eitaa logo
سنگرشهدا
7.1هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
3.6هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آیا رهبری باید در همه امور کارشناس باشد؟ 🔻یکی از بحث هایی که در جامعه شکل می گیرد این است: آیا کسی که رئیس جمهور یا رهبر می شود می بایست متخصص همه امور باشد؟ 🔹عده ای بعد از بیانات رهبری که درباه فرمودند: «بنده در این قضیه سررشته ندارم یعنی تخصص این کار را ندارم، گفتم هم به آقایان؛ گفتم من چون نظرات کارشناس‌ها هم در این قضیه‌ی بنزین مختلف است، بعضی‌ها آن را لازم و واجب میدانند بعضی‌ها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحب نظر نیستم در این قضایا؛ لکن اگر سران سه قوه تصمیم بگیرند من حمایت میکنم»، می گویند رهبر باید خودش کارشناس باشد و چرا کارشناس نیست و ...! 🔸از شرایط اصلی رهبر، مدیریت و تدبیر است و منظور از مدیریت و تدبیر هم یعنی سیاستگذاری کلان و مدیریت کلان جامعه. بهمین علت عقلای علوم سیاسی می گویند یک رهبر باید بتواند جامعه را مدیریت کند تا به اهداف تعریف شده برسد. موضوع این مدیریت هم سیاست است. یعنی رهبر جامعه باید سیاستمدار باشد و بتواند همه تخصص ها و کارشناس ها را در جهت مدیریت بهتر کشور به کار بگیرد. 🔹در همه نظامات سیاسی دنیا و از منظر اندیشمندان، رهبر جامعه باید سیاستمدار باشد اما لازم نیست در همه علوم کارشناس باشد. معمول است رهبران سیاسی جوامع برای مدیریت جامعه از مشاوران و کارشناسان هر حوزه استفاده کنند و نظرات آنها را به کار ببندند. 🔸جدا از اینکه اختیارات بین قوا و مسئولین، تقسیم می شود، رهبران سیاسی معمولاً در اموری همچون بانکداری، تجارت، کامپیوتر، ادبیات، شعر، فلسفه، روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد کلان و خرد، امور نظامی، مالیات و .... از کارشناسان آن حوزه استفاده می کنند و البته امکان دارد یک رهبر سیاسی در یک یا چند حوزه نیز متخصص باشد و یا نسبت به همه امور شناخت حداقلی داشته باشد. 🔹یک رهبر سیاسی هرچند در برخی امور متخصص هم باشد اما به علت مشغله های حکومتی و زمان کم، می بایست برخی از وظایف و اختیارات خود را به معاونین، جانشین ها، ساختارهای جایگزین و البته کارشناس ها محول کند تا امور پیش برود. او ناگزیر است که طرح و برنامه هایی که قرار است در کشور اجرا شوند را با نظر کارشناسان هر حوزه اجرا کند نه نظر خود. البته شناخت حداقلی نسبت به آن حوزه به او کمک می کند که در انتخاب طرح های مختلف، بهتر عمل کند. 🔸در انقلاب اسلامی، طی 41 سال اخیر هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای نشان داده اند که در این زمینه نظرات کارشناسان هر حوزه را صائب می دانند نه نظرات خودشان را. بطور مثال در عرصه نظامی و طراحی عملیات های نظامی، حضرت امام همیشه به نظر فرماندهان نظامی عمل می کرد و درستش هم همین بود. رهبر انقلاب نیز بعد از وی در عرصه نظامی، نظرات کارشناسان نظامی را به نظرات خود ترجیح داده است. 🔹در حوزه اقتصاد هم همینگونه است. هم امام خمینی(ره) و هم امام خامنه ای در حوزه اقتصاد هیچوقت بدون نظر کارشناسان امر مسئله یا طرح و برنامه اقتصادی را ابلاغ نکرده اند. 🔸اما در عرصه سیاست داخلی و خارجی، رهبری با تجربه 8 سال ریاست جمهوری و سی سال رهبری یک دشمن شناس و دنیاشناس با تجربه است که البته گاه به دیپلمات ها هم اعتماد می کند. 🔻چند نکته در رابطه با مسئله افزایش نرخ بنزین: 1️⃣ اولاً سران سه قوه، خود کارشناس مسائل اقتصادی و بحث افزایش نرخ حامل های انرژی خاصه بنزین نیستند بلکه از نظرات مشاورین اقتصادی و نهادهای مربوطه استفاده می کنند. 2️⃣ ثانیاً در بالا عرض کردیم هیچکسی در دنیا مدعی نیست که رهبر جامعه، جامع تمام تخصص ها باشد. بلکه باید از متخصصین و مشاورین استفاده کند و نظرات متخصصین در دولتی که با رأی مردم انتخاب شده این بوده. 3️⃣ ثالثاً اگر نقدی هم وارد است به همان نظرات کارشناسان و نحوه اجرای طرح است. بله ما می توانیم بگوئیم کارشناسان و متخصصین اقتصادی در دولت تدبیر و امور، اقتصاد کشور را متلاشی کرده اند. با نظریات اقتصاد باز و بازار آزاد و واردات بی رویه 60 درصد کارخانجات تولیدی را تعطیل کرده اند! با نظرات کارشناسان اقتصادی این دولت، قیمت ارز در یک هفته 5 برابر شد، قیمت کالاها از 100 درصد تا 300 درصد افزایش داشته اند و سکه 4 برابر شد. 🔹اما نمی توانیم بگوئیم چرا از نظرات این کارشناسان استفاده شده؟! چون مردم به این کارشناسان و به این تز رأی داده اند و در حال حاضر اقتصاد و وزارتخانه های اقتصادی مملکت با نظر و ایده ی اینها پیش می رود. ✅ : iD ➠ @sangarshohada🕊
#همسرانه ایستاده ام بگذار سرنوشت راهش را برود من همینجا ڪنار قول هایت درست روبروی دوست داشتنت و در عمق نبودنت محڪم ایستاده ام ... #شهید_محمدحسین_مرادی #سالروز_شهادت🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و هفتم: غواصان در قفس با ورود به غرفه های الرشید وارد سالن باریکی شدیم که سه نفر جدا از بقیه اونجا دراز کشیده بودن و میشد تشخیص داد که جاشون اختصاصیه. با چشمای مرموز ما را نگاه می کردن(مثل صیادی که در پی طعمه اش باشه). ما بی خبر از همه جا رد شدیم و وارد غرفه ها شدیم. بعد از روبوسی با بچه ها سرگرم صحبت شدیم و از اوضاع ایران و وضعیت جبهه ها براشون گفتیم و اونام از وضعیت اسارات و غرفه ها. غرفه های الرشید یه زندان مخوف بود که ظاهرا برای نظامیای متمرد و متخلف از اون استفاده می شده و حالا بعنوان یه قرنطینه موقت برای اسرا استفاده می کردن. البته همچین موقت هم نبود گاهی تا سه ؛ چهار ماه بچه ها اینجا نگهداری شده بودن. حتی زندان هم نبود. یه تعداد قفس تنگ و باریک. تقریبا هر متر مربع جای سه تا چهار نفر بود. بصورت مفید نفری بین ۲۵ تا ۳۰ سانتی متر مربع مکان برای استراحت داشت. تو روز که بچه ها بیدار بودن و درِ غرفه ها باز بود تعدادی از راهرو استفاده میکردن و تعدادی هم تو دسشوییا پخش بودن و کمتر فشار احساس می شد. شب اوضاع خیلی اسفناک بود و راهرو تخلیه میشد و همه باید تو غرفه ها می خوابیدن و در غرفه ها قفل می شد، واویلایی بود. برای خواب رو هم انباشته می شدیم. غرفه های دوازده و چارده متری بین چل تا پنجاه نفر رو تو خودش جا می داد و این خیلی وحشتناک بود. عده ای در اطراف اتاق پاهاشونو تا باسن روی دیوارا دراز می کردند و فقط تنه اونا روی زمین بود. عده ای هم سرشونو روی پا و سینه بقیه می ذاشتن و می خوابیدن. فضای داخل🔻 فضای داخل غرفه ها با وجودِ اینکه اواخر بهمن بود و سرمای بیرون استخوان سوز بود ، اما داخل مثل حموم عمومی بشدت گرم و شرجی بود و بدنمون خیس عرق می شد. از کتک و شکنجه خبری نبود ، اما از جهاتی حتی خیلی سخت تر از استخبارات با اون همه شکنجه ها بود. فضا برای نفس کشیدن کم بود. خیلی وقتا زخمیای نیمهِ جان نفسشون می گرفت و با فریاد و التماس ما لحظاتی اونا رو بیرون غرفه ها می بردن و تنها راه نجات دادنشان همین بود. بعضی وقتا هم به داد و فریادای ما توجهی نمی کردن و یکی جلو چشمامون بعلت ازدحام و تنگی نفس و گرفتن قلب تموم می کرد و جون می داد. هر چن شب یه بار این اتفاق میفتاد و تعدادی از عزیزانمون رو اینجوری از دست دادیم. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و هشتم: پدیده ای بنام جاسوسی اولین چیزی که بچه های غواص به ما توصیه کردن این بود که مواظب اون سه نفری باشید که توی راهروی ورودی خوابیده بودن. با تعجب گفتیم چرا؟ گفتن اینا جاسوس اند و برای بعثیا خبرکشی می کنن. مواظب باشید حرفی پیششون نزنین که جونتون به خطر میفته. راستش اول فکر کردم اینا از منافقین هستن و داخل بچه ها برای جاسوسی و گرفتن اطلاعات نفوذ داده شدن ، اما با کمال تعجب متوجه شدم که اینا همراه همین بچه ها اسیر شدن. اصلا باورم نمی شد یه ایرانی که با دشمن جنگیده و اسیر شده و چه سختیایی از دشمن کشیده ، حالا حاضر بشه برای دشمن خبر کشی کنه و جون هموطناشو به خطر بندازه. خیلی زود معما برام حل شد و متوجه شدم که تو شرایط سخته که مرد از نامرد و میزان خلوص ایمانِ افراد مشخص میشه. این بدبختا بخاطر دو لقمه نون بیشتر و یا فرار از کتک و شکنجه و در یه کلمه ضعف ایمان و نفْس ، حاضر شده بودن که وطن فروشی کنن. خدا می دونه که بچه ها چه سختیا و گرفتارهایی از اینجور افراد تا آخر اسارت کشیدن. تمام شکنجه ها و برخوردهای خشنِ دشمن یه طرف و مرارتی که بچه های مامِ وطن و فرزندان خمینی از اینا کشیدن یه طرف. حواسمون رو شش دونگ جمع کردیم که حتی الامکان با اینا مواجه نشیم و حرفی از زبانمون درنیاید که سر سبز رو به باد بده. این داستان بعدا به اردوگاه هم کشید و تو هر آسایشگاه صد تا صد و بیست نفری معمولا یکی دو نفر بودن که آلوده به خباثت و خیانت شدن. همین سه نفر بعدا تو اردوگاه یازده تکریت باعث شهادت چن نفر از بهترین بچه ها شدن. یکیشون به منافقین پناهنده شد. اون دو تا هم در اواخر اسارت پیش بچه ها ابراز ندامت کردن و گر چه نمی دونستیم که واقعا توبه کردن یا نه ، ولی بچه ها اونا رو بخشیدن و واگذارشون کردن به خدا و روز قیامت. حتی تو ایران هم کسی از اونا شکایت نکرد ، ولی ننگ و خواری ابدی رو برای خودشون بجون خریدن و شرمسار بچه ها و خونواده های خودشون و خدا و شهدا شدن. رحمان سلطانی ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 13 📿 14 📿20 📿21 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊🕊
خوشبخت‌تر از آسمان نبود، آنگاه که هر صبح و شام چشم مےگشود بر این ... پس خرده مگیر، غبار روزهای پساجنگ را.. شاید دل‌تنگ لباسهای خاکی شده! 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#امام_خامنہ_‌ای: بسیجی اصلا احتیاج بہ محافظہ کـــاری نـدارد و بہ دنـبـــال از دست دادن چــــیزی نیست، یڪ ڪارت عضـویت بسیج دارد و آن هم #سند شهادتش است. #هفته_بسیج_مبارک🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
20.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ڪلیپ سخنان همسر شهید مدافع وطن «مرتضی ابراهیمی » در معراج شهدا #شهید_امنیت #مدافع_وطن #شهید_مرتضی_ابراهیمی🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
بررسی پروژه #عبور_از_روحانی 3 💠 یا این بخش از مصاحبه، باز در جهت برجسته کردن اختلافات گذشته با ه
بررسی پروژه 4 💠 به نوشته‌ی قوچانی، این جریان به دنبال محوریت یافتن «سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها» در جریان اصلاحات به جای سیدمحمد خاتمی هستند که بخش چشمگیری از «سرمایه اجتماعی» خود را در سبد «تَکرار» برای لیست امید مجلس و ابقای دولت روحانی به باد داد. 💠 اما در هر روی، با این مقاله قوچانی، تاییدیه‌ای از درون این جریان منتشر شده که بخش مهمی از جریان اصلاحات و چهره‌های اصطلاحاً «تئوریک» و «نظریه‌پرداز» آن از قبیل حجاریان و علوی‌تبار به دنبال طراحی سناریوی «موج سواری» بر مطالبات اقتصادی جامعه و انتقادات شدید بر عملکرد دولت روحانی هستند، تا هم بین خود و روحانی و احزابی چون «اعتدال و توسعه» فاصله ایجاد کنند، هم برای انتخابات با شعارهای «عدالت‌خواهانه» وارد عرصه شوند، گرچه جامه‌ی «عدالتخواهی» با هر مقیاسی بر تن جریان اصلاحات، که سال‌هاست خود را وقف معبد لیبرالیسم کرده، زار می‌زند. 🔰 باز در همین روزهای اخیر، خبر رسیده که در دو محله‌ی معروف و قدیمی جنوب تهران، یعنی «جوادیه» و «نازی آباد»، با محوریت شماری از چهره‌های امنیتی جریان اصلاحات (که از دوستان و همفکران نزدیک همان جناح چپ مد نظر قوچانی، یعنی سازمان منحله مجاهدین انقلاب هستند) نوعی شبکه‌سازی اجتماعی با عناوینی از قبیل «همیاران نازی‌آباد» در حال اجراست. مصطفی هوشیار (از مسؤولان وزارت اطلاعات)، علی ربیعی (مشاور امنیتی میرحسین موسوی و سید محمد خاتمی) و سید علی صنیع‌خانی (از نیروهای چپ قدیمی سپاه نزدیک به بهزاد نبوی) محوریت این حرکت در محلات جنوب شهر هستند ادامه دارد.... احسان عبادی استاد مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر وانقلاب iD ➠ @sangarshohada🕊
#فرازے_از_وصیت_نامہ ✤خدایا از تو ممنونم بی‌اندازه که دردل مامحبت #سید_علی‌_خامنه_‌ای را انداختی تا بیاموزیم درس ایستادگی را درس اینکه یزید‌های دوران را بشناسیم و جلوی آنها سرخم نکنیم. #شهید_مصطفی_صدرزاده🌷 #ولایت_مداری ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
📕💮📕💮📕💮📕 💮رمان جذااااب و پر هیجان 😍 💮رمانی برای شیعه و اهل سنت😊 💮عاشقانه ای برای مسلمانان💞 داستانهای جذااب وپرهیجان هرشب از کانال مطلع عشق👇 عضویت رایگان☺️😀 ‌❣ @Mattla_eshgh
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاکریز_اسارت ✍نویسنده: طلبه آزاده رح
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍نویسنده: طلبه آزاده رحمان سلطانی 💢قسمت چهل و نهم: قُلُپ های بزرگ و کوچیک غرفه های الرشید سه مصیبت بزرگ برای بچه ها داشت حداکثر مضیقه از نظر جا و مکان استراحت، حداقل تغذیه و وضعیت اسفناک بهداشت. از نظر تغذیه صرفنظر از کیفیت بسیار نامناسب، از نظر کمی هم به اندازه ای بود که فقط از مرگ افراد جلوگیری می کرد و مصداق بارز بخور و نمیر بود. روزی یه دونه صمون برای سه وعده. دو قاشق شوربا و یه کف دست برنج، تمام سهمیه غذایی یه اسیر در غرفه های الرشید بود. صبحانه حکایتی داره که علیرغم واقعیت شبیه یه طنزه و خودمون وقتی یاد اون وقتا میوفتیم خنده مون می گیره. قُصعه ظرف غذایی شبیه ماهی تابه و مستطیلی شکل بود که دو دسته داشت و غذای هر غرفه داخل یکی از اونا می ریختن. صبحانه نوعی سوپ رقیق به اسم شوربا بود. شوربا کمی برنج و عدس آبکی بود که در تموم چار سال اسارت صبحانه دائمی ما بود. سهمیه صبحانه هر نفر تو الرشید دو قُلپ بود. چون ظرفی غیر از همون قصعه نداشتیم و اصلا سهمیه به اندازه ای نبود که توی ظرف ریخته بشه. یکی بعنوان مسئول تقسیم غذا ظرف شوربا رو جلو دهان افراد می برد و هر نفر باید دو قلپ می خورد. قلپ این بود که فرد لبشو می چسبوند به کناره ظرف و به اندازه ای که دهانش پر بشه هُش می کشید. جالب این بود که اکثر روزا مسئول تقسیم صبحونه می گفت امروز سهمیه کمه و هر نفر یه قلپ بزرگ بخوره و یکی کوچیک. واقعا تو اون شدت گرسنگی تشخیص قلپ بزرگ و کوچیک مشکل بود. مسئول تقسیم هم مراقبت می کرد که کسی تخطی نکنه و اگه کسی دو قلپ بزرگ می خورد می گفت مگه نگفتم یکی بزرگ و یکی کوچیک. اون طفلکی هم می گفت والا من سعی کردم کوچیک باشه، ببخشید دیگه. البته همه بچه ها مراعات میک ردن و اونو حق الناس می دونستن. تنها کسی که ازین قلپ بزرگ و کوچیک مستثنا بود نعمت دهقانیان بچه تهران بود که فکِش شکسته بود و زیر چونه اش سوراخ بود و نمی تونست صمون و برنج بخوره و صبحانه نصف لیوان شوربا بهش می دادن که قورت بده و نمیره. طفلکی برای اینکه شوربا از زیر چونه اش نریزه، یه پارچه دست می گرفت و زیر چونه اش می چشبوند که همون یه ذره شوربا بره تو حلقش. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊