5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷درود بر شرف تمام ارتشیان زحمتکش و دلاور کشورم
سلام خدا بر شهدای مظلوم ارتش 🌹
🆔 https://zil.ink/sangar_neveshteh
22.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«نسل چهارم از فرزندان خمینی کبیر»
یادش بخیر…
ابوالفضل تازه راه رفتن یاد گرفته بود
محمدرضا گفت پاشیم بچه هارو ببریم تفریح
بابای ام البنین و ابوالفضل،عشق های کوچولوش رو برداشت و اومد صفر مرزی لبنان و سرزمین های اشغالی تا پسرش راه رفتن رو اینجا یاد بگیره😊
مهم بود براش
برمیگردی و برمیگرده اون روزها
باذن الله
#محمدرضا_نوری
#ابوعباس
#مهمانی_اسارت
🆔https://zil.ink/sangar_neveshteh
#توییت
شیخ نعیم قاسم و پسرش در حال فرار به ایران 😂😂
اینو سردبیر یک نشریه معروف عربی میگه (بهتره بگیم عِبری) نه یک کاربر عادی
در این سطح پَلَشت
و پَلَشت تر ملتی که لایک کردن
https://zil.ink/sangar_neveshteh
اومد درستش کنه ، خرابترش کرد 😂😂
زده اشتباه گفتم ، پسر شیخ نعیم نیست ،
پسر حمید نوری که در سوئد زندانی بوده است
https://zil.ink/sangar_neveshteh
🔺#توییت همسر ابوعباس
اکانتی که دیروز ادعا کرده بود شیخ نعیم با پسرش ( امیر نوری بازیگر) در حال فرار به ایران است ، حالا راجع به این توییتم که پسرم ابوالفضل درش هست ، نوشته که من گفتم حضرت اباالفضل العباس در عملیات جنوب لبنان به حزب کمک کرده
😄😄😄
واقعا در حماقت این جماعت ، آدمی میمونه
الحمدلله
🆔https://zil.ink/sangar_neveshteh
11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #شنبههایامالبنینی ، این هفته به نیت آزادی اسیر مدافع حرم و وطن #محمدرضا_نوری (ابوعباس)
خادمان با معرفت و باوفای هیئت #لواء_حیدر_کرار
هر هفته شنبه ها از ساعت ۷ صبح
امامزاده حسن کرج
🆔https://zil.ink/sangar_neveshteh
🔺 بعضی ها نتونسته بودن #برنامه_مهلا رو در روبیکا ببینن و پیام داده بودن که کجا میشه دید
الان در یوتیوب هم قرار دادند و میتونید تماشا کنید : ⬇️
https://youtu.be/zh-oAQFSBiY?si=5s_3NlGRbXkEOtUk
7.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 خاطره ی #ابوعباس از روز شانزدهم آبان ۹۴
بنا بود شب باشه عمليات
من و عمار و ميثم ٣ نفري كنار هم زير يه دونه پتو دراز كشيده بوديم و آسمون تماشا ميكرديم و منتظر دستور شروع
خيلي سرد بود اون شب
يهو شيخ مالك از راه رسید
زور چپون خودش رو جا كرد زير پتو و هِرهِر با اون خنده ی مخصوصش زد زیر خنده
شیخ توپول يه تكون به خودش داد و كُل پتو رو کشید رو خودش
عمار پاشد پرت کرد خودش رو روی شیخ که آخه توپول تو از كجا پيدات شد
خلاصه
كل شب رو چهار نفري دراز كش زير آبله مرغونِ ستاره ايِ آسمون ، جوك گفتيم و خنديديم
بعد نماز صبح بود که ندا اومد ، عمار بگو يا علي و راه بيفت
عمار گفت پاشو بچه هارو راه بنداز بريم
گفتم چيو راه بنداز
كجا بريم
الان آفتاب ميزنه
خورشيدُ چيكارش كنيم
گفت:
ما هم ميزنيم
رويِ خورشيدم كم ميكنيم
نفهميدم چي ميگه اون موقع
با يه گردان راه افتاديم
هوا روشن شد
كربلا بپا شد
عاشورا
مكن اي صبح طلوع
با طلوع خورشید ،اولین شهید معرکه فرمانده بود
دو دقیقه بعد میثم
و ...
و ...
و ...
بعد از یه روزِ کامل جنگ عاشورایی ، خورشید داشت غروب میکرد که ته مونده هاي گردان ، خاکریز دشمن رو فتح كرد
الحق که روی خورشید رو کم کرد فرمانده
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#عمار
#شهید_میثم_مدواری
#شهيد_شیخ_جابر_زهیری
#شیخ_مالک
#تیپ_همیشه_پیروز_سیدالشهدا
#حلب
#محرم_۹۴
🆔https://zil.ink/sangar_neveshteh
سنگر نوشته 🌹
🔺 خاطره ی #ابوعباس از روز شانزدهم آبان ۹۴ بنا بود شب باشه عمليات من و عمار و ميثم ٣ نفري كنار هم ز
🔹 خاطره ابوعباس از شهيد ميثم مدواري
چند روز بود که قدیر و روح الله (شهيد سرلك و شهيد قرباني) شهید شده بودن
دایما توی فکر بود ، همش یه گوشه گیر میاورد و تنهایی با خودش و چشمهای بارونی اش خلوت میکرد
میرفتم پیشش ، میگفتم چیه ؟
هنوز درگیری ؟ خودش رو جمع و جور میکرد و میگفت درگیر خودمم نه اونا
اونا که شهید شدن و رفتن ، این منم که پام قفلِ زمين شده
یه بار بهم گفت ؛ مطمئنم و قسم میخورم این همه مدت تا حالا خالص برا خودِ خدا کار نکردم
همش کارهام یه حاشیه هایی داشته
و نيت ام پاک و خالص برا خدا نبوده
...
شب عملیات رسید
منتظر دستور بودیم
من و میثم و عمار (شهید محمدحسین محمدخانی) و شيخ مالك (شهيد جابر زهيري) بالای یه ساختمون پیش همدیگه و زیر یه پتو دراز کشیده بودیم و از سرما میلرزیديم
خیلی خیلی سرد بود
حدود ساعت 2 شب و توی اوج سرما و باد شدید میثم پتو رو زد کنار و پاشد رفت
گفتیم خدا رو شکر ، جا باز شد و یه تیکه پتو بیشتر گیرمون اومد
چند دقیقه بعد دیدیم رفته وضو گرفته داره نماز شب میخونه
عمار به خنده گفت : خوب دیگه میثم هم کارش تموم شد ...فاز شهادت گرفته ، روحت شاد
نمازش رو که خوند برگشت پيشمون بخوابه ؛ ما هم شروع کردیم به مسخره بازی که جونِ میثم برگرد یه دو رکعت دیگه بزن بذار ما قشنگ زیر اين پتو صفا کنیم ، این پتو گنجایش نداره و ...
خلاصه
كلي گفتيم و خنديديم
اذان صبح شد و پاشدیم برا نماز
همون موقع دستور به شروع رسید
نماز رو که خوندیم رفتیم سراغ بچه ها که حرکت کنیم
وسط راه یهو شیخ مالک به میثم گفت : هاااان میثم ؛ نیتت صاف شد ؟ خالص شد ؟
میثم با یه لبخند توی اون چهره ی معصوم اش برگشت و گفت :
صااااااافِ صاااااااف
از اين صافِ صاف گفتنش تا چند دقيقه بعدش كه اومدم بالای سرش و دیدم چه خوشگل پر کشیده و خدا تمام زيبايي هاي اون چشم و ابروها رو يكجا ازش خريده ، متوجه نشدم که چقدر با خلوص گفته بود صاااافِ صااااف
میثم همه ی دنیاش رو طلاق داد
طلاق داد و پر کشید
شادیِ روح #مدافع_حرم #شهید_میثم_مدواری
صلوات
🆔https://zil.ink/sangar_neveshteh
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 میگفت ، آخرین باری که توی حرم حضرت زینب دیدمش ، یه نگاه به گنبد بی بی جان کرد و گفت :
ما همه چی رو چشیدیما ، اسارت رو نچشیدیم
امشب و فردا
ختم ٦٩ صلوات نثار خانم حضرت زينب سلام الله عليها به نيت گشايش مشكلات تمام شيعيان و آزادي اين نوكر بي بي حضرت زينب از بند اسارت
لطفا شما هم در این ختم صلوات شرکت کنید و این پیام رو برای بیشتر شدن سیل صلوات برای دیگران ارسال کنید
🆔 https://zil.ink/sangar_neveshteh
🏴 مراسم نهمین سـالروز شهـادت
شهید محمدحسین محمدخانی
فیض منبر:
حجتالاسلام استاد سید حسین مومنی
مرثیه سرایی:
حاج حمیدرضا علیمی
کربلایی محمدحسین پویانفر
کربلایی سید محمدرضا نوشهور
پنجشنبه ۱۷ آبانماه؛ از ساعت ۱۴
بهشت زهرا سلام الله علیها، قطعه ۵۳
تلگرام | ایتا | اینستاگرام
🆔 @Haj_Amar_Abdi