مانند مادرت شده ای، قد خمیده ای!
آقا چرا عبا به سـرِ خود کشیده ای ؟ !
با درد کهنه ای به نظر راه می روی
مانند فاطمه چقدر راه می روی . .
خونِ جگر به سینه، به اجبار میدهی
راهی نرفته! تکیه به دیوار میدهی...
اینجا مدینه نیست، چرا دلخوری شما..
در کوچه های طوس، زمین میخوری چرا ؟
با «یاعلی» به زانوی خسته توان بده
خاک لباس های خودت را تکان بده..
مقداری از عبای شما پاره شد، ولی...
نیزه نزد کسی به تو از کینهی علی..!
اینجا کسی به پیرهن تو نظر نداشت
فکر و خیال گندم ری را به سر نداشت
#التماس_دعا