کتاب #سلامبرابراهیم 🍃
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی
قسمتی از کتاب 👇🏻
مقصدم خانه بود . پسری را دیدم که مزاحمت برای دختر خانمی ایجاد کرده بود
دختر داخل کوچه پیچید و من خودم را به جلوی پسر رساندم .
پسر ترس داشت و ابراهیم لبخند بر لب:)
ابراهیم با ارامش گفت : اگر علاقه مندی و قصد ازدواج داری این راه و رسمش نیست اگر تمایل داری من با پدرت صحبت کنم ...
پسر جوان گفت :( لطفا نه 🥺پدرم بفهمد عصبانی میشود)
#معرفیکتاب
#بچهبسیجی
🌿@sandis_khorim