♡سنگر دل♡
سلام و عرض ادب رفقا با عرض شرمندگي دیشب نشد ادامه پیام هاتونو قرار بدم . ان شاءالله امروز همه پیام
♡سنگر دل♡
سلام و عرض ادب رفقا با عرض شرمندگي دیشب نشد ادامه پیام هاتونو قرار بدم . ان شاءالله امروز همه پیام
سلام عیدتون مبارک بابت حمد خیلی تشکر از شما واعصای کانالتون من تمام پیام ها رو تقریبا یکجا دادم ولی خب یکبار دیگه ناشناس رو بذارید باید بگردم پیداش کنم حالم خوب نیست بذارم دم دستم باشه منم که پر حرف چه کسی بهتر از شما😁😂🤣
#ناشناس
____
#پاسخ:سلام رفیق ✋
عیدشماهم مبارک🌹
ممنونم پیام های غدیر بسیار عالی بودند .احسنت به شما و همه دوستان .اجرتون با مولا.
خواهش میکنم ان شاءالله که هرچه سریع تر بهبودی کامل پیدا کنید.
😂چشم لینک هم میزاریم.
امروز کلا متعلق به همراهان بود و من سعی کردم پیام نزارم.😂🙏
سلام و عرض ادب
رفقا با عرض شرمندگي دیشب نشد ادامه پیام هاتونو قرار بدم .
ان شاءالله امروز همه پیام های ناشناس رو قرار میدیم😍
سید های بزرگوار کانال هم اعلام کنن😁
کارشون نداریم😂یه التماس دعا کوچولو میخایم بگیریم ازشون😂👌😍
حرفی سخنی،انتقاد یا پیشنهادی بود هم در خدمتیم😎🌹
💚💚💚عیدتون مبارک💚💚💚
https://abzarek.ir/service-p/msg/698130
#درمحضرشهدا🌷
#شهیدسیدیحیی_براتی🌷
همیشه دوست داشت عید غدیر به همه ی عیدی بده حتی تو این روز هر کس که بهش می رسید چه کوچک و چه بزرگ عیدی می داد.
هر ساله هم با برادرهایش خانواده را شام دعوت می کرد در این روز، تا این که آقا سید پارسال یه طرحی دادن و گفتند چه خوبه این طرح را گسترش بدیم و سعی کنیم با کمک مردم و پایگاه بسیج کل محله رو افطاری بدهیم....
و این طرح برای اولین بار با حضور سید اجرا شد که واقعا مراسم خیلی عالی بود و حتی سید باعث سنتی شد در محل تا که از اون سال به بعد همه منتظر بودند برای جشن غدیر....🌷🕊
#عیدولایت_مبارک🌹
#غدیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره طنــز شهیدمصطفۍ
صدرزاده ازاومدن به سوریـه😄!
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
#عیدانه
♦️حاج میرزا اسماعیل دولابی رحمت الله؛
🔸دعا بکن، ولی اگر اجابت نشد، با خدا دعوا نکن و میانه ات به هم نخورد.
چون تو جاهلی و او خبیر و عالم است.
🔸خدا کاری را اشتباه نکرده که با دعای تو به اشتباهش پی ببرد و آن را درست کند!
بخل هم نورزیده است که با التماس تو دست از بخل بردارد، مصلحت تو بوده.
🔸این بنده نداند که چه می باید خواست
🔸داننده تویی آنچه تو دانی آن ده ...
#حرف_خیلی_قشنگ
😄طنز جبهه 😄
💌نماز شب با طعم طالبی🍈😂
📄 آنچه می خوانید ، خاطره ای است از یکی از رزمندگان غواص در سال های جنگ تحمیلی:👇
اوایل سال 65 در پایگاهی بنام شهید شاكری كه در حاشیه رود كارون نزدیك خرمشهر، قرار داشت، آموزش های ویژه غواصی ما شروع شد كه به اقرار همه همرزمان ، روزهای آموزش غواصی شهید شاكری ، از بهترین و پرخاطره ترین روزهای جبهه بود.
شوخی ظریفی متداول بود كه بچه ها، وقتی به هم می رسیدند، عنوان می كردند كه بابا این نماز شب هم عجب عطشی میاره...و اونوقت شنونده هم طبعا جملاتی شبیه به این را تكرار می كرد: پیف پپف ،بوی ریا بلند شد... و متعاقب آن خنده و...😂😅
شبی، با حمید شریفی، تصمیم گرفتیم واقعا نماز شب بخونیم . به دلیل وجود پشه های حرفه ای و آموزش دیده، هرگز امكان خوابیدن در داخل فضای بسته نبود، به همین دلیل، شب ها بر بالای پشت بام محل اجتماعات ،می خوابیدیم . نیمه شب ، یكدیگر را بیدار كرده ، به نرمی از نردبانی كه قبلا قطعه كامیونی شاید بوده ، پایین آمدیم ، وضو گرفتیم و ذكر گویان به داخل سالن اجتماعات یا همان حسینیه ، وارد شدیم ...سالنی بزرگ بود كه شاید به منظور انبار، ساخته شده بود ، ابتدای درب ورودی حسینیه، چادری برزنتی نصب شده بود كه حكم "كفش كن" را داشت . یخدانی كه معمولا برای نگهداری یخ از آن استفاده می شد هم در همان چادر قرار داشت...
وقتی وارد شدیم ، رایحه مسحور كننده ی میوه ای به نام طالبی ، نظرمان را به سمت یخدان معطوف كرد.🤤😍😂
به حمید گفتم : عجب بویی میده لامصب!! ... درب یخدان را باز كردیم و متوجه وجود تعداد زیادی طالبی سرد شده ، شدیم... وقتی به خودآمدیم كه تعداد زیادی از طالبی ها، با دست پاره شده بودند و به شیوه ای كاملا مرگبار، خورده شده بودند. حمید گفت: بریم دیگه جا ندارم .-گفتم : نماز شب؟😲
گفت: من با این دل پر توان خم و راست شدن اونم یازده ركعت رو ندارم...یادمان رفت آثار جرم را محو كنیم.
برگشتیم، به آرامی بر پشت بام ... وادامه خواب را اجرا كردیم.
صبح، همه دنبال عوامل نفوذی ای بودند كه به یخدان طالبی پاتك زده... من و حمید، از درب وارد شدیم ، خندیدیم و من گفتم : بابا این نماز شبم اونجور كه شماها می گین ، عطش نمیاره ... الان خود ما دیشب برای نماز شب پا شدیم، اصلنم عطش نداریم...😌😂
گفتیم و انگار بلا گفتیم . همه به سمت ما هجوم آوردند و بعد از یك دادگاه فرمایشی (به طنز) ما دو نفر محكوم به نخوردن طالبی و حضور در هنگام صرف سایر رفقا در مجلس طالبی خوردن شدیم!!!😄😅💔
وقتی هوا گرم شده بود و خورشید وسط آسمون ، خود نمایی می كرد، طالبی های سرد، تقسیم شد و ما دو نفر، فقط شاهد خوردن دیگران بودیم و تقریبا همه با ولع میخوردند و از اینكه خیلی می چسبه ، تعریف می كردند...(به قول ما مشهدی ها جیزك می دادن)
🌀راوی: عماد سماوات
🌹 #شادی_روح_شهدا_صلوات🌹
رفقا فردا ترم تابستونی شروع میشه💔😂
#تسلیت_به_دانشجویان_ترم_تابستونی
#خداحافظ_تعطیلات😭😂
◖🌬🤍◗
«يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ...»
ایکسیکہبخششواحسانت،
برآفریدگانداںٔمیاست...:)🌸💕
#خداشکربخاطربودنت..
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــ ـ ـ ـ
💌زندگی به سبک شهدا
■این قسمت : هوای همسر را داشتن
فردای عید غدیر بود. قرار بود قبل از اعزام مجددش و رفتن به ماموریت به کارهای اداری و غیر اداریش بپردازد و سر و سامانش بدهد.
مدتی در اتاق مشغول بودم. جانمازش مانند همیشه رو به قبله باز بود.
بلند شدم و بیرون رفتم. چشمهایم از تعجب گرد شد؛ حاج آقا جلوی در فریزر بود و مشغول تمیز کردن آن.
گفتم : مگه شما بیرون نبودید؟کی آمدین من متوجه نشدم؟! چرا زحمت می کشید؟
نگذاشت حرفم را ادامه بدهم؛ لبخندی زد و گفت: دیدم کمرت درد می کند گفتم قبل از رفتن دستی به این فریزر بکشم شما اذیت نشی...🥰
🌀 راوی: همسر شهید
#سردار شهیدحاج_حسین_همدانی♥️
#یادبگیریم_ازشهدا
یه جا هست که خدا در نهایت زیبایی میگه: فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا✨طور/۴۸
یعنی: تو در حفاظت کامل مایی 💫😍
🔹میخوام بگم اگه فقط خدا رو داری نگران هیچی نباش، جوری ازت مراقبت میکنه و مسیرایی رو بهت نشون میده که هیچ کسی نمیتونه...
هیچ کسی مثل خدا نمیتونه ازت محافظت کنه و راه رو بهت نشون بده...❤️👌
#حرف_خیلی_قشنگ
#خداشکربخاطربودنت..
#خدای_خوبم
خدایا منو بابت تموم اون لحظههایی که تو
حواست به من بود اما من حواسم پِی بقیه،
ببخش..✨
#خداشکربخاطربودنت..
#شهــیدغدیرے استان فارس🌹
#نـام : علے
#تخصص: استــاد نهج البلاغه
#تولــد: عیـــدغدیر
#ازدواج: عیــدغدیر
#شهادت: عیــدغدیر
🌷🌸🌷🌸
مراسم #عروسی مان را ظهر☀️ گرفتیم که به چشم نیاید و #حرمت داغداری خانواده شهداء حفظ شود👌. آمـدیم توےاتاق ڪہ #ناهـار بخوریـم؛ در را بسـت و پشـت آن ایسـتاد، رو به من کـرد و گفـت:😊 مے دونی که تو این لحظه دعـاے ما #مستـجابه؟
گفتم: آره ولے الان بیا ناهـار بخوریم. گفت: روزه ام. گفتم: تو روز #عروسےروزه گرفتے؟؟
گفـت روزه ی نذره؟😳
گفتم: چه نذرے؟
گفت: اینکه همـون طـور که خدا منو تو عید #غدیر متولد کرد تو عید غدیر هم مزدوج کنه 😍حالا من دعا می کنم تو آمین بگو.
دستم را به #دعا بلند کردم.
گفت:خـدایا همـون طورڪہ منو درعـید غدیر متـولد کردےو در عیدغـدیر مزدوج کردے، در عیـدغدیـر هم به #شهـادت برسان...
غدیرهرسال ﻋﻴﺪ ﻏﺪﻳﺮ که می آمد منتظر خبرش بودم. غدیر آخر که خبر شهادتش را در #سومار برایم آوردند گفتم: سال هاست منتظر شنیدنش بودم.😔
#شهید_حاجعلے_کسایے🌷
#شهداےفارس
#ﻣﺤﻞ_ﺩﻓﻦ:ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪاﻱ_ﺷﻴﺮاﺯ
#ﻳﺎﺩﺵ_ﺑﺎﺻﻠﻮاﺕ
⚘﷽⚘
#شهیدحبیباللهافتخاریان :
خواهران حجاب خود را رعایت کنید که دشمن از همین حجاب شما می ترسد و بدن آنان به لرزه می افتد
خواهرم حجاب تو از خون سرخ من افضل است.
💌#خاطرات_شهدا
نماز اول وقت
🕊شهید مدافعحرم #محمدرضا_بیات
یه روز تو لشکر عملیاتی ۲۷ محمد رسول اللهﷺ بودیم. برای بحث واحد تیر انتقالی تو کوههاى لشکر داشتیم آموزش میديديم که کار رسید به اذان ظهر!
شهید بیات آخرین نفر بود؛ هر نفر باید طی مراحل خاص بیستتا تیر میزد. محمدرضا دو تا تیر که شلیک کرد، اذان شد و اسلحش رو بالا سرش گرفت و از خط آتش بیرون اومد.
گفت: حاجی وقت نماز شده، تیر انتقالی رو بذاریم بعد از نماز. هرچی گفتیم که آقا اول تیر رو بزن بعدش نماز رو میخونى، محمدرضا گفت: "ما پیرو آقا امام حسین عليهالسلام سید و سالار شهدا هستیم و ایشون هم موقع جنگ، جنگ رو تعطیل کردند؛ حالا ما یه آموزش رو تعطیل نکنیم؟!!"
#نماز_اول_وقت
#شهیدمحمدرضابیات