سنگرشهدا
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:0⃣2⃣
🍃هیچ وقت نشد با محافظ جایی برود.می گفتم: خب حالا که محافظ نمی برید ، من می آیم و محافظ شما می شوم .کلاشینکف را آماده میگذارم ، اگر کسی خواست به تو حمله کند تیراندازی میکنم .میگفت: نه ! محافظ من خدااست .نه من ، نه شما، نه هزار محافظ اگر تقدیر خدا تعلق بگیرد برچیزی نمی توانید آن را تغییر دهید .در لبنان این طور بود و وقتی به ایران اهواز و کردستان آمدیم هم .یاد حرف امام موسی افتادم شما با مرد بزرگی ازدواج کرده اید .خدا بزرگترین چیز در عالم را به شما داده .
🍃خودش هم همیشه فکر می کرد بزرگترین سعادت برای یک انسان این است که با یک روح بزرگ در زندگیش برخورد کند،اما انگار رسم خلقت این است که بزرگترین سعادت ها بزرگترین رنجها هم در خودشان داشته باشند .مصطفی الان کجا است ؟زیر همین آسمان ، اما دور ، خیلی دور از او، چشمهایش را بست و سعی کرد به ایران فکر کند، ایران، خدایا ممکن است مصطفی دیگر برنگردد ؟آن وقت او چه کار کند؟
🍃چه طور جبل عامل را ترک کند؟چطور دریای صور را بگذارد و برود ؟آن روز وقتی با مصطفی خداحافظی کردم و برگشتم به صور در تمام راه که رانندگی می کردم ، اشک می ریختم .برای اولین بار متوجه شدم که مصطفی رفت و دیگر ممکن است برنگردد. آیا می توانم بروم ایران و لبنان را ترک کنم ؟ آن شب خیلی سخت بود .البته از روز اول که ازدواج کردم ، انقلاب و آمدن به ایران را می دانستم ، ولی این برایم یک خواب طولانی بود.فکر نمی کردم بشود.خیلی شخصیتها می آمدند لبنان به موسسه ،شهید بهشتی ، سید احمد خمینی ، بچه های ایرانی می آمدند و در موسسه تعلیمات نظامی می دیدند .می دانستم مصطفی در فکر برگشتن به ایران است .یک بار مصطفی میخواست مرا بفرستد عراق که نامه برای امام خمینی ببرم
🍃و حتی می گفت: برو فارسی را خوب یاد بگیر. امام که در پاریس بود در جریان بودم و انقلاب که پیروز شد همه ما خوشحال شدیم و جشن گرفتیم ولی هیچ وقت فکر این که مصطفی برگردد ایران نبودم.وارد این جریان شدم و نمی دانستم نتیجه اش چیست ،تا یک روز که مصطفی گفت: ما داریم می رویم ایران .با بعضی شخصیتهای لبنانی بودند.پرسیدم: برمی گردید ؟ گفت: نمی دانم!مصطفی رفت ، آن ها برگشتند و مصطفی بر نگشت .نامه فرستاد که: امام از من خواسته اند که بمانم و من می مانم
.در ایران ممکن است بیشتر بتوانم به مردم کمک کنم تا لبنان . البته خیلی برایم ناراحت کننده بود .هرچند خوشحال بودم که مصطفی به کشورش برگشته و انقلاب پیروز شده است .پانزده روز بعد نامه دوم مصطفی آمد که: بیا ایران!
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وچهل_پنجمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 13 📿 14 📿15 📿 16 📿 17 📿 18 📿 19 📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_934_700)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾
385
✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨
✾شهید،⇦ #قربان_حسینے
🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊
ว໐iภ ↬ @sangarshohada
نمے دانم
شاید لبخندهایتان ...
تسبیح #ذڪر خداوند بود...
ڪہ اینگونہ دلنشین مانده است...
#صبحتون_شهدایے🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
از رفاقت تا #شهادت
شهید ابراهیم هادی
#شهیدهادیذوالفقاری
التماس دعای خیر..
#ابراهیم_هادی
@sangarshohada 🕊 🕊
آمده بود مهمانی سر سفره هم نشسته بود اما دست به غذا نمی زد زن دایی پرسید : محمدعلی! مگر گرسنه نیستی؟
همانطورکه سرش پایین بود جواب داد: میتوانم خواهشی از شما بکنم!؟ میشود چادرتان را سرتان بکنید؟
آن روز یازده و دوازده سال بیشتر نداشت...
#حجاب|
#شهید_محمدعلی_رجایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
نوشتیم #بسیجـــے
ڪوفیان خواندند لباس شخصــے نظام
نوشتیم #شهید
ڪوفیان خواندند مزدوران نظام
نوشتیم امام خامنہ ای
ڪوفیان خواندند مقام معظم رهبری
نوشتیم جمهوري اسلامـــے
ڪوفیان خواندندجمهوری ایرانــے
هر ڪس بخواهد ما را بشناسد
داستان ڪربلا را بخواند...
گر ڪرب و بلا نبوده ایم، حالا هستیم
گر شام بلا نبوده ایم، حالا هستیم
ای مردم عالم همگے گوش ڪنید
تا آخرخون مطیع رهبر هستیم...
#جـــــانم_فدای_سیدعلی😍
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ڪلیپ
ما #سنگر می سازیم،
#كلاه_خود می پوشیم
و #ماسک می زنیم....
اما مقام امن را در جایی دیگر می جوییم،
در آن مأمن حقیقی، عندالله آنجا كه بال فرشتگان در آتش غیرت حق می سوزد و جز #شهدا را بدانجا بار نمی دهند.
آن كه دائم #هوس سوختن ما می كرد
كاش می آمد و از دور تماشا می کرد
#الهی! اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی خوانی، ما را بسوزان آنچنان كه هیچ كس را آنگونه نسوخته باشی.
#شهید_مرتضی_آوینی🌷
#ناشر_صدای_آوینی_باشیم
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
منم خاک پای امام جواد.mp3
6.26M
🔳 #شهادت_امام_جواد(ع)
🌴منم خاک پای امام جواد
🌴گدایم گدای امام جواد
🎤 #مهدی_رعنایی
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊
#یا_جواد_الائمہ_ع💔
▪️به زمین خوردی وآهت دل مارا سوزاند
🖤جگرت سوخت و این؛ قلب رضا را سوزاند
▪️پشت این حجره در بسته چه گفتی تو مگر
🖤که صدای تو مناجات و دعا را سوزاند
#شهادت_امام_جواد(ع)🥀
#تسلیت_باد.🥀
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🏴
46.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞#فیلم
🏴عزاداری مراسم شهادت امام جواد(ع)
#زمینه | جَوون بودی، پُر از دردُ پُر از ماتم
#کربلایی_سیدرضانریمانی
#پیشنهاد_دانلود
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🏴
سنگرشهدا
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:1⃣2⃣
🍃در وجودم دوست داشتم لبنان بمانم و آمادگی زندگی کردن در ایران را نداشتم .در ایران ما چیزی نداشتیم .به مصطفی گفتم مسئولیتش در لبنان چه میشود ؟و تصمیم گرفتیم که مصطفی در ایران بماند و من هم تا مدرسه تعطیل بشود در لبنان بمانم و کارهای مصطفی را ادامه بدهم .می گفت: نمی خواهم بچه ها فکر کنند من و شما رفته ایم ایران و آنها را ول کرده ایم .در طول این مدت ، من تقریباً هر یک ماه به ایران برمی گشتم و ارتباط تلفنی با مصطفی داشتم ،اما مدام نگران بودم که چه می شود ، آیا این زندگی همین طور ادامه پیدا می کند؟
🍃تا اینکه جنگ کردستان شروع شد .
آن موقع من لبنان بودم و وقتی توانستم در اولین فرصت خودم را به ایران برسانم دیدم مثل همیشه مصطفی در فرودگاه منتظرم نیست .برادرش آمده بود و گفت دکتر مسافرت است .آن شب تلویزیون که تماشا می کردم دیدم اسم پاوه و چمران زیاد می آمد .
🍃فارسی بلد نبودم . فقط چند کلمه، بیشتر متوجه نمی شدم ، دیگران هم نمی گفتند .خیلی ناراحت شدم ، احساس می کردم مسئله ای هست ولی کسانی که دورم بودند میگفتند: چیزی نیست ، مصطفی بر می گردد .هیچ کس به حرف من گوش نمی کرد.
مثل دیوانهها بودم ودلم پر از آشوب بود .روز بعد رفتم دفتر نخست وزیری پیش مهندس بازرگان .آنجا فهمیدم خبری است ، پیام امام داده شده بود و مردم تظاهرات کرده بودند . پاوه محاصره بود . به مهندس بازرگان گفتم: من میخواهم بروم پیش مصطفی.به دیگران هر چه می گویم گوش نمی دهند . نمی گذارند من بروم .
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وچهل_پنجمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_934_700)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾
386
✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨
✾شهید،⇦ #محمد_حسینے
🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊
ว໐iภ ↬ @sangarshohada
❁ ﷽ ❁
يـادتـان
خـاطره ای نيستــ
ڪ از دل بـرود ...
نـقش شـن نيستــ
ڪ از بـاور ساحـل برود ...
"شهدا زنده اند و در نزد پروردگارشان عِندَ رَبهم یرزقونند "
#صبحتون_شهدایے🌷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
#جوادالائمه_یا_ابن_الرضا💔
دل اهل ایمان عزاخانه شد
همه ملک امکان عزاخانه شد
سیه پوش ماتم شده کاظمین
مدینه ، خراسان عزا خانه شد
#آجرک_الله_یاصاحب_الزمان🥀
#شهادت_امام_جواد(ع)🥀
#تسلیت_باد.🥀
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🏴
#خاطرات_شهید
💠در عملیات والفجر 4 از ناحیه ی کتف و در عملیات بدر از ناحیه ی پا مجروح شد. در زمان جنگ به طرف دشمن که می تاخت، فقط به جلو نگاه می کرد. در کارهای جمعی همیشه پیشقدم بود، بعد دیگران را به کار تشویق می کرد. اخلاق او طوری بود که دیگران او را دوست داشتند و به راهنمایی هایش گوش می دادند.
💠او خود را جدای از دیگران نمی دانست. حتی کوچک تر از آن ها خود را تصور می کرد. آرزو داشت که راه کربلا باز شود و می گفت: «چه می شود که راه کربلا باز شود، قبر اباعبدالله (ع) را زیارت کنیم و در کنار قبرشان نماز بخوانیم، اشک بریزیم.»
💠او به امام عشق می ورزید در دعاهای کمیل و توسل به طور منظم و مرتب شرکت می کرد و در کارها به حضرت فاطمه زهرا (س) متوسل می شد.
💠«قبل از شهادت می گفت: «من تا شهید نشوم، دست از انقلاب برنمی دارم.» قبل از شهادت به دیدن تمام اقوام و بستگان و خانواده های شهدا رفته بود.
💠همسر شهید👈: «خواب دیدم که برادرم از جبهه برگشته است و صورتش سیاه شده، به او گفتم: چرا صورتت سیاه است؟ گفت: به خاطر دودهای خمپاره است و شهید را دیدم که به یک طرف افتاده است. صبح که از خواب بیدار شدم برادرم از جبهه برگشته بود. به او گفتم: چرا زود برگشتی؟ تازه که به جبهه رفته ای، که اشک در چشمانش جمع شد و فهمیدم که همسرم به شهادت رسیده است.»
📎فرمانده گردان شهید بهشتی لشگر ۵ نصـر
#شهید_محمدصادق_قدسی🌷
#سالروز_شهادت
ولادت : ۱۳۳۳/۹/۲۲ نیشابور ، خراسان رضوی
شهادت : ۱۳۶۵/۴/۲۰ پاسگاه زید ، شلمچه
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊🕊
مرا با خود ببر
زیرا که می ترسم
در احوالم بگویند
آن پرستویم ؛
که از پرواز جا مانده ....
#وداع_یاران
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات🌷
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞ماجرای کُشتی شگفت انگیز #شهید_ابراهیم_هادی بصورت انیمیشن
🏆رسم پهلوانی و جوانمردی
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | سخنان کمتر دیده شده از شهید رجایی در مورد عدالت و یارانه ها....
#شهید_رجایی🌷
ว໐iภ↬ @sangarshohada🕊🕊
سلام دوستان میشه لطف کنید برای سلامتی زینب کوچولوی ما حمد شفا بخونید حالش مساعد نیست پلاکت خونش خیلی پایین امده دوباره بستری شده..ممنومم😔
سنگرشهدا
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 #خاطرات_شهيد_چمران بہ روایت غاده جابر قسمت:
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠
#خاطرات_شهيد_چمران
بہ روایت غاده جابر
قسمت:2⃣2⃣
🍃فردای آن روز بازرگان اورا خواست و با لبخند گفت: مصطفی خودش کسی را فرستاده دنبالتان . گفته غاده بیاید .غاده گل از گلش شکفت .از اول می دانست که محال است مصطفی بداند او اینجا است و نگذارد بیاید ، حتی اگر جنگ باشد .مصطفی راضی است او برود پاوه و آن قدر عزیز و عاقل است که "محسن الهی" را دنبال او فرستاده ،محسن را از لبنان از آن وقت که به موسسه آمد و مدتی تعلیم دید ، می شناخت .
🍃البته من وقتی رسیدم پاوه ، آن جا از محاصره در آمده و آزاد شده بود. مصطفی هم نبود.او را روز بعد دیدم . وقتی آمد همان لباس جنگی تنش بود و خاک آلود ، یاد لبنان افتادم.من فکر میکردم کلاشینکف ولباس جنگی مصطفی در ایران دیگر تمام شد ،ولی دیدم همان طور است ، لبنانی دیگر . مصطفی به من گفت: می خواهم در کردستان بمانم تا مسئله را ختم کنم و دنبالتان فرستادم چون در تهران خانه نداریم و شما اینجا نزدیک من باشید بهتر است.از من خواست مراقب باشم و جریان را بنویسم مخصوصاً برای روزنامه های کشورهای عرب .مصطفی می گفت و من می نوشتم .
🍃نزدیک یک ماه در کردستان با او بودم .از پاوه به سقز ، از سقز به میاندوآب ، نوسود ، مریوان و سردشت .مصطفی بیشتر اوقات در عملیات بود و من بیشتر اوقات ، تنها .زبان که بلد نبودم .قدم میزدم تا بیاید . گاهی با خلبانان صحبت می کردم ، چون انگلیسی بلد بودند ...
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#دویست_وچهل_پنجمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@R199122
📿 20 📿 21 📿 22 📿 23 📿 24 📿 25 📿 26 📿
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_934_700)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
✾طرح تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے✾
387
✨ڪلام حق امروز هدیہ به روح✨
✾شهید،⇦ #حمیدرضا_اسداللهے
🕊ڪانال سنگر شهـدا🕊
ว໐iภ ↬ @sangarshohada