eitaa logo
کرد مدیا
794 دنبال‌کننده
30هزار عکس
18.9هزار ویدیو
166 فایل
کانال رسمی ثامن کردستان ارتباط با ادمین کانال با کلیک روی گزینه زیر: @qtmohsen @samenkordestan1
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 | تدبیر اقتصادی زیر سایه مکانیسم ماشه 🔹در حالی که جمهوری اسلامی ایران همواره آمادگی خود را برای گفت‌وگو، تفاهم و راه‌حل‌های دیپلماتیک اعلام کرده، ظاهراً طرف اروپایی از مسیر تعامل سازنده فاصله گرفته و با تهدید به فعال‌سازی مکانیسم ماشه، بار دیگر به سمت تشدید تنش‌ها حرکت می‌کند. بدیهی است که این اقدام، در صورت وقوع، می‌تواند تحریم‌های سازمان ملل را بازگرداند و پیامدهایی از جنبه‌های حقوقی، عملی و روانی بر اقتصاد ایران مترتب نماید. 🔸این وضعیت، اگرچه هنوز در حد یک احتمال است، اما تأثیر روانی آن می‌تواند در بازارهای داخلی بازتاب یافته و نشانه‌هایی از رشد انتظارات تورمی، افزایش نرخ ارز، تقاضا برای طلا و سایر دارایی‌های غیرمولد را پدیدار سازد. در چنین شرایطی، آنچه بیش از تحریم‌ها اقتصاد را تهدید می‌کند، واکنش‌های هیجانی، بی‌برنامگی و نبود مدیریت انتظارات است. 🔹البته تجربه دهه‌های گذشته نشان داده که شوک‌های سیاسی و اقتصادی در همان ماه‌های نخست، بیشترین اثرگذاری را دارند و پس از آن، با اندکی تدبیر، امکان «هضم شوک» و کاهش تبعات منفی وجود دارد. اما شرط آن، اقدام هوشمندانه و به‌موقع دولت در همین دوره ابتدایی است. روشن است که در غیاب واکنش منطقی و سریع، بی‌اعتمادی عمومی تشدید می‌شود و موج‌های دوم و سوم تورمی با شدت بیشتری سر بر می‌آورند. 🔸لذا اهمیت مدیریت این دوره کوتاه اولیه نباید دست‌کم گرفته شود؛ چرا که سکوت یا بی‌عملی سیاست‌گذار در همین بازه می‌تواند به تقویت بی‌اعتمادی و شکل‌گیری موج‌های ثانویه منجر شود. در نهایت، آنچه بیش از خود تهدید تحریم‌ها خطرناک است، بی‌برنامگی در مواجهه با آن است. 🔰لذا در چنین شرایطی چند اقدام کلیدی می‌تواند مسیر اقتصاد را از یک چالش به سمت یک گذار موفق هدایت کند: 🔹۱. اجرای جدی مالیات بر عایدی سرمایه (CGT) به‌عنوان ابزاری مهم برای مهار سفته‌بازی؛ این سیاست می‌تواند گردش نقدینگی را به سمت تولید سوق دهد و از سفته‌بازی در بازار ارز و طلا جلوگیری کند. 🔸۲. نظارت و شفاف‌سازی صرافی‌های دیجیتال و رمزارزها ضروری است؛ در غیاب مقررات، این حوزه به گذرگاه خروج سرمایه و افزایش التهابات ارزی تبدیل شده است. 🔹۳. اعمال کنترل کوتاه‌مدت سرمایه و محدودسازی معاملات پرریسک دلاری در روزهای ناآرام، به‌ویژه از طریق پلتفرم‌های بین‌المللی، راهکاری ضروری برای جلوگیری از فرار سرمایه است. 🔸۴. تغییر لحن سیاست‌گذاری از امیدسازی مطلق به سمت آماده‌سازی روانی جامعه و فعالان اقتصادی نیز اهمیت دارد؛ باید مخاطب را آماده کرد، اما نه با ترس‌آفرینی، بلکه با صراحت، آگاهی و دعوت به مشارکت در مدیریت اقتصاد ملی. 🔹اقتصاد ایران از بحران‌های سخت‌تری نیز عبور کرده و تاب‌آوری خود را نشان داده است. تهدید امروز، اگر درست مدیریت شود، می‌تواند تبعات منفی آن کاهش یابد و به فرصتی برای بازسازی اعتماد و اصلاح سیاست‌ها بدل شود. ✍🏻 علی محمدی
💢 | توهم ژئوپلیتیکی صهیونیست‌ها در قفقاز و شام 🔹تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه قفقاز و غرب آسیا، در سال‌های اخیر بیش از آن‌که مبتنی بر واقعیات میدانی باشد، با نوعی خوش‌خیالی بیمارگونه از سوی برخی بازیگران همراه بوده است. دو پروژه‌ی موسوم به «کریدور زنگزور» و «کریدور داوود» نمونه‌هایی از این تحرکاتند؛ طرح‌هایی که به‌رغم تبلیغات فراوان و حمایت‌های خارجی، با موانع متعدد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو هستند و بیش از آن‌که تهدید فوری به شمار آیند، بیانگر بحران راهبردی طراحان آن‌هاست. 🔸در مورد کریدور زنگزور، دولت جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و برخی شرکای غربی، تلاش دارد از طریق استان سیونیک ارمنستان، مسیری میان نخجوان و خاک اصلی آذربایجان ایجاد کند. این طرح، که قرار است مکمل رؤیای «کمربند ترک‌زبان» باشد، با مخالفت‌های جدی داخلی در ارمنستان، حساسیت‌های ایران و نبود اجماع بین‌المللی روبه‌رو است. سیونیک نه‌تنها گذرگاه ژئوپلیتیکی ایران به ارمنستان و اروپاست، بلکه خط قرمز امنیتی تهران نیز به شمار می‌رود. برخلاف ادعاها، نه وضعیت میدانی منطقه اجازه اجرای بدون چالش این طرح را می‌دهد و نه ملاحظات حقوقی و تاریخی چنین تحولی را مشروع می‌سازد. 🔹در سوی دیگر، پروژه‌ای بلندپروازانه با عنوان «کریدور داوود» توسط رژیم صهیونی و برخی گروه‌های نیابتی‌اش دنبال می‌شود که هدف آن ایجاد مسیری از جولان تا مرزهای عراق از طریق اراضی شرقی سوریه است. این طرح، بخش کوچکی از توهم قدیمی "اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات" است که در عمل، با چالش های فراوان و موانع متعددی همراه است و البته با واقعیات ژئوپلیتیکی منطقه هم کاملاً بیگانه است. درگیری‌های محلی، حضور مقتدر محور مقاومت، مخالفت ترکیه با شکل‌گیری هر نوع ساختار خودمختار در شمال سوریه، و حساسیت بالای دولت عراق نسبت به حضور نیروهای بیگانه، همه و همه مانع تحقق چنین طرحی خواهند شد. 🔸توجه شود که تحولات پیش‌رو اگرچه نیازمند رصد دقیق و واکنش هوشمندانه است، اما هیچ‌کدام نشانه‌ای از برتری قطعی دشمن نیستند. اتفاقاً این تحرکات، بیش از آن‌که نشانه‌ای از اقتدار باشند، انعکاسی از اضطراب راهبردی دشمنان محور مقاومت‌اند؛ طرح‌هایی که بیش از آن‌که به واقعیت نزدیک باشند، در رؤیاهای ژئوپلیتیکی‌شان گیر افتاده‌اند.بنابراین با نگاهی واقع‌بینانه، می‌توان گفت آنچه در قالب کریدورهای زنگزور و داوود به‌عنوان پروژه‌های ژئوپلیتیکی بزرگ معرفی می‌شود، در عمل با مجموعه‌ای از تناقض‌ها، موانع میدانی و واکنش‌های منطقه‌ای مواجه است. این طرح‌ها بیشتر به نقشه‌هایی شبیه‌اند که پشت میزهای طراحی در پایتخت‌های بی‌خبر از پیچیدگی‌های میدانی منطقه کشیده شده‌اند. 🔹رژیم صهیونی و متحدانش در حالی برای ترسیم نظم جدید تلاش می‌کنند که ظرفیت‌های تاریخی، فرهنگی،نظامی و ژئواستراتژیک ایران، سدهایی جدی در برابر تحقق این توهمات ایجاد کرده‌اند. واقعیت آن است که در میدان عمل، نفوذ پایدار، مشروعیت منطقه‌ای و توان چانه‌زنی تعیین‌کننده است؛ و ایران، برخلاف بسیاری از بازیگران، این مؤلفه‌ها را داراست. بنابراین، اگرچه این طرح‌ها تهدیداتی را مطرح می‌کنند، اما مسیر تحققشان چنان پرهزینه، ناهموار و پُر از مقاومت است که بیش از آن‌که آینده‌ساز باشند، بیانگر بی‌افقیِ راهبردی طراحان آن‌هاست. ✍🏻 مصطفی علیجان زاده
💢 | نقاب دروغین غرب 🔹اعتبار از دست‌رفته آمریکا و غرب در پرونده‌های چند سال اخیر در حوزه‌های مختلف عیان شده است. از ادعای دروغینِ وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق در سال‌های دور، تا مبارزه با تروریسم در منطقه در سال‌های اخیر، و تا امروز که ادعا می‌کنند به دنبال صلح‌آفرینی در منطقه هستند، اما در برابر باند جنایت‌کار حاکم بر سرزمین‌های اشغالی نه‌تنها موضع‌گیری مخالفی ندارند، بلکه با انواع حمایت‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و... به نوعی شریک جرم قطعی جنایات صهیونیست‌ها در منطقه محسوب می‌شوند. 🔸اما به‌هرحال نقاب دروغین غرب اکنون افتاده و جهانیان شاهد قدرت منطق و استدلال ایران و محور مقاومت هستند و روایت معتبر را، روایت محور مقاومت می‌دانند. آن‌گونه که مثلاً «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه قطر در نشست مطبوعاتی مشترک با همتای لبنانی خود فاش کرد، «دونالد ترامپ، پس از حمله موشکی ایران به پایگاه العُدید، شخصاً با امیر قطر تماس گرفت و خواستار تماس فوری با ایران برای بررسی امکان آتش‌بس شد». این تصویرِ خفت‌بار، دقیقاً در لحظه‌ای ثبت شد که رسانه‌های غربی بر ناقوس پیروزی کامل در برابر ایرانیان می‌دمیدند. 🔹یا در موردی دیگر، که به‌تازگی شاهد تقطیع و شیطنت رسانه‌ای فاکس‌نیوز در مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه ایران با این شبکه تلویزیونی هستیم؛ جایی که سید عباس عراقچی، طبق بیانیه وزارت امور خارجه، در رابطه با آینده رژیم صهیونی به صراحت اعلام می‌کند که آینده این رژیم محتوم بوده و با این حجم از جنایاتی که در سرزمین‌های اشغالی مرتکب شده، عملاً امکان ادامه بقا در این سرزمین وجود ندارد؛ اما این بخش حذف شده و تنها با برجسته‌سازی بخشی دیگر از مصاحبه، به دنبال القای ضعف و انفعال در سیاست‌های کلان و راهبردی نظام هستند. 🔸این در حالی است که در همین مصاحبه، به دو موضوع بسیار اساسی دیگر از سوی وزیر امور خارجه ایران اشاره می‌شود که لازم است جریانات رسانه‌ای داخلی بر آن‌ها تأکید کرده و ضریب دهند: یکی اینکه آنچه در غزه در حال وقوع است، نسل‌کشی‌ای است که با سلاح‌های آمریکایی انجام می‌شود؛ و دوم اینکه ایران به تلاش‌های خود برای پیگیری پرونده ترور فرمانده نیروی قدس سپاه سردار حاج قاسم سلیمانی، در محاکم داخلی و بین‌المللی ادامه خواهد داد. 🔹فلذا بروز سوءتفاهم‌ها و برداشت‌های نادرست ادراکی در فضای رسانه‌ای کشور، آن هم با استناد به منابع خبری و رسانه‌ای غربی، دقیقاً همان چیزی است که غربی‌ها و آمریکایی‌ها می‌خواهند. بنابراین، باید با علم بر وجود «نقاب دروغین غرب» در روایت‌ها و اطلاعات، نسبت به آن‌ها بدبین و دارای ظن سوء بود، و در برابر خودی‌ها خوش‌بین و دارای حسن‌ظن. ✍🏻 رامین نصیری
💢 | جنگ اقتصادی را با مردم می‌بریم؛ اگر بایدها را جدی بگیریم 🔹حدود ده روز پیش از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، رهبر معظم انقلاب در دیداری با سران قوا، از ضرورت تشکیل «اتاق جنگ اقتصادی» سخن گفتند. این هشدار راهبردی با هدف آمادگی همه‌جانبه کشور در برابر موج جدید تحریم‌ها مطرح شد؛ اقدامی که به تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی قوا انجامید. حتی رهبر معظم انقلاب برای چابکی کار، اختیارات خود را واگذار کردند و فرمودند هرجا مصوبه‌ای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریع‌تر آغاز کنند. 🔸اما امروز، با گذشت بیش از هفت سال، این پرسش جدی و صریح همچنان پابرجاست که امروز در چه شرایطی هستیم.واقعیت آن است که جنگ اقتصادی، همانند هر نبرد دیگری، محتاج آمادگی، سازماندهی، مردمی سازی دفاع، انضباط و روحیه مقاومت است. اقتصاد جنگی یعنی جهت‌دهی همه منابع کشور در مسیر اهداف کلان ملی: کاستن از هزینه‌های زائد، تقویت تولید داخلی، جلوگیری از ریخت‌وپاش منابع ارزی، و بودجه‌ریزی بر مبنای اولویت‌های حیاتی کشور. نگاهی به الگوی دهه شصت نشان می‌دهد که کشور توانست با همین الگو از گردنه‌های سخت عبور کند.امروز نیز نشانه‌هایی روشن از روحیه مقاومت اقتصادی وجود دارد. در دوره دولت شهید رئیسی، هزاران واحد تولیدی نیمه‌تعطیل، جان دوباره گرفتند. مهندسان، کارگران و فعالان اقتصادی با روحیه جهادی، به صحنه آمدند. این اقدامات نشانه آن است که وقتی باور به شرایط جنگی در مسئولان و مردم شکل می‌گیرد، اقتصاد می‌تواند برخلاف تصور دشمن، رو به پیشرفت حرکت کند. و چه بسا همین مجاهدت هاست که مانع از تحقق هدف دشمن در فروپاشی اقتصاد ایران شده است. 🔹اما در کنار این اقدامات مثبت، هنوز برخی نشانه‌ها حکایت از ناهماهنگی جدی با منطق اقتصاد جنگی دارد. واردات خودروهای لوکس، تخصیص ارز به کالاهای غیرضرور، و هزینه‌های اشرافی در برخی دستگاه‌ها – به‌ویژه در بخش‌های بانکی و نفتی – زنگ خطرهایی هستند که نمی‌توان نادیده گرفت. پرسش اساسی آن است که در شرایط جنگ اقتصادی، چه منطقی اجازه می‌دهد خودروی ۲۵۰۰ سی‌سی وارد شود؟ یا به کالاهایی که نیاز اساسی مردم نیستند، ارز بسیار زیاد تخصیص می‌یابد؟ چرا بخشی از نظام بانکی، به‌جای پشتیبانی از تولید، درگیر فعالیت‌های غیرمولد و سوداگرانه شده است؟ بدیهی است که در جنگ اقتصادی باید ساختارهای بودجه‌ریزی و سیاست‌گذاری اقتصادی بر پایه اهداف تولیدی بازطراحی شوند و نظام بانکی نقش پشتیبان واقعی برای تولید بیابد. 🔸راه پیروزی روشن است: بازگشت به اصول اقتصاد مقاومتی. این الگو، نسخه‌ای پویا برای پیروزی در جنگ اقتصادی است. امروز بیش از همیشه، نیازمند صرفه‌جویی ملی، شفاف‌سازی مالی، مردمی‌سازی اقتصاد و پایان دادن به رانت‌های ساختاری هستیم. 🔹و البته مجاهدت در کار و برنامه ها باید در اولویت باشد‌ چنانچه رهبر معظم انقلاب در پیام دیروزشان فرمودند: "جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است." ✍🏻 علی محمدی
💢 | آب، امنیت و آینده 🔹امروزه دیگر نمی‌توان وضعیت آب در ایران را صرفاً یک موضوع محیط‌زیستی دانست. این مساله به تدریج در حال تاثیرگذاری بر امنیت، اقتصاد، سلامت، مهاجرت و حتی انسجام اجتماعی است. نشانه‌های آن در خشکی تالاب‌ها، فرونشست زمین در استان‌های مرکزی، کاهش آب‌های زیرزمینی و قطعی آب در برخی شهرها، به‌روشنی دیده می‌شود. اما با وجود این وضعیت سخت و نگران‌کننده، هنوز فرصت ترمیم و بازسازی وجود دارد، به‌شرط آنکه تصمیمات آینده مبتنی بر واقع‌بینی، خرد جمعی و اراده سیاسی باشد.در چند دهه اخیر، توسعه کشور مبتنی بر برداشت حداکثری از منابع طبیعی و نادیده گرفتن محدودیت‌های اقلیمی بوده است. برنامه‌های کشاورزی و صنعتی بدون توجه به ظرفیت آبی مناطق اجرا شده‌اند. نتیجه آن شده که بیش از ۹۰ درصد منابع آبی در کشاورزی مصرف می‌شود، آن هم در ساختاری ناکارآمد، بدون نظارت کافی، و با الگوی کشت ناهماهنگ با اقلیم. در همین زمینه، «عیسی بزرگ‌زاده» سخنگوی صنعت آب کشور نیز با اشاره به وضعیت بحرانی منابع آبی اظهار کرده است: «ورودی سدهای کشور از ابتدای سال آبی جاری فقط ۲۱ میلیارد متر مکعب بوده، در حالی که سال گذشته ۳۶ میلیارد متر مکعب بوده است؛ یعنی کاهش ۴۲ درصدی داشته‌ایم. اکنون تنها ۵۱ درصد ظرفیت سدهای کشور پر شده و ۲۳ استان و ۴۳ شهر درگیر تنش آبی هستند.» 🔸این آمارهای نگران‌کننده نشان می‌دهد که دیگر نمی‌توان بر مدیریت سنتی منابع آبی تکیه کرد و نیازمند تحولی راهبردی و فناورانه در الگوهای بهره‌برداری، مصرف و فرهنگ‌سازی عمومی هستیم.با این حال، هر بحرانی می‌تواند به فرصتی برای تحول و بازنگری تبدیل شود. ایران نه اولین کشوری است که با بحران آب دست‌وپنجه نرم می‌کند، و نه کشوری است که از امکان مدیریت این بحران بی‌بهره باشد.نمونه‌هایی از کشورهای خشک، مانند اردن، مراکش و حتی عمان و قطر، نشان داده‌اند که می‌توان با مدیریت هوشمند و اصلاح ساختاری، نه‌تنها بحران را مهار کرد، بلکه از آن برای توسعه پایدار نیز بهره گرفت. 🔹راه عبور از بحران، بازنگری در مدل حکمرانی آب است.این بازنگری، نه در شعار و سندهای صوری، بلکه در عمل و شجاعت اجرای تصمیم‌های سخت محقق می‌شود. برای مثال، می‌توان با اصلاح ساختار مصرف، سهم بخش کشاورزی از مصرف آب را از بالای ۹۰ درصد به حدود ۷۰ درصد رساند. این کار با استفاده از فناوری‌های نوین، تغییر الگوی کشت، آموزش کشاورزان و حمایت هدفمند دولت امکان‌پذیر است.در سطح شهری نیز می‌توان با بازچرخانی آب، جمع‌آوری آب باران، توسعه تصفیه‌خانه‌ها و بهینه‌سازی شبکه‌های فرسوده، مصرف آب را تا مقدار زیادی کاهش داد. توسعه پایدار، نه توقف توسعه بلکه تغییر مسیر آن است.کشور می‌تواند با انتقال تدریجی به سمت صنایع کم‌مصرف، گردشگری پایدار، فناوری اطلاعات و انرژی‌های تجدیدپذیر، هم اشتغال ایجاد کند و هم فشار بر منابع طبیعی را کاهش دهد.در کنار این اصلاحات، باید سازوکارهای مشارکت مردمی تقویت شود. استفاده از ظرفیت نخبگان دانشگاهی، تشکل‌های محیط‌زیستی، رسانه‌ها و شوراهای محلی می‌تواند فرآیند تصمیم‌سازی را تقویت و مردمی کند. هیچ تحول پایداری بدون پیوست اجتماعی موفق نخواهد بود. 🔸همچنین بازتعریف «عدالت آبی» در سطح ملی ضروری است؛ باید مشخص شود که منابع آبی چگونه و به چه میزان بین استان‌ها و بخش‌ها توزیع می‌شوند، و چه کسی پاسخگوی تبعات آن است. شفافیت در این زمینه، از بروز تنش‌های اجتماعی و منطقه‌ای جلوگیری می‌کند.امروز در نقطه‌ای حساس از تاریخ کشور ایستاده‌ایم. آینده آب، تنها آینده کشاورزی و محیط‌زیست نیست، بلکه آینده امنیت ملی و اقتصادی ایران است. با پذیرش واقعیت، بهره‌گیری از دانش بومی و بین‌المللی، و ایجاد هماهنگی در سطح حاکمیتی، هنوز می‌توان مسیر را اصلاح کرد.ایران سرزمین تاب‌آوری‌هاست. سرزمینی که بارها از دل سختی‌ها، راهی نو آفریده است. اگر اکنون با صداقت به بحران نگاه کنیم و تصمیم‌های سخت اما ضروری را بگیریم، همین بحران آب می‌تواند نقطه‌ی عطفی برای تولد الگوی جدیدی از توسعه در ایران باشد؛ الگویی متکی بر عقلانیت، پایداری، و مشارکت. آینده، اگرچه دشوار، اما قابل ترسیم است ـ مشروط به آن‌که از امروز آغاز کنیم. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
💢 | هماهنگی میدان و دیپلماسی 🔹در سیاست بین‌الملل معاصر، مرز میان میدان نبرد و میز مذاکره به‌شدت محو شده است. جنگ ۱۲روزه اخیر میان ایران و رژیم صهیونی نمونه بارزی از این واقعیت بود که نشان داد چگونه یک کشور می‌تواند با هماهنگی کامل میان ابزارهای نظامی و دیپلماتیک، هم از منافع ملی خود دفاع کند و هم از تشدید بحران جلوگیری نماید. سخنان اخیر سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، به‌خوبی بر این اصل تأکید دارد: «وقتی تصمیمی قرار است گرفته شود که کشور را در شرایط بحرانی ببرد، هم دولت باید آماده باشد و هم نیروهای مسلح.» جنگ مدرن تنها با موشک و پهپاد پیروز نمی‌شود. آنچه امروز تعیین‌کننده است، توانایی تبدیل پیروزی‌های میدانی به دستاوردهای سیاسی است. 🔸ایران در جنگ ۱۲روزه نشان داد که چگونه می‌توان از دیپلماسی به‌عنوان مکملی برای عملیات نظامی استفاده کرد. هم‌زمان با عملیات نظامی، دستگاه دیپلماسی ایران در سازمان ملل و محافل بین‌المللی فعال شد تا ضمن محکومیت تجاوز و جنایت رژیم صهیونی، پاسخ ایران را مشروع جلوه دهد. عراقچی به‌درستی اشاره می‌کند: «همه تصدیق می‌کنند که دولت وظیفه خود را در تأمین نیازهای کشور انجام داد.» این جمله نشان می‌دهد که دیپلماسی ایرانی نه‌تنها واکنشی به تحولات میدان نبرد بود، بلکه پیش‌دستانه به طراحی سناریوهای سیاسی برای مدیریت بحران می‌پرداخت. 🔹متأسفانه برخی تحلیلگران اصرار دارند میان دولت به‌عنوان نهاد سیاسی و نیروهای مسلح به‌عنوان نهاد امنیتی، تقابل مصنوعی ایجاد کنند. عراقچی به این بازی خطرناک هشدار می‌دهد: «خواهش می‌کنم به دوگانه دولت و نیروی مسلح پروبال ندهید، هر دو مجموعه کشور هستند.» این هشدار از آن جهت حیاتی است که در بحران‌های امنیتی، تفرقه میان نهادهای حکومتی به معنای شکست استراتژیک است. تجربه جنگ ۱۲روزه نشان داد که وقتی دولت و نیروهای مسلح در یک چارچوب واحد عمل می‌کنند، دشمن نه‌تنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه حقوقی و رسانه‌ای نیز شکست می‌خورد. همان‌گونه که نیروهای مسلح نیازمند پشتیبانی سیاسی دولت هستند، دولت نیز برای تأمین منافع ملی به بازوی اجرایی نیروهای مسلح وابسته است. 🔸کلید موفقیت ایران در این جنگ، شفافیت در فرآیند تصمیم‌گیری بود. عراقچی به این نکته ظریف اشاره می‌کند: «ای کاش مردم می‌توانستند جلسات حضرت آقا را ببینند که همه راحت نظرات موافق و مخالفشان را می‌گویند.» این نشان می‌دهد که در سطوح عالی مدیریت بحران، فضایی باز برای طرح تمام دیدگاه‌ها وجود دارد. تصمیم‌گیری‌های کلان، پس از بررسی همه‌جانبه و با در نظر گرفتن تخصص تمام نهادها اتخاذ می‌شود. این سبک مدیریت، هماهنگی میدان و دیپلماسی را از سطح تاکتیکی به سطح استراتژیک ارتقا می‌دهد. حفظ امنیت کشور در ترکیب هوشمندانه قدرت سخت و نرم، هماهنگی بی‌وقفه میان میدان و دیپلماسی، و وحدت استراتژیک تمام نهادهای کشور و مردم محقق می‌شود. هرگونه تلاش برای تخریب این هماهنگی، خیانت به منافع ملی خواهد بود. ✍🏻 مصطفی علیجان زاده
💢 | کریدور داوود یا توطئه‌ای ژئوپلیتیکی علیه ایران؟ 🔹کریدور داوود، همان زنگ خطری است که در پسِ حملات اخیر رژیم صهیونی به دمشق و تنش‌های فزاینده در سویدای سوریه به گوش می‌رسد. این کریدور که از شمال شرق سرزمین‌های اشغالی آغاز شده و از جنوب سوریه به مناطق تحت کنترل کردهای قسد در شمال شرق این کشور امتداد می‌یابد، ظاهراً هدفی فراتر از اقلیم کردستان عراق دارد. فرضیه‌ای جسورانه اما نگران‌کننده مطرح است و آن اینکه: آیا این کریدور می‌تواند از طریق ترکیه و زنگزور به کریدور لاجوردی در آسیای میانه متصل شود و به حیفا در سرزمین‌های اشغالی ختم گردد؟ چنین طرحی، اگر محقق شود، رژیم صهیونی را به لولای اقتصادی و امنیتی منطقه تبدیل خواهد کرد؛ جایی که کالاهای چین و هند برای رسیدن به اروپا ناچار به عبور از حیفا هستند! 🔸از جمله شواهدی که در این فرضیه رخ‌نمایی می‌کند، همکاری‌های نزدیک رژیم صهیونی با آذربایجان، مذاکرات سطح بالای ترکیه و رژیم بر سر سوریه، و دیدارهای جولانی با طرف‌های صهیونی در امارات و آذربایجان است که هرکدام از این موارد، نشانه‌هایی از یک پازل پیچیده‌اند. تحرکات نظامی آذربایجان در مثلث مرزی ایران–ارمنستان–آذربایجان نیز احتمال تلاش برای گشایش زنگزور را تقویت می‌کند. حتی در ترکیه، گمانه‌زنی‌هایی درباره همکاری با رژیم برای جلوگیری از تهدیدات بعدی مطرح شده است. آیا اردوغان حاضر است بخشی از نفوذ خود را به نفع این کریدور فدا کند؟ 🔹اما چرا این کریدور برای رژیم صهیونی حیاتی است؟ پاسخ کاملاً روشن است: تسلط بر شریان‌های اقتصادی منطقه. کریدور داوود در کنار کریدور آمریکایی (از هند به حیفا) و کریدور لاجوردی (از چین به حیفا)، رژیم را به دروازه‌بان تجارت جهانی تبدیل می‌کند. این یعنی قدرت چانه‌زنی بی‌نظیر با قدرت‌های شرق و غرب و تضعیف رقبایی چون ایران و روسیه. با این حال، این طرح چالش‌های بزرگی نیز دارد: سوریه چندپاره، فاقد امنیت لازم برای یک کریدور اقتصادی است؛ زنگزور هنوز محقق نشده و ایران و روسیه با تمام قوا در برابر آن ایستاده‌اند؛ ترکیه نیز بعید است به‌راحتی از مسیر بالکان خود به نفع حیفا صرف‌نظر کند. 🔸با این حال، این فرضیه برای ایران هشداری جدی است. کریدور داوود می‌تواند به محمل جدیدی برای تضعیف ژئوپلیتیکی و امنیتی ایران تبدیل شود. حملات اخیر رژیم به ایران، شاید بخشی از استراتژی تضعیف تهران برای جلوگیری از مداخله در مناقشات زنگزور باشد. اما ایران، با تکیه بر قدرت نظامی و مزیت‌های ژئوپلیتیکی بی‌نظیر خود، آماده‌ی خنثی‌سازی این توطئه است. گفت‌وگوهای جدی با ترکیه برای جلوگیری از همکاری این کشور با رژیم صهیونی، ضروری است. همچنین، ایران باید طرحی ایجابی و فراگیر ارائه دهد که با همکاری کشورهای قدرتمند، بر اساس واقعیت‌های اقتصاد سیاسی منطقه، هر توطئه‌ای را عقیم کند. لحظه‌ای که ایران به چنین همکاری راهبردی دست یابد، جهشی تاریخی در انتظارش خواهد بود. هوشیاری و اقدام به‌موقع، کلید پیروزی است! ✍🏻 حسن نوروزی
💢 | نابودی رژبم صهیونی چگونه رقم می‌خورد؟ 🔹«اسرائیل باید محو شود.» این جمله بنیان‌گذار کبیر جمهوری اسلامی ایران است. اما سؤال این است که این مهم چگونه و از چه راهی باید محقق شود؟ 🔸در مصاحبه اخیر سید عباس عراقچی، وزیر محترم امور خارجه کشورمان با مجری شبکه فاکس نیوز، ایشان اشاره کردند که محو رژیم صهیونی سیاست ایران نیست. همین جمله کافی بود تا تحریف‌کنندگان و تقطیع‌کنندگان دست به کار شوند و فضا را برای تشویش افکار عمومی و ایجاد چالش‌های کاذب مناسب ببینند. در واقع آنچه در این مصاحبه مطرح شد، این بود که محو رژیم صهیونی آرمان فلسطین است و ایران در رسیدن آن‌ها به اهدافشان در کنارشان خواهد ایستاد. 🔹این مواضع دوگانگی با اندیشه امامین انقلاب ندارد. در واقع، هیچگاه در کلام امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب چنین مطرح نشده است که تقابل مستقیم ایران و رژیم صهیونی نهایتاً منجر به محو این رژیم اشغالگر خواهد شد. بلکه راه‌حل این مسئله بر اساس اندیشه رهبر معظم انقلاب، از درون فلسطین می‌گذرد. امام خامنه‌ای ضمن مشخص کردن راه‌حل پایان مسئله فلسطین فرمودند: «نظر ما نسبت به مسائل فلسطین روشن و واضح است. ما راه‌حل فلسطین را نابودی رژیم اسرائیل می‌دانیم.» مسیر تحقق این مهم را نیز ترسیم کرده‌اند: «راه‌حل نظرخواهی از خودِ مردم فلسطین است؛ این یک امر منطقی است. این‌ها در یک نظرخواهی عمومی، رژیم حاکم بر سرزمین فلسطین را تعیین کنند. این دموکراسی است. چطور برای همه دنیا دموکراسی خوب است، برای مردم فلسطین دموکراسی خوب نیست؟! ... مردم فلسطین جمع شوند، رأی بدهند و نوع رژیمی را که در این کشور باید حاکم باشد، انتخاب کنند. آن رژیم و آن دولت تشکیل شود و درباره کسانی که بعد از سال ۱۹۴۸ به سرزمین فلسطین آمده‌اند، تصمیم‌گیری کند؛ هر چه تصمیم گرفت، اگر تصمیم گرفت بمانند، پس بمانند، اگر تصمیم گرفت بروند، پس بروند. این هم آرای مردم است، هم دموکراسی است، هم حقوق بشر است، هم منطبق با منطق فعلی دنیاست.» و «این همان نابود شدن و از بین رفتن رژیم باطل و جعلی صهیونیستی است که امروز بر سر کار است.» 🔸البته خوی ددمنشانه این رژیم سفاک به سادگی با این مسئله کنار نمی‌آید و تا بتواند به جنایت‌های مختلف چنگ می‌زند، لذا در این راه باید مردمان فلسطین مجهز و مسلح شوند. راهبرد جمهوری اسلامی نیز همین بوده است. لذا رهبر معظم انقلاب به صراحت اعلام کرده‌اند که ایران اسلامی در این راه از هیچ کمکی دریغ نمی‌کند. باید توجه داشت که این موضع جمهوری اسلامی هم مبنای درون‌دینی دارد و هم مبنای حقوق بین‌الملل. چنانچه در کنوانسیون ژنو (ماده ۱۴۶) و کنوانسیون منع شکنجه (ماده ۵) تصریح شده است که کشورها می‌توانند مرتکبان جنایت‌های شدید بین‌المللی (جنایات جنگی) را حتی بدون پیوند سرزمینی یا تابعیتی محاکمه کنند. لذا مجازات رژیم صهیونی وظیفه‌ای همگانی است که باید خصوصاً کشورهای غرب آسیا خود را ملزم به آن بدانند. ✍🏻 محمد حکیمی
💢 | جدید آمریکا در قفقاز 🔹تحولات اخیر قفقاز جنوبی با امضای توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان تحت میانجی‌گری مستقیم آمریکا، معادلات منطقه‌ای را دگرگون کرده است. هسته مرکزی این توافق، ایجاد "کریدور زنگزور" با مدیریت ۹۹ ساله آمریکاست که می‌تواند حضور پایدار واشنگتن را در منطقه‌ای حساس، میان سه قدرت ایران، روسیه و ترکیه نهادینه کند. 🔸کریدور زنگزور در صورت اجرایی شدن، آذربایجان را از طریق نخجوان به ترکیه متصل می‌کند و مسیرهای فعلی ترانزیت که از خاک ایران می‌گذرد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. 🔰این تغییر دو سناریوی محتمل را پیش روی ایران قرار می‌دهد: 🔹1- سناریوی تهدید: کاهش سهم ایران در ترانزیت کالا و انرژی در قفقاز 🔸2- سناریوی فرصت: امکان بازتعریف مسیرهای جایگزین از طریق همکاری با ارمنستان و گرجستان 🔹موفقیت این کریدور به عوامل متعددی از جمله همکاری ارمنستان، موضع روسیه و ایران بستگی دارد. واگذاری مدیریت کریدور به آمریکا می‌تواند پیامدهای امنیتی مثل امکان استقرار پایگاه‌های لجستیکی ناتو در نزدیکی مرزهای ایران، تقویت توان نظامی آذربایجان و تهدید امنیت مرزهای شمال‌غرب ایران با افزایش نظارت آمریکا را در پی داشته باشد. 🔰با توجه به پیچیدگی شرایط، ایران نیازمند اتخاذ راهبردی چندوجهی است: 🔹۱) دیپلماسی فعال و تشدید رایزنی با ارمنستان برای حفظ مسیرهای ترانزیت موجود، گفت‌وگوی استراتژیک با روسیه و ترکیه برای ایجاد توازن منطقه‌ای و استفاده از مکانیسم‌های سازمان‌های منطقه‌ای مانند اکو 🔸۲) توسعه زیرساخت‌های جایگزین: تسریع در تکمیل کریدور شمال-جنوب (اتصال به روسیه و هند)، سرمایه‌گذاری در مسیرهای ریلی ایران-ارمنستان-گرجستان و توسعه بنادر دریای خزر برای جبران کاهش ترانزیت زمینی 🔹۳) اقدامات امنیتی: از طریق تقویت سیستم‌های پدافندی در مرزهای شمال‌غرب، افزایش توان اطلاعاتی و رصد تحرکات در منطقه، همکاری امنیتی با روسیه و ارمنستان در مرزهای مشترک 🔸۴) ابزارهای اقتصادی: طرح‌هایی مانند افزایش صادرات برق و گاز به ارمنستان و گرجستان، ایجاد مناطق آزاد تجاری در مرزهای شمالی 🔹«سید عباس عراقچی»وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده است: «بحث کریدور در ماجرای زنگزور کنار رفته است. قرار است یک جاده ترانزیتی تحت حاکمیت و صلاحیت قضایی ارمنستان، توسط شرکت ارمنی-آمریکایی ایجاد شود. ما نگرانی‌های خود در خصوص حضور نیروهای خارجی در منطقه را داریم. در بیانیه مشترک آذربایجان و ارمنستان به حاکمیت و تمامیت ارضی دو کشور احترام گذاشته شده و با هرگونه تغییر مرز مخالفت شده که این در راستای مواضع ایران است.»گرچه کریدور زنگزور در حال حاضر هنوز در واقعیت اجرایی نشده و بیشتر یک پروژه بالقوه است، اما تجربه تاریخی نشان داده است که قفقاز منطقه‌ای با تحولات سریع است. ایران اگر بتواند از ابزارهای دیپلماتیک، اقتصادی و امنیتی به صورت همزمان استفاده کند، نه تنها می‌تواند تهدیدات را خنثی کند، بلکه ممکن است موقعیت خود را در معادلات جدید ارتقا دهد. کلید موفقیت در ابتکار عمل و دوری از واکنش‌های انفعالی نهفته است. ✍🏻 مصطفی علیجان‌زاده
💢 | همکاری راهبردی؛ آینده مشترک ایران و عراق 🔹سفر رسمی علی لاریجانی به عراق به عنوان نخستین مقصد منطقه‌ای خود در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی، حامل پیام‌هایی است که در ابعاد سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اعتقادی قابل تحلیل است. این انتخاب همزمان با ایام پیاده‌روی عظیم اربعین و حضور گسترده میلیون‌ها زائر ایرانی و عراقی، نمایانگر عمق و اهمیت روابط تهران و بغداد در سطوح مختلف است. 🔸در مرکز این سفر، امضای تفاهم‌نامه امنیت مرزی میان دو کشور قرار دارد که با حضور مقامات ارشد ایران و عراق صورت گرفت. «قاسم الاعرجی»مشاور امنیت ملی عراق، بر عزم جدی دولت بغداد در جلوگیری از هرگونه نقض امنیتی با هدف تجاوز به کشورهای همسایه تاکید کرد. علی لاریجانی نیز ضمن ستایش سیاست خارجی متعادل و ثبات عراق، اجرای این توافق را در تضمین امنیت مشترک منطقه‌ای کلیدی دانست. این همکاری در شرایطی اهمیت ویژه می‌یابد که حضور نیروهای آمریکایی و تحرکات گروه‌های تروریستی، تهدیدی جدی علیه امنیت دو کشور به شمار می‌رود. 🔹این تفاهم‌نامه نمادی از اراده مشترک ایران و عراق برای تقویت همگرایی سیاسی و امنیتی در مقابل فشارهای خارجی و اقدامات مخرب منطقه‌ای است. پارلمان عراق پس از ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، با تصویب مصوبه‌ای برای اخراج نیروهای آمریکایی گامی موثر در حفظ استقلال و امنیت خود برداشت که نشانه‌ای از تغییر معادلات سیاسی در بغداد محسوب می‌شود. 🔸سفر لاریجانی علاوه بر مولفه‌های امنیتی، به ابعاد فرهنگی و اعتقادی نیز توجه دارد. هماهنگی در زمینه خدمت‌رسانی به زائران اربعین و تعاملات گسترده بین دو دولت در حوزه حمل‌ونقل، امنیت و خدمات رسانی، نمایانگر تداوم پیوندهای عمیق ملت‌های ایران و عراق است که ریشه در تاریخ و باورهای مشترک دارد. 🔹از منظر ژئوپولیتیکی، این سفر بخشی از راهبرد کلان ایران برای شکل دادن به بلوک همگرایی منطقه‌ای است که ضمن مقابله با تهدیدات مشترک، از جمله فشارهای غرب، تلاش برای تجزیه‌طلبی و بحران‌های سوریه، بر تقویت جبهه مقاومت تأکید دارد. تهران باور دارد ثبات پایدار منطقه در گرو همکاری‌های امنیتی، سیاسی و اقتصادی کشورهای مستقل غرب آسیا است و هر گونه تلاش برای برهم زدن این همکاری‌ها به زیان منطقه و به نفع بازیگران خارجی تمام خواهد شد. 🔸به نظر می‌رسد حرکت دیپلماتیک لاریجانی به عراق پایه‌های مستحکمی را برای تثبیت نقش تهران و بغداد در عرصه امنیت و ثبات منطقه بنا کند. توافقنامه امنیت مرزی، تقویت همکاری‌های ضدتروریسم و توسعه مناسبات فرهنگی و اقتصادی، می‌تواند زمینه‌ساز تحولاتی راهبردی در معادلات منطقه‌ای باشد. ادامه این روند در دیدارهای آتی لاریجانی به لبنان و دیگر کشورها، قدرت منطقه‌ای ایران را افزون ساخته و مسیرهای تازه‌ای را برای کاهش بحران‌ها و ارتقای همبستگی منطقه‌ای هموار خواهد کرد. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد
💢 | غرب‌دوستی و غرب‌ترسی؛ دو روی یک سکه 🔹بیش از یک سده است که تاریخ ایران شاهد پیوند عجیب دیکتاتوری و دوگانه غرب‌دوستی و غرب‌ترسی بوده است. از زمانی که رضاخان با حمایت روشنفکران غرب‌گرا قدرت را به دست گرفت و با شعار توسعه، اسلحه را به سوی مردم نشانه رفت، تا دوران محمدرضا که با کودتای آمریکایی و به نام انقلاب سفید، دیکتاتوری مدرن را به نفع غرب پیش برد، این دوگانه به ابزاری برای سرکوب اراده ملت تبدیل شد. غرب‌دوستی و غرب‌ترسی، دو روی یک سکه‌اند که همواره در خدمت استبداد بوده‌اند.این داستان با سرنگونی پهلوی پایان نیافت. نهضت آزادی که در ظاهر داعیه آزادی داشت، پشت پرده با آمریکا مذاکره می‌کرد و در برابر رأی مردم می‌ایستاد. این جریان که امام خمینی(ره) آن را «اسلام آمریکایی» نامید، در کنار متحجران حوزوی، به دنبال تحمیل اراده خود بر ملت بود.این ماجرا پس از رحلت امام(ره) نیز ادامه داشت و افرادی با ایده‌هایی چون ریاست مادام‌العمر و مهندسی انتخابات، دوقطبی‌های ساختگی خلق کردند تا مردم را بازیچه قدرت‌طلبی خود کنند؛ اما وقتی این جریان از صحنه قدرت کنار رفت، دست به اعتصاب، نامه‌نگاری و آشوب خیابانی زدند. 🔸سال ۸۴ و ۸۸ نقطه اوج این جریان بود. وقتی رأی مردم به مذاقشان خوش نیامد، با دروغ و بحران‌سازی، زمینه تحریم‌های بی‌سابقه را فراهم کردند. مردمی که تنها گناهشان عدم انتخاب این جریان بود، تاوان سنگینی پرداختند. این گروه که دم از آزادی می‌زد، در عمل دیکتاتوری را بازتولید کرد. زمانی هم که سکان دولت را به دست گرفتند، با شعارهایی چون «همه چیز هماهنگ شده» و گره زدن آب خوردن مردم به برجام، اقتصاد مقاومتی و اصل ۴۴ را به نابودی کشاندند. نتیجه؟ معضلاتی که امروز همچنان طعم تلخ آن را می‌چشیم. 🔹غرب‌دوستان و غرب‌ترسان هرگز ساکت ننشستند. آن‌ها وقتی شکست می‌خورند، زیر میز می‌زنند. برای این افراد، مردم بیش از هر چیز مزاحم‌اند، چرا که اعتقادات و اراده مردم مانعی در برابر زدوبندهایشان است. این جریان با بازار آزاد و اقتصاد باز، جیب خود را پر می‌کند و با وقاحت در برابر دوربین می‌گوید: «هر کاری بخواهیم می‌کنیم.» 🔸جنگ دوازده‌روزه اما بیداری ملت را رقم زد. این جریان که حالا طرد شده، باز به تکاپو افتاده و خواستار تسلیم شدن در برابر آمریکا و واگذاری دارایی‌های ملت است. عجیب‌تر آنکه یکی از روزنامه‌نگارانشان قرارداد ننگین ترکمنچای را ستایش می‌کند؛ همان قراردادی که مستبدان غرب‌ترس به مردم تحمیل کردند. این سنخیت با گذشته استبدادشان را عیان می‌کند. 🔹خدا را شکر که این دست‌وپا زدن‌ها ماهیت حقیقی این جریان را رسوا کرده است. تا زمانی که غرب‌دوستی و غرب‌ترسی ریشه‌کن نشود، طعم واقعی آزادی را نخواهیم چشید. دهه‌هاست این جریان در مسیر ذلت گام برمی‌دارد و آینده نیز همین خواهد بود. ✍🏻 حسن نوروزی
💢 | بن‌بست تازه ترامپ! 🔹نزدیک به چهار سال از آغاز جنگ اوکراین می‌گذرد و همچنان هیچ نشانه‌ای از پایان این مناقشه دیده نمی‌شود. ایوو اچ. دالدر، سفیر پیشین آمریکا در ناتو، در تحلیلی برای نشریه «فارن پالیسی» تأکید کرده است که اختلافات عمیق میان کی‌یف و مسکو، راه را برای هرگونه توافق سریع و ساده بسته است. این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، پیش‌تر ادعا کرده بود می‌تواند با یک تماس تلفنی ۲۴ ساعته، صلح را به اوکراین بازگرداند. اما واقعیت میدان چیز دیگری را نشان می‌دهد. 🔸تلاش‌های نمایشی و دیپلماتیک ترامپ و فرستاده ویژه‌اش، استیو ویتکاف، بر ایده تبادل اراضی متمرکز بوده است. اما این پیشنهاد با واقعیت‌های میدان همخوانی ندارد. اوکراین هرگونه عقب‌نشینی از دونباس را خطری استراتژیک می‌داند و روسیه نیز تنها در صورتی به توافق تن می‌دهد که شرایطش، از جمله به رسمیت شناختن «علل ریشه‌ای» بحران از نگاه مسکو، پذیرفته شود. در نشست اخیر آلاسکا در ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، گفت‌وگوهای ترامپ و پوتین نیز به نتیجه ملموسی نرسید. پوتین بار دیگر بر لزوم رفع این «علل ریشه‌ای» تأکید کرد، اما جزئیات پیشنهادهای روسیه که در ژوئن ۲۰۲۵ ارائه شده بود، در مذاکرات نادیده گرفته شد. 🔹ترامپ وعده داده بود که تضمین‌های امنیتی، از جمله حمایت مشابه ماده ۵ ناتو، به اوکراین ارائه خواهد داد. اما این وعده‌ها مبهم باقی مانده‌اند و مشخص نیست آیا آمریکا حاضر به اعزام نیرو برای دفاع از اوکراین خواهد بود یا خیر. از سوی دیگر، تحلیلگران معتقدند پوتین تنها در صورتی با تضمین‌های امنیتی موافقت می‌کند که روسیه حق وتو بر اجرای آن‌ها داشته باشد. این در حالی است که حضور نیروهای اروپایی برای تقویت امنیت اوکراین از نظر مسکو غیرقابل‌قبول است. 🔸با وجود امیدهای اولیه برای اوکراین، دیپلماسی پر سر و صدای ترامپ به نتیجه‌ای نرسیده و وعده ۲۴ ساعته او پس از شش ماه همچنان تحقق نیافته است. برخی کارشناسان، عقب‌نشینی اخیر او از دخالت در این بحران و اظهاراتش مبنی بر اینکه «این جنگ آن‌هاست»، را نشانه‌ای از ناتوانی در حل این معضل می‌دانند. این در حالی است که دونالد ترامپ، پس از دیدار آلاسکا با پوتین، در یادداشتی در شبکه اجتماعی تروث‌سوشال نوشته بود: «روز خوب و موفقی در آلاسکا بود. دیدار با پوتین هم مانند تماس تلفنی با زلنسکی و مقامات اروپایی به خوبی پیش رفت. همه توافق کردند که بهترین راه برای پایان دادن به جنگ وحشتناک بین روسیه و اوکراین، رفتن مستقیم به یک توافق صلح است که جنگ را پایان دهد، و نه صرفاً یک توافق آتش‌بس که اغلب اوقات پایدار نمی‌ماند.» 🔹در نهایت، کارشناسان غربی معتقدند تا زمانی که اوکراین و روسیه احساس نکنند مذاکره به نفعشان است، تنها راه پیش رو، ادامه حمایت نظامی از کی‌یف و فشار اقتصادی بر مسکو خواهد بود. اما این مسیر نیز در سایه اختلافات عمیق، به نظر راه‌حلی موقت و شکننده است. ✍🏻 حسن نوروزی