🔹پست اینستاگرامی #زینب_پاشاپور همسر شهید مدافع حرم #محمد_پورهنگ و خواهر شهید مدافع حرم #اصغر_پاشاپور
روزی که آمد خواستگاری، رو کرد به مادر و گفت:
_من مادر ندارم، میشه شما مادرم بشید؟
مادرش شد و مثل پسر خودش دوستش داشت.
بعد از شهادتش همه او را با مادر شهید اشتباه میگرفتند.
آنقدر مادر شهید صدایش زدند که بالاخره یک روز خودش هم شد مادرِ شهید...
📎 پ.ن:
قرار و آرامش دل مادران شهدا صلوات🌷
#شهید_اصغر_پاشاپور
#شهید_محمد_پورهنگ
#آقای_اصغر
#اصغر_حاج_قاسم
@sangareshohadababol
💠مراسم تشییع فرمانده دلاور نیروی قدس سپاه شهید اصغر پاشاپور
حاج اصغر سلام ما رو هم به ارباب بی کفنت برسون😭
#اصغر_حاج_قاسم
@sangareshohadababol
اصغر نیروی رسمی سپاه بود و به حساب ظاهر و جثه اش نیروی حراست ...
شاید در نگاه اول در همین حد به چشم می آمد و خیلی ها برایش فضای بزرگتری متصور نبودند، اما در دوران فرماندهی شهید #حسین_همدانی به فرمانده وقت منطقه حلب وصل شد .
● او بود که ظرفیت وجودی اصغر را کشف کرد. وقتی دید اصغر توانمند است و برای هرچه که به او می سپارد از دل و جان مایه می گذارد، او را کنار خودش نگه داشت. مسئولیت لجستیک فرمانده وقت حلب به اصغر سپرده شد فرمانده اش می گفت:
«اصغر! تو کنار من باش و هرجا کاری داشتم تو برام انجام بده. »
● اصغر نیرویی بود که هر فرمانده ای آرزویش را دارد. اگر کاری به او محول می شد، شب و روز برایش یکی می شد. دیگر زمان و مکان برایش معنا نداشت، فقط تلاش می کرد کارش را به نحو احسن انجام بدهد. همین هم حس اعتماد و آرامش فرمانده اش را تامین می کرد .
📎شادی روح شهدا و فرمانده جبهه مقاومت سردار شهید حاج #اصغر_پاشاپور صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌷
#اصغر_حاج_قاسم
#فرمانده_دلها
#اولین_سالگردشهادت
🌐 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
گفتم خطر دارد بسی گفتا چرا دلواپسی گفتم که جان باید دهی گفتا که دارم آگهی گفتم چرا پس می روی گفتا
اصغر نیروی رسمی سپاه بود و به حساب ظاهر و جثه اش نیروی حراست ...
شاید در نگاه اول در همین حد به چشم می آمد و خیلی ها برایش فضای بزرگتری متصور نبودند، اما در دوران فرماندهی شهید #حسین_همدانی به فرمانده وقت منطقه حلب وصل شد .
● او بود که ظرفیت وجودی اصغر را کشف کرد. وقتی دید اصغر توانمند است و برای هرچه که به او می سپارد از دل و جان مایه می گذارد، او را کنار خودش نگه داشت. مسئولیت لجستیک فرمانده وقت حلب به اصغر سپرده شد فرمانده اش می گفت:
«اصغر! تو کنار من باش و هرجا کاری داشتم تو برام انجام بده. »
● اصغر نیرویی بود که هر فرمانده ای آرزویش را دارد. اگر کاری به او محول می شد، شب و روز برایش یکی می شد. دیگر زمان و مکان برایش معنا نداشت، فقط تلاش می کرد کارش را به نحو احسن انجام بدهد. همین هم حس اعتماد و آرامش فرمانده اش را تامین می کرد .
📎شادی روح شهدا و فرمانده جبهه مقاومت سردار شهید حاج #اصغر_پاشاپور صلوات
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌷
#اصغر_حاج_قاسم
#فرمانده_دلها
#سومین_سالگردشهادت
🌐 @sangareshohadababol