eitaa logo
🌷سنگر عشق🌷
80 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
815 ویدیو
29 فایل
#معارف اسلامی و #رهبر انقلاب و #شهدا فضای مجازی و اینترنت برای شما سنگری از سنگر های جنگ امروز است . کپی آزاد با ذکر #صلوات مدیر https://eitaa.com/Shahed_zn
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 شهید همت: 🌿 قدم برمی داریم برای ، حرف می زنیم برای رضای خدا، شعار می دهیم برای رضای خدا، می جنگیم برای رضای خدا. همه چیز همه چیز همه چیز خاص خدا باشد. که اگر شد، نزدیک است.
🌷 شهید همت: 🌿 ما هر چه داریم از شهیدان گرانقدرمان داریم و خونبارمان مرهون خون این عزیزان است. 📚 کتاب طنین همت
🌷 شهید همت: 🌿 را فراموش نکنید. مرتب بسم الله بگویید و با یاد خدا، ذکر خدا و برای رضای خدا خیلی از مطالب حل است. 📚 کتاب طنین همت
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه: ✍🏼 وای بر ما اگر در خصوص ها و ها از اجتناب نکنیم! زیرا همین غذاهاست که منشأ و یا ما می شود!
🌷 شهید همت: 🌿 عاقبت هر کس است. چه نیکوست که فرشته‌ی مرگ را رو سپید و سبکبال و آماده در آغوش کشیم، و با رایحه « فزت و رب الکعبه » دهان خود را خوشبو و معطر کنیم. 📚 کتاب طنین همت
🍃 مرحوم علامه محمدتقی جعفری(ره): ✍🏼 در روایات آمده "هر کس عالمی را در چهل روز زیارت نکند، قلبش می میرد" و همچنین "زیارت علماء در نزد خدا محبوبتر از هفتاد بار طواف نمودن در گرد می باشد" مصداق بارز "علما" آیت الله بهجت هستند. 🌿صرف دیدن و ملاقات کردن ایشان خود سر تا پا است. من هر وقت ایشان را می بینم تا چند روز اثر این ملاقات در من باقی است، و در واقع هشدار دهنده برای ما می باشد.
🌷 شهید همت: 🌿 یعنی پاک شدن درون، یعنی بیرون راندن هواهای نفسانی از ذات و قلب و از دل... 📚 کتاب طنین همت
🌷 شهید همت: 🌿 ما در راه خدا می کنیم و مبارزه ما شکست ندارد، مرحله آخر این راه است که خود بزرگترین است.
🌷 شهید همت: 🌿 من متنفرم ازانسان‌های و بی تفاوت. متاسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی‌دانند برای چه زندگی می‌کنند و چه هدفی دارند و اصلا نمی‌داننداسلام چه می‌گوید، بسیارند. ای کاش به خود می‌آمدند.
🌷 شهید همت: 🌿 سرمایه ، گذشتن از همه چیزاست. برای گذشتن ازهمه چیز، بایدشبانه روز، وجودمان با خدا باشد، آنقدر باشیم که خدا از ما راضی شود.
🌷 شهید همت: 🌿 می گفت: وقتی در جبهه ها هستیم و دستمان را به طرف خدا می بریم، انگار که وجود باریتعالی را در آن منطقه تجسم می کنیم، اما وقتی وارد شهر می شویم، نمازمان هم شهری می شود.
🌷 شهید همت: 🌿 در راهی که برای خدا می پیماید، اگر یک لحظه احساس کند که نا امید است، آن لحظه، لحظه‌ی کفر و شرک است؛ چرا که همه‌ی وجود ما به دست خداست و همیشه باید امیدوار بود و داشته باشیم.
🌷خاطرات همت: 🌿 سرتا پاش خاکی بود. از سوز سرما چشمهاش سرخ شده بود. با عجله اومد تو خونه، دو ماه بود ندیده بودمش. -گفتم: حداقل یه دوشی بگیر، یه غذایی بخور بعد نماز بخون! سرسجاده ایستاد و آستین هاش رو پایین کشید و گفت: این همه عجله کردم تا به برسم. انقدر خسته بود که هر آن احساس میکردم میخواد بیفته زمین...
🌷 خاطرات همت: 🌿 زنگ زده بود که نمیتونه بیاد دنبالم. باید منطقه می موند. خیلی دلم تنگ شده بود. آنقدر اصرار کردم تا قبول کرد خودم برم. من هم بلیت گرفتم و با اتوبوس رفتم اسلام آباد. وقتی رسیدم، کف آشپزخانه تمیز و همه میوه های فصل توی یخچال چیده شده بود. کباب هم آماده بود روی اجاق، بالای یخچال یک عکس از خودش گذاشته بود، با یک نامه...
🌷 خاطرات همت: 🌿 حاجی داشت حرف میزد و سبزی پلو را با تن ماهی قاطی میکرد. هنوز قاشق اول را نخورده، رو به عبادیان کرد و پرسید: عبادی! بچه ها شام چی داشتن؟ گفت: همینو -واقعا؟جون حاجی؟ نگاهش را دزدید و گفت: ماهی رو فردا ظهر میدیم حاجی قاشق را برگرداند بخدا فردا بهشون میدیم حاجی همین طور که کنار میکشید گفت: به خدا منم فردا ظهر می خورم!
🌷 شهید همت: 🌿 جهل حاکم بر یک جامعه، انسان‌ها را به تباهی میکشد. حکومت‌های طاغوت مکمل های این جهل‌اند و شاید قرنها طول بکشد که انسانی از سلاله پاکان زائیده شود و بتواند یک جامعه سر در گم و سر در لاک خود فرو برده را در دست گیرد و تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و است...
🌷 خاطرات همت: 🌿 بچه ها مجبور شده بودند عقب نشینی کنند. آتش زیاد بود و زمین و زمان میلرزید. بیسیم به دست،‌ بالای خاکریز ایستاده بود. میخواست برگشت بچه ها باکمترین تلفات باشد. باهر صدا دلم هُری میریخت پایین. میگفتم الآن موج حاجی را میگیرد. با هم غلت خوردیم تا پایین خاکریز. نفسش بند آمده بود،‌ ولی چیزی نگفت. آرام بلند شد و دوباره رفت سر کارش
🌷 خاطرات همت: 🌿 گونی های‌ نان ‌خشک راچیده بودیم کنار انبار. حاجی وقتی فهمید خیلی عصبانی شد. پرید به ما که "دیگه چی؟ نان خشک معنی ندارد." ازهمان موقع دستور داد تا این گونیها خالی نشده کسی حق ندارد نان بپزد و بدهد به بچه ها. تامدتها موقع ناهار و شام، گونی ها را خالی میکردیم وسط سفره و نان های سالم تر را جدا میکردیم و میخوردیم.
🌷 خاطرات همت: 🌿 برای سرکشی به بچه ها آمد توی سنگر. می دانستم چند روز است چیزی نخورده. آن قدر ضعیف شده بود که وقتی کنار سنگر می ایستاد، پاهاش می لرزید. وقتی داشت می رفت، گفتم: حاجی جون! بیا یه چیزی بخور. بی اعتنا نگاهم کرد گفت:خدا رزق دنیا رو روی من بسته. من دیگه از دنیا سهم غذا ندارم و از سنگر رفت بیرون.
سردار خیبر: 🌷 شهید همت: 🌿 با خدای خود پیمان بسته ام تا آخرین قطره خونم, در راه حفظ و حراست از این الهی یک آن آرام و قرار نگیرم. 🌿 شب و روز بدون وقفه در راه اعتلای و بسط فرهنگ اسلامی تلاش نمایم به همین سبب سلاح بر شانه گرفته و به جبهه های خون و حماسه روی آورده‌ام.
🌷 شهید همت: 🌿 ، زیباترین و بالنده ترین کلام در تاریخ بشریت است. شهادت بهترین و روشن ترین معنی حقیقی است و تاریخ تشیع، خونین‌ترین و گویاترین تابلو نمایانگر شکوه و عظمت است.
🌷 خاطرات شهید همت: 🌿 به زحمت جارو را از دستش گرفتم. داشت محوطه را آب و جارو می کرد. کار هر روز صبحش بود. ناراحت شد و گفت: بذار خودم جارو کنم، این جوری بدی های درونم هم جارو می شود.
🌷 شهید همت: 🌿 ما در قبال تمام کسانی که راه کج می روند مسئولیم. حق نداریم باهاشون برخورد تند کنیم. از کجا معلوم که ما توی انحراف اینها نقش نداشته باشیم. شاید برخورد نادرست، سهل انگاری، کوتاهی، همه اینها باعث انحراف شده باشد.
🌷 خاطرات شهید همت: 🌿 در را باز کردم. ابراهیم بود. مدت ها بود ندیده بودمش. هر وقت می آمد شهرضا، به ما هم سر می زد. خیلی خوشحال شدم. احوال پرسی کردم و گفتم: در رحمت باز شده. هم مهمون رسیده، هم بارون می باره. گفت: ولی اگه این دو تا با هم برخورد کنند، مایه ی زحمتند.
🌷 سردار رحیم صفوی: 🌿 حاج همت در میدان جنگ و تقوا، شهادت و ایثار، فداکاری و گذشت گوی سبقت از همگان ربوده بود. او معلمی بود آگاه و روشنفکر هر چه از معلم بزرگ خود رهبر کبیر امام خمینی(ره) فرا می گرفت، در نهایت اخلاص و تواضع با بیانی شیرین و شیوا به برادران بسیجی و پاسدار خود انتقال می داد. "شادی روح شهید همت صلوات"