📜 #متن
#پاسخ_به_سوالات
استاد دکتر محمدحسین #رجبی_دوانی
🚦بررسی ماجرای هجوم به خانه وحی
۱. علت هجوم
ویژه ایام #فاطمیه سلام الله علیها (۲)
📍در مورد شهادت حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دو نقل وجود دارد، یکی آنکه آن بانوی عظیم الشأن ۷۵ روز پس از ارتحال پدر بزرگوار به شهادت رسیده است که این نقل مطابقت میکند با ۱۳ جمادی الاولی در سال ۱۱ هجرت. اما در اینکه چگونه آن وجود مقدس به شهادت رسید باید بگوییم که پس از غصب خلافت در پی ارتحال رسولاکرم صلیالله علیهوآله وسلم، طبق نقلهای معتبر تاریخی که گذشته از منابع شیعه در کتاب مهم و بسیار با قدمت الامامة و السیاسة تألیف ابن قتیبه دینوری که پیش از طبری در قرن سوم میزیسته است هم به آن اشاره شده است.
📍در این کتاب آمده است که پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و در پی عدم بیعت امیرالمومنین علیه السلام با خلیفه غاصب، عمر بن خطاب به ابوبکر عنوان کرد که تا علی بیعت نکند ما از او نمیتوانیم آسوده باشیم و به سبب جایگاهی که دارد برای خلافت خطرناک خواهد بود. لذا به خلیفه میگوید که علی باید احضار شود و از او بیعت گرفته شود.
📍در راستای چنین پیشنهادی، خلیفه، قنفذ غلام آزاد شده عمربنخطاب را به در خانه علی علیهالسلام میفرستد. قنفذ به خانه حضرت میرود و میگوید خلیفه رسول الله شما را میطلبد، امیرالمومنین فرمود چه زود به رسول خدا دروغ بستهاید! منظور حضرت این است که او هرگز خلیفه رسول الله نیست.
📍پاسخ حضرت به ابوبکر می رسد و او مدتی می گرید و سپس دوباره قنفذ را به سمت حضرت میفرستد و پیام میدهد که جانشین رسول خدا از تو میخواهد که بروی و با او بیعت کنی. حضرت وقتی این پیام را شنید فرمود: سبحان الله! چیزی ادعا کرده است که شایسته آن نیست. یعنی اینکه هم خلیفه رسول خدا خود را بداند و هم اینکه از وصی رسول اکرم و نزدیک ترین فرد به آن وجود مقدس و تنها فرد شایسته جانشینی پیامبر میخواهد که بیعت کند.
📍وقتی ابوبکر این پیام را شنید مجدداً گریست. در این جا عمربنخطاب عنوان می کند که علی (سلاماللهعلیه) به طور مسالمت آمیز تسلیم نمیشود و بیعت نمیکند لذا مجوز برخورد تند و
سخت را از خلیفه می گیرد. در اجرای چنین دستوری عمربنخطاب در حالی که شعلهای در دست داشت به سوی خانه علی علیهالسلام حرکت میکند.
📍در خانه آن حضرت ۱۲ نفر از اصحاب رسول اکرم صلیالله علیه و آله وسلم به عنوان معتقدان و وفاداران به ولایت در دفاع از امیرالمومنین علیهالسلام تحصن کرده بودند. در این هنگام عمربنخطاب با آتش به سوی خانه روانه می شود.
🔸طبق نقل ابن قتیبه عمربنخطاب با گروهی از افراد که طبق نقل ها رجاله بودند، (رجاله در لغت به معنای پیاده است اما در آن بار منفی نهفته است و منظور افراد بی سر و پا و اوباش میباشند) به سوی خانه حضرت زهرا سلاماللهعلیها حرکت کردند در حالی که شعله آتشی در دست عمربن خطاب بود.
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/samtekhodababaali
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦غربت #امام_حسن علیه السلام میان یارانشان
📍امام مجتبی علیه السلام میدانستند که لشگرشان ناهمگون است. همین لشگر در صفین که تقریبا یک دست بودند با یک حیله و فریبی که معاویه به کار برد بهم ریختند.
📍لذا امام مجتبی علیه السلام خواستند اینها در کوفه را تصفیه کنند. لذا حضرت سخنانی را ایراد کردند و فرمودند آنهایی که انگیزه های مادی و غیر الهی دارند کنار بروند و فقط عدهای که واقعا پای کار هستند بمانند.
📍در این سخنان حضرت فرمودند من تا حالا کینه کسی را به دل نگرفتم و میدانم که آرامش بهتر از ناآرامی است. اینجا بعضی ها سخنان حضرت را بر این حمل کردند که حضرت قصد بر این دارد که با معاویه کنار بیاید، در حالی که قضیه این نبود.
📍لذا نگذاشتند اصلا صحبت امام تمام بشود و یک نفر که از ظاهر سخنش برمیاید که از خوارج باشد، داد زد -نعوذبالله- حسن کافر شده همانگونه که پیش از این پدرش کافر شده بود. با حرف این فرد لشگر بهم ریخت و امام نتوانست ادامه بدهد. حضرت از منبر پایین آمدند و داخل خیمه رفتند.
📍اما بعضی از لشگریان داخل خیمه حضرت ریختند و هرآنچه داخل خیمه بود غارت کردند، عبا را از دوش و سجاده را از زیر پای امام کشیدند. حضرت سوار اسب شدند که حرکت کنند و وارد مدائن شوند که یک ملعونی حمله کرد و روی اسب با خنجر چنان به ران امام زد که به استخوان رسید.
📍چند نفر به یاری امام آمدند و آن ملعون را کشتند. حضرت به شدت مجروح شدند. امام را به خانه سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار که حاکم مدائن بود بردند و آنجا بستری کردند.
📍جاسوسان معاویه خبر دادند که لشگر امام از هم پاشیده است، معاویه نامه ای برای امام فرستاد. حتی منابع تاریخی نوشتهاند که معاویه نامههای برخی از فرماندهان لشگر امام را که خطاب به او نوشته بودند که اگر تو بخواهی حسن را زنده یا مرده تحویل تو میدهیم را به نامه حضرت ضمیمه کرد و عنوان کرده بود با این وضع فرماندهان لشگرت میخواهی با من بجنگی؟ صلاح تو اینست که کناره گیری کنی و با من صلح کنی و من هرشرطی که تو بگذاری میپذیرم.
📍 معاویه این نامه را برای امام فرستاد. در اینجا امام حسن علیه السلام بسیار هوشمندانه عمل کردند. چون معاویه هرگز فکر نمیکرد که امام حسن علیه السلام پیشنهاد او را بپذیرد و تصور معاویه این بود که امام رد میکند و حضرت حاضر نیست حکومت را به او واگذار کند و در نتیجه قبل از اینکه معاویه بخواهد او را بکشد همین خائنینی که در لشگر حضرت هستند امام را از بین خواهند برند و به قول معروف توپ هم در زمین امام حسن علیه السلام است. حتی اگر جنگی هم در میگرفت چون امام حسین علیه السلام پا به پای برادر است هر دو برای این میروند و امامت همانجا نابود میشود.
📍 اما امام مجتبی علیه السلام وقتی این نامه را دریافت کردند این نبود که فوری صلح را بپذیرند. حضرت آمدند در بین لشگری که از هم متلاشی شده و با همان حالت جراحت فرمودند مردم من بلدم خودم به تنهایی خدا را چگونه عبادت کنم که از من راضی باشد. اگر ایستادهام به خاطر شماست. معاویه دارد به چیزی دعوت میکند که نه خیر دنیا در آن هست و نه آخرت. اگر پیشنهاد او را بپذیریم میبینم آب و نانی که خدا برای شما مقدر کرده، بچههایتان میروند درب خانه اینها درخواست میکنند و آنها دریغ میکنند.
📍 اگر رضای خدا و مرگ با عزت را ترجیح میدهید پیشنهاد او را نادیده بگیرید و به جنگ او بروید که جز شمشیر بین ما و او نباید باشد. اما اگر دنیا و باقی ماندن در دنیا را ترجیح میدید پیشنهاد او را بپذیریم.
🔸اینجا بود که از جای جای لشگر به صراحت فریاد بلند شد: دنیا و باقی ماندن در دنیا... یعنی ما تو را نیمخواهیم معاویه را میخواهیم. اینجاست که امام صلح را میپذیرند .
https://eitaa.com/samtekhodababaali
📜 #متن
استاد محمدحسین #رجبی_دوانی
#پاسخ_به_سوالات
🚦من زندگی تو را میخواهم ولی تو مرگ مرا طلب میکنی!
📍#ابن_ملجم از تیره #بنی_مراد از قبیله بزرگ کنده از قبایل یمنی است که در کوفه مستقر شده بودند. بخش بزرگی از قبیله کنده در زمان خلیفه دوم از یمن به کوفه آمدند و در این شهر ساکن شده بودند. از سابقه #ابن_ملجم وپیش از آنکه امیرمومنان علیهالسلام با او روبرو شود چیزی درتاریخ ذکر نشده است.
📍اما هنگامی که امیرالمومنین سلام الله علیه به خلافت رسیدند و پس از مقابله با پیمانشکنان و فتنه #جمل به کوفه آمدند، مردم برای زیارت آن حضرت و بیعت وجود با آن وجود مقدس درشهر کوفه به سویش شتافتند. هنگامی که ابن ملجم برای بیعت نزد #امیرالمومنین علیهالسلام آمد، حضرت نگاهی به او انداختند و فرمودند من زندگی او را اراده میکنم و او مرگ مرا میخواهد.
📍هنگامی که #ابن_ملجم این را شنید تعجب کرد و گفت یا امیرالمومنین! چنین نیست و دوباره با حضرت بیعت کرد، وقتی که از حضرت دور میشد حضرت به این مسئله دوباره اشاره کرد و او را قاتل خود اعلام فرمود.
📍از بزرگان قبیله #کنده روایت میکند که گفته است شنیدم امیرالمومنین علیه السلام بر فراز منبر در حالی که دست بر محاسنش میگذاشت میفرمود: چه چیز مانع میشود شقیترین این امت اینها را (یعنی محاسن مرا) از خون بالای سرم خضاب کند؟
📍همچنین طبق نقلهای تاریخی در زمان رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روزی امیرمومنان علیهالسلام و #عماریاسر در نخلستان قبیله #بنی_مُدلَج بودند که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به سراغ آنها رفتند. وقتی رسیدند، امیرالمومنین و #عمار بر روی خاک به خواب رفته بودند، رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آنها را از خواب بیدار کرد و به امیرالمومنین علیهالسلام که خاک آلود شده بود فرمود: ای ابوتراب! تورا چه میشود آیا نمیخواهید شما را از شقیترین انسانها باخبر کنم؟
📍عرض کردند بلی یا رسول الله! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: شقی ترین افراد یکی سرخ روی قوم #ثمود است که شتر #صالح پیغمبر را کشت و دیگری کسی است که ای علی تو را ضربت میزند و محاسنت را به خون سرت آغشته می سازد. بنابراین ابن ملجم در لِسان رسول خدا بعنوان شقی ترین افراد به سبب شهادت امیرالمومنین علیه السلام نام برده شده است.
🔸اما این نکته که سوال شده است که #ابن_ملجم باتقوا ترین فرد در یمن بوده که خدمت امیرالمومنین علیه السلام فرستاده شده؟
📍خیر چنین چیزی در منابع معتبر تاریخی نقل نشده است.