eitaa logo
سمت خدا حب خدا
502 دنبال‌کننده
31.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
202 فایل
@babaali8 خادم کانال ⬆⬆⬆ تبادل نداریم 🌷کپی با ذکر صلوات به روح شهدای گمنام حلال🌷 نبوده،نیست‌ونَخوآهدبود...! عزیزترازتوکسی‌برآیِ‌من‌:))❤️‍🩹 اباعبدالله السلام‌علیک‌یا‌‌ابا‌عبدالله ♥️ حسین‌جانم♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 روایتی زیبا از با خواندنِ این خاطره به عظمتِ روحیِ شهید بابایی پی خواهید برد عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونه‌مون رو عوض‌ کنیم ، می‌خوام خونه‌مون رو بدیم به یکی از پرسنلِ نیروی هوایی که با هشت تا بچه توی یه خونۀ دو اتاقه زندگی می کنن، این خونه برای ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا... اون بنده خدا وقتی فهمید فرمانده‌اش می‌خواد اینکار رو کنه قبول نکرد. اما با اصرارِ عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم... 📚منبع:کتاب‌خدمت‌از ماست۸۲، صفحه۱۸۱ 🌹 _طیبه_شهدا __صلوات •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/samtekhodababaali
🔻آخرِ معرفت و مردانگی🔻 ✍ زیاد شنیدیم: «کیفیّت، مهمتر از کمیّت است» توی هم همینه.👌 به تعداد نیست، به معرفته. ❌ مهم نیست چند نفر دور و برمون هستند.. ✅️ مهم اینه که، اونایی که دور و برمون هستند، چقدر با معرفتند.😌 ☝️ توی هم همینه. زیاد بودنِ تعداد افرادِ مهم نیست، کیفیّت مهمه. حضرت یوسف ۱۰ تا برادر داشت.. امّا چه برادرهایی؟!😨😰 قرآن می‌فرماید، این برادرها گفتند:👇 🕋 اُقْتُلُوا یُوسُفَ، أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا (یوسف/۹) 💢 یوسف را بکشید، یا او را به سرزمین دوردستی بیفکنید. یکی‌شون که مثلاً با مرام بود، گفت:👇 🕋 قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا یُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ فِی غَیَابَتِ الْجُبِّ (یوسف/۱۰) 💢 یکی از آنها گفت: «یوسف را به قتل نرسانید. و اگر می‌خواهید کاری انجام دهید، او را در چاه بیفکنید.» همین الان هم هستند، برادرها یا رفیق‌هایی که به خاطر کوچکترین مسائل دنیایی، سرِ همدیگه کلاه میزارند، همدیگه رو تو چاه میندازن🕳 و به خون هم تشنه هستند..😱😨😰 بگذریم.. ☝️ امّا امام حسین (ع) یه برادر داره، به اسم (ع)❤️ کاری کرد تو کربلا، که همه‌ی ائمه تحسینش کردند، و هر وقت یادش می‌کردند، گریه می‌کردند.😭 امام سجّاد (ع) با چشم پر از اشک فرمود:👇 ⚡️ رَحِمَ اللهُ الْعَبَّاسَ، فَلَقَدْ آثَرَ وَ أَبْلَى وَ فَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ، حَتَّى قُطِعَتْ یَدَاهُ فَأَبْدَلَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ بِهِمَا جَنَاحَیْنِ، یَطِیرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِکَةِ فِی الْجَنَّةِ... ⚡️ إِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اللهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مَنْزِلَةً یَغْبِطُهُ بِهَا جَمِیعُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ. 💢 خدا عمویم عباس را رحمت کند، که و کرد، و خود را به سختی افکند، و جانِ خود را فداىِ برادرش کرد،🥺😭 تا جائیکه هر دو دستش قطع شد، و خدا در عوض به او دو بال داد، که با آنها با فرشتگان در بهشت پرواز می‌کند..😭 💢 براى عمویم عباس، نزد خداى تبارک و تعالى مقامى است که در قیامت همه شهدای اوّلین و آخرین به او غبطه می‌خورند. ❤️ ای‌والله به این برادر..❤️ https://eitaa.com/samtekhodababaali
✳️ ای نفْس عباس، می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی! 🔻 تجلی‌دادن ، این عاطفه‌ی انسانی‌ و اسلامی، یکی از وظایف حادثه‌ی بوده است و گویی این نقش به‌عهده‌ی گذاشته شده بود. ابوالفضل بعد از آنکه چهارهزار مأمور شریعه‌ی فرات را کنار زده است، وارد آن شده و اسب را داخل آب برده است به‌طوری که آب به زیر شکم اسب رسیده‌ و ابوالفضل می‌تواند بدون اینکه پیاده شود، مشکش را پر از آب بکند. همین‌که مشک را پر از آب کرد، با دستش مقداری آب برداشت و آورد جلوی‌ دهانش که بنوشد، دیگران از دور ناظر بودند، آن‌ها همین‌قدر گفته‌اند: ما دیدیم که ننوشید و آب را ریخت. 🔺 ابتدا کسی نفهمید که چرا چنین کاری کرد. تاریخ می‌گوید: فذکر عطش الحسین... یادش افتاد که‌ برادرش تشنه است، گفت شایسته نیست حسین در خیمه تشنه باشد و من آب‌ بنوشم. حالا تاریخ از کجا می‌گوید؟ از اشعار ابوالفضل، چون وقتی که‌ بیرون آمد، شروع کرد به رجز خواندن، از رجزش فهمیدند که چرا ابوالفضل‌ تشنه آب نخورد، رجزش این بود، خودش با خودش حرف می‌زند، خودش را مخاطب قرار داده می‌گوید: ای‌ نفْس عباس! می‌خواهم بعد از حسین زنده نمانی، تو می‌خواهی آب بخوری و زنده بمانی؟ عباس! حسین در خیمه‌اش تشنه است و تو می‌خواهی آب گوارا بنوشی؟ به خدا قسم، رسم نوکری و آقایی، رسم برادری، رسم داشتن، رسم چنین نیست. 👤 📚 | ج۱ 📖 ص ۳۹۱ https://eitaa.com/samtekhodababaali
✳ نسبتمان را با همديگر اربعينی کنيم 🔻 اگر ما با نظر به فرهنگ به شخصيت خود وسعت بدهيم و نسبتمان را با همديگر اربعينی کنيم، دست و دل‌هايمان يکی می‌شود و مثل فضای اربعين خيلی راحت می‌توانيم کنار همديگر باشيم، چون بر غالب می‌شود و هميشه اين‌طور بوده که وقتی تنها کمّيت بر روح و روان افراد و جوامع حاکم باشد، خصومت به ميان می‌آيد و جوامع متلاشی می‌شوند، چون همه گرگ همديگر می‌گردند ولی وقتی کيفيت‌ها حاکم باشد، روح‌ها وسعت می‌يابد و انسان‌ها راحت همديگر را تحمل می‌کنند. اين شاخصه‌ی هويت است که شنيده‌ايد در آن فرهنگ، گرگ و گوسفند بر سر يک آخور غذا می‌خورند. به اين معنا که به و تبديل می‌شود و شما در اربعين اين نوع رابطه را می‌بينيد که چگونه افراد خيلی راحت همديگر را تحمل می‌کنند و نسبت به همديگر دارند. 👤 📚 برگرفته از کتاب «اربعین حسینی؛ امکان حضور در تاریخی دیگر» ❤ #⃣ https://eitaa.com/samtekhodababaali