eitaa logo
سنگر نوشته 🌹
3.4هزار دنبال‌کننده
285 عکس
284 ویدیو
0 فایل
🕊️اللهم فک کل اسیر اسیر مدافع حرم و وطن محمدرضا نوری (ابوعباس) سنگر نوشته در شبکه ها اجتماعی مختلف 👇🏼: https://zil.ink/sangar_neveshteh
مشاهده در ایتا
دانلود
حسن عبدالله زاده هم از اين جمع رو سفيد شد … 😓 عكس يادگاري تيپ هميشه پيروز سيدالشهداء @sangar_neveshteh_313 عکس سه سال پیش در کانال سنگر نوشته تلگرام توسط ابوعباس بارگذاری شده
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 خاطره ی از روز شانزدهم آبان ۹۴ بنا بود شب باشه عمليات من و عمار و ميثم ٣ نفري كنار هم زير يه دونه پتو دراز كشيده بوديم و آسمون تماشا ميكرديم و منتظر دستور شروع خيلي سرد بود اون شب يهو شيخ مالك از راه رسید زور چپون خودش رو جا كرد زير پتو و هِرهِر با اون خنده ی مخصوصش زد زیر خنده شیخ توپول يه تكون به خودش داد و كُل پتو رو کشید رو خودش عمار پاشد پرت کرد خودش رو روی شیخ که آخه توپول تو از كجا پيدات شد خلاصه كل شب رو چهار نفري دراز كش زير آبله مرغونِ ستاره ايِ آسمون ، جوك گفتيم و خنديديم بعد نماز صبح بود که ندا اومد ، عمار بگو يا علي و راه بيفت عمار گفت پاشو بچه هارو راه بنداز بريم گفتم چيو راه بنداز كجا بريم الان آفتاب ميزنه خورشيدُ چيكارش كنيم گفت: ما هم ميزنيم رويِ خورشيدم كم ميكنيم نفهميدم چي ميگه اون موقع با يه گردان راه افتاديم هوا روشن شد كربلا بپا شد عاشورا مكن اي صبح طلوع با طلوع خورشید ،اولین شهید معرکه فرمانده بود دو دقیقه بعد میثم و ... و ... و ... بعد از یه روزِ کامل جنگ عاشورایی ، خورشید داشت غروب میکرد که ته مونده هاي گردان ، خاکریز دشمن رو فتح كرد الحق که روی خورشید رو کم کرد فرمانده 🆔https://zil.ink/sangar_neveshteh
🌹 بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹 سلام✋ عيدت مبارک رفیق...❤️ تو، گل‌رو زدی🌹 پاسدار حریم حرم حضرت زینب‌سلام‌الله‌علیها، جانباز جان‌سپرده‌ی آل‌الله اسیر دستِ عدو الله و به زودی ان‌شاءالله آزاده‌ی سرافرازِ لشگرِ بقیه‌الله... اووووف که تریلی هم نمی‌کشه این‌همه اسم و لقب رو، اما تو چه می‌کشی.... و ما چه میکشیم.... داداش! ابوعباس! میخوام یه اعترافی کنم. تو جلویِ اونها کم نیاوردی ولی من پیشِ دوریت، بُریدم... من دلتنگتم... میدونم به زودی میای، میدونم به زودی میبینمت، و میدونم به زودی میری.... تو آدمِ موندن نیستی دریایی آروم نداری اینقدر کارِ رو زمین مونده داری که... میدونم که دارن صدات میکنن، عمار، میثم، قدیر، مالک، علی، مهدی، مرتضی، عباس، ولی تو بمون لطفا بمون تا دست ما رو هم بگیری و ببری، دستِ ما زمین خورده‌ها رو، دست ما غریب ها رو، دست ما رفقای بی دست و پات رو. بیا، بمون، بگو، بخند، بگیر و ما رو هم ببر. این سپاه سرباز میخواد، من میترسم. بیا و قوت قلبم شو و منم ببر مثل عمار... میدونی که چی میگم؟ من دلتنگتم چشم به راهتم منتظرتم و تو می‌آی به زودی مطمئنم. ابوعباس! کجایی..... نبینمت که غریبی! بیا در آغوشم کدام خانه سزاوار توست جز وطنت؟ بیا بیا که به جان آمدم ز تلخیِ هجر ... 🔻لینک کانال رسمی جانباز مدافع حرم امیر حسین حاجی نصیری ( اسماعیل حلب ) 🔰لینک کانال ایتا https://eitaa.com/esmaeilhalab64 🔰لینک کانال ایتا مجموعه خاطرات و روایت https://eitaa.com/Esmaeilhalab64R_K 🔰لینک کانال تلگرام https://t.me/amirhoseinhajinasiri