eitaa logo
سنگرشهدا
7.4هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
3هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست در عشق تو بی جسم همی باید زیست از من اثری نماند این عشق ز چیست چون من همه معشوق شدم عاشق کیست 🌷 📎پ.ن: در آغوش برادر ۱۴ ساله خود، کریم علوی... j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠 خلبان آزاده یکی از پیرمردها بنام عباسقلی ساور علیا که از خطه سرسبز شمال بودند در اثر اصابت ترکش به زیر چانه ، گلویش سوراخ شده بود و هر وقت آب می خورد ، از آن سوراخ ، آب بیرون می زد و قسمتی از آب دوباره به سطل باز می گشت . بنده خدا غذای ناچیزی هم که می دادند نمی توانست درست تناول کند خدا رحمتش کند ایشان یکسال پس از بازگشت از اسارت در اثر جراحات وارده در بیمارستان به شهادت می رسند. پیر مردی آرام و خنده رو و فوق العاده خوش برخورد. خداوند انشاءالله همه ما را عاقبت به خیر کند. بر اساس اظهارات دیگر همرزمانم کنار اتاقی که ما در آن قرار داشتیم یعنی بطرف حیاط ، مقابل مکانی که بازجویی می شدیم سلول کوچکی واقع ، که درِ آن باز بود و در آن سرهنگ محمد وارسته خلبان هواپیمای اف. پنج ، نگهداری می شد . امیر سرتیپ خلبان محمد وارسته قبل از اسارت معاون عملیاتی پایگاه هوایی تبریز بودند ودر زمان اسارت با درجه سرهنگ دومی ، ارشد ترین خلبان اسیر به حساب می آمدند. ایشان را پس از مدتی به اردوگاه مخفی یازده منتقل و در آسایشگاه سه اسکان دادند و تا زمان حضورشان در اردوگاه این افتخار را داشتیم که با ایشان در یک آسایشگاه اوقات را بگذرانیم. علت انتخاب آسایشگاه سه هم به این خاطر بود که دقیقا روبروی اتاق نگهبانها واقع شده بود و امکان نظارت را سهل می نمود. ایشان فردی سنگین و خوش برخورد بودند و با توجه به اینکه افسران دو برابر حقوق دریافت می کردند بعضا اقلام خوراکی را بین اسرای ضعیف تر تقسیم می کردند از جمله خود بنده از الطافشان بی بهره نبودم. لازم به یادآوری است که کل حقوقی که تحت عنوان بُن های کاغذی به هر اسیر می دادند یعنی مبلغ یک و نیم دینار برابری می کرد با یک قوطی شیر خشک یک کیلویی ، یا به قول سیگاریها با این مبلغ امکان خرید شش بسته سیگار بی کیفیت بغداد را داشت. حالا پیرامون حقوق و اینجور چیزها انشاء الله به وقت خود توضیح خواهم داد. یکی از مسائلی که روح و روان بچه ها را آزار می داد مساله اقامه نماز بود که نه اجازه طهارات و وضو می دادند نه مهری در کار بود و نه امکان تیمم داشتیم و این وضعیت در تمام دوران اقامتمان در بغداد اعم از استخبارات و زندان الرشید و حتی چند ماه بعد از ورودمان به اردوگاه همچان حاکم بود . ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 18 📿 19 📿 21 📿 22 📿 24 📿 25 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸 🌸🍃 125 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
گاه گاهـے ... با نگاهـے حال ما را خوب ڪن ... خلوت این قلب تنها را ڪمـے آشوب ڪن ... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔻عرض ارادت عراقیها در پیاده روی اربعین امسال به شهدای مدافع حرم ایرانی. شهدای مظلوم خان طومان... کربلایی های واقعی حالا معلوم شد چه کسایی هستن. جای ما هم زیارت کنید ای شهدا... ❤️ j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
💠زیارت عاشــورای همیشگی عــملیات کربــلای ۴ بود. اتش دشمن سنگین بود.زیر یک پــل جمع شده بودیم.جای پنـــج نفر بود, اما ده نفر به زحمت خود را جا داده بودیم و پا ها از زیر پل بیرون زده بود.دیدم رضا چراغ قوه اش را بــیرون اورد و نورش را انداخت روی کتاب کوچک دعایش و شروع کرد به خواندن زیارت عاشورا. گفتم رضا تو این شــرایط چه وقت زیارت خوندنه!!! خندید و گفــت مــن از اول انقلاب تا حالا یه روز هم زیارت عاشورام ترک نشده, حــتی زمانی که در سینــما کار می کــردم!.... و *شاید بــا همـین زیــارت عاشــوراها برات شهــادتش را گرفــت* 😞 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
مادری قاب عکس در دستش تک‌به‌تک از تمامی شهدا زیر لب، پاره‌پاره می‌پرسید: «پسرم را ندیده‌اید شما؟»   پدری آن‌طرف کنار درخت: «آه! دنیای بی‌وفا! تا کِی؟! ناامیدش نکن؛ چرا باید، چشم این زن به راه باشد هی؟»   پسری بعد سال‌ها دوری مادرش را میان مردم دید هرچه فریاد زد که: «اینجایم!» به کسی جز خودش صدا نرسید   کاروان، نرم و بی‌صدا رد شد چشم‌های پسر ولی جا ماند از نگاه غریب مادر داشت کوهی از بغض و حرف را می‌خواند   کاروان مثل روز اول رفت مادری بین اشک‌ها گم شد و دوباره شهید گمنامی جای مادر، نصیب مردم شد . {رضا احسان‌پور} . j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
از آن راهی که رفتی "برگرد" اینجا دلی به اندازه‌ نبودنت تنگ اسـت . . . 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #برزخ_تکریت ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مز
🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ ✍ خاطرات آزاده : حکیمی مزرعه نو ‌● 💠شعار الموت لصدام یکی از خواسته های دشمن درخواست توهین به مسوولین نظام بود و بیشترین توهینها را نیز نثار آیت الله هاشمی رفسنجانی می کردند و رفتارشان نشان می داد که چقدر از ایشان کینه دارند. یادم هست یکی از بعثی ها از ما خواست هاشمی را با القابی تحقیر آمیز خطاب کنیم و هر بار که در را باز می کرد مثل رییس گروه اُرکست دستهایش را در هوا می چرخاند و از ما می ‌‌خواست هماهنگ با او جمله ای که حالا نیاز به گفتن آن نیست را تکرار کنیم . یک مورد هم خواستار شعار علیه امام رحمت الله علیه به زبان فارسی شدند که بچه ها کلمات ناقصی شبیه آنچه نگهبان بعثی درخواست کرده بود به زبان می آوردند که در این میان آقای سید محمود موسوی همشهری خودمان که از ناحیه هر دو پاه مجروح بود و روبروی در ، به دیوار تکیه داده بود از روی عادت یک دفعه گفت الموت لصدام . فرد بعثی افتاد به جونش و حسابی از خجالتش در اومد اما خودش هم متوجه شد که ناخودگاه این شعار داده و دست از سرش بر داشت . با توجه به وحشگیری بعثی ها ، گفتیم دیگه کارش تمومه و این بعثی حتما خسته شده و الان است که بیایند ببرندش بیرون و... که خدا را شکر به خیر گذشت . من خودم این احساس را دارم که فرد بعثی اینقدرها هم بدش نیومده که ببینه یک اسیر در مخوفتیرین بازداشتگاه های صدام شعار مرگ بر صدام را سر بدهد و حتی ممکن است کیف هم کرده باشد لذا از انتقال ماجرا به سایرین و مافوقش خودداری کرد. البته این جمله را اگر از روی اشتباه یا به هر نحو دیگری شخصی در اردوگاه به زبان می آورد مرگش قطعی بود زیرا در اردوگاه جلادانی مثل عدنان و علی آمریکایی دنبال کوچکترین بهانه ای بودند تا مثل گرگ فردی را بدرانند هر چند وقتی بهانه ای هم نبود سفره شکنجه اشان پهن بود. شهدای مظلومی چون رضایی - حیدری- قاسمی و.... حاصل شکنجه های قرون وسطایی همین سفاکان خونریز بود. بعدها در اواخر جنگ از تلوزیون عراق هم چند مورد نمایشی مسخره علیه آقای هاشمی نشان می دادند که در آن فردی در نقش ایشان در حالی که عصایی در دست داشت و به اصطلاح حرکات موزون انجام می داد ، اشعاری که حالا ما از واژه عربی آن می گذریم به معنی اینکه : رفسنجانی اصالت ایرانی ندارد پخش می کردند. چون آقای هاشمی در اواخر ، به عنوان فرمانده جنگ می شناختند کینه زیادی نسبت به ایشان داشتند و حتی در خاطرات یکی از دوستان خواندم اسیری که نامش اکبر بود به جرم همنام بودن با آقای هاشمی به باد کتک می گیرند و بدین شکل دق دلی خود نسبت به مسوولین را سر اسرا خالی می کردند ادامه دارد..✒️ ⛔️کپی ونشر ممنوع..چون این خاطرات هنوز چاپ نشده نویسنده راضی به نشرش نیستند..فقط همینجا بخونید🌹 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃ ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید.. @R199122 📿 18 📿 19 📿 21 📿 22 📿 24 📿 25 📿 وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون صلوات ختم شده⇩⇩⇩ ( ) ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
●قلم به دست گرفتم به سوختن بنویسم... ●کنار سوختن سینه ساختن بنویسم... ●قلم به دست گرفتم پس از دو ماه حسینی... ●یکی دو روزه یِ آخر حسن حسن بنویسم... ●شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام تسلیت باد● 🖤 j๑ïท ➺ @sangarshohada 🏴
🍃🌸 🌸🍃 126 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
در تماشای چنین دست . . . من شـدم از دست و حیــران می روم 🌷 iD ➠ @sangarshohada🕊🕊