🍃رشتۀ یقینم
تردیدها را یکی یکی بگیر از من.
این تردیدها آخرش تو را از من میگیرند.
از روی تردیدها باید رد شد
ولی من که طرز رد شدن از روی تردیدها را بلد نیستم.
تا تردیدها از رویم رد نشدهاند، فکری به حالم کن آقا!
تردیدها را یکی یکی بگیر از من.
تیغ این تردیدها تیز است
به اندازهای تیز که توان بریدن رشتۀ میان من و تو را دارد.
تا همین حالا کم از این رشته را ندریده.
تا این تیغ، رشتۀ محبّتمان را نبریده، فکری به حالم کن آقا!
تردیدها را یکی یکی بگیر از من.
من با این تردیدها نه طعم با تو بودن را میچشم
و نه تاب بیدنیا بودن را خواهم آورد.
کار تردید، زهر کردن لحظههای زندگی است.
این زهر دارد کاری میشود.
تا وجودم همه مسموم نشده، فکری به حالم کن آقا!
تردیدها را یکی یکی بگیر از من.
با این تردیدها اگر یک قدم پیش بیایم
چند قدم عقب میکشم.
این تردیدها راه رسیدنم را به تو دور و دورتر میکنند.
میترسم عمرم به پایان برسد و در گیر و دار این تردیدها
آخرش هم به تو نرسم.
تا عمرم از کف نرفته، فکری به حالم کن آقا!
تردیدها تلخند.
تردیدها تاریکند.
تردیدها بیرحماند.
مرا نجات بده از دست این تردیدها.
شبت بخیر رشتۀ یقینم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
در #سنگر_مسجد #همسنگر شویم👇
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
@javad_alaemeh
🍃مولای من
دوست دارم شعری بگویم
که قافیهاش «خرج شدن برای تو» باشد
بگذار ببینم میتوانم بگویم.
به گمانم صدای پای شعری میآید.
تو هم میشنوی؟
تمام آرزوی من خرج شدن برای تو
جملۀ گفتگوی من خرج شدن برای تو
مرا بکِش به سوی خود مرا بکُش به راه خود
دلیل آبروی من خرج شدن برای تو
بیا رها کنیم شعر را.
«خرج شدن برای تو» خودش به تنهایی یک شعر کامل است.
نه وزن میخواهد، نه قافیه.
خوش آهنگ است و احساسی.
پر از معرفت است و بوی بهشت میدهد.
اصلاً خرج شدن برای تو را که نباید سرود
بود و نبود زندگی، باید خرج شدن برای تو باشد.
آقا!
بود و نبودم را خرج خودت کن
من جز خرج شدن برای تو چیزی نمیخواهم.
شبت بخیر مولای من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
در #سنگر_مسجد #همسنگر شویم👇
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
@javad_alaemeh
🍃باید خرج تو شد...
باید خرج تو شد.
جز این، راهی برای نجات نیست.
تو وجه خدایی و قرآن به ما آموخت:
همه چیز فانی میشوند جز وجه خدا.
ما به اندازهای که خرج تو میشویم، میمانیم.
هر اندازهمان که خرج تو نشد، محکوم به فناست.
چه بیچارهاند فانیها!
باید خرج تو شد.
جز این، راهی برای زیاد شدن نیست.
تنها خداییها هستند که برکت پیدا میکنند.
هیچ کس جز با اتّصال به تو خدایی نمیشود.
ادّعاهای توخالی و حرفهای شعاری چیزی را ثابت نمیکند.
ما به اندازهای که خرج تو میشویم، به تو متّصل میشویم.
کسی که خرج تو نشود، برکت ندارد.
چه بیچارهاند بیبرکتها!
باید خرج تو شد.
جز این، راهی برای آسمانی شدن نیست.
تو هر جا که باشی، همان جا آسمان است.
ما به اندازهای که خرج تو میشویم، آسمانی میشویم.
هر اندازهمان که خرج تو نشد، زمینی میماند.
چه بیچارهاند زمینیها!
باید خرج تو شد.
مرا خرج خودت کن.
آقا!
نخواه از زمرۀ بیچارهها شوم.
شبت بخیر چارۀ بیچارهها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
در #سنگر_مسجد #همسنگر شویم👇
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
@javad_alaemeh
🍃دادرس همه..
هر تردیدی در راه عشق
تهدیدی برای نرسیدن است.
شیطان، چاه تردیدها را سر راه عاشقها میکَند
تا عاشقها را یکی یکی صیدِ خودش کند.
عاشقی اگر در چاه تردیدی افتاد
معلوم نیست تا وقتی خودش را از آن نجات دهد
چه قدر از رسیدن به تو عقب بیفتد.
چاهِ برخی از این تردیدها عمیق است
بیرون آمدن از آن، کار هر کسی نیست.
چه قدر باید حواسمان را جمع کنیم!
وقت اندک است و راه طولانی.
فرصتی برای در چاله افتادن نیست
تا چه رسد به چاه و زبانم لال چاه عمیق.
دیدهام گاهی وقتی عاشقی میافتد در یکی از این چاهها
شیطان، صخرههای غفلت را
از آن بالا رها میکند روی سر عاشق.
وای از حال عاشقی که در درون چاه تردید
زیر صخرۀ غفلت گرفتار شود!
آقا!
مگر نه این است که آن راه مستقیمی که
شیطان سوگند خورده بر آن بنشیند
راه عشق توست؟
پس چرا وقتی در راه عشق تو میافتیم
خیال میکنیم شیطان، دیگر کاری به کارمان ندارد؟!
عشق، تازه اوّل کار مبارزۀ ما با شیطان است.
گمان نمیکنم شیطان کاری داشته باشد با کسی که عاشق تو نیست.
میترسم از چاه تردیدها
وحشت دارم از صخرۀ غفلتها
به دادم برس آقا!
شبت بخیر دادرس همه!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
در #سنگر_مسجد #همسنگر شویم 👇
#مسجد_حضرت_جوادالائمه_ع
@javad_alaemeh