میآید که نظام سیاسی کارآمدی آن را مدیریت کرده باشد. وگرنه از زمان ترکمانچای، گلستان، پاریس و... هم ایرانیت بوده و هم ایران. مزیت جامعه شیعی در دوره معاصر ـ از قرارداد رژی تا به امروز، و از ملاعلی کنی و میرزای شیرازی تا امام خمینی(ره) و امام خامنهای ـ این بوده که علمای شیعی عامل انسجامبخش، مقوم و بازدارنده در مقابل مهاجم بودهاند.
🔸به نظر میرسد پیام دیروز رهبر معظم انقلاب دو محتوای اساسی داشت. محتوای اول، بازگشت به همان تقسیم کار و وظیفه اساسی است. در پیام دیروز، برای جوان، روحانی، استاد دانشگاه، نظامی و یکایک جامعه نقشهایی تعریف شد؛ یکی باید به تبیین بپردازد، دیگری باید تأمین امنیت کند، یکی باید معنویت بیفزاید و... . امروز دیپلمات، نظامی، دولتمدار و... هرکدام در نقشی بازی میکنند که بر دوششان گذاشته شده است.
🔹اما وظیفه دوم، سختتر و پیچیدهتر است؛ آنجایی که میفرمایند: «حفظ اتحاد ملی وظیفه یکایک ما است.» امروز یقهگیری ممنوع است. ممنوع بودن یقهگیری به معنای تعطیلی نقد و نقادی نیست، بلکه یعنی زمان آن نیست که هر روز و با یک اسم و رمز به جان هم بیفتیم. قرار نیست برای یک مصاحبه، حادثه یا هر پدیدهای به جان هم بیفتیم. امروز همه ذیل ولایت و حول پرچم ایران گرد هم آمدهایم؛ این گردهمایی را تلخ نکنیم.
✍🏻یعقوب ربیعیمطلق
#حرفروز
💢#یادداشت | بازی تروریستها برای اربابان صهیونی
🔹حمله تروریستی روز گذشته در زاهدان، در کنار تحرکات همزمان در سردشت، در شرایطی صورت گرفت که رسانههای معاند با فضاسازی درباره بحران آب و برق، تلاش دارند تا چالشهای اجتماعی را به بحرانهای امنیتی و سیاسی بدل کنند. دشمن با فعالسازی گسلهای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی در پی آن است که همزمان با موفقیتهای راهبردی ملت ایران، مانند پیروزی در جنگ ۱۲ روزه غزه و پرتاب ماهواره ناهید به فضا، احساس تلخی و ناامیدی را در افکار عمومی تزریق کند. این عملیات روانی پیشتر نیز تجربه شده و تنها با اتکا به وحدت ملی و اقتدار درونی بیاثر شده است. امروز نیز همین مؤلفههای وحدت و اقتدار، اصلیترین سد در برابر جنگ ادراکی دشمن محسوب میشوند.
🔸در حالی که رژیم صهیونی تحت فشار مقاومت غزه و بحرانهای داخلی در تنگنا قرار گرفته و آمریکا با مشکلات داخلی و پروندههای مفتوح حقوقی برای ترامپ درگیر است، گروههای تروریستی همچون جیشالظلم به ابزاری برای انحراف افکار عمومی و فشار بر ایران تبدیل شدهاند. هدف این عملیات، ایجاد ناامنی و به چالش کشیدن موقعیت منطقهای ایران است تا از آن برای امتیازگیری در مذاکراتی مانند نشست استانبول استفاده شود. سناریویی هماهنگ که در آن تروریستها بهعنوان عوامل نیابتی برای پیشبرد اهداف شکستخورده غرب و صهیونیسم جهانی به کار گرفته میشوند.
🔹غرب اگر صادق است، باید حمله تروریستی زاهدان را محکوم کند. این یک آزمون جدی برای راستیآزمایی ادعاهای آنان درباره مبارزه با تروریسم و دوستی با ملت ایران است. در حالی که غرب همواره از اقدامات ضدایرانی خود با شعار دفاع از حقوق بشر و ملت ایران سخن گفته، امروز با سکوت در برابر این جنایت یا توجیه آن، بار دیگر ماهیت دوگانه خود را عیان میسازد.
🔸نکته پایانی آنکه امنیت منطقهای بدون همکاری و همگرایی کشورهای همسایه ممکن نیست. جنایت در زاهدان، تحرکات گروههای تروریستی در پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز، همگی نشان میدهد که دیگر نمیتوان امنیت را بهصورت جزیرهای تصور کرد. کشورهای منطقه باید با انعقاد قراردادهای امنیتی مشترک، پایههای یک امنیت بومی و پایدار را بنا گذارند. مشارکت کشورهای جنوب خلیج فارس در این همگرایی، بهویژه با پرچمداری مسئله فلسطین، فرصت تاریخی برای شکلگیری ائتلافی مستقل و منطقهمحور علیه تروریسم و دخالت بیگانگان است. تنها با تکیه بر منافع مشترک و هویت منطقهای میتوان به صلح و امنیت واقعی دست یافت.
✍🏻 مهدی سعیدی
#حرفروز
💢#یادداشت | تجزیه سوریه با توافق پاریس!
🔹چند روز پیش اسعد شیبانی، وزیر خارجه الجولانی، و ران درمر، وزیر امور راهبردی رژیم صهیونی، با میانجیگری آمریکا در فرانسه با یکدیگر دیدار کردند. آخرین دیدار مستقیم مقامات سوری و صهیونیست در سال ۲۰۰۰ میلادی برای حل مسئله جولان بود؛ دیداری که در آن، دولت وقت ایهود باراک شرایط سوریه برای عقبنشینی از جولان را نپذیرفت و مذاکرات به هیچ نتیجهای نرسید. اکنون، پس از ۲۵ سال، دولت موقت الجولانی مذاکرات مستقیم با رژیم صهیونی را با میانجیگری آمریکا انجام داده و در آن، دو طرف به توافقاتی در رابطه با جنوب سوریه دست یافتهاند. رژیم صهیونی و سوریه در مذاکرات پاریس توافق کردند موضوعات مرتبط با منطقه سویدا به آمریکا سپرده شود و واشنگتن بر اجرای بندهای توافق نظارت داشته باشد. همچنین، سوریه متعهد شد نیروهای خود را از مناطق دروزینشین خارج کند، شوراهای محلی در سویدا برای رسیدگی به نیازهای مردم تشکیل شود و کمیتهای برای رصد و ثبت نقضهای احتمالی توافق ایجاد گردد که گزارشهای خود را به آمریکا ارائه دهد. وزیر خارجه الجولانی نیز متعهد شد شهرهای قنیطره و درعا – که فاصله کمی با مرز فلسطین اشغالی دارند – عاری از سلاح باشند و کمیتههای امنیتی محلی از مردم این مناطق، به شرط نداشتن سلاح سنگین، پابرجا بمانند.
🔰با توجه به این توافق و اهداف صهیونیستها از توافق پاریس، چهار نکته در رابطه با آینده آن قابل توجه است:
🔸۱. این توافق عملاً جنوب سوریه را از حیطه دولت مرکزی سوریه خارج خواهد کرد و با توجه به بند اعطای اختیار به کمیتههای محلی، عملاً حوزه امنیتی دولت سوریه بر سویدا پایان یافته است.
🔹۲. خارج شدن سویدا از حیطه امنیتی سوریه منجر به آن خواهد شد که رژیم صهیونی در آینده نزدیک به سمت دو اقدام حرکت کند:
🔻الف) اعطای انواع سلاح به دروزیها، مشابه مدل کردها در شمال و شرق سوریه که آمریکا با دادن سلاح، میادین نفتی شمال سوریه را در اختیار گرفت.
🔻ب) حضور نیروهای صهیونیست در این مناطق و جدایی آنها از سوریه و ایجاد یک منطقه حائل بین سوریه و سرزمینهای اشغالی (که احتمال این گزینه بیشتر است).
🔸۳. رژیم صهیونی از این نشست و توافق با سوریه در جهت پیشبرد روند عادیسازی استفاده خواهد کرد؛ هدفی بلندمدت که این رژیم در تعامل با دولت الجولانی دنبال میکند.
🔹۴. با این توافق، عملاً رژیم صهیونی در پی گسترش نفوذ خود در جولان و تثبیت حضور نظامیاش در جنوب سوریه است. در واقع، صهیونیستها با الگوی یک توافق دوجانبه، به هدف خود در جنوب سوریه خواهند رسید.در مجموع میتوان گفت که صهیونیستها با همراهی آمریکاییها، پروژه جدایی جنوب سوریه را از این کشور پیش میبرند. در این میان، دولت الجولانی همکاریهای لازم با آمریکا و رژیم صهیونی را در پیش گرفته است. این امر در آینده نزدیک منجر به آن خواهد شد که رژیم صهیونی نسبت به سایر استانهای جنوبی سوریه نیز ادعای جدایی داشته باشد و عملاً پروژه تجزیه سوریه را در جنوب تکمیل کند.
✍🏻 محمدرضا فرهادی
#حرفروز
💢#یادداشت | اصلاح پول ملی با کم کردن انتظارات
🔹در جلسه یکشنبه ۴ مرداد، کمیسیون اقتصادی مجلس با حضور رئیس بانک مرکزی و معاونان وزارت اقتصاد برای بررسی اصلاح پول ملی تشکیل جلسه داد و به این جمعبندی رسید که لایحه حذف صفر از پول ملی باید مراحل تصویب کارشناسی را طی کند. اصلاح پول ملی در دولت دهم یکی از اصلاحات هفتگانه بنیادین اقتصادی بود که فراز و فرودهای زیادی تا مرحله عملیاتی شدن داشت. پس از آن نیز سه دولت صرفاً در حد ارسال لایحه به مجلس و با انجام اقداماتی ناقص، این موضوع را پیگیری کردهاند، اما تاکنون نتیجه ملموسی حاصل نشده است.
🔸گفتنی است در دولت دوازدهم، لایحه اصلاح ماده یک قانون پولی و بانکی به مجلس دهم ارسال شد که با اصلاحاتی اندک به تصویب رسید و به شورای نگهبان ارسال گردید. شورای نگهبان با بیان ابهامات و ایراداتی، لایحه را به مجلس بازگرداند.
🔹این لایحه در مجلس یازدهم که همزمان با دولت سیزدهم بود، مسکوت ماند تا اینکه در دولت چهاردهم و مجلس دوازدهم مجدداً مطرح شد. رئیس مجلس دوازدهم با لایحه اعادهشده از شورای نگهبان مواجه شده است. این در حالی است که در فاصله زمانی مذکور و در جریان مجلس یازدهم، قانون بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اصلاح شد و در نتیجه، ضرورت بازنگری در این لایحه نیز افزایش یافت.
🔰چند نکته تحلیلی پیرامون این موضوع، که یکی از مسائل مهم اقتصادی کشور است، بیان میگردد:
🔸نخست، اصلاح پول در کشورها، با تغییر نام واحد پولی یا حذف صفرها، سابقهای طولانی دارد؛ بهویژه پس از جنگ جهانی، که ۶۳ کشور چنین اقدامی را تجربه کردهاند و برخی حتی دو بار این روند را طی کردهاند.
🔹در ایران نیز، طی یک فرایند صدساله، ریال واحد پول رایج کشور بوده است، اما در طول سالها، تورم همواره همراه اقتصاد ایران بوده و گاه بهصورت لجامگسیخته رخ داده است. در واقع، تورمهای پیدرپی طی سالیان متمادی باعث شده واحد پول کنونی در مبادلات و محاسبات ارزش خود را از دست بدهد و به نوعی به وهن نظام اقتصادی ایران تبدیل شود. حتی در تعاملات با برخی کشورهای عرب منطقه، پرستیژ ایرانیان نیز زیر سؤال رفته است.
🔸بنابراین، برای بازیابی جایگاه ریال، روانتر شدن محاسبات و مبادلات هم برای مردم و هم برای بانکها، جلوگیری از چاپ اسکناسهای بیشتر، تلاش برای حفظ و نگهداری بهتر اسکناسهای در دست مردم، سهولت در بایگانی و دفاتر حسابداری، و جلوگیری از اطاله دادرسی، انجام اقدامات فوری در این رابطه ضروری است.
🔹از سوی دیگر، نباید سطح انتظارات مردم آنقدر بالا رود که چنین تصور شود با اصلاح پول ملی، همه مشکلات اقتصادی و تورم کشور حل خواهد شد.
✍🏻 علی قاسمی
#حرفروز
💢#یادداشت | دست پُر ملت ایران
🔹«آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتفاق افتاد، علاوه بر افتخارات بزرگی که ملت ایران کسب کرد ــ که امروز مردم دنیا نیز به آن اعتراف میکنند ــ این بود که جمهوری اسلامی و ملت عزیز ایران قدرت، عزم و اراده، استقامت و دست پُر خود را به جهان نشان دادند. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، حالا از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوه بر اینها، نکته مهم این است که جمهوری اسلامی استحکام بینظیر پایههای نظام و کشور خود را به جهان نشان داد.» این بخشی از صحبتهای رهبر معظم انقلاب در مراسم گرامیداشت یاد و نام شهدای اخیر جنگ ایران و رژیم صهیونی به مناسبت چهلم شهادت ایشان بود که دیروز در حسینیه امام خمینی (ره) و با حضور خانوادههای معظم شهدا، مسئولین و جمعی از آحاد مردم برگزار شد.
🔸دست پُر جمهوری اسلامی ایران در حوزه قدرت سختافزاری و دفاع از سرزمین و منافع خود، همزمان با هدف قرار دادن پایگاههای نظامی دو قدرت اتمی جهان، به همگان ثابت کرد که عزم و اراده ایران برای تأمین امنیت و منافع خود خللناپذیر است و برای حفظ آن از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نخواهد کرد. همچنین ایرانیان ثابت کردند که در طول سالهای پس از جنگ تحمیلی هشت ساله، برای افزایش توان و قدرت خود در همه حوزههای فنی، نیروی انسانی و همچنین تاکتیکها و تکنیکهای مقابلهای با دشمنان و متجاوزین، بیکار ننشسته و دائماً در حال ارتقاء و تقویت توانمندیهای خود بودهاند.
🔹رونمایی از قدرت موشکی ایران در این صحنه همآوردی به جهانیان نشان داد که توان و فناوری بومی ساخت و پرتاب انواع موشکهای هایپرسونیک و بالستیک توسط ایرانیان، تا چه اندازه کارآمد و قدرتمند بوده است. قدرت موشکی که در خدمت تأمین امنیت ملت شریف ایران بوده و شرافت و عزت نفس ملی را خط قرمز خود قرار داده است.
🔸از سوی دیگر، دست پُر جمهوری اسلامی ایران در حوزه توان و قدرت نرمافزاری نیز قابل توجه و بسیار مهم است؛ جایی که توانست در همان ساعات ابتدایی جنگ، انسجام و وحدت ملی را در برابر متجاوز به سرزمین ایران به رخ کشیده و تصویرگر ایرانِ متحد، یکدل و قدرتمندی گردد که اجازه هیچ گونه زورگویی و تجاوزی را به هیچ متجاوزی نمیدهد.
🔹نکته پایانی اینکه، دست پُر جمهوری اسلامی ایران برای مدیریت بحران جنگ در حوزه تصمیمگیری و اقدامات جهادی و انقلابی توسط مسئولین سیاسی و فرماندهان نظامی، علیرغم اقدامات غیرعقلانی دشمنان، نشان داد که قدرت جمهوری اسلامی ایران نهادینه شده و خدشهناپذیر است.
✍🏻 رامین نصیری
#حرفروز
💢#یادداشت | مکانیزم ماشه؛ میانه اغراق و انکار
🔹یکی از مسائل سیاسی مهمی که افکار عمومی را به خود مشغول کرده، احتمال فعال شدن مکانیزم ماشه است. رصد فضای رسانهای و سیاسی کشور نشان میدهد دو نگاه حداکثرگرا و تقلیلگرا نسبت به تأثیرات فعال شدن مکانیزم ماشه وجود دارد که هیچکدام درست نیستند.
🔸نگاه حداکثرگرا معتقد است فعال شدن این مکانیزم بهمثابه بازگشت همهجانبه تحریمهای سازمان ملل بوده و میتواند اقتصاد ایران را با انسداد کامل مواجه کند. این نگاه، وضعیت فعلی را به مرز بحران مشابه سال ۱۳۸۹ و صدور قطعنامه ۱۹۲۹ تشبیه میکند؛ زمانی که موج فشارهای بینالمللی به اوج رسید و به فشار حداکثری علیه ایران در نظام مالی جهانی انجامید. حتی برخی پا را فراتر نهاده و ایرانِ بعد از مکانیزم ماشه را با عراق دهه ۲۰۰۰ میلادی همسانسازی میکنند!
🔹در نقطه مقابل، نگاه تقلیلگرا قرار دارد که معتقد است مکانیزم ماشه عملاً تأثیر اجرایی تازهای ندارد؛ چراکه بیشتر تحریمهای مورد نظر، چه در حوزه اقتصادی و چه مالی، از طریق فشارهای یکجانبه آمریکا و ابزارهایی چون «افایتیاف» و «سوئیفت» همین حالا هم اعمال میشوند.
🔸در تحلیل این دو دیدگاه باید گفت که هر دو نادرستاند و در میانه آنها، نگاه واقعگرایانهای قرار دارد که از یک سو گرفتار توهم تهدید مطلق نمیشود و از سوی دیگر در دام بیاثرانگاری نمیافتد و بر پایه این نگاه، دیپلماسی را به پیش میبرد.
🔹بر اساس این تحلیل، فعال شدن مکانیزم ماشه در حوزههای حقوقی، روانی و سیاسی تبعاتی دارد: از جمله افزایش فشار دیپلماتیک بر کشورهای همکار ایران، القای اینکه ایران ناقض صلح جهانی است، تهدید مسیرهای تجارت ایران، و بالاخره مهمترین تأثیر که در قالب ایجاد اضطراب در بازارهای داخلی ارز و سرمایه ممکن است نمایان گردد.
🔸با این حال، نکته بسیار مهم و تعیینکننده، نوع مواجهه با این تهدیدات است. اقتصاد ایران طی سالهای اخیر توانایی خود را در جذب شوکهای تحریمی اثبات کرده است؛ چنانکه فروش نفت ایران دو سال پس از تحریمهای سال ۱۳۹۷ آمریکا به شرایط عادی بازگشت و اکنون در موقعیت بیسابقهای قرار دارد. در عین حال، نباید فراموش کرد که هضم تأثیرات شوک مکانیزم ماشه مشروط بر آن است که سیاستگذاری اقتصادی معطوف به ثبات، حکمرانی پولی و مالی درست، و دیپلماسی فعال منطقهای و چندجانبهگرا باشد. شکافهای ایجادشده میان آمریکا از یک طرف، و روسیه و چین از طرف دیگر، میتواند ظرفیت بالقوهای برای عبور از شوک مکانیزم ماشه باشد.
✍🏻 مهدی سعیدی
#حرفروز
ایتا⬇️
https://eitaa.com/samenkordestan
روبیکا⬇️
https://rubika.ir/samenkordestan
سروش⬇️
http://sapp.ir/samenkordestan
💢#یادداشت | تلاش واشنگتن برای ورود باکو به پیمان ابراهیم
🔹اخیراً برخی اخبار از ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند عادیسازی با رژیم صهیونی حکایت دارد و در این راستا، آمریکا به دنبال ورود آذربایجان و برخی کشورهای آسیای مرکزی به برقراری رابطه با رژیم صهیونی در قالب پیمان ابراهیم است. طی چند وقت گذشته نیز برخی اخبار از قصد آمریکا برای اجاره کریدور زنگزور به مدت صد سال از ارمنستان حکایت داشت و این مسئله، در کنار مطرح شدن ورود برخی کشورها به طرح ابراهیم، نشاندهنده تمرکز خاص سیاست خارجی واشنگتن و حتی صهیونیستها بر این منطقه در آینده نزدیک است. برحسب این موارد، هدف آمریکا و رژیم صهیونی از ورود کشورهای آسیای مرکزی به روند ابراهیم را میتوان در موارد ذیل ذکر کرد:
🔸1-مقابله با ایران: اساساً طرح ابراهیم برای مقابله با ایران و مسئله فلسطین ایجاد شد که در آن، امنیت رژیم صهیونی مرکز ثقل این طرح بود. در این میان، مهمترین کشوری که مستعد ورود به طرح ابراهیم است، آذربایجان است که روابط نزدیکی نیز با صهیونیستها ایجاد کرده است. این مسئله طی چند وقت اخیر شدت بیشتری به خود گرفته و شرایط را برای ورود باکو به روند عادیسازی فراهم کرده است.
🔹2-دستاوردسازی: آمریکاییها به طور خاص به دنبال برقراری روابط عربستان و رژیم صهیونی بودند که با توجه به تحولات غزه و عدم تمایل عربستان به دلیل اقدامات این رژیم در غزه، اکنون به دنبال کشور یا کشورهای دیگری به عنوان جایگزین عربستان سعودی هستند. در این میان، ورود برخی کشورهای آسیای مرکزی به روند تطبیع میتواند بهعنوان یک دستاورد برای ترامپ و صهیونیستها پس از شکست آنها در جنگ ۱۲ روزه باشد.
🔸3-افزایش همکاریهای نظامی و اقتصادی: آذربایجان و رژیم صهیونی هماکنون مراودات گستردهای در سطح نظامی و اقتصادی دارند و آمریکاییها به دنبال آن هستند که با عادیسازی، این همکاریها را نهادینه کنند. البته فعلاً تمرکز آمریکاییها بر عادیسازی روابط آذربایجان و رژیم صهیونی قرار دارد و در آینده، سایر کشورهای آسیای مرکزی مدنظر واشنگتن خواهد بود. تنوعبخشی در قالب واردات چندمنبعی انرژی، مهمترین هدف رژیم صهیونی از برقراری رابطه با کشورهای آسیای مرکزی است.
🔹4-خفگی ژئوپلیتیکی ایران: صهیونیستها بعد از عادیسازی روابط با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، اکنون متمایل به ارتباطات رسمی با همسایگان شمالی ایران شدهاند تا بدینوسیله، علاوه بر تأثیر گذاشتن بر کریدورهای مدنظر ایران همچون شمال–جنوب، بر تسریع کریدورهای خود و راهاندازی آنها تمرکز کنند. این مسئله با هدف خفگی ژئوپلیتیکی ایران انجام میشود که صهیونیستها آن را از چند وقت اخیر آغاز کردهاند.
🔸در مجموع، آمریکا مترصد افزایش پیوند کشورهای آسیای مرکزی با رژیم صهیونی است که آن را با هدف مقابله با ایران، به عنوان یکی از سنتیترین بازیگران منطقه قفقاز، در نظر گرفته است. البته هدف اعلانی آنها استفاده از ظرفیت این کشورها برای مقابله و انجام اقداماتی علیه ایران در شرایط خاص و جنگی است که این امر را میتوان در قالب «محاصره پیرامونی ایران» عنوان نمود.
✍🏻 محمدرضا فرهادی
#حرفروز
ایتا⬇️
https://eitaa.com/samenkordestan
روبیکا⬇️
https://rubika.ir/samenkordestan
سروش⬇️
http://sapp.ir/samenkordestan
💢#یادداشت | اعتماد و شفافیت؛ نیاز فوری بازار سرمایه
🔹بازار سرمایه یا همان بورس، یکی از مهمترین ارکان اقتصادی هر کشور است که بهعنوان بازویی مهم برای تأمین مالی تولید ملی، افزایش رشد اقتصادی، هدایت منابع مردمی به سمت تولید، افزایش شفافیت اقتصادی و در نهایت تأثیر مثبت بر کنترل تورم و کاهش نقدینگی سرگردان در سطح جامعه نقش دارد. اما ریزشهای پیدرپی شاخص کل بازار سرمایه در روزهای اخیر، بین تولیدکنندگان و سهامداران دغدغه ایجاد کرده و گاهی باعث خروج گسترده پول حقیقی از این بازار شده است.
🔸در راستای اصلاح بازار سرمایه باید اقدامات درخور توجهی صورت گیرد که یکی از اقدامهای فوری، برگزاری جلسه غیرعلنی مجلس شورای اسلامی با وزیر اقتصاد و دارایی درباره وضعیت اقتصادی، از جمله بازار سرمایه بود. هرچند ناگفته نماند آنچه در حال حاضر در بورس شاهد هستیم، متاثر از جنگی است که رژیم صهیونیستی علیه ایران انجام داده است.
🔹برای خروج از این وضعیت بغرنج، از هر اقدامی مهمتر، بازگشت اعتماد به بازار سرمایه است؛ زیرا اعتماد عمومی به بورس سبب میشود سرمایههای خرد مجدداً به سمت بازار سرمایه جذب شوند و چرخه تولید رونق بگیرد. حال اگر اعتماد به این بازار بازنگردد، رفتار هیجانی افزایش خروج سرمایه را تشدید کرده و روند ریزش را سرعت میبخشد.
🔸پس در شرایط فعلی کشور، بازگشت و تقویت اعتماد میتواند عامل محرکی اساسی برای رونق اقتصادی، کاهش سفتهبازی و جذب سرمایههای خرد و کلان باشد. با ایجاد اعتماد و ورود پولهای حقیقی، یک سری اصلاحات بعدی که بهصورت اجمالی به آن اشاره میشود، باید صورت بگیرد.
🔹برای اصلاح این فرآیند پیشآمده، اول از همه باید دستگاههای مختلف پای کار بیایند که البته هماهنگی در این خصوص برعهده وزارت اقتصاد است. تمامی بخشهای اقتصادی اعم از خصوصی و دولتی باید به کمک وزارت اقتصاد بیایند تا این هدف محقق شود.
🔸موضوع شفافیت بسیار مهم و از اصول زیر بنایی کار است که شرکتهای بورسی و بانکی، بانک مرکزی و وزارت صمت باید در اولویت قرار دهند. البته رسانهها نیز میتوانند در موضوع شفافیت کمک کار خوبی باشند.
🔹با اینکه دو اقدام تزریق نقدینگی و بیمه سهام در این بازههای زمانی انجام گرفت، اما هیچکدام به اندازه اعتمادسازی و شفافیت برای بازار سرمایه مهم و حیاتی نیست. از سوی دیگر، تجربه تاریخی نشان داده است که اقدامات غیرکارشناسی و تصمیمات فوری بیشتر فضای ناامنی پدید میآورد و سرمایهها را از بازار خارج میکند.
✍🏻 علی قاسمی
#حرفروز
ایتا⬇️
https://eitaa.com/samenkordestan
روبیکا⬇️
https://rubika.ir/samenkordestan
سروش⬇️
http://sapp.ir/samenkordestan
💢#یادداشت | پارادوکس امنیتی بیروت
🔹بیروت در دام معادلهای گرفتار شده که هر قدم به سوی امنیت، آشوب را نزدیکتر میکند. تصمیم دولت عون برای خلع سلاح حزبالله، نه راهحلی برای ثبات، بلکه به سان جرقهای بر باروت تنشهای تاریخی در لبنان است. واقعیت این است که قدرت نظامی حزب الله نه تنها بازدارنده صهیونیستهاست، بلکه سدی است در برابر فروپاشی کامل نظم شکننده لبنان؛ بیروت بدون حزبالله، شهروندانش را در برابر اسرائیل بیپناه میگذارد، و با حزبالله، اسیر فشار های سیاسی و اقتصادی و ... غرب میشود.
🔸غرب با درک این تناقض، به جای جنگ نظامی، اقتصاد و سیاست را نشانه رفته است. تحریم بانک مرکزی لبنان و بلوکه کردن ۹ میلیارد دلار کمک بینالمللی، تلاشی است برای کاهش تاب آوری جامعه لبنانی تا شاید وفاداریشان به مقاومت و حزب الله را از دست بدهند. اما آمارهای میدانی حکایت دیگری دارند: پیروزی مطلق کاندیداهای حزب الله در انتخابات شهرداریهای لبنان در ماههای گذشته نشان میدهد که قدرت نرم افزاری و سیاسی جریان مقاومت همچنان کارآمد بوده و مقاومت لبنان همچنان مجهز به سلاح حمایت مردمی است. همچنین بررسیها نشان میدهد حداقل ۷۱٪ از ساکنان جنوب لبنان حاضرند کاهش سهمیه نان را بپذیرند، اما جزء مخالفان خلع سلاح باقی بمانند.
🔹پیچیدگی ماجرا زمانی آشکار میشود که ژئوپلیتیک لبنان و توانمندیهای نظامی حزب الله را بیشتر بررسی کنیم. نزدیکی سرزمینی لبنان به سرزمینهای اشغال شده به گونهای است که سکوهای حفاری رژیم صهیونی در دریای مدیترانه که روزانه حداقل ۴۵۰ میلیون فوت مکعب گاز استخراج میکنند، در برد موشکهای بالستیک حزبالله قرار دارند. یعنی تنها چند دقیقه نیاز است تا با پرتاب موشک از جنوب لبنان، شاهد انفجار در میدان انرژی «تامار» رژیم صهیونی باشیم. بهرحال سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد دلاری بریتیش پترولیوم در میادین انرژی رژیم صهیونی باعث شده است که امنیت امروز رژیم برای غرب بیش از پیش اهمیت داشته باشد. بنابراین با این واقعیت، معادلات امنیتی از خیابانهای بیروت به دفتر مدیران شرکتهای انرژی غربی کشیده شده است.
🔸اما در نهایت غرب میداند خلع سلاح مقاومت غیرممکن است چرا که این موضوع بارها آزموده شده است و شکست خورده است؛ حدود بیست سال پیش نیز دولت فؤاد سنیوره تصمیم مشابهی اتخاذ کرده بود، اما دولت لبنان نتوانست آن را اجرایی کند. پارادوکس نهایی اینجاست: بیروت یا باید امنیتش را با اسلحههای حزبالله حفظ کند، یا با از دست دادن آنها، امنیت خود و منطقه را قربانی معادلات بینالمللی سازد. این انتخاب، نه در مجلس لبنان، که در کوچهپسکوچههای جنوب بیروت رقم میخورد؛ جایی که شهدای مقاومت همچنان در قلوب و اذهان مردماند و کودکان هنوز خاطره جنگ سال گذشته با رژیم صهیونی را با نقاشیهایشان روی دیوارها زنده نگه داشتهاند.
#حرفروز
✍🏻 رامین نصیری
ایتا⬇️
https://eitaa.com/samenkordestan
روبیکا⬇️
https://rubika.ir/samenkordestan
سروش⬇️
http://sapp.ir/samenkordestan
💢افول ارتش آمریکا
🔹اخراج سریالی ژنرالهای ارشد آمریکایی، تیتر یک رسانهها و جراید این کشور شده است. جفری کروز، رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا، پس از آنکه اعلام کرد حملات آمریکا تنها چند ماه برنامه هستهای ایران را عقب انداخته و چندان مؤثر نبوده است، با خشم دونالد ترامپ مواجه شد و از سمت خود برکنار شد. در کنار او، دریابان نانسی لاکور، فرمانده ذخیره نیروی دریایی، و دریابان میلتون سندز، فرمانده عملیات ویژه، نیز از پستهای خود کنار گذاشته شدند.این برکناریها ضعف ارتش آمریکا در مواجهه با واقعیتهای میدانی و کماثر بودن عملیاتهای نظامی را بیش از پیش آشکار میکند. عملیات به ظاهر مقتدرانه آمریکاییها برای از بین بردن توانایی هستهای ایران طبق ارزیابیهای صورتگرفته، موفقیت چندانی به همراه نداشته است. واکنش ترامپ به ارزیابی صادقانه کروز و حذف ژنرالهای ارتش او، هم بحران موجود در درون ارتش و هم بحران تصمیمگیری در کاخ سفید را برجسته کرده است.گزارشهای رسانهای تأکید دارند که دولت ترامپ تلاش کرده است با تبلیغات و فشار بر افسران اطلاعاتی، تصویری از موفقیت نظامی ایجاد کند، اما واقعیت میدان غیرقابل انکار است. اخراج کروز و دیگر فرماندهان ارشد نشان میدهد ارتش آمریکا هم در میدان و هم در عرصه روایتهای رسانهای شکست خورده است.
🔸از سوی دیگر، بازنشستگی مایکل کوریلا از فرماندهی سنتکام، فرماندهای که عملیات علیه انصارالله یمن و تاسیسات هستهای ایران را هدایت کرده بود، محدود شدن قدرت عملیاتی ارتش آمریکا را نشان میدهد. هزینههای سنگین نظامی بدون دستاورد مشخص و فشار سیاسی شدید، جایگاه ارتش آمریکا را به وضوح تضعیف کرده است.همچنین رفتار واشنگتن در حذف افسران بلندمرتبه و تأکید بر وفاداری به شخص رئیسجمهور، نشان میدهد ارتش آمریکا دیگر نهادی مستقل و اثرگذار نیست و بیشتر به ابزاری سیاسی برای دیپلماسی فردی رئیسجمهور ترامپ تبدیل شده است. شکست در عملیاتها، نبود اعتماد کاخ سفید به فرماندهان و رسوایی و شکست در رسانهها، تصویری سیاه از واقعیتهای ارتش آمریکا را شکل میدهد. این در حالی است که شعار ترامپ (MAGA) – «ساخت مجدد آمریکای قوی» – بود و امروز در مؤلفه ارتش قدرتمند، آمریکا چهرهای ضعیف و سردرگم دارد.
🔹به هرحال ارتش آمریکا که زمانی نماد قدرت جهانی بود، امروز نشانههای افول خود را میبیند و این افول، موفقیت رقبای آمریکا را برجستهتر کرده است. تردیدی نیست که این شکست، صرفاً محدود به میدان نبرد نیست و توان سیاسی و تبلیغاتی آمریکا را نیز کاهش داده است. تداوم چنین روندی میتواند بر جایگاه این کشور در منطقه و جهان تأثیر جدی بگذارد و مجدداً اثبات کند که دوران ابرقدرتی آمریکا پایان یافته و امیدی هم به بازگرداندن این دوران وجود ندارد.
✍🏻 رامین نصیری
#حرفروز