eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
126.3هزار عکس
11.7هزار ویدیو
151 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
🏷 ▪️💢 غلامعلی نژاد اکبر ملقب به جواد متولد سال ۱۳۴۰ روستای بیشه سر بابل. کودک آرام و گوشه گیری بود و عاشق فوتبال.ازکودکی اهل نماز و تکبیرگوی مسجد محل بود.دیپلم فنی در رشته و برق را گرفت و با برق کاری ساختمان امرار معاش میکرد.با شروع جنگ عازم جبهه ها شد.سال ۱۳۶۰ پاسدار شد. ▪️سال ۶۱ عملیات آزادسازی مجروح سختی شد‌‌.سال 1361 با خانم آمنه مرتضى زاده كه عضو سپاه پاسداران بود ازدواج كرد .مراسم در نهايت سادگى و با يك جلد كلام الله مجيد و با اقامه نماز جماعت در مقر پاسداران بابل برگزار شد.از سال ۶۲ تا ۶۵ فرمانده دسته ؛گروهان ،معاون گردان و گردان بود. دوباره مجروح شد.آخرين بارى كه در تاريخ 14 بهمن 1365 به جبهه مى رفت مادرش او را از رفتن منع كرد.خطاب به وى گفت: « من نمى خواهم و آخرت میخواهم، حتماً به جبهه مى روم و چند روز ديگر مى شوم و مفقودالاثر خواهم شد. ▪️نژاداكبر در عمليات كربلاى 5 با سمت فرمانده الزمان شركت داشت و در طلوع فجر صبح روز 12 اسفند 1365 درمنطقه شلمچه در اثر اصابت گلوله مستقيم به ناحيه سينه به رسيد و شد. از او دو فرزند، پسرى به نام كميل سه ساله و دخترى به نام فاطمه چند ماهه به يادگار مانده است. جنازه جواد نژاداكبر پس از سالها در عمليات جستجوى گروه تفحص در سال 1376 كشف و شناسايى شد و پس از انتقال به زادگاهش در گلزار شهداى روستاى بيشه سر بابل به خاك سپرده شد. @sangareshohadababol
؟ . ▪️اسمش بود.ولی صداش میکردند.دیپلم رشته داشت.سال ۵۸ وارد سپاه شد.مهرماه سال 1359، عزم كرد؛ اما چون حضورش به ‌عنوان در ضروري بود، با خواسته‌اش موافقت نشد. از اين‌رو، از سپاه داد و داوطلبانه در کسوت تك‌تيرانداز، راهی شد.مدتی بعنوان معلم به پیرانشهر رفت. دوباره از او دعوت که که به برگردد. . ▪️سال ۱۳۶۰ تيپ 25 را به عهده گرفت.همان سال در مجروح شد و بعد آن مشاور فرمانده تيپ 2 در عمليات بيت‌المقدس شد‌. پذيرش منطقه 3 سپاه ( و )_مسئول پرسنلي قرارگاه‌ بسيج ناحيه دیگر سمت های عسگری در جنگ بود.تو بهش میگفتن آچار فرانسه لشکر‌.سرانجام سردار عسگری در اسفند ۱۳۶۴ در عملیات والفجر هشت رسید.شادی روح سردار عسگری قاری .🇮🇷🌷 . @sangareshohadababol
⏳ ۱۱ فروردین ۱۳۶۱ 🎤 با 📌 احمد متوسلیان، در فرجام مرحله چهارم عملیات ، طی مصاحبه به عمل آمده با وی از سوی امیر رزاق‌زاده راوی اعزامی دفتر سیاسی وقت به محمد رسول الله ص در آغاز این گونه خود را معرفی کرده است: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، من احمد هستم، فرزند غلام‌حسین متولد 1332 تهران، از نظر وضعیت (تحصیلی) خودم، دروس ابتدایی را در مدرسه اسلامی مصطفوی گذراندم و دبیرستان را در مدرسه اخباریون گذراندم و بعد از آن هم خدمت سربازی را رفتم و انجام دادم که درجه‌دار وظیفه بودم و بعد از سربازی هم عرض کنم که وارد دانشگاه شدم و دانشجوی سال دوم بودم که در زمان شاه دستگیر شدم و . . . مکان: قرارگاه شاوریه، سنگر فرماندهیِ تیپ۲۷ در عملیات فتح‌المبین زمان: ۱۱ فروردین ۱۳۶۱ راوی: رزاق‌زاده (ص) @sangareshohadababol
‍ ⭕️ ۳ ترور با یک فرمول ‼️ 1⃣ سپهبد ، اولین رئیس ستاد ارتش پس از انقلاب اسلامی در ۳ اردیبهشت۱۳۵۸، در دوران دولت موقت مهندس ، توسط به شهادت می رسد. 2⃣ سپهبد ، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح ، در ۲۱فروردین۱۳۷۸، در دوران ریاست جمهوری محمد ، توسط گروهک به شهادت می رسد. 3⃣ سپهبد ، فرمانده نیروی قدس ،در ۱۳دی۱۳۹۸، در دوران ریاست جمهوری حسن ، توسط ارتش به شهادت می رسد. 💢 چند نکته : 🔹 هر ۳ بزرگوار از نیروهای مخلص و وفادار به امام و انقلاب بودند. 🔸 فاصله شهادت سپهبدهای شهید انقلاب ۲۰ سال می باشد. 🔹 هر ۳ شهید عزیز در دورانی به شهادت رسیده اند که کشور به خاطر مسایل ، فرهنگی و اقتصادی دچار اختلاف و اعتراض و چالش بوده است. 🔸 هر ۳ شهادت در دوران دولتهای متمایل به که به دنبال و سازش بوده اند ، اتفاق افتاده است. ✅ هر زمان در داخل کشور وحدت کمتری وجود داشته و دولت ها به جای سیاست مقاومت و نگاه به درون ، به دنبال سازش و نگاه به بیرون بوده اند ، آسیپ پذیرتر شده ایم. @sangareshohadababol
‍ ✨غلامحسین بسطامی 🍃رشادت های بسیاری در کارنامه اعمالش ثبت شده. شرکت در و تظاهرات علیه رژیم، کمک به پاکسازی مناطق و پاوه، حضور در جبهه های جنگ، فرماندهی سوسنگردو... 🍃اما چیزی که به چشم می خورد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و توطئه هایش توسط او و سایر دانشجویان مبنی بر فرمان است. 🍃می گویند تاریخ هر ملتی را باید خواند و شناخت اما گویی برخی مسئولان فراموش کرده اند که مردم چه رشادت هایی کردند و چه خون هایی برای حفظ عزت و این مرز و بوم فدا کردند. یادشان رفته که باید گوش به فرمان امام  زمان باشند. 🍃حلال مشکلات این روزهایمان شد که به قیمت فریب خوردن از دشمن نافرجام ماند. هرچه امضا کردند شد روضه و بدن های اربا اربا در آتش سوخته 🍃حالا هم تنها راه بهتر شدن روزهایمان میز ای شده که هرچه دعا کردم پایش نشکست تا نتوانند دست بدهند با اقا گرگه ای که دست های سیاهش را با فریب سفید کرده است. 🍃رفیق قافله هایی که شریک دزد هستید بروید اما بدانید پا می گذارید روی خون بسطامی ها ، روی دست قلم شده، روی خون فخری زاده ها... ✍نویسنده: منتظر 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢٣ اردیبهشت ۱٣٣٨ 📅تاریخ شهادت : ٧ اردیبهشت ۱٣۶٢ 🕊محل شهادت : فکه 🥀مزار شهید : گلزار شهدای شاهرود 🌐 @sangareshohadababol
🌷🌷🌷✨✨✨🌷🌷🌷 🌺 شهید ، متولد ۳ آذرماه سال ۱۳۵۹ از شهرستان ساری می باشد. 🦋🕊💫 ❣️محمود رادمهر در ناحیه ساری و لشکر ۲۵ کربلا مشغول به کار شد ، ، رزمنده ، فرمانده و کارشناسی مسلط بر فنون نظامی ( دیدبانی ماهر ، و خلاق ) بود ؛ وی نیز در نبرد لشکر ۲۵ کربلا با تکفیری ها تلفات و خسارات سنگینی به دشمنان وارد کرد ، و سر انجام در عصر ۱۶ اردیبهشت ۹۵ در خان‌طومانِ سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 📓کتابی با عنوان《 شهید عزیز 》 که حاوی مجموعه خاطرات شهید مدافع حرم محمود رادمهر است که به کوشش مصیب معصومیان به چاپ رسیده است. 🌱 از این شهید بزرگوار دو فرزند پسر به نام های * محمد و علی * به یادگار مانده است. 🥀🌟 روحش شاد 🌟🥀 شادی روحش فاتحه ای قرائت کنید. 🌷🌟🍃🌟🌷 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
1️⃣سالروز عروج ملکوتی شهید ابوالقاسم بزاز نام پدر : محمدحسین نام مادر:صدیقه مقدری تاریخ تولد :1331/0
🌷زندگی نامه روحانی شهيد حجت‌الاسلام ابوالقاسم بزّاز🌷 🌺شهید ابوالقاسم بزاز يك چريك طلبه ويك طلبه چريك بود و اولين اي بود كه در شهرش پاپوش را براي مبارزه بپاكرد و چون دشمن را گستاخ ديد، پوتين بر پا كرد ولباس رزم بر تن و تا خط شهادت پيش رفت . بزاز در سال 1331 در شهرستان چشم به جهان گشود . او در زندگي كودكانه اش هميشه علاقه به داشت . بنابه گفته هاي مادرش در تمام دوران كودكيش هيچ وقت‌ از و روزه كاهلي ننمود؛ حتي بيشتر وقتها در ماه رجب ، شعبان ، رمضان روزه دار بود. 💐او تا كلاس سوم نظري به درس خواندن مشغول بود. بعد از خواندن كلاس يازدهم تصميم گرفت طلبه شود. بدين‌جهت به خدمت آيت الله رفت تا ازفضائل آن مرد بزرگ بهره‌مند گردد. بعد ازآن براي ادامه تحصيلات به حوزه مشهد رفت تا دروس از قبيل: فقه‌،‌ فلسفه‌،‌ اصول را آغاز نمايد. بعد از يكسال و نيم در مشهد به دليل فعاليتهاي سياسي مورد تعقيب قرار گرفت و به قم سفركرد و در مدرسة رضويه در اي مشغول به تدريس شد تا در آنجا بتواند بيشتر با حقايق اسلامي واستادان مجرب تري مانند‌: آيت الله و ديگر فضلاء آشنا گردد. 🌸او در قم هم کارهایی مانند پخش اعلاميه و نشريات امام را بر خود يك امر واجب مي‌دانست و هميشه در اين سهم بزرگي داشت. او در سال 1355 سفرهايي به ، افغانستان و بعضي كشورهاي عربي نمود و در آنجا نيز به فعاليتهاي مذهبي ،سياسي وبعضاً نظامي مشغول شد و در هنگام بازگشت به ايران مقادير زيادي از كتابهاي امام رابا خود آورد و در تكثير كرد تا پخش كند. هميشه سفرهايي به دور ترين نقاط و از چشم افتاده ترين روستاها مي‌كرد و تبليغات اسلامي مي نمود تا بتواند اسلام رابطورعملي به آنها آموزش دهد. وی حتي در بسياري از روستاها باهمكاري اهالي روستا وبا نقش اساسي خودش به ساخت حمام و مسجد مي‌پرداخت. در طي همين سالهاي خفقان واستبداد اوبا تشكيل جلسه وحضوردر به گفتگو با دانشجويان و تبليغ اسلام و حكومت اسلامي و مبارزه فكري باجريانهاي ضد ديني مي پرداخت. در قم با وگارد جاويدان درگير بود وحتي مورد شناسايي كامل قرار گرفته بود، ولي هيچ ترس و واهمه اي نداشت و به كار خودش ادامه مي‌داد تا بتواند مملكت را از زير يوغ شرق وغرب برهاند. 🌹شهيد مي‌گفت: دلم نمي خواهد در اين جانم را از دست بدهم. دوست دارم چند تايي از آنها را بكشم و بعد شهيد شوم . در محرم1357در روستاهاي اطراف بابل‌مشغول ‌به‌ سازي و بمبهاي مختلف بود. در 12 بهمن هنگام آمدن امام، او با فضلاء ديگر در دانشگاه تهران به تحصن نشسته بودند. در روز 22بهمن او در به برادران كرمانشاهي درمبارزه مسلحانه‌كمك مي‌کرد. يك ماه در آنجا بسر برد و بعد ازبرگشتن از آنجا، مدتها محافظ خانه امام در قم بود. در تاريخ 12/8/1358 به سپاه پاسداران بابل درآمد در سپاه هم كلاسهاي تشكيل داد . 🌺به گفتة برادران سپاه بابل كه همكار و همگام او بودند، اودر همان لحظه ورود به ما روحيه بخشيد. ما به اومي‌گفتيم: برادر از اين خسته نمي‌شوي؟ او مي‌گفت: چيزي كه مي خواهم به من نگوييد كلمه خسته شدن است ومن هرگزخسته نمي‌شوم مخصوصاً دركار براي اسلام و براي رضاي خدا. در مأموريتي كه از بابل به او محول به جبهه سنندج رفت تا با ضد انقلابيان مبارزه كند. در تاريخ 1359/3/10در توسط بمب كارگذاشته شده درجعبه شيريني، هنگامي كه مي خواند، به شهادت رسید. روحش شاد و یاد و نامش گرامی باد🌹 🌸 🌺🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
🌴 «...آرزو می کنم یک زمان دیگری هم برسد که باهم صحبت بکنیم؛ موقعی که را آزاد کرده باشیم. موقعی که مان را آزاد کرده باشیم. موقعی که را، را، عزیز را رها کرده باشیم. چرا که این اماکن نمودار سه چهره اند: کربلای ما و نجف ما در دست ، مدینه و مکۀ ما در دست و قدس عزیز ما در دست ، یعنی سه چهره ای که ما با آن [ها] در جنگیم.»🚩 📒 برگرفته از کتاب ارزشمند ، صفحه ۳۳۰ ☑️ مصاحبه راوی دفتر سیاسی با در مورد عملیات «الی بیت المقدس» - ۹ و ۱۱ خرداد ۱۳۶۱ - مقر انرژی اتمی دارخوین @sangareshohadababol
🍃🌺🍃🌺🍃 ☘شهید جواد تیموری متولد سال 1370 و از نیرو‌های پاسداران انقلاب اسلامی بود که مسئولیت از را به‌عهده داشت. ☘او سال 90 وارد شد. شهید تیموری اولین شهید مجلس است. برادرش «» سال 67 در عملیات به‌دست کوردلان به شهادت رسید و بعد از گذشت 29 سال از شهادت برادر بزرگش او نیز توسط عده‌ای دیگر از کوردل و های تکفیری در سن 26سالگی که سه سال از ازدواجش می‌گذشت و همزمان با سالروز مراسم با زبان در مجلس شورای اسلامی به شهادت رسید. ☘او از ناحیه چشم چپ و فک مورد اصابت گلوله تروریست‌ها قرار گرفت. 🌷 🇮🇷 @sangareshohadababol
🍃شهید حاج رضا فرزانه سال ۱۳۴۳ در دنیا آمد. با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت و تا آخر جنگ با سمتهای مختلف به نبرد با دشمن بعثی پرداخت. بارها مجروح شد ولی هر بار با بهبودی نسبی به جبهه برگشت. سال ۶۳ کرد و صاحب سه فرزند پسر شد. 🍃شهید فرزانه در مدت هشت سال حضور در جبهه، بارها مجروح شد ولی هر بار با بهبودی نسبی به جبهه برگشت.با حمله تکفیریها به، خود را برای دفاع از آل الله آماده کرد👊 🍃اگر چه مسئولان رضایت به این سفر ندادند ولی شهید حاج رضا تصمیم خود را گرفته بود. ۱۲ دی ماه سال ۹۴ آغاز سفرش شد و چهل روز بعد، ٢٢ بهمن خبر شهادتش رسید🕊 🍃پیکر مطهرش را دوستان زینبی اش، برای خنثی کردن توطئه تکفیریها مخفی کردند و بدین ترتیب پیکرش هم شد♥️ ✍️نویسنده : 🌸به مناسبت سالروز حاج 📅تاریخ تولد : ۲۲ خرداد ۱۳۴۳ 📅تاریخ شهادت : ۲۲ بهمن ۱۳۹۴ 🌹مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
📆۱۴ تیر ماه سال ۱۳۶۱ش 🗓اسارت حاج‌احمدمتوسلیان 💠 🔶 صبح روز دوشنبه ۱۴ تیر ۱۳۶۱ ، سیدمحسن موسوی، کاردار سفارت جمهوری اسلامی ایران در لبنان، به پادگان زبدانی آمد و خواستار ملاقات با حاج احمد شد. موسوی به متوسلیان گفت:«نیروهای فالانژ و اسرائیلی ها ، سفارتمان را محاصره کرده اند و اگر داخل سفارت شوند، همۀ به دستشان میافتد.باید سریع برویم و منهدم شان کنیم» متوسلیان بلافاصله آمادۀ رفتن شد. گروهی از نیروها از او خواستند تا این را به آنها واگذار کند؛ امّا با لحنی ملایم گفت: «نه ها! خودم باید بروم.شماها آماده باشید که هرچه زودتر برگردید تهران.چ» (بنقل از کتاب همپای صاعقه ،ص۷۹۶) 🔶سعید قاسمی در مورد رفتن حاج احمد به می گوید: ...با شهید رفتیم پیش حاجی تا بلکه بتوانیم منصرفش کنیم. ملبّس به لباس فرم بود. گفتم: « حاج آقا، ما کوچک شماییم، بگذار ما به جای شما به این برویم با اینکه خیلی ناراحت بود، سعی می کرد جلوی حاجی لبخند بزند. او هم اصرار کرد؛ امّا انگار نه انگار؛ اصلاً به التماس های ما توجهی نکرد. فقط آن نگاه عمیق و گیرای خودش را برای آخرین بار به ما هدیه کرد و با لحن شمردۀ همیشگی اش گفت: «حضرت امام به بنده امر کرده اند گزارشی از وضعیت شیعیان جنوب بیروت را تهیه کنم و برای ایشان ببرم؛ لذا بهتر است خودم به این مأموریت بروم. بعد در حالی که دستم را می فشرد، گفت: « برادر سعید، دلتان با خدا باشد. به او توکل کنید. هرچه مشیت خداوند باشد، همان می شود. @sangareshohadababol
. 📌 عملیات مرصاد | بخش اول؛ 🔹 در تاریخ ۶۷/۰۵/۰۵ و با رمز مبارک «یاعلی علیه‌السلام» و به منظور مقابله با منافقین در منطقه اسلام آباد و کرند غرب با فرماندهی و پشتیبانی آغاز میشود. منافقین خلق، خوشحال از پیروزی‌های مقدماتی و در یک اقدام عجولانه و ناپخته به شکل ستون از جاده اسلام آباد، راه باختران را در پیش میگیرند و به زعم باطل خود در مسیر حرکت بسمت تهران، با پیوستن مردم به آنها میخواستند گردانها و تیپ‌های جدیدی از مردم تشکیل دهند و هر کدام از منافقین فرماندهی آنها را به عهده بگیرند و با این برنامه مقدمه سقوط رژیم جمهوری اسلامی را فراهم سازند. 🔹 رادیو منافقین با ارسال پیام به مردم باختران از آنها میخواهد که زمینه را برای ورود ارتش به اصطلاح آزادی بخش مهیا سازند و آماده جذب در گردانها و لشکرها باشند. رزمندگان اسلام در ۳۴ کیلومتری این شهر ناگهان راه را بر ستون‌های منافقین میبندند و بدین ترتیب نبرد سنگینی در این محور در میگیرد. واحدهای ضد زره رزمندگان در یک اقدام متهورانه و بی‌نظیر تعداد زیادی از ادوات سنگین زرهی منافقین را هدف قرار داده و به آتش میکشند. جاده باختران - اسلام آباد در همان لحظات اولیه انباشته از ادوات سنگین سوخته شده میشود. عکس العمل جانانه رزمندگان تمامی رؤیاهای سرکردگان منافقین را به یاس مبدل میکند. بناچار منافقین با فضاحت تمام مجبور به عقب نشینی به طرف اسلام آباد میشوند. با تعقیب دشمن، این شهر به محاصره در می‌آید و منافقین برای در امان ماندن از آتش خشم رزمندگان چاره‌ای جز فرار از این شهر نمی‌یابند. 🔹 رزمندگان اسلام پس از تسخیر مواضع دشمن، در یک حرکت تاکتیکی که باعث گمراهی دشمن میشود، شبانه شهر اسلام آباد را تخلیه و اقدام به عقب نشینی تاکتیکی میکنند. منافقین به امید تداوم عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» پیشروی مجدد خود را به سوی این شهر آغاز و با مشاهده اوضاع مناسب و عدم حضور رزمندگان، شهر را دوباره اشغال میکنند. به دنبال این تحرکات، رادیو منافقین نیز با راه انداختن تبلیغات، در بوق و کرنا میدمد که: «مردم مسلمان ایران! شب گذشته فرزندان مجاهد شما در ادامه عملیات غرورانگیز فروغ جاویدان موفق شدند شهر اسلام آباد را آزاد و ضربات سنگینی به پاسداران و بسیجیان وارد آورند. این عملیات تا رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده ادامه خواهد یافت.» 🔹 رزمندگان در حالی که تبلیغات دشمن گوش فلک را کر میکند، با عمل هلی‌بُرد توسط هلیکوپترهای هوانیروز در جاده کرند و تنگه پاتاق، عقبه منافقین را مسدود و ارتباط آنها را قطع میکنند. در روز ششم مرداد با حمایت تیز پروازان هوانیروز و بمباران شدید نیروی هوایی که مجالی برای حضور جنگنده‌های عراق نمیگذارند، پیشروی خود را به سوی اهداف از پیش تعیین شده آغاز میکنند. منافقین بار دیگر در زیر تهاجمات و ضربات سهمگین ارتش اسلام طعم تلخ شکست فضاحت بار را میچشند. 🔹 در این درگیری شدید تلفات و خسارات سنگینی به منافقین فریب خورده و خائن به ملت و مملکت وارد می‌آید و آنها با خفت و خواری به سوی مرزهای عراق فرار میکنند. تعقیب و گریز همچنان ادامه می‌یابد. شهر اسلام آباد بعد از ظهر همین روز از لوث وجود منافقین پاکسازی میشود. بدین ترتیب به خواست خداوند، منافقین این خائنین به ملت و مملکت اسلامی ایران با پای خود گام در بیشه شیران میگذارند و شکست سخت و فراموش نشدنی را متحمل میشوند. 🔄 ادامه دارد ... 📚 منبع: کتاب کارنامه توصیفی عملیات‌های ۸ سال دفاع مقدس از ص ۴۶۴ ؛ علی سمیعی | نمایندگی ولی فقیه در نیروی زمینی سپاه ۱۳۷۶. ادامه 👇👇👇 @sangareshohadababol