🌷 #خاکریزخاطرات
🔔حاضر نیستم خانمِ بیحجاب بیاد عروسیام ...
دمدمایِ عروسی، پدرم داشت لیستِ مهمونا رو آماده میکرد، که مهدی دید آمارِ تعدادی خانواده بدحجاب رو هم نوشته؛ به احترامِ پدرم اون موقع چیزی نگفت. اما بعدش بهشون زنگ زده و گفته بود: اگه این مسأله باعث بشه دخترتون رو بهم ندین، تا آخر عمر ازدواج نمیکنم، اما اجازه هم نمیدم خانمِ بدحجاب بیاد تویِ عروسیام، وگنـاهی رخ بده... پدرم هم قبولکرد و خانوادهی بدحجاب دعوت نکردیم.... پنجشنبه آقا مهدی اومد و گفت: بیا بریم قم حرم حضرت معصومه(س) ؛ هم زیارتی کنیم و هم مددی بگیریم برا بقیهی کارها... رفتیم و از تویِ حرم آقا مهدی زنگ زد به یکی از علما، تا از قرآن مدد بگیریم. ایشون هم قرآن باز کرد و آیهی زوج هایِ بهشتی اومد...
👤خاطرهای از زندگی مدافعحرم شهید مهدی نوروزی
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 استهلاکش رو چیکار میکنی؟!!!
دامادمون مریض بود و حسن میخواست قبل از رفتن به جبهه، بهش سر بزنه. با هم رفتیـم و بینِ راه حسن آقا ماشین سپاه روگذاشت و خودروی خودش رو سوار شد. بهش گفتم: ماشین شما توی برف گیر میکنه. گفت: خب چاره چیه؟ گفتم: با همون ماشینِ سپاه میرفتیم، من پول بنزینش رو میدادم. حسنآقا گفت: به فرض که پـول بنزینش رو میدادی، استهلاکِ خودرو رو چیکار میکردی؟ اون شب وقتی به مقصد رسیدیم، حسن نتونست ماشین رو خاموش کنه، چون میترسید توی برف و کولاک یخ بزنه و روشن نشه؛ اما حاضر نشد از بیتالمال استفاده کنه.
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید حسن انفرادی حسنآباد
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 اگه ورزشکار هستی؛ این مدلی باش...
به ورزشهای شنا و تكواندو علاقه داشت و ورزشكارِ كمنظيری بود. از حضورش در ورزش هم برایِ ارشادِ نسلِ جوان استفاده میكرد. توی ورزشگاه دوستـان زیادی رو پيدا، و اونا رو جذبِ برنامههای مذهبی کرده بود. خواهرش ميگه: حسیـن آقا هميشه برا رفتن به باشگاه وضو میگرفت و میگفت: با وضو میرم باشگاه؛ تا روح و جسمم با هم پرورش پيدا كنه...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید حسین غنیمتپور
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 توی دینداری خاص باشیم؛ مثلِ عباس آقا...
رفتارهاش خاص و دلنشین بود. چه در امر به معروف؛ چه در ویژگیهای اخلاقی... یه روز دختربچۀ همسایه رو بیحجاب توی خیابون دید؛ جای بدخُلقی و تشر زدن؛ شکلاتی بهش داد و با محبت گفت: دخترم! روسری سرت کن... الان اون دختر بزرگ شده و میگه: هنوز شیرینیِ اون شکلات یادمه...
تویِ کمک به دیگران هم برا اینکه نیازمندی خجالت نکشه، رو در رو چیزی بهش نمیداد. حتی وقتی میخواست به مـادرش پول بده، برا اینکه شرمنـده نشه پول رو براش میگذاشت روی طاقچه یا کنارِ سفره؛ تا برداره...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید عباس خوشسیما
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 رفتارهای عاشقانهی شهید نواب صفوی در برخورد با همسرش
همون نوّابی که حتی شاه ازش حساب می برد و مقتدر بود؛ توی خونه و در برخورد با خانومش یه مردِ دل نازک و بسیار عاطفی بود. خانومش میگه: یه شب چشم دردِ عذابآوری گرفتم؛ یادمه آقا سیدمجتبی تا صبح بیدار موند و بالای سرم نشست. میگفت: خانوم! ای کاش به جایِ تو چشمایِ من درد میکـرد، و من این درد رو میکشیـدم... اگر هم گاهی بچهها نیمه شب خوابشون نمی برد؛ آقا سید بیدار میشد و میگفت: خانوم! درست نیست تو بیدار باشی و من بخوابم. بچهها رو رویِ پاهاش میگذاشت و میخوابوند...
👤خاطرهای از زندگی روحانی شهید سیدمجتبی نوّابصفوی
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
#خاکریزخاطرات
🔔 تو شهید نمیشی...
وقتی با یه خانوادۀ تبریزی وصلت کرد، بهونه پیدا کردیم تا بهش اصرار کنیم که انتقالی بگیره و بیاد تبریز؛ اما هر چه گفتیم؛ قبول نکرد و گفت: من اگه پشتِ میز نشین بشم؛ میمیرم... اعتقاد داشت موندن توی تهران به معنیِ موندن در میانهی میدان، و برگشتن به تبریز مساویست با پشتِ میز نشینی... یه بار هم در جوابِ برادری که بهش پیشنهاد کرده بود خانواده اش رو برداره و بره تبریز برا زندگی؛ گفته بود: تو شهید نمیشی... چون معتقد بود که شهادت مزدِ کسانیه که در راه خدا پُر کارند...
👤خاطرهای از زندگی مدافعحرم شهید محمودرضا بیضایی
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 همسرِ همراه
هر وقت خونه بود، توی بچه داری کمکم میکرد. از شستنِ بچه گرفته تا پهن کردنِ لباسهاش رویِ بند... خلاصه از هیـچ کمکی دریغ نمیکرد. هیچوقت هم سختگیری نمیکرد که چیزی بخرم یا نه ... البته من هم اهلِ ریخت و پاش نبودم، عبدالله هم این رو میدونست...
👤خاطرهای از زندگی روحانی شهید عبدالله میثمی
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 سرداری که مردمدار بود...
جادهی نیشابور به سبزوار، بخاطر برف و کولاک شدید بسته شده بود. سردار راه افتادند و برای کمک رفتند. وقتی رسیدیم، ایشون تا دیدند ماشینی توی برف گیر کرده؛ با همون لباس نظامی، بیل برداشت و مشغولِ کمک شد. رانندهی ماشین بهمحض دیدنِ درجههاشون، با تعجب گفت: این آقایی که بیل میزنه، واقعا سرداره؟!
بارها شده بود اگر کسی گوشه خیابون توی شرایط بدی ایستاده بود، میگفتند: نگهدار تا هر مسیری که میخواد، ببریمش...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید محسن قاجاریان
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 اتفاقی شگفتانگیز در تشییع شهیدی که عاشق امامرضا علیهالسلام بود
علیعباس خیلی امامرضایی بود. توی دانشگاهِ مشهد پنجرهی اتاقش رو به گنبد حرم باز میشد و مدام به امام رضا(ع) سلام میداد. اونقدر هم میرفت زیارت، که بهش میگفتند: "کبوتر حرم"... شهید که شد پیکرش اشتباهی جای لرستان رفت مشهد... بعداً فهمیدیم تویِ وصیتش نوشته: اگه شهید شدم؛ برا آخرینبار اول پیکرم رو ببرید به زیارت مولایم علی بن موسی الرضا(ع) ... انگار امام رضا(ع) زودتر از ما اومده بود برای عمل به وصیتش. پیکر علیعباس بعد از طواف در حرم ، منتقل شد خرمآباد...
👤خاطرهای از زندگی عارف شهید علیعباس حسینپور
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 آخرین پیام شهید به امامخمینی؛ قبل از شهادت...
گردان امام حسین علیهالسلام توی محاصرهی دشمن قرار داشت. دستِ مشدیعباد “ فرماندهی گردان” هم قطع شده بود. اما با همون حالت ایستاده و مردونه میجنگید. مشدی عباد به عقب بیسیم زد و گفت: سلام من رو به امام خمینی برسونید و بگید: « مشدی عبـاد و نیـروهاش حسیـن وار جنگیدند و حسینوار شهید شدند.» جنازهی مشدی عباد هم جاموند برنگشت. توی وصیتنامهاش نوشته بود: ای کاش وقتی شهید شدم، جسمم رو پیدا نکنند...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید محمدباقر مشهدیعبادی (مشدیعباد)
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 خوشبحالِ من ...
بارِ آخر که اومد اصفهان، رفت و خمسِ مالش رو داد. وقتی برگشت خوشحال بود و میگفت: های که راحت
شدم... سفارش همیشگیاش شده بود: نمازِ اول وقت؛ نماز جماعت و مسجد رفتن... بعد از شهادتش اومده بود به خوابِ همسرش و گفته بود: خوشبحالِ خودم که مسجد می رفتم...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید عبدالرسول زرّین
شادی روح پاک امام و شهدا #صلوات
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🌷 #خاکریزخاطرات
🔔 همسرداری رو از شهید بصیر بیاموزیم...
یه بار لباسهای بچهها رو توی تشت خیس کردم؛ ولی فرصت نشد بشورمشون. محمدحسین رفت تجدید وضو کنه، اما دیگه برنگشت. رفتم و دیدم بیسر و صدا مشغول شستنِ لباسهاست. بهش گفتم: خودم میشستم... آروم جواب داد: اینقدر هم سهم من میشه... حتی برخی شبها با اینکه تازه از عملیات برگشته بود؛ دخترمون سمیه رو که ناآرامی میکرد، در آغوش میگرفت و تا نیمههای شب راه میرفت تا آروم بشه. بدون اینکه کمترین گلایهای بکنه...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید محمد حسین بصیر
شادی روح پاک امام و شهدا #صلواا
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
https://eitaa.com/samtekhodahobekhoda
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈