eitaa logo
سنگَرِرِسآنه🪖
763 دنبال‌کننده
949 عکس
964 ویدیو
15 فایل
• آرشیو محتوای تولیدی خادم الشهدا • #استان_اصفهان 🔸️🔹️ ¦↫سنگــــر رسانه •• از عَناوینِ جَهان خادِمِتان ما را بَس ...
مشاهده در ایتا
دانلود
او برای حسین (ع) سینه زد؛ برای حرم حسین (ع) کاشی کشید، برای رقیه حسین (ع) اشک ریخت و دم گرفت در آخر در راه حسین (ع) جان فدا کرد...🌱 میان داری که برای رسیدن به حسینی شدن با همه چیز جنگید.... 🆔 @koolebar_esf
پدر شهید : در سپاه که استخدام شد برای برگزاری یک روضه در دهه فاطمیه به نزد من آمد و اجازه خواست تا خانه را با کمک بچه‌های مسجد برای این کار آماده کند و من و مادرش هم بلافاصله استقبال کردیم ، چند روزی گذشت ، اما خبری از بچه های مسجد که قرار بود بیایند و منزل را برای برگزاری روضه آماده کنند نشد! به امید گفتم امید جان مشکلی هست با صدای مظلومانه اش آرام در گوشم و بدون آنکه مادرش بفهمد گفت : نمی توانم هزینه روضه را بدهم پول زیادی جمع نکرده ام . آن زمان از این کارت های عابر که با آن پول دریافت می کردند ، نیامده بود و من دفترچه حسابم را به امید دادم تا صبح روز بعد برای گرفتن پول به بانک برود . 🆔 @koolebar_esf
از زبان مادر شهید: گاهی اوقات می خوابیدم و امید می آمد کف پایم را می بوسید. بهش می گفتم:《آقا امید! مامان! دیگه این کار رو نکن من ناراحت میشم》، میگفت:《تو مادری!》 می گفتم:《مادرم ولی با این کارت من ناراحت میشم!》 همیشه میگفت:《مامان جان چیزی کم و کسر نداری؟》 می گفتم:《نه مادر!》 می گفت:《قَسَمِت میدم نصف شبم که باشه هر کاری داری به من زنگ بزن هر موقعی هر کاری داری، اگه سرِت درد گرفت، اگه چیزی خواستی حتما بهم بگو!》 می گفت:《نمی دونی دعای شما چقدر برام تاثیر داره! فقط شما دعا کن من شهید بشم..》 می آمد اینجا و پدرش را می برد حمام، ناخن هایش را می گرفت و کارهایش را می کرد. بهش می گفتم:《مامان! بابات خودش میتونه بره.. این کار ها برا چیه؟》 می گفت:《نه! بابامه! باید ببرمش»..🌿 ♦️۲۴ بهمن سالگرد 💔 🆔@koolebar_esf
•🕊🌱• | نام: امید اکبری تاریخ تولد:1368/10/2 محل تولد: اصفهان تاریخ شهادت:1397/11/24 محل شهادت:سیستان و بلوچستان سن:29 ادرس مزار: گلستان شهدای اصفهان 🆔 @koolebar_esf