بدجوری زخمی شده بود!
رفتم بالا سرش!
نفس نفس می زد!
پرسیدم زنده ای؟!
گفت:هنوز نه!
خشکم زد!
تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره!
اون زنده بودن رو توی شهادت می دید و دیدارِ یار و من...!
@sangar
#عند_ربهم_یرزقون
لذّت این نان ؛
به دو دنیا نمیدادند
که قوّت راه معراجشان بود . . .
@sangar
#مردان_بی_ادعا
زمانهایی که با شهید حسناوی بودم، گاهی اوقات میدیدم کسی دست نیاز به سمتش دراز میکنه، دست خالی برنمیگشت، یکبار در بازار کربلا داشتیم غذا میخوردیم که شخصی آمد و گفت من گرسنه هستم
جواد هم همهی آنچه برای خودمان سفارش داده بود، بدون کم و کاستی برای آن شخص نیز سفارش داد
بهش گفتم آخه تو از کجا میدونی که فیلم بازی نمیکنه؟!
جواد گفت: من به فیلمش کاری ندارم
مگه وقتی ما از خدا چیزی میخواهیم، او نگاه میکنه که ما لیاقتش را داریم یا نه؟ خدا کریمه و به کرَمش میبخشه، نَه لیاقت ما
من در آن لحظه
تمام محاسباتم از دنیا به هم ریخت.
شهیدجوادعلی حسناوی
@sangar
به روایت دوست شهید
مولانا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام:
«أَلَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا« ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَر؟َ قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّین.»
«آیا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمی دهید که وقتی از آنها می پرسند: «چه چیز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.»
@sangar
📚بحار الانوار، ج 82، ص 224، نهج البلاغه، خطبه 190
وقتی از عملیات خبری نبود،
میخواستی پیدایش کنی،
باید جاهای دنج را میگشتی.
پیدایش که میکردی،
میدیدی کتاب به دست نشسته،
انگار توی این دنیا نیست.
ده دقیقه وقت که پیدا میکرد،
میرفت سروقت کتابهایش.
گاهی که کار فوری پیش میآمد،
کتاب همانطور باز میماند تا برگردد.
@sangar
🌷نثار روح مطهر سردار شهید "مهدی زینالدین" صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیف امام خامنه ای توسط امام خمینی 🌹
@sangar
#لبیک_یا_خامنه_ای
حسین موتور میراند و من پشت سرش نشسته بودم.
ناگهان وسط «تپههای ذلیجان» ایستاد.
پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟
از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن.
گفتم: چرا؟
گفت: احساس میکنم دچار غرور شدهام.
تعجب کردم، وسط دشت و تپههای ذلیجان، جایی که کسی ما را نمیدید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟
وقتی متوجه تعجب من شد، در حالی که به تپه کوچک پشت سرمان اشاره میکرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم.
معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ در حالی که به خاطر خدا سوار موتور شدهایم.
تا مدتها سوار موتور نمیشد ...
@sangar
شهیدغلامحسین خزاعی