1️⃣ سالروز عروج ملکوتی
شهید علی آرایی
نام پدر : رمضانعلی
نام مادر: صفیه فتح ا... پور طوری
تاریخ تولد :1338/04/18
تاریخ شهادت : 1359/10/16
یگان : تیپ 3 زرهی همدان
نوع عضویت : ارتش - سرباز
محل شهادت : سوسنگرد
❤️ جاویدالاثر ❤️
❤️مادر است دیگر و هنوز هم انتظار فرزند شهیدش را میکشد
هر وقت خبر دار میشود که #شهیدی گمنام میاورند در مراسم حضور پیدا میکند عکس پسر را همراه با خود دارد و سراغ علی آقا "پسرش " را میگیرد
تعریف میکرد تنها #یادگاری که متعلق به #شهید علی آقا پیش خودش نگه داشته قرآن و نهج البلاغه ای است که بالای طاقچه اطاق خانه شان از ان نگهداری میکند.
هم خانه ی با صفا و هم صاحبخانه ای باصفا در ابتدای روستای سرسبز سفیدطور ، مادری است که 40 سال منتظر نشانی از #فرزندشهیدش میباشد.یاد دوران تحصیل فرزندش و از اینکه غذا درست می کرد و از روستا برای فرزندش به بابل می آورد بهتر است آن خاطرات را در پیام بعدی یکبار دیگر مرور کنیم .
✍ حسن مهدی زاده
#آرشیو
@sangareshohadababol
🏴هدیه امام حسین علیهالسلام به امیرکبیر
◾️آیت الله اراکی:شبی خواب #امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت پرسیدم چون #شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
▪️با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه مولایم حسین است!
گفتم: چطور؟
با اشک گفت: آنگاه که رگ دو دستم را در #حمام_فین_کاشان زدند؛ چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید؛ ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند این همه #تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود!
از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد. آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین آمد و گفت:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب #ننوشیدی این هدیه ما در برزخ، باشد تا در قیامت جبران کنیم.
📚 منبع : کتاب آخرین گفتارها
#سالروزشهادت
🆔 @sangareshohadababol
با صبا در چمن لاله سحر میگفتم
که شهیدان کهاند این همه خونین کفنان
گفت حافظ من و تو محرم این راز نهایم
از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان
به نام خدا ، صبحتون زیبا ، یاد کنیم از شهدا🌹
#_شهیدان روستای درازکلا ، بابلکنار
1-🌷قربانعلی قلی زاده
2-🌷مراد ( هوشنگ ) مرتضوی #شهیدی که در همین ایام پس از 32 سال مفقود بودن در عملیات کربلای شش ( سال 1365 ) ،منطقه سومار تفحص و شناسایی شده و در گلزار #شهدای این روستا خاکسپاری شد.
3-🌷رضا یوسفی
4-🌷محمدرضا ابراهیم پور #سالگردشهادت
5-🌷 حسن جعفری
6-🌷علیرضا کبود تبار
شنبه 29 دی 1403 .
#شهدای عزیزمان را یاد کنیم با ذکر معطر صلوات 🌺
🆔 @sangareshohadababol
🏷 #اردشیر_رحمانی_کیست؟
#فرمانده_گردان_مکانیزه_لشکر_۲۵_کربلا
🌷#شهیدی که #نشانی #مزارش را #برای #مادرش #نوشت .
.
◽️مادر شهید : روز تولدش منزل تنها بودم، روز «26» بهمن سال «1340» اردشیر غریبانه بدنیا آمد.آقا مهدی پدر اردشیر، «کبوتر سفید» صدایش میکرد.
پسرمون کلا جبهه بود و مرخصی نمیومد.هر وقت هم که میگفت دارم میام میدونسم مجروح شده.بخواب که می رفت، می نشستم سیر نگاهش میکردم، یک حال دیگری داشت، توی خواب گاهی فریاد میکشید: «گردان حمله!» میگفتم: بخواب پسرم، این جا منزل است، چشم هایش را باز میکرد و میگفت: ببخشید مادر، خواب دیدم که در جبهه هستم. گفتم: پسرم، مگر در جبهه چه مسئولیتی دارید؟گفت: غلام امام حسین هستم مادر.
.
◽️یک روز بهش گفتم اردشیر جان، مادر به فدایت. بیا زن بگیر، خندید و گفت: آدرس میخوای مادر؟ گفتم: بله که آدرس میخوام پسرگلم، یک برگه کاغذ گرفت، نوشت، گفتم بخوان.خواند: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه 255»
.
◽️بهمن ۶۵ تو شلمچه پسرم شهید شد.
مرا به سردخانه رشت بردند، دیدم اردشیر آنجا آرام خوابیده؛ اردشیر 11 سالش که بود، خواب دیدم، داخل اتاقی شدم، سه جوان رعنا در آنجا هستند، یکی لباس سفید داشت با یک شمشیر که برق میزد، چکمهاش تا زانو بود، بلند شد ایستاد، خیلی اهل معرفت بود، به من سلام کرد، دو نفر دیگر آنجا کنارش خوابیده بودند، گفتم آقا، شما کی هستید؟ گفت: شما برای چه کسی نذر میکنید؟ من همیشه برای ابوالفضلالعباس(ع) نذر میکردم، گفتم: شما ابوالفضل العباس(ع) هستید؟من این صحنه را یک بار دیگر در سردخانه دیدم.
#هفت_تپه_ی_گمنام
@sangareshohadababol
💢 #شهیدی_که_چشم_برزخی_داشت
.
▪️زمستان ۶۴ بود. با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم.
حسین به همه اشاره کرد به جز من!
چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیات والفجر ۸ محقّق شد!
.
🚩 ۲۷ #بهمن #سالروز #شهادت #شهید #والامقام حسین یوسف الهی گرامیباد.
#شهیدی که #حاج_قاسم #وصیت کرد او را در کنار مزارش دفن کنند.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@sangareshohadababol
🌹 رفته بودیم #کلار_آباد دیدار #مادر یک شهید...#شهیدی از لشکر ویژه ۲۵ #کربلا .شهید نوربخش مرادکلاری.#مادر تو دستش #قرآن کوچیکی بود که توجه مو به #خودش جلب کرد...
.
▪️حاج خانم میگفت :
پسرم این قرآن همیشه تو جیبش بود و دائما تو جبهه میخوند.حین شهادت ترکش ریزی به قرآن تو جیبش و بعد به قلبش اصابت کرد و بشهادت رسید.پسرم رفت ولی قرآن ترکش خورده ش هنوز همراهمه...دنیا و فریب خوردگان دنیا و سلبریتی ها و براندازها بدانند ، ما و نسل های قبل از ما برای این کتاب و تک تک کلماتش خون دادیم ، با جان و دل ما عجین است و خط قرمز شهدای ما بود...بیخود فاز اهانت و حمایت از اهانت کنندگان نگیرید.عددی نبودید و نیستید و نخواهید بود.( 📝 احمدی اتویی)
.
#قرآن_کریم
#ارامش_شهدا
#محمد_رسول_الله
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#هفت_تپه_ی_گمنام
✅ @sangareshohadababol
سنگر شهدا
🍃و اردیبهشتی که به نام توست. تویی که فرشته ی بی بالی و با مهربانی های برادرانه ات، راه خودت را به ما نشان میدهی.
🍃تو، شهید پاییزیِ مدافعین حرمی، همان #شهیدی که وجودش زندگی میبخشد صدای خش خش برگ های پاییزی را.
🍃کربلا رفتنت را در پاییز تجربه کردی.
عقد، عروسی و نهایت آرزوی همیشگی ات که وصال حضرت یار بود، اما #تولدت بهاری بود، متفاوت تر از تمام رویداد های زندگی ات. چون تو متفاوت ترینی.
🍃قدم نهادن تو در این دنیا اوج خلقت #خداست و دل سپردن به تو و وجودت عاشقانه ترین لحظات این آفرینش.
🍃آن زمان هایی که آرام و #محجوبانه، سر به زیر سر سخن میگفتی، همیشه میان سخنانت از #امامان و پیشوایان حدیثی یاد میکردی و اینگونه دل آدم با حرف هایت آرام میشد
🍃یا آن زمان هایی که در هیئت، با سوز دل برای #ارباب بی کفن اشک میریختی و سینه ات از فرط سینه زنی کبود میشد. این ها تمام اتفاقاتی است که تولد تو به ارمغان اورده، تویی که مادرت میگفت از همان کودکی با دیگر فرزندانش فرق داشتی.
🍃میدانی برادر جان، نام تو شده سنگ #صبور این روزهایم، شرمنده ام، آری میدانم کم گذاشته ام اما، تو میبخشی. چشم میپوشی و #برادرانه حمایتم میکنی تا آن بشوم که خدا میخواهد
🍃تو همیشه هستی و منم دلخوشم به بودن همیشگی ات، به عشق بی نهایتی که به #عمه_سادات داری و منی ک همنشینت میشوم هم از آن بهره مند میکنی آنگونه که با نام #زینب(س) جان میگیرم و زیرلب نام تورا میبرم
♡میلادت مبارک عزیزترین خلقت خدا
میلادت مبارک عاشق ترینِ مخلوقات :)
✍نویسنده : #اسماء_همت
🌺به مناسبت سالروز #تولد #شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی
📅تاریخ تولد : ۴ اردیبهشت ۱۳۶۸
📅تاریخ شهادت : ۵ آذر ۱۳۹۴. حلب
🥀مزار شهید : قزوین
#گرافیست_الشهدا
@sangareshohadababol
🔖 یادی از حبیببن مظاهر لشکر 25 #کربلا، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد #شهیدی که به مقام #مکاشفه رسید...
.
▪️نه #چریک بود ، نه #نظامی نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، #چوپان بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ #سوادکوه....با شروع جنگ با عضویت #بسیجی، از #همسر و ۷ فرزند خود دل میکند و راهی جبهه ها میشود...!!!تا زمان #شهادت هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... #شهید حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف.
.
▪️همیشه یک #قوطی همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. #آب می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو #لشکر مجوز #چای #سیگار علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊
.
▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. #حاج_کمیل_کهنسال میگفت:
حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز #شهید نشدم.»
شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد #عاشق، که کلاس درسش، مکتب #عشق_بازی امام بود. از #دانشگاه #جبهه فارغ التحصیل بندگی شد و چه زیبا در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۷ به ملکوت اعلی پر کشید.
.
#سالروز_شهادت
#حبیب_لشکر_کربلا
#هفت_تپه_ی_گمنام
#شهید_حاج_فرضعلی_احمدی
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
@sangareshohadababol
🍃 #شهیدی که #بورسیه #هند مانع عزیمتش به #جبهه نشد.🌷شهید محمدرضا وطنی▪️#ولادت:۲۶آبان۱۳۳۴/سیدمحله،#قائمشهر▪️#شهادت: ۷مرداد۱۳۶۱/منطقه #كوشك،عملیات #رمضان ...
⚽️ نام «شهید وطنی» برای اهالی فوتبال نامی آشناست، از آنرو که «شهید وطنی» نام ورزشگاهی است که میعادگاه هواداران عاشق #نساجی مازندران است.«فوتبالیست شهید محمدرضا وطنی» با وجود پذيرش در دانشگاه هندوستان به جای انتخاب ميدان علمی، ميدان مهمتر و واجبتر، یعنی ميدان جنگ را انتخاب كرد. او در واقع بورسیهی دانشگاه امام خمینی(ره) شده بود. خواهر شهيد وطنی میگوید: در مراسم برادرم از چندین روستا آمده بودند، تعجب کردم، پرسوجو کردم و آنان در حال گريه از تلاش محمدرضا و دوستانش براي ساخت خانه و كمك در زمان برداشت محصول كشاورزی برای خانوادههای مستضعف گفتند.
🚩 همچنین برادر کوچکتر #شهید محمدرضا «#شهید حاج عیسی وطنی» نیز در ۴ #خرداد ۱۳۶۷ در #شلمچه به برادر #شهیدش پیوست.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
@sangareshohadababol
💠 #شهیدے که زمان شهادت و محـل قبر خود را نشــان داد....
🌷روز خاکسپارے شهیـد موزه بود. اکثر بچه هاے قدیم لشـکرجمع بودن...
با حاج عبدالله به حسینیه گلزار شهدا تکیه داده بودیم.
گفت فـلانی, این آب خورے رو می بینے؟
(و به اب خوری کنار مزار شهیدسپاسی اشاره می کرد.)
گفتم :خــوب؟
گفت: هفته دیگه, جاے اون یه شهید دفن می کنید؟
گفتم کی؟
گفت:حاج عـبدالله رودکی!😳😳
گفتم :خواب دیـدے خیـر باشـه!😊
به چند نفر دیگه هم سپــرد.
هفته بعدشد. شب خوابی دیدم که مطمئن شدم, خبــر بدی در راه است.
تا خبرشهادتش امد. بعد هم گفــتن از تهران آمــده اند تا پیــکر حـاج عبدالله را ببــرن تهران.., بهشت زهرا!
سریع خــودم را رساندم و با عصبانیت گفتم :مگــه نشــنیده اید امام فرمودند ملاک وصیت شهدا است!
گفتن بله!
گفتم: هفته پیش به من گفت کجا دفن شود, به چنــد نفر دیگر هم...
چه جایے بهتر از کنار مجــید سپاسے!
🍃🌷🍃
#شهید حاج عبدالله رودکی
#شهداےفارس
@sangareshohadababol
🌹 پسرش ۱۶ ساله بود که شهید شد.۱۶ سال هم مادر چشم انتظاری کشید که برگرده.چادر پسر تو حیاط می نشست ، میگفت شاید یکی یهو بیاد تو خبری از مهدی برام بیاره ....
(#چادری با #غیرت #مادر #شهید مهدی رمضانی ، #شهیدی از #لشگر ۲۵ #کربلا ، #شادی روحشان #صلوات)
.
#حجاب
#عفاف
#مادران_زهرایی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
✅ @sangareshohadababol
🌹 پسرش ۱۶ ساله بود که شهید شد.۱۶ سال هم مادر چشم انتظاری کشید که برگرده.چادر پسر تو حیاط می نشست ، میگفت شاید یکی یهو بیاد تو خبری از مهدی برام بیاره ....
(#چادری با #غیرت #مادر #شهید مهدی رمضانی ، #شهیدی از #لشگر ۲۵ #کربلا ، #شادی روحشان #صلوات)
.
#حجاب
#عفاف
#مادران_زهرایی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
✅ @sangareshohadababol