eitaa logo
سنگر شهدا
2.5هزار دنبال‌کننده
103.4هزار عکس
8.4هزار ویدیو
98 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
بارالها! پروردگارا و ... بسویت می ‌شتابم با تمام وجودم گرچه هیچگاه نتوانستم حسین(ع) باشم اما خشنودم که لااقل می‌توانم "حر" باشم. . 💢 از رسول درودی ؛ در امام محمد باقر ویژه ۲۵ کربلا_ ۲۲ ۱۳۶۴ . @sangareshohadababol
💢 . ▪️زمستان ۶۴ بود. با بچه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد شد و بعد از کلی خنده و شوخی گفت: در این عملیات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم. حسین به همه اشاره کرد به جز من! چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیات والفجر ۸ محقّق شد! . 🚩 ۲۷ حسین یوسف الهی گرامیباد. که کرد او را در کنار مزارش دفن کنند. @sangareshohadababol
💢 (( یداله گوران اوریمی_ ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ )) . ▪️دوست شهید- تقی گوران : من با برادر شهید در روستای نبی آباد سکونت داشتیم. تعدادی نهال نارنگی، لیمو و پرتقال آوردم که در باغ بکارم چون دست تنها بودم با موتور از روستای نبی آباد به منزل پدرم آمدم تا کسی را برای کمک ببرم این نهال ها را بکاریم .دیدم یدالله خونه ست.اصرار کرد من به شما کمک می کنم من و او با هم با موتور رفتیم. در مسیر راه می گفت: این روستا ما هیچ وقت آباد نمی شود مگر این که شهیدی از محل برخیزد. یادت باشه من اولین شهید این محل هستم طی این حرف ها به منزل رسیدیم و شروع به کاشتن درخت کردیم. . یکی مانده بود درخت ها تمام شود گفت: این درخت را من خودم خاکش را می ریزم با دست خودم می کارم از من به عنوان یادگاری نگه داشته باش همین هم شد آن درخت برکتی است برای ما و یادگار روزی که آن عزیز این را کاشت. @sangareshohadababol
✏️ دستنوشته جعفر خنکدار ( ۳۰ شهریور ۱۳۶۶ ) ... @sangareshohadababol
💌 از یحیی اسفندیاری کلایی ( )🩸 : ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ : . ▫️ای مادر! تو مرا از قادر متعال به امانت گرفتی و در دامن پاکت برای خدا و در راه اسلام تربیت نمودی. اکنون نیز مرا عازم جبهه های حق علیه کفر کردی. می‌دانم زحمت‌های زیادی برایم کشیده‌ای. از تو سپاسگزارم. اگر می‌خواهی قبول شوی از خداوند برایم طلب شهادت کن.مادرم هرگاه خبر شهادت مرا آوردند، نماز شکر به جای آور. به یقین بدان من در آخرت به دست و پا بوسی شما خواهم آمد و تو نیز در پیش فاطمه‌ی زهرا روسفید می‌شوی. . 🟪 @hafttapeh @sangareshohadababol
💢 بیاد امام ویژه ۲۵ بسیجی عباس محمدی(محمودآباد)(🩸 ۲۷ ۱۳۶۴ ) : . 📩 برادران و خواهران و اي مومنان! زمان هجرت فرا رسيده و ما مهاجران در حال هجرت هستيم، هجرتي كه آغازش زندگي نو و تولدي تازه است و پاياني ندارد، كه اين هجرت را خداوند منت نهاد و اين حقير را جزو مهاجران اين كاروان كه راهي كوي عشق است قرار داد و اين تنها آرزويم بود كه در راه دوست جان دهم و جان به جانان ببخشم تا نداي رهبر كبير انقلاب اسلامي را لبيك گويم تا به مولايم و سرورم و سالار شهيدان بگويم: حسين جان ما را ببخش كه در صحراي كربلا نبوديم و شما مجبور شديد علي اصغر را به ميدان بياوريد تا در راه حضرتت تقديم نمائي. . @sangareshohadababol
🏷 علیرضا عبادیان ( ) سلیمی نکا ، : ۲۸ ۱۳۶۴ . ▫️همسر شهید : علیرضا همیشه می گفت: نباید غصه گذشته و آینده را خورد. به فکر حال باشیم و از تک تک لحظات زندگی لذت ببریم. . @sangareshohadababol
🌹بارالها! پروردگارا و ... بسویت می ‌شتابم با تمام وجودم گرچه هیچگاه نتوانستم حسین(ع) باشم اما خشنودم که لااقل می‌توانم "حر" باشم. . 💢 از رسول درودی ؛ در امام محمد باقر ویژه ۲۵ کربلا_ ۲۲ ۱۳۶۴ . . @sangareshohadababol
🏷 . ▫️شعبانعلی مهدی زاده.متولد ۱۳۱۵ گیلان بود.اما بزرگ شده‌ی عباس‌آباد تنکابن.پدرش کشاورز بود و خودش نجار.عضو لشکر ویژه ۲۵ کربلا.با وجود اینکه ۵ فرزند داشت ؛ دائما تو جبهه‌ها بود و بیش از ۲۶ ماه تو مناطق عملیاتی بعنوان بسیجی حضور داشت.عملیات آزادسازی خرمشهر مجروح هم شد ، تیر به پاش اصابت کرد. ▫️بمب روحیه و انرژی بود.تو جبهه هم هر کاری از دستش بر میومد واسه رزمنده ها میکرد ، از شستن ظرف و لباس تا حمل مجروحین و شهدا در عملیات ها.موذن هم بود و وقت سحر بچه هارو واسه نماز بیدار میکرد.عملیات والفجر هشت ( ۲۸ بهمن ۱۳۶۴) تو فاو ترکش به سرش اصابت کرد و بشهادت رسید.شادی روحش صلوات.🇮🇷 . 🟪 @hafttapeh @sangareshohadababol
و اینجا بود که سر در آغوش اباعبدالله الحسین به ملاقات خدا رفتند... . 🏷 ابوالقاسم اکبری، ، تک تیرانداز، دسته، مسوول دسته ، ، محور و عملیات لشکر ویژه ۲۵ ___ 📩قسمتی از وصیت‌نامه شهید: به شما عزیزانم توصیه می کنم هرگز را نگذارید و به امر باشید. . @sangareshohadababol
💢 . ▫️ روز عید قربان سال ۱۳۳۸ بدنیا آمد و اسمش را قربان نهادند.پدرش کارگر گونی بافی قائم شهر بود.سال 1357 از پادگان فرار كرد و به جمع مردم انقلابى پيوست.سال ۵۸ به عضويت سپاه پاسداران قائمشهر در آمد و واحد عمليات سپاه قائمشهر به عنوان نيروى عملياتى مشغول خدمت شد. او بعد از ورود به سپاه ازدواج كرد.با شروع جنگ راهی جبهه ها شد و سال ۶۰ فرمانده سپاه جویبار شد.او براى پاكسازى جنگل لحظه اى آرام نداشت و خار چشم منافقین بود.مربى آموزش نظامى در سپاه قائمشهر هم بود. . ▫️سال 1361 اولين فرزند قربان به دنيا آمد كه نامش را حوا نهادند. در 7 خرداد 1362 بار ديگر به مناطق جنگى اعزام و به فرماندهى گردان امام محمدباقر (ع) منصوب شد و قريب به هفت ماه در لشكر 25 كربلا عهده‌دار اين مسئوليت بود. بعد از مراجعت از مناطق جنگى در 13 بهمن 1362 مسئوليت طرح جنگل واحد عمليات سپاه قائمشهر را به عهده گرفت. در سال 1363 دومين فرزند او مالك به دنيا آمد. . ▫️هنگام عبور و مرور از خيابان اصلى شهر نمى‌گذشت و بيشتر اوقات از خيابان فرعى و كنار رودخانه سياهرود تردد مى‌كرد. وقتى علت اين كار از او سؤال شد، گفت: «تمام دوستان عزيز ما به شهادت رسيده‌اند و من طاقت ديدن خانواده‌های‌شان را ندارم.»سال ۶۴ به عنوان جانشين فرماندهى گردان امام محمد باقر(ع) در عمليات والفجر 8 و تصرف شهر فاو شركت كرد.در ادامه همين عمليات در 27 بهمن 1364 در بيست و چهار سالگى بر اثر اصابت تركش و قطع پا به شهادت رسيد و در امامزاده اسماعيل قائمشهر به خاك سپردند. @sangareshohadababol