eitaa logo
ثامن المهدی(عج)
415 دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
485 فایل
بسیج شهرک امام خمینی (ره) 💻 وبلاگ پایگاه المهدی http://almahdi-basij.blogfa.com @samenolmahdi eitaa.com/samenolmahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🔻 سعی کنید در کارهایتان نیت خود را خالص کنید و اعمالتان را از هر شرک و ریا و حسادت و بغض پاک کنید تا هم خود استفاده ببرید و هم بتوانید مسئولیت خود را آن طور که خداوند و اسلام می خواهد انجام دهید.... 🌷 ➕ به راهیان نور بپیوندید👇
🍁 همیشه میگفت: بعد از به خداوند، به حضرات معصومین "علیهم السلام" خصوصا (س) حلال مشکلات است🌷 🥀 ❤️ یاد شهدا باصلوات🌹 ☘☘☘🌸☘☘☘ ✅ پایگاه مقاومت المهدی @samenolmahdi
خاطره ای فوق العاده زیبا از 🌱 ♦️ابراهیم را دیدم؛خیلی ناراحت بود؛ پرسیدم چیزی شده؟گفت: دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایی؛ هنگام برگشت درست مقابل مواضع دشمن ماشا الله عزیزی رفت روی مین و شهید شد. عراقی ها تیر اندازی کردند ما مجبور شدیم برگردیم. تازه فهمیدم ابراهیم نگران بازگرداندن همرزمش بوده… هوا که تاریک شد و ابراهیم حرکت کرد …و نیمه های شب برگشت؛آنهم خوشحال و سرحال…! مرتب داد میزد امدادگر ؛ امدادگر … سریع بیا، ماشاالله زنده است! بچه ها خوشحال شدند؛مجروح را سوار آمبولانس کردیم و فرستادیم عقب…ولی ابراهیم گوشه ای نشست و رفت توی فکر. رفتم پیش ابراهیم گفتم چرا توی فکری؟ با مکث گفت ماشالله وسط میدان مین افتاد؛آنهم نزدیک سنگر عراقی ها. اما وقتی رفتم انجا نبود و کمی عقب تر پیدایش کردم و در مکانی امن!!! بعد ها ماشاالله ماجرا را اینگونه توضیح داد:خون زیادی از من رفته بود و بی حس بودم عراقی ها هم مطمئن بودند زنده نیستم. حال عجیبی داشتم. زیر لب فقط میگفتم:یا صاحب الزمان (عج) ادرکنی هوا تاریک شده بود؛جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد.چشمانم را به سختی باز کردم مرا به آرامی بلند و از میدان مین خارج کرد…ومرا به نقطه ای امن رساند.من دردی احساس نمیکردم آن آقا کلی با من صحبت کرد؛بعد فرمودند کسی میآید و شما را نجات میدهد. او دوست ماست! لحظاتی بعد ابراهیم آمد. با همان صلابت همیشگی مرا به دوش گرفت و حرکت کردیم. آن جمال نورانی ابراهیم را دوست خودش معرفی کرد؛خوشا به حالش...