2️⃣سالروز عروج ملکوتی
شهید علی حسن زاده افروزی
نام پدر : امام علی
نام مادر :طلعت حبیبی
تاریخ تولد :1344/03/02
تاریخ شهادت : 1365/10/23
محل شهادت : سومار
گلزار: شاهرضا محله بالاگنج افروز بابل
عملیات کربلای شش
شهیدان والامقام:
علی حسن زاده افروزی و
غلامرضا حبیبی افروزی
از شهدای گاوزن محله بالا گنج افروز بابل
@sangareshohadababol
3️⃣سالروز عروج آسمانی
شهید عیسی قربانی
نام پدر : ابوطالب
نام مادر :آقا باجی داودی
تاریخ تولد :1345/06/05
تاریخ شهادت : 1365/10/23
یگان : ارتش - لشکر 88 زاهدان
محل شهادت : سومار
متولد : هلال کلا ، لاله آباد بابل
❤️جاویدالاثر❤️
عملیات کربلای شش
@sangareshohadababol
🌨#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۲۳ دی ۱۴۰۳ مصادف با سالروز:
🌹شهادت شهید #علی_سعد
🌹شهادت شهید #محمد_کامران
🌹شهادت شهید #سعید_انصاری
🌹شهادت شهید #جابر_حسین_پور
🌹شهادت شهید #علی_آقاعبداللهی
🌹شهادت شهید #سعید_سیاح_طاهری
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
🇮🇷@sangareshohadababol
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم"
🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنیم:
🪧تقویم امروز:
📌 یکشنبه
☀️ ۲۳ دی ۱۴۰۳ هجری شمسی
🌙 ۱۱ رجب ۱۴۴۶ هجری قمری
🎄 12 ژانویه 2025 میلادی
📖 حدیث امروز :
✳️ امام جواد (علیه السلام):
سه چيز، سبب رسيدن به رضوان
خداى متعال است: نسبت به گناهان و خطاها،زياد استغفار و اظهار ندامت كردن ، اهل تواضع كردن و فروتن بودن؛ صدقه و كارهاى خير بسيار انجام دادن.
📚 بحارالانوار
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ
اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
🇮🇷 @sangareshohadababol
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهروند شجاع ایرانی پس از سفر از سوریه به روسیه دقایقی پیش با استقبال مقامات وزارت خارجه وارد کشور شد
@sangareshohadababol
دفعه دومی که عراق میرفت مصادف بود با اربعین. دو ماه بعد برگشت. صورتش لاغر شده بود. خیلی ناراحت بود. گفتم: «چرا ناراحتی؟» گفت: «دوستانم همه شهید میشوند و من نمیشوم.» گفتم: «خدا گلچین است.» گفت: «یعنی من گل نشدم!» با خنده گفتم: «نه، گل نشدی! اگر شده بودی خدا میچیدت و شهید میشدی.» خندهای کرد و گذشت.
#شهید_سعید_انصاری🌷
#سالروز_شهادت
@sangareshohadababol
📎قول سردارسلیمانی به فرزند شهید سعیدانصاری
🔹آخرین بار که حاج قاسم سلیمانی را ملاقات کردیم. مراسم تقدیر از خانواده شهدای مدافع حرم بود اصلاً خبر نداشتیم که قرار است ایشان هم در مراسم شرکت کنند البته همیشه اینطور بود به دلایل امنیتی حضور ایشان تا لحظه آخر از همه پنهان بود.»
🔸همه میدانستند بهمحض اینکه حاج قاسم سلیمانی وارد جلسه شود نظم برنامه به هم میخورد. همیشه فرزندان خانواده شهدا میدویدند کنارش مینشستند انگار هرکدام پدرشان را ملاقات کرده باشند. چنان مهربانی داشت که بچههایی که تا آن لحظه آرام نشسته بودند دیگر حرف بزرگترها را گوش نمیکردند و سر جایشان نبودند. آن بار هم همین اتفاق افتاد.
🔹بااینکه سردار سلیمانی از انتهای سالن وارد شدند و بهآرامی دریکی از صندلیها نشستند تا نظم جلسه به هم نخورد؛ اما یکی از بچهها او را دید و با فریاد همان کودک که «حاج قاسم سلام»، تمام سالن غرق سلاموصلوات شد. دیگر هیچ شخصی حرفهای سخنران را نمیشنید. اوضاع که اینطور شد سخنران از سردار درخواست کرد که پشت تریبون تشریف ببرند. بچهها مهلت نمیدادند دوست داشتند که با او حرف بزنند عکس بیاندازند و گپ و گفت داشته باشند.
🔸راستش برای همه خانوادهها عادت شده بود که اینطور با سردار جلسه داشته باشند بدون هیچ تشریفاتی، فقط حرف بزنند و درد دل کنند. سردار بیشتر مراسم دیدار با خانواده شهدا را در روزهای جشن برگزارمی کرد تا دل بچههای شهدای مدافع حرم شاد شود. همه این را خوب میدانستند. اصلاً هر وقت مراسم ولادت بود بچههای ما دوست داشتند در کنار حاج قاسم باشند.
🔹حالا که ولادت حضرت زینب شده بود انگار دل همسران و فرزندان شهید گواهی میداد که مراسم دیدار نزدیک است اما، نمیدانستیم که قرار است اینجا جمعشویم و عزای نبودش را بگیریم و باهم بنشینیم تا کمی دلمان آرام شود.
🔸درهمان آخرین دیدار، پسرم حسین، کنار حاج قاسم نشست و من و دخترم زینب روبه رویش. حسین لباس رزم پوشیده بود درست شبیه به لباس پدرش. از حسین پرسید پسر کدام شهید هستی؟ حسین جواب داد شهید «سعید انصاری». حاج قاسم کمی در صورت حسین مکث کرد و گفت: «چقدر شبیه به پدرت سعید هستی!» پیشانی حسین را بوسید و گفت: «پدرت خیلی باهوش و باذکاوت بود.» بازهم پیشانی حسین را بوسید.
🔹زینب از حاج قاسم پرسید: «پیکر پدرم کی برمی گرده؟» چشمان حاج قاسم را نم اشک پر کرد و درحالیکه سعی میکرد اشکهایش را کنترل کند روبه زینب گفت: «به شما قول می دم هر طور شده پیکر پدرتان را برگردانم.» حسین و زینب چنان تحت تأثیر جمله او قرار گرفتند که زینب بار دیگر پرسید: «سردار شما مطمئن هستید؟ خیالمون راحت باشه؟» سردار سلیمانی که حالا نفس عمیقی میکشید زد روی شانه حسین و گفت: «به خواهرت بگو که مطمئن باشه بهزودی نشانی از پدرتان به شما می رسه.» از آخرین درخواست بچههایم هنوز ۳ ماه نگذشته بود که در اسفندماه سال گذشته استخوان جمجمه همسرم «شهید سعید انصاری» به خاک وطن بازگشت و زینب و حسینم آرام گرفتند.
✍️به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_سعید_انصاری🌷
#سالروز_شهادت
@sangareshohadababol
📋 #اطلاع_نگاشت
🕊شهید مدافع حرم "#علی_سعد
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🇮🇷 @sangareshohadababol
📋 #اطلاع_نگاشت
شهید مدافع حرم " #محمد_کامران
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🇮🇷 @sangareshohadababol
📋 #اطلاع_نگاشت
شهید مدافع حرم " #سعید_انصاری
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🇮🇷 @sangareshohadababol
📋 #اطلاع_نگاشت
شهید مدافع حرم " #جابر_حسین_پور
این شهید عزیز را بیشتر بشناسیم...
💫با این ستاره ها میتوان راه را پیدا کرد.
💐شادی روح پرفتوح شهید #صلوات.
🇮🇷 @sangareshohadababol
سردار شهید 23 دی در شلمچه محمدابراهیم شریفی شهید شلمچه از مشهدسال 1321، در روستاى قلعه سرخ از توابع شهرستان تربت جام به دنيا آمد.درمحضر استاد شیخ قاسم توکلی قرآن وحدیث آموخت. دارای 9فرزند بود پس از انقلاب اسلحه بدست گرفت پدر همه جا حضور داشت بارها مجروح شد وسرانجام بعنوان مسول طرح وعملیات لشکر 21امام رضا درشلمچه درحین فرماندهی آسمانی شد.
@sangareshohadababol