eitaa logo
سنگر شهدا
2.8هزار دنبال‌کننده
129.2هزار عکس
12هزار ویدیو
156 فایل
یادوخاطره شهدا ورزمندگان دفاع مقدس ارتباط با ما 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫 https://eitaa.com/Madizadha
مشاهده در ایتا
دانلود
سنگر شهدا
‍ ✨کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...✨ 🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام  🌺 @sangareshohadababol
‍ ✨کی بشود حر بشویم توبه مردانه کنیم...✨ بسم الله 🌺  🌺 🌺 دومين روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچه ها در بودم. پسركی حدود پانزده سال هميشه همراه بود. مثل فرزندی كه همواره با پدر است. تعجب من از رفتار آنها وقتی بيشتر شد كه گفتند: اين پسر، رضا فرزند شاهرخ است!! اما من كه برادرش بودم خبر نداشتم. 🔹عصر بود كه ديدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته. رفتم و در كنارش نشستم. بی مقدمه و با تعجب گفتم: اين آقا رضا پسر شماست!؟ خنديد و گفت: نه، مادرش اون رو به من سپرده. گفته مثل پسر خودت مواظب رضا باش. گفتم: مادرش ديگه كيه؟! 🔹گفت: مهين، همون خانمی كه تو بود. آخرين باری كه براش خرجي بردم گفت: رضا خيلی دوست داره بره . من هم آوردمش اينجا! ماجرای مهين را می دانستم. برای همين ديگر حرفی نزدم. چند نفری از رفقا آمدند و كنار ما نشستند. صحبت از گذشته و قبل از شد. 🌸شاهرخ خيلی تو فكر رفته بود. بعد هم باآرامی گفت: مهربونی اوستا كريم رو می بينيد! من يه زمانی آخرای شب با رفقا می رفتم ميدون شوش. جلوی كاميون ها رو می گرفتيم. اونها رو تهديد می كرديم. ازشون باج سبيل و حق حساب می گرفتيم. بعد می رفتيم با اون پول ها زهرماری می خريديم و می خورديم. زندگی ما توی لجن بود. 🔹اما خدا دست ما رو گرفت. رو فرستاد تا ما رو آدم كنه. البته بعداً هر چی پول در آوردم به جای اون پول ها صدقه دادم. بعد حرف از كميته و روزهای اول انقلاب شد. شاهرخ گفت: گذشته من اينقدر خراب بود كه روزهای اول توی كميته برای من مامور گذاشته بودند! فكر می كردند كه من نفوذی ساواكی ها هستم! 🔹همه ساکت بودند و به حرفهای شاهرخ گوش می کردند. بعد با هم حركت كرديم و رفتيم برای نماز جماعت. شاهرخ به يكی از بچه ها گفت: برو نگهبان خواهرها رو عوض كن. 🔹با تعجب پرسيدم: مگه شما رزمنده زن هم داريد؟! گفت: آره چند تا خانم از اهالی هستند كه با ما به آمدند. برای اينكه مشكلی پيش نياد برای سنگر آنها نگهبان گذاشتيم. : آقای رضا كيانپور 🌺 🌸🍃 🌼🍃🌼 @sangareshohadababol
سنگر شهدا
سالروز #شهادت #شهید #غلامعی_پیچک 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : بهشت ز
‍ 🌸 شهید غلامعلی پیچک🌸 🍂 سلام، خوش بحالتان، مهر در پرونده اعمالتان خورد و عاقبت بخیر شدید اما، اینجا بد است. دل ها گرفته است و هایمان گلوگیر شده اند و خسته ایم از زمانی که امان را از اهالی گرفته است. 🍂 هشت سال باغیرت جنگیدید برای وجب به وجب این خاک، برای اینکه حقی نشود. 🍂 اما هشت سال است که با و امید مردم را از زندگی ناامید کرده اند، پدر خانه در مقابل اهل خانه از و کمر خم کرده است. سفره خالی و هایش هم شده اند اما ترازوی عدل، حسرتِ برابری  بر دارد. 🍂روی بیت المال بودید که مبادا مدیون شوید و پل صراط پایتان بلغزد اما این روزها را غارت می کنند و بعد از رفتنشان از مرزهای کشور، خبر هایشان در روزنامه های کشور به یادگار میماند. 🍂زمین های را با کمترین امکانات شناسایی می کردید پاکسازی و را نابود می کردید. حالا ستون پنجم ها، گرا می دهند، دیروز ح.ا.ج ق.ا.س.م و امروز ف.خ.ر.ی ز.ا.د.ه. خبر شهادت ها شد بر دل ...❤️ 🍂 رمز عملیات هایتان بود و فرمانده امام زمان اما حالا، دین را خواسته هایشان کردند و مردم را نشانه گرفته اند که مردم هم از شوند و هم از خرما... 🍂 وصیت هایتان شد بردیوار اما چادرها خاکی می شود و حجاب ها، سرخی خونتان را کدر می کند. آه که که این قصه ی پر غصه پایانی ندارد... شهیدجان، برگرد، بیسیم ات راهم بیاور. حاج و ح.ا.ج ق.ا.س.م را هم صدا کن. بیا و نجات بده. کم کم هم سقوط می کند هم ایمانمان... ✍نویسنده: منتظر 🕊 به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۳۳۸ 📅تاریخ شهادت : ۲۰ آذر ۱۳۶۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا @sangareshohadababol
سنگر شهدا
ما زنده ز خون شهداییم خوش است تا یاد کنیم از شهدا با "صلوات" نوزدهم آذر ۱۳۳۸، در روستای هشتچین از ت
سردار بی ادعای سپاه اسلام فرماندۀ با اخلاص و بی نشان ▫️ولادت ۱۳۳۸ ، شاگرد ممتاز در دوره ابتدایی و راهنمایی دیپلم رشتۀ ریاضی فیزیک سال ۱۳۵۷ دانشجوی رشتۀ جامعه شناسی حرکتهای انقلابی، پخش اعلامیه و ایجاد شور و انگیزه در بین جوانان برای مبارزات سیاسی علیه رژیم طاغوت بازگشت به تهران و ایفای نقشی حساس در عضویت در سال ۱۳۵۸ تشکیل جهاد سازندگی در عزیمت به با آغاز جنگ تحمیلی معاون گروهانی از گردان جعفر طیار بود و شرکت در عملیات والفجر مقدماتی ، والفجر 1 و والفجر 4 مسئول تشکیل به دستور رشادت فراوان و بی نظیر در در عملیات مجروحیت در عملیات ازدواج با یک دختر مؤمن پاسدار در بهمن ۱۳۶۲ و خوانده شدن خطبه عقد توسط مقام معظم رهبری عزیمت بعد از یک هفته پس از ازدواج فرماندهی گردان از (ص) فرماندهی صمیمی و صادق ، حضوری خالصانه در بین نیروها با همۀ فراز و نشیب های عملیات شعار هر چه خدا خواست همان می شود را چنان در میان نیروهایش جا انداخته بود که در هر موقعیتی ،آن را با صدای بلند تکرار می کردند. در جمع نیروهایش و سایر رزمندگان به « فرمانده عبد الله» معروف بود .او محبوب همه ها بود به طوری که وقتی در بین آنها حاضر می شد همه یکصدا فریاد می زدند «صل علی محمد ، فرمانده گردان خوش آمد.» در عملیات خیبر در تاریخ ۹ اسفند ۱۳۶۲، گردان حبیب ابن مظاهر تحت فرماندهی «عمران» در منطقه عملیاتی به محاصره دشمن افتاد و بالگرد های دشمن روی ٬ رزمندگان را به رگبار بستند. مورد اصابت گلوله های دشمن قرار گرفت ولی با وجود جراحت ، گویان نیروهایش را به پیشروی فرا خواند و به معاونش دستور حرکت داد که گردان به پیشروی خود ادامه دهد ولی پس از چند ساعت که مجبور به عقب نشینی شد اثری از به دست نیامد و او از آن زمان است. ✅ @sangareshohadababol
📸 به این عکس‌ها ،خیره شو خیره شو به اون روزهای پُر از خاطره... اینجا شلمچه است عملیات کربلای پنج... دقیقا سر پُلی بنام کانال پرورش ماهی من یه چیزی میگم شما یه چیزکی خواهید شنید. یه گذرگاه پُر مهلکه که به تعبیر خودمونی ، مَرد می‌خواست از آنجا رد بشه... نمیدونم چرا بعضی‌ها چشم بر این همه زیبایی می‌بندند و زود طرح مسئله سن و سال می‌کنند . به قول خودشان از دید حقوق بشری به موضوع نگاه می‌کنند و دایه‌ی دلسوزتر از مادر میشن ، آه و اشک سر داده که نمی‌بایست راهشان می‌دادند! اگر ما توان و استعداد داشتیم به جای این حرف‌ها در پی شناسایی ژن تحول درونی آنان بوده و کشف می‌کردیم. راز و رمزها را بدست می‌آوردیم و تکثیر در زمان‌ها می‌کردیم این شور و شوریدگی را... او سرباز حاج قاسم بود در کربلای پنج. شما را دعوت به دیدن احسن الخالقین الهی می‌کنم. حالا حالا مونده تا حوزه های ما تا دانشگاه‌های ما چنین خروجی داشته باشند. بیشتر روی لقمه های حلال پدری بیشتر روی شیر پاک مادری حساب باز می‌کنیم... 📝 حاج‌کاظم فرامرزی @sangareshohadababol
💢 . ▫️ روح الله کریمیان بهنمیری. تو امام لشگر ۲۵ بود. ۷ مرحله بعنوان عازم جبهه ها شد.تو بچه ها روح الله رو به سه چیز میشناختند : پرهیز از حرف های بیهوده، خوش رویی و ساده زیستی.سرانجام روح الله تو سن ۱۹ سالگی تو عملیات کربلای پنج ( ۲۲ دی ۱۳۶۵) تو بر اثر اصابت تیر مستقیم بشهادت رسید.شادی روحش .🇮🇷 @sangareshohadababol
💢 . ▪️بسیجی شهید مهرداد هدایتی ، فرزند اول خانواده دانشجوی رشته دانشکده فنی ،رفت ، تو لشکر ویژه ۲۵ آر پی جی زن بود ، بود و نترس. یک بار تو از ناحیه پشت خورده و مجروح شده و دومین باز در منطقه بر اثر اصابت ترکش از ناحیه صورت مجروح شد.سرانجام در ۲۷ دی ۱۳۶۵ تو شلمچه بر اثر اصابت گلوله توپ بشهادت رسید.شادی روحش . @sangareshohadababol
💢 علی اصغر رضایی ،متولد ۱۳۴۵ . درس خوان بود و باهوش.برای امرار معاش تو کوره ی آجر پزی کار می‌کرد.سال ۶۱ تو سن شانزده سالگی اولین بار رفت .چهار مرحله بعنوان عازم شد.سرانجام در دی ماه ۱۳۶۵ تو بشهادت رسید.( : سمت چپ رضایی) . @sangareshohadababol
دو چیز هیچ‌وقت از یادِ آدم نمی‌رود! دوستان خوب و روزهای خوب ... 💠 @bank_aks @sangareshohadababol
💢 سیدعباس طلاپور. بچه ی بهشهر مازندران بود. پونزده سالگی رفت جبهه.۶ ماه بعنوان تک تیرانداز تو ها حضور داشت. ۶ بهمن ۱۳۶۵ تو ترکش خورد و بشهادت رسید.۹ سال پیکرش تو ماند و سال ۷۴ استخوان هاش برگشت...شادی روحش صلوات🇮🇷 @sangareshohadababol
👨‍👧این آغوش گرم و این تکیه گاه و این پشت و پناه و این لحظه و این امید و این پدر را برگردانید تمام سهمیه ها مال شما... . 📷 اعزام به #زمستان ۱۳۶۵ محمدرضا شکری و با و قدم های آخر قبل از حرکت به منطقه ( دی ۱۳۶۵ ) . 🟪 @hafttapeh @sangareshohadababol
دو چیز هیچوقت از یادِ آدم نمی‌رود! دوستان خوب و روزهای خوب ...✨ ‌‌‍‌‎‌•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 🇮🇷 @sangareshohadababol
دو چیز هیچوقت از یادِ آدم نمی‌رود! دوستان خوب و روزهای خوب ...✨ @sangareshohadababol