eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
99هزار عکس
7.8هزار ویدیو
94 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 وصیت محمد تقی اسدی ( نکا) ۴ ۱۳۶۵ ام الرصاص : . ▪️مادرجان اگر رزمندگان اسلام پیروز شدند وراه کربلای معلی را باز نمودند و انشاالله تعالی رفتید کربلا پارچه ای را بر روی قبر امام حسین (ع) طواف بدهید و بر روی قبرم پهن نمائید. . @sangareshohadababol
🔸 رضا نصیری خلیلی ( ) ۸ ۱۳۶۶ : . ▪️مادر شهید : می رفت جنگل گل وحشی می کند و می فروخت یک ریال هم بود به من می داد و بچه ای بود که اگر به کسی بدهکار بود خواب نداشت می گفت این ها در آخرت باز خواست دارد...  . @sangareshohadababol
🌷🍀گذری بر زندگی عرفانی صادق مزدستان🍀🌷 فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر ۲۵ کربلا 🌹در سال 1335 در شهرستان مازندران متولد شد. او هفتمين فرزند اين خانواده بود. آنها در منزلی شخصی زندگی می کردند و از وضعيت مالی متوسطی برخوردار بودند. صادق کودکی پر جنب و جوش و فعال بود. 🔹برادرش، علی که جانباز جنگ تحميلی است در باره ی او می گوید : صادق از من کوچکتر بود و از کودکی علاقه زيادی به رابطه با ديگران داشت، يعنی غريبه و آشنا نمی شناخت و به همه محبت می کرد و با همه دوست بود. ارتباط نزديکی با مادر پدر بزرگش داشت وآنها هم علاقه مفرطی به وی داشتند. با آغاز دوران وضعيت اقتصادی خانواده وی بهتر شد و او در دبستان دهقان شهرستان به تحصيل پرداخت. 🔸دوره ی ابتدايی را بدون مشکلی به پايان برد.دراين سالها را کمتر در منزل انجام می داد.بلکه آنها را سرکلاس و در اوقات فراغت به اتمام می رساند. با يک بار خواندن، درس را فرا می گرفت. در تمام اين سالها ارتباط وی با ديگران بسيار خوب بود اما در برابر ايستادگی می کرد. بيشتر با افراد باگذشت و متواضع طرح دوستی می ريخت. 🔹اخلاق صادق با ديگر خانواده تفاوت داشت و وقتی با مشکلی مواجه می شد با کسی در ميان نمی گذاشت و اظهار عجز و نگرانی نمی کرد. اوقات فراغت را بيشتر با ،مطالعه کتاب می گذراند و گاهی اوقات نیز به پدرش درفروشگاه کمک می کرد. خود را در مقاطع راهنمايی و دبيرستان ادامه داد و ديپلم نظام قديم را در دبيرستان اديب قائمشهر اخذ کرد. او فردی پر جنب و جوش، اجتماعی و معاشرتی بود. به ندرت عصبانی می شدو بسيار رئوف بود. به هنگام گرفتاری به تفکر می نشست تا چاره کار رابيابد و اگر به نتيجه ای نمی رسيد به بزرگان فاميل مراجعه می کرد. برای بزرگان و فاميل احترام خاصی قائل بود. مدتی راننده تاکسی بود و از این راه زندگی خود را تامین می کرد. 🔸با آغاز نهضت اسلامی تحولی در وی پديد آمد و تمام اوقات خود را در خدمت انقلاب و انقلابيون قرار داد. در سن 20 سالگی مبارزات و مذهبی عليه رژيم طاغوت را شروع کرد و در اين راه لحظه ای آرام و قرار نداشت و برای به ثمر رسيدن انقلاب اسلامی چشمگيری داشت. در اين زمان در درگيريها و عليه رژيم شاه حضور می يافت و ديگران را به حضور در صف توصيه می کرد. به تعليمات و دستورات دينی پايبند بود. 🔹با پيروزی انقلاب اسلامی و آغاز بحران کردستان، صادق برای سرکوب شورشهای ضد انقلاب علیه مردم وانقلاب اسلامی به کردستان رفت. پس از بازگشت از در تاسيس انجمن اسلامی مسعود دهقان در مهديه قائمشهر وديگر شهرهای شرکت فعال داشت. با آغاز جنگ تحميلی عراق عليه ايران، در تاريخ 2 آبان 1359 به سوی جبهه جنگ شتافت. 🔸صادق درگروه جنگهای نامنظم دکتر چمران شرکت داشت و در درکنار او جنگيد. پس از تشکيل به اين تيپ آمد و در مدت زمانی اندک به سبب لياقت و شجاعت فرماندهی گروهان و سپس گردان صاحب الزمان (عج) از تيپ کربلا عهده دار شد. در فتح المبين، بيت المقدس و رمضان حضور داشت و چند بار مجروح شد ولی همچنان در حساس ترين مناطق حاضر بود. در عمليات نقش مهمی را ايفا کرد تا جايي که به فاتح عمليات محرم شهرت يافت و مفتخر به دريافت پاداشی از حضرت امام (ره) گرديد. 🔹مزدستان به فرماندهی به عنوان يک می نگريست و به چيزديگری غير از شهادت در راه خدا نمی انديشيد. يکبار از ناحيه گردن و گوش زخمی شد وقتی با سر و گردن باند پيچی شده به آمد و در جواب نگرانيهای خانواده گفت: «فقط يک خراش کوچک است.» همواره از ريا دوری می جست. در 27 آذر 1361 با خانم گيسو صالح پور ازدواج کرد. دو روز بعد از ازدواج به اتفاق همسر برای زيارت مرقد امام رضا (ع) به مشهد مقدس رفتند. 🔸در آنجا صادق به گفت: «اگر اين بار افتخار در جبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم. » پس از بازگشت از به مناطق عملياتی رهسپار شد. او که لشکر 25 کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات در خط مرزی عين خوش و در جنگل عمقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در تاريخ 9 دی 1361 به رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت. 🌺 جنازه در گلزار به خاک سپرده شد. شش ماه بعد در نيمه سال 1362 در منطقه عملياتی پنجوين به شدت مجروح شد و يک چشم و بخشی از استخوانهای کاسه چشم ديگرش را از دست داد. يک سال بعد برادر ديگرش در عمليات والفجر 6 در منطقه در اسفند ماه 1362 بر اثر انفجار شهيد و بدنش متلاشی شد تا در درگاه الهی باشد. @sangareshohadababol
📜وصیتنامه سیدمجتبی علمدار🍀🌷 بسم الله الرحمن الرحیم 🌷 می دهم و پسندیده ام خدا را به پروردگاری و اسلام را برای دینداری و محمد (ص) را به و علی (ع) را به امامت و حسن (ع) و حسین (ع) و علی (ع) و محمد (ع) و موسی (ع) و علی (ع) و محمد (ع) و علی (ع) و حسن (ع) و آل محمد مهدی موعود (عج) را امام و پیشوایان برحق و رهبران اسلام بعد از (ص)، از دشمنانشان بیزارم و دوستانشان را دوست دارم. 🔹اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چرا که اولین چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان را سروقت بخوانید و قبل از شروع نماز از توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز را طلب کنید. 🔹به همه شما می کنم همه شمایی که این صفحه را می خوانید، قرآن را بیشتر بخواند، بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر به قرآن داشته باشید، بیشتر دردهایتان را با درمان کنید، سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان، بهتر است قرآن را زینت کنید. 🔹به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای غربت (س) «مقام معظم رهبری» را که همان ناله فاطمه (س) خواهد بود به گوش برسد، همانطوری که زمان (ره) گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر، و آماده ایثار از جان و مال و زندگی جهت هر چه بارورتر شدن درخت تنومند اسلام ناب که 1400 سال پیش به دست توانای خاتم محمد بن عبدالله (ص) کاشته شد و با خون فاطمه (س) بین درب و دیوار و عرق خون آلوده پیشانی حیدر، امام حسن (ع) در میان تشت، بدن پاره پاره و رگ بریده حلقوم ابی عبدالله (ع) و خونهای جاری شده از ابدان کربلا و ایران آبیاری شد، باشند. 🔹نگذارید که آن تکرار شود!! حتماً می پرسید کدام واقعه؟ همان واقعه ای که بی بی فاطمه زهرا (س) نیمۀ دل شب دست به دعا بردارد که: «اللهم عجل وفاتی»، همان ای که علی (ع) از تنهایی با چاه درد دل کند، همان واقعه ای که امام حسن مجتبی (ع) را سنگ بزنند و آنقدر و غریبش کنند که بعد از مرگش جنازه اش را تیرباران کنند، همان واقعه ای که امام حسین (ع) فریاد بزند «هل من ناصر ینصرنی» فقط بی سر شهدا تکان بخورند، همان واقعه ای که امام صادق (ع) بفرمایند: به تعداد انگشتان یک دست یار و یاور واقعی ندارم، همان ای که ... و نهایتاً همان واقعه ای که (ره) بگویند: من جام زهر نوشیدم و ناله غریبانه «اللهم عجل وفاتی» او فاطمه (س) را به گریه آورد!! 🔹شیعه ها، مسلمونا، حزب اللهی ها، ها و ... نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند تا ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید، باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند. 🔹وصیت می کنم مرا در ساری دفن کنند و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم شده را به روی صورتم بگذارند و قبل از آنکه مرا در قبر بگذارند، مداحی داخل قبرم برود و جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم امام حسین (ع) را بخواند. 🔹به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس چون در آن لحظه حسین است که مهمان من است و از گرامی می خواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم می گویم: «من از قبر و فشار قبر خیلی می ترسم شما را به حق پنج تن آل عبا (ع) تا می توانید برایم دعا کنید و اول قبر برایم بخوانید، و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و به سوی می برید، تا می توانید مهدی (عج) و فاطمه (س) را صدا بزنید.» کی واهمه دارد زمکافات قیامت آن کس که بود در صف محشر به پناهت 🌺 🌼🍃 🌸🍃🌸 🌺🍃🌺🍃 @sangareshohadababol
🌺برای این عکس، یازده بفرستید از 13 نفری که در آن دیده می شوند، 11 نفر به رسیده اند.که اکثرشان در کربلای4 رسیدند 🌷شهدای حاضر در عکس به ترتیب شماره عبارتند از: 1- شهید محمد ایزدی (فریدونکنار) 2-شهید جمال عسگری (امیرکلا) 3-شهید منوچهر بلباسی (فریدونکنار) 4-شهید حسن فدایی (فریدونکنار) 5-شهید مهدی رحیمی (فریدونکنار) 6-شهید رمضانعلی حبیب پور (فریدونکنار) 7-شهید قربانعلی یزدانخواه (از فریدونکنار ) شهیدی که قبل از شهادت شهادت خود ودیگران را مژده داده حتی چه کسانی مجروح می شوندو... 8-شهید عباس میرزاپور (بابل) 9-شهید حجت الاسلام مهدی عبدالله پور (بابل) 10-شهید رضا حق پرست (گنبدکاووس) 11-شهید حسینعلی فخاری (فریدونکنار) @sangareshohadababol
🌹بخشی از وصیت نامه شهیدمظلوم سید حسین علم الهدی ✍️🌷من در . دراین خانه محقّر. در این خانه فریاد و سکوت، فریاد عشق و سکوت، در این سرد و گرم، سردی زمستان و گرمای خون، در این خانه ساکن و پرجوش و خروش. سکون در کنار و هیجان قلب و شور شهادت، خانه نمناک و شیرین، کوچکی قبر و عظمت آسمان. امشب پاس دارم. ساعت 1:39 چه شب ! چه شب با شکوهی است! من به یاد انس علی ابن ابیطالب با تاریکی شب و تنهایی او می افتم. او با این آسمان پرستاره سخن می گفت. سر در چاه می کرد و می گریست. در همین تاریکی شب علی برمی خاست و به نخلستان می رفت. فاطمه وضو میگرفت، پیامبر به سجده می رفت و حسن و حسین به عبادت میپرداختند. این خانه کوچک است،این سنگر، این گودی در دل زمین، این گونی های بر هم تکیه داده شده پر از حرف است، فریاد است، غوغاست. .. پر محبت اصغر و حرف زدن آرام رضا و خوش زبانی منصور؛ بغض گلویم را گرفته، قطرات اشکم هدیه تان باد. تنهایی عمیق ترین لحظات زندگی یک انسان است. 🕌🌷 این خانه کوچک را برای من مبارک گردان؛ در این چند روز با خاک انس گرفتهام، بوی خاک گرفته ام. حال می فهمم که علی ابن ابیطالب چگونه میفرماید: سجده های نماز، حرکت اوّل خم شدن روی مهر، این معنا را میدهد که خاک بودهایم، حرکت دوّم این معنا را دارد که از خاک برخاسته ایم، شدیم. حرکت سوّم رفتن دوباره به خاک به این معناست که دوباره به خاک برمیگردیم مرگ. و حرکت چهارم به این معناست که دوباره زنده می شویم. حیات قیامت 🔹امّا در این در کنار این خاکیم و خاک است. درون سنگر با خود سخن می گویم. راستی چه خوب است از این فرصت استفاده کنم و با قرآن آشنا شوم. ایات خدا را بخوانم و بعد حفظ کنم و سپس زمزمه کنم و بعد شعار زندگی کنم. باشد تا این دل پر هیجان و طپش را آرامش دهد. و بعد با این برای خود توشه سازم و توشه را راهی سفرم گردانم و در انتظار شهادت بمانم و بمانم. 🔹آیات جهاد را، ، تقوی، ایمان، ایثار، اخلاص، عمل صالح. ..همه را پیدا کنم و سنگر کلاس درسم باشد و ملاقتم با خدا شود. سنگرم محرابم گردد. سنگرم خانه امیدم شود و قبله دوّمم گردد. از فردا حتما بیشتر قرآن خواهم خواند. 🔹در این خانه کوچک که انتخاب کردم، روزها لحظات به گونه ای می گذرد و شب ها به گونه ای دیگر، روزها در تنهایی با خود سخن می گویم و با دوستانم، در جمع در لحظاتی که را بر دوش دارم به فکر می افتم؛ به فکر دست ابوذر می افتم و دست پر توان او. ... خدایا این اسلحه را در دست من به سرنوشت آن نزدیک بگردان. گاهی این تصوّر غلط به ذهنم میاید که در یک تکرار به سر میبرم. یکنواختی و عادت را احساس میکنم. 🌺امّا زندگی در این خانه کوچک که یک قلب است؛ یک دل خاکی است در زمین خدا، در متن پاکی نمیتواند تکرار پذیر باشد؛ زیراکه لحظاتی با خدا سخن می گویم و ساعاتی را با شهدا و زمانی به خود می اندیشم و زمانی به خمینی روح خدا و به فضای پر غوغای راهپیمایی ها و زمانی لحظهای هم.. . آری. .. تنهایی است الهی و در تنهایی می توان به خدا رسید. روزها به فکر سربازان و حماسه های آنها می افتم: جنگ بدر، غزوه احد، غزوه خندق، خیبر،تبوک و....آنها چگونه کردند و ما چگونه می توانیم به آنها نزدیک شویم. در این اندیشه ام که درباره یاران پیامبر سخن می گوید: مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلیَ الْکُفّارِ.. ❤️شهید علم الهدی به قلم مجاهد حسینی❤️ @sangareshohadababol
🌷با عرض سلام و ادب و احترام🌷 🌹سالگرد آغاز عملیات کربلای پنج در نیمه شب تاریخ 1365/10/19 بارمز یا زهرا س درمنطقه عمومی میباشد. 🌹یاد و خاطره شهدا ورزمندگان این عملیات را گرامی میداریم🌹 🌺علو درجات برای شهدا و هم نشینی با ابا عبدالله حسین ( ع) و آرزوی سلامتی برای جانبازان و رزمندگان عزیز را از خداوند منان مسئلت داریم . ✴️ این عملیات در طی 70روز برای لشگر ویژه 25 کربلا فعلی حدودا 958 شهید که سهم شهرستان بابل از این تعداد حدودا 189 شهید که در طی 70روز این عملیات ( کربلای پنج و تکمیلی کربلای پنج ) است که به درجه نائل شده اند. 🌷 اولین روز عملیات کربلای پنج شهرستان بابل 29 شهید است و دو شهید دیگر غیر از این عملیات است که محضر عزیزان فردا معرفی میشوند. عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺 @sangareshohadababol
💢 مادر شهید میگفت : ناصر به من گفت: بعد از اين مأموريت، با هم براي پابوس آقا امام‌رضا(ع) به مشهد 🕊 مي‌رويم. اما او رفت و ديگر نيامد. . در عملیات کربلای 5، با این‌که زخمی شده بود و ادامه پیشروی برایش ممکن نبود، به یکی از پاسداران نکا گفت: نیروها را یکی کن و ادامه بده! به من کاری نداشته باش.» . 🦋 ۱۹ ماه ناصر ابراهیمی . .📩 قسمتی از وصیت نامه شهید : مادرم! امام خميني حسين زمان ماست و تو مانند آن شب­هاي تاريك كه من در گهواره بودم و مرا شير مي­دادي، مانند آن شب­ها قلبت را متوجه خدا كن و او را دعا كن. . @sangareshohadababol
3️⃣1️⃣سالروز عروج آسمانی شهید حاج علی برار گل برار زاده شیر تبار نام مادر: فضه افراشی تاریخ تولد: 1321/5/17 تاریخ شهادت:1365/10/20 محل شهادت:شلمچه گلزار:مومن آباد (فکچال) بابل 3️⃣4️⃣کربلای پنج 🌺شهدای شورای فرماندهی یک پایگاه در کربلای پنج یکی از عجیب ترین اتفاقات این عملیات همه اعضای شورای فرماندهی پایگاه بسیج روستای مومن آباد(فکچال) بابل است که همگی در عملیات کربلای 5 و در فاصله یک روز به شهادت رسیدند. در عملیات کربلای 5 روستای مومن آباد(فکچال) 7 تقدیم کرد که این شهدا در یک روز تشییع شده اند. 1-شهید علی اصغر مقیم پور بیژنی 2-شهید احمد باهکیده 3-شهید کاظم نصرالله پور نیازی 4-شهید حاج علی برار گلبرار زاده شیر تبار 5-شهید احمد علی اسماعیل زاده مقیمی 6-شهید محمد نوروز پور نیازی 7-شهید علی ملک وداع با پیکرهای پاک و مطهر شهیدحاج علی برار گل برارزاده و دیگر شهدای عملیات کربلای پنج @sangareshohadababol
🌹 . ▪️شجاع و بود و نترس.امکان نداشت در عملیات ها و موارد سخت و خطرناک داوطلبی بخواهند و قربانعلی یکی از آن داوطلب ها نباشد.در عملیات کربلای 5 کمک آرپی جی زن بود.آن جا یک راهی داشت به نام سه راه مرگ که دشمن تمام تجهیزات خود اعم از تانک و غیره را در آن جا مستقر کرده و به سپاه اسلام حمله ور می شد. سردار منصور به آرپی جی زن ها گفته بود تمام تانک های دشمن را منهدم کنید اما بدلیل آتیش سنگین دشمن بچه ها ترسیده بودند و کسی جلو نمی رفت در این بین قربانعلی آرپی جی را گرفت به قلب تانکها حمله ور شد و با زدن 3 تانک از تانک های دشمن بچه ها روحیه گرفتند و تمام تانک ها را فراری دادند . دقایقی بعد هم در شلمچه بشهادت رسید. . 🌷 ۱۹ دی ماه قربانعلی کلبادی نژاد ( ) گرامیباد. @sangareshohadababol
💢 . ▫️ حسین غمگین ورکلایی : روستای ورکلا میاندرود_سال ۱۳۴۴ : دی ماه ۱۳۶۵ _شلمچه . ▪️تو جبهه نماز شب های حسین معروف بود.همیشه هم عادت داشت قبل از نمازش قرآن میخوند‌.عجیب با قرآن مانوس بود.عاشق امام حسین بود.آخرشم تو شلمچه تیر مستقیم خورد به سرش.‌.. @sangareshohadababol
28.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 . ▪️سردار شهید زندی وقتی که خبر شهادت فرمانده خود شهيد بردبار را شنيد ،دوباره به سوی جبهه رهسپار شد و بعنوان مسئول تخريب در جبهه جنگ مشغول شد و در نتيجه در عمليات کربلای 5 در حين پاکسازی ميادين مين وانفجار پل ارتباطی که با خود مواد منفجره زيادی حمل می کرد بر اثر پرتاب راکت از سوی هواپيمای دشمن و اثابت آن به مواد منفجره  در شامگاه 21/10/1365 در کانال پرورش ماهی عراق به شهادت رسيد و اثری از جسم مطهرش باقی نماند ، اما مقداری از لباسش و پلاک موجود وی در گلزار شهدای چالوس محل شفاعت مومنين است. . 🎥 با سردار یاسر زندی ویژه ۲۵ _ بمناسبت .🌷🌷🌷🌷 . 🟪 @hafttapeh @sangareshohadababol