#دریاے_کـــــرم
گمان مبر کہ حسن
بیضریح و بیحرم است،
کـــــریم آلعبـــا
هـــــرچہ هست میبخشد
۱۵رمضان ولادت امامحسنمجتبی علیہ السلام 🌸🍃
#عاشقان_عیدتان_مبارک🌸🍃
@sangarshohada
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :5⃣9⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 96
با این اتفاق از خیر آبتنی دوباره گذشتیم. لباسهایمان را پوشیدیم و از آن گودی به طرف بالا حرکت کردیم.
محل گردان رفته رفته دیده میشد. ما از جاده ای خاکی که بیشتر محل تردد ماشینها بود به سمت گردان حرکت میکردیم تا شاید ماشینی از راه برسد و ما را هم سوار کند اما هر طرف را که نگاه میکردیم بچه ها پیاده به طرف تپه در حال حرکت بودند. لحظاتی بعد گرد و خاک ماشینی توی جاده پیدا شد. ماشین تدارکات گردان بود که دیگهای بزرگ غذا را به نیروها میرساند. راننده که یکی از بچه های مراغه بود، کمی جلوتر ماشین را نگه داشت تا ما هم سوار شویم. تا کنار ماشین برسیم بچه ها از سر و کول ماشین بالا رفتند و هر کس از جایی آویزان شد. صادق هم پشت ماشین سوار شد و فقط من جا ماندم! راننده صدایم کرد: «آقا سید! شما هم بیاین سوار شین!»
ـ کجا سوار بشم، جایی نمونده!
راننده خواست بچه هایی را که جلو نشسته بودند پشت ماشین بفرستد اما راضی نشدم؛ گفتم: «شما برید من میخوام پیاده بیام!» برادرم تا دید من سوار نشدم از ماشین پایین پرید. کریم ستاری هم پیاده شد و ماشین راه افتاد. علاوه بر سنگینی دیگهای پر از غذا، دوازده سیزده نفر هم از ماشین آویزان شده بودند و ماشین به سختی از شیب تپه بالا میرفت. دقایقی بعد صدای هواپیماهای عراقی را شنیدیم. بالای تپه رسیده بودیم و فاصله مان با محل گردان کمتر از هشتصد متر شده بود. ماشین هنوز به گردان نرسیده بود اما در جای مسطحی حرکت میکرد که برای هواپیما هدف راحتی بود.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
#یا_ڪریم_آل_غریب
هر چند ڪه داغ از همہ ایام گرفتے
با شوق سراغ از دل ایتام گرفتے
ارباب ڪرَم٬ حیدر ثانے، نسَبٺ نور
یڪپارچہ حُسنے و حسن نام گرفتے
#میلاد_کریم_اهل_بیت_مبارک🌸🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_10826479.mp3
8.29M
#تحدیر_سی_جزءقرآن
(تندخوانی)
🌹تلاوت جزء ۱۵ قـــــرآن کریم
توسط استادمعتـــــز آقایی🌹
ختم امروز بہ نیابت از
#شهید_جعفر_هادى
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3cfb7
#اےشھـــــید🌷
فقط بـــہ نام تــو میشود
سڪۂ پیروزی زد ؛
ڪہ بعد از تــو هر ڪہ مانده ؛
در توهّم زنــدگے ، شــــــناور است ...
#شھید_حاج_علے_محمدے
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
میہمان محضر شہدا باشیم
ڪہ أَحیاء هستند و رزقشان عند ربـــ !
شاید از برڪتــ حضورشان
خودِ غریبمان را بیابیم...
#پنج_شنبہ_ها_گلزار_شهدا🌷
#قرار_عشاق
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
راز و رمزِ تحمل آن همه
#سختےهای جنگـــــ
همین عبارت ســـــاده بـــــود ؛
ڪـــــار برای خدا دلســـــردی نـــــدارد...☺️
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍همه ی انسان ها در زندگیشان درد و رنج هایی دارند، درد های متفاوت و چه بسا بعضی از اون رنج ها چقدر حقیر و پست و چقدر خنده دار؛ عباس درد، رنج و دغدغه هایی که داشت از جنس زمین نبود ؛ رنج هایش هم مثل خودش ازجنس آسمان بود ؛عباس کسی بود که دنبال معالجش رفت ، راه درمان عباس عشق بود که خداوند در وجودش گذاشته بود .
#درمسیراهل_بیت_علیهم_السلام
✍مصداق بارز فرمایش حضرت آقابود که فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی بعد شهیدبشی. عباس تو مسیر اهل بیت علیهم السلام حرکت می کرد اصلا رمز موفقیت عباس این بود که شاگردی اهل بیت علیهم السلام را کرده بود و تو همین مسیر رشد کرده بود. یادمه با عباس هرهفته شب های جمعه میرفتیم به امامزاده یحیی برای شرکت در مراسم دعای کمیلصبح های جمعه دعای ندبه وبعد به نمازجمعه ؛ به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد ؛ خیلی جوان با ادب و فهمیده ای بود عباس اهل تفکر بود ؛ او خوب راهی را انتخاب کرده بود...[خوشا به سعادتش]
راوے: #دوست_شهید
#شهید_عباس_دانشگر
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
در #دل_سنگ چه با آرامش پناه گرفته اید
کمی به #آرامشتان نیاز دارم ؛
برای زندگی در این دنیاے پر #فریب ...
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از این نیز بگذرد......
1_11001527.mp3
7.88M
#تحدیر_سی_جزءقرآن
(تندخوانی)
🌹تلاوت جزء ۱۶ قـــــرآن کریم
توسط استادمعتـــــز آقایی🌹
ختم امروز بہ نیابت از
#شهید_علی_اکبر_کشتکار
http://eitaa.com/joinchat/2560032768C8608b3c
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#فرازے_از_وصیت_نامہ
✍برادرم! ای عزیز من! اے نوازش دهنده نغمه اخوت و دوست داشتن!امیدوارم وقتے ڪہ نهال قامتت بہ شڪوفایے رسید، راه مرا ادامہ دهے و تفنگ افتاده از دستم را بردارے و بہ سوے هر چہ ڪفر و نفاق است نشانه روے .
#شهید_علی_رمضان_نژاد
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
✧✦•﷽ ✧✦•
#اطلاعیـــہ
✍سلام همسنگری های عزیز ماخادمین سنگرشهدا قصد داریم #مبلغی را برای یک خانواده بی سرپرست و مستضعف که حتی برای تهیه نان روزانه هم مشکل دارن جمع اوری کنیم و ان شاالله به مدد شما عزیزان زیر پوشش قراربدیم وماهیانہ مبلغی بہ این خانواده نیازمندبرسانیم. مهم نیست چه مقدار میتونیم کمک کنیم مهم اینه که بی تفاوت نباشیم چنانچه کسی قصد داره در این امر خیر شریک بشه با ای دی زیر هماهنگ کنه
@FF8141
باتشکر🌹🌹
سالها گذشتہ امّا... !!
هنوز عادت نڪرده ایم به دردِ دوری!
هنوز #عطرِ خاڪـــــریزها و عملیاتھـــــا
مشاممان را مےنوازد...
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
هدایت شده از مسجد حضرت قائم(عج)
🔴 فوری و مهم
🔵ساعاتی قبل، استفتائی بسیار مهم در کانال رساله امام خامنه ای قرار گرفت.
🔴متن پیام اینجاست👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/197001216Ceef0cb9a1f
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :6⃣9⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 97
هواپیماها را دیدیم که یکی از آنها به طرف ماشین شیرجه زد. آه از نهادم برآمد: «الانه که ماشین رو بزنه!»
به سرعت میدویدیم اما در فاصله چند ثانیه موشکی که از هواپیما رها شده بود، ماشین را به هوا برد و همه چیز جلوی چشمان ما متلاشی شد. بچه ها، دیگهای غذا، چرخها... وقتی رسیدیم بدنهای تکه پاره بچه ها را دیدیم. همه منقلب شده بودیم. غذای آن روز آش بود و منظره ای که پیش رویمان بود خیلی ناراحت کننده بود... در آن جمع فقط مسئول تدارکات با دو پای قطع شده و شکم پاره زنده مانده بود که او را به عقب انتقال دادند. بقایای جنازه ها را تا حد امکان برداشتیم. ساعتی بعد از طرف گردان لودری آمد و روی بقایای ماشین و هر آنچه مانده بود را با خاک پوشاند تا روحیۀ بچه ها با دیدن آن صحنه تضعیف نشود. همان روز شنیدیم که تنها مجروح آن حادثه هم در راه اورژانس به شهادت رسیده است. تقدیر این بود من و صادق آن روز از بمباران جان سالم به در بریم و شاهد شهادت همرزمان مان باشیم. تنها خدا میدانست چند روز بعد چه بر سر ما خواهد آمد!
نقشۀ عملیات را که برای توجیه گستردند یعنی چیزی تا شروع عملیات باقی نمانده است. قرار بود یک روز قبل از عملیات در منطقه باشیم، بنابراین آماده حرکت شدیم. وقتی به سوی ایفاها میرفتیم دیدن حال و هوای بچه ها برایم خیلی تازگی داشت. بچه ها همدیگر را در آغوش میگرفتند و با نوحه خوانی و اشک و دعا بدرقه میشدند و من هیچ یک از اینها را در کردستان ندیده بودم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#هشتاد_هفتمین
#خــتـــمــ_قــرانــ_شــهدا
لــطــفــا جــزهاے انــتــخــابــیــ
خــود را بــه اے دے زیــر بــفــرســتــیــد..
@FF8141
🌷18🌷20🌷22🌷29🌷
وتــعــداد صــلــوات هاے خــود را اعــلــام ڪــنــیــد تــا ڪــنــونــ
صــلــوات خــتــم شــده⇩⇩⇩@
( #s774_010)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊