🔰 لوح | #کوچه_شهید
🔺️ رهبرانقلاب: همه وظیفه داریم نامهای نورانی شهیدان را تکریم کنیم و عظمت جایگاه آنان را در یادها ماندگار سازیم. افتخاری است برای کویها و برزنها که نام شهید و عنوان شهادت بر فراز آنها بدرخشد؛ این موهبت هماکنون در سراسر کشور وجود دارد و باید ادامه یابد.
۹۸/۷/۳
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#خاطرات_شهید
شب عاشورا گویا خوابی میبینه که صبح برای دوستاش تعریف میکنه
میگه شب خواب یه باغ زیبا و سرسبز رو دیدم و به شماها گفتم که بیاین از این طرف بریم که شما نیومدید و من خودم رفتم سمت اون باغه که دوستاش بهش میگن تو احتمالا شهید میشی که روز چهاردهم محرم هم شهید می شه وقتی خبر شهادتش رو به خواهرم دادن تا صبح صبر کرده بود و بعدا به ما خبر داد وقتی فهمیدم یه حالت بهت زده بهم دست داد و گفتم تا نبینمش باور نمی کنم وقتی رفتیم معراج شهدا چون یک سمت صورتش سوخته بود و من قسمت سالمش رو ندیدم و قسمت مجروحش رو دیدم نشناختمش گفتم این رسول نیست چرا اینجوریه بعدا از عکسهایی که نشون دادن شناختمش همون موقع صورتش رو آروم بوسیدم و سعی کردم زیاد بیتابی نکنم وقتی خدا میخواد شهادت رو قسمت کسی بکنه میگن حضرت زهرا سلام الله علیها خودش دست به سینه مادر شهید می کشه و صبر بهش می ده و من فکر می کنم که خدا این صبر رو بهم داده...
#راوی_مادرشهید
#شهید_رسول_خلیلی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت0⃣7⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
ورود به شهر بعقوبة عراق
خيلي زود وارد شهر مرزي مندلي عراق شديم. ارتش عراق در اين شهر
مرزي ستون كشي ميكرد و شهر مملو از نظاميان بود. همة ما را به يك محل كه گويا ادارة راه عراق بود بردند. محل مفرحي بود. همه را پياده كردند. ساعت
حدود پنج عصر بود و همه گرسنه بوديم. با يكديگر هماهنگ كرديم كه
هيچگونه اطلاعاتي را براي دشمن بازگو نكنيم. از استخبارات عراق دو نفر نظامي
مسلط به زبان فارسي و تركي، براي بازجويي ما آمدند. آنان نام و نشان، نام يكان
و سؤالاتي پيرامون واحدها، فرماندهان و ادوات كردند كه ما هم بر حسب
وظيفه، فقط مشخصات فردي را ميگفتيم و از ارائة اطلاعات خودداري
ميكرديم و يا به گونهاي ديگر جواب ميداديم. آنان يادآوري ميكردند كه تعداد
زيادي از ايرانيان اسير شدهاند و ايران را شكست دادهايم. آنان سعي داشتند
روحية ما را تضعيف كنند؛ البته احساس ما چيز ديگري بود و باوجود ديدهها و
شنيدهها، نميتوانستيم شكست ايران را قبول كنيم؛ اما اسير بوديم و بايد
سرانجام كار را در خاك دشمن ميديديم.
بعد از بازجويي مقدماتي كه بازجويي دقيقي نبود، ما را سوار كاميونهاي
ديگري كردند. اين بار دو نفر سرباز جوان محافظ ما بودند كه يكي بالاي سقف
كاميون و رو به ما و ديگري در انتهاي كاميون نشست. رفتار آنان خوب بود و ما
را دلداري ميدادند. هنوز راه چنداني نرفته بوديم كه در اثر ترمز ناگهاني
كاميون، سرباز محافظ عراقي از روي سقف به جلوي كاميون افتاد و كشته شد.
جنازهاش را سوار كاميون ما كردند و به سرعت حركت كرديم. در طي مسير با
دو نفر از درجه داران كه با هم اسير شده بوديم، نقشة فرار ميكشيديم؛ ولي
موقعيت مناسب نبود و نميتوانستيم از كاميون فرار كنيم. جاده هم مملو از
عراقي بود و به طور قطع كشته ميشديم. در اين افكار بوديم كه به پادگاني
نظامي در شهر بعقوبة عراق رسيديم. سوله هاي تانك بسيار بزرگي در پادگان
ديده ميشد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #آخرین_خاکریز ✫⇠#قسمت0⃣7⃣ ✍نویسنده:می
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #آخرین_خاکریز
✫⇠#قسمت1⃣7⃣
✍نویسنده:میکاییل احمدزاده
مقر منافقين خلق در شهر بعقوبة عراق
در حين ورود، چهرههايي ديديم كه شباهت زيادي به ايرانيها داشتند. قبل
از هر چيز، ساختمانها و تابلوي مقر منافقين خلق را در سمت راست دژباني
پادگان ديديم. آنان آزادانه به هر جاي پادگان تردد ميكردند. همگي متعجب
بوديم كه انسان چگونه با دشمنان وطنش همكاري ميكند. كاميون وارد
خياباني شد كه صحنه هاي تكان دهنده و وحشتناكي توجه ما را جلب كرد.
ناخودآگاه از جا بلند شديم كه محافظان ما را در جاي خود نشاندند. تعداد
زيادي ايراني را ديديم كه فقط يك شلوار به تن داشتند و عراقيها با كابل و لوله
و هر چه امكان داشت، به سر و صورت آنان ميزدند و از سويي به سوي ديگر
ميدواندند. خون از سر و صورت و بدن آن عزيزان سرازير بود. با خود گفتم كه
چرا با اسرا اينگونه رفتار ميكنند. خود شاهد بودم كه اسراي عراقي زيادي را
در پادگان ذوالفقار نگهداري ميكردند كه رسيدگي به آنان بسيار خوب بود.
ايرانيها اسراي عراقي را به عنوان ميهمان تلقي ميكردند و سعي ميكردند به
آنان نشان دهند كه برادر ديني آنان هستند.
محافظان كه متوجه موضوع شده بودند، به ما گفتند: «نگران نباشيد! با شما
خوب رفتار خواهد شد. شما را به كربلا و نجف خواهيم برد. شما ميهمان
عراقيها هستيد. اين اسرا شلوغ كردهاند كه اينگونه تنبيه ميشوند».
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_پنجاه_و_هشتمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 4 📿 5 📿 6 📿 7 📿 8 📿 9 📿 10📿11📿 12📿13 📿14📿15 📿 16 📿 17📿18📿19 📿 20 📿 21 📿 22 📿23📿 25 📿27 📿 28 📿 29 📿 30 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_563_370)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊