سنگرشهدا
هر صبح زنده مے شوم از #خنده هاے دوست لبخند دوست، ناب ترین شڪل گفتگوست... #صبحتون_شهدایی🌷 #شهید_
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»↬🌷❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
💠امر به معروف
تقوای ایشون برای حقیر درس های زیادی داشت به کرات شاهد بودم با نهی از منکر خاص خودشون جلوی غیبت رو میگرفتند
اگر صحبت از فرد غایبی میشد،اگر فرد غایب رو می شناختند،به نحوی سعی میکردند اورا تبرئه کنند مثلا اگر بدی او گفته میشد حاج رضا میگفت:«نه،حالا اینطور ها هم نیست»...
اگر میدید بازهم جلسه به غیبت ادامه میدهد،بلند صلوات میفرستاد به طوری که همه ساکت شوند،باز اگر ادامه میدادند ایشون صلوات میفرستاد انقدر صلوات میفرستاد تا گوینده خجالت میکشید و ادامه نمیداد نهی از منکر ایشون هم غیر مستقیم بود که کسی ناراحت نشود،هم موثر واقع میشد.
#شهید_حاج_رضا_فرزانه
راوے : #همسر_شهید🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🔸دکترای فیزیک پلاسما از امریکا داشت!
خیلی با سوادتر و فرنگ رفته تر از خیلی ها بود وتازه مدرکش هم مثل بعضی ها جعلی نبود!
اماجوگیر نمیشد و خودش و سرباز ولی فقیه میدونست..!
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
فرزندان انقلابیام
غرور مقـدس و
بغض و کینه انقلابی را
در سینه هـا نگه دارید ...
📅 ۲۷ تیر مـاه
#سالروز_پذیرش_قطعنامه۵۹۸
توسط امام خمینی (ره) درسال ۱۳٦۷
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
✧✦•﷽ ✧✦•
سلام همسنگری های عزیز...
یکی از اعضای محترم کانال براشون مشکلی پیش اومد بیمار حال وخیم دارن التماس دعا داره...برای رفع مشکلشون ختم ۱۴هزارتا ذکر #صلوات گرفتیم.ان شاء الله که به حق ۳ساله امام حسین ع شفاپیدا کنه .. چنانچه تمایل دارید تو این ختم شرکت کنید لطفا تعداد ذکر های خودتون به ای دی زیر بفرستید...
@FF8141
تا الان ذکرختم شده👇
( 8013)
التماس دعا🌹🌹
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :6⃣7⃣1⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 177
بعد از سه چهار روز که به نصب چادرها و استقرار گردانها گذشت طبق معمول برنامه ها شروع شد صبحگاه ها آنجا به صورت کوهپیمایی برگزار میشد. برنامه همیشه با تلاوت آیاتی از قرآن با معنی آغاز میشد. پس از آن اگر فرمانده گردان صحبتی داشت با نیروها مطرح میکرد وگرنه نیروها به کوهپیمایی میرفتند. گاهی هم برنامه به نرمش ختم میشد و بعد از صرف صبحانه آموزشها شروع میشد.
در کوهپیمایی هر دسته به سویی میرفت چون حرکت کل یک گردان و حتی گروهان در یک ستون مشکل و زمانبر بود. در حین کوهپیمایی بچه ها شعارهایی میدادند که طنین صدایشان در دل سنگها میپیچید؛ شعارهای روحیه دهنده که همه را سرحال می آورد و بیشتر همان سرود قدیمی و آشنای کردستان بود. گاهی در حین کوهپیمایی، با بچه ها از تجربیات ماهها جنگ در کوههای کردستان می گفتیم. از اینکه نبرد در کوهستان چه شاخصه هایی دارد؛ دشمن هم به شیارها و مسیرهای مناسب عبور در کوه واقف است و حتماً آنجا موانعی می گذراند، نیروی خوب باید زود راههای فرعی را پیدا کند. نیروها آنقدر باید در بالا رفتن از صخره ها و حرکت در شیارها ماهر باشند که بتوانند زود تصمیم گرفته و راه نفوذ را پیدا کنند.
ما حدود دو ماه در دوکوهه ماندیم. در آن مدت صبحگاه ها و مراسمهای دعا و عزاداری باصفایی داشتیم. گاهی وقتها نیروهای گردان امام حسین صبحانه وحدت میخوردند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :7⃣7⃣1⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 178
در این جمع هم شلوغی ها و شوخیهایی سر میگرفت مثل غافل کردن بغل دستی و ریختن نمک توی چای شیرین او و بعد تماشای قیافه ای که چای شور و شیرین میخورد!
در آموزشهای روزانه برای حفظ آمادگی و با احتمال اینکه دشمن در عملیات آتی دست به بمباران شیمیایی بزند، تأکید عمده روی آموزشهای شیمیایی بود. در کنار تکرار آموزشهای قبلی، این بار روش مقابله با بمباران شیمیایی به طور عملی نشان داده میشد. گاهی در منطقه گاز اشک آور می انداختند و ما باید در عرض شش تا هشت ثانیه ماسک میزدیم. معمولاً صبحها باید یکی دو ساعت ماسک میزدیم که در آن حال نفس کشیدن فرق میکرد و آدم به سختی می توانست تحمل کند. اتفاقاً هدف از این برنامه عادت کردن نیروها به این وضعیت بود که چطور ماسک به صورت داشته باشند و در عین حال به کارشان ادامه دهند. البته همه این برنامه ها یک جنبه انحرافی برای حفاظت اطلاعات عملیات آتی به حساب می آمد، چون از نوع آموزشها نیروها حدس میزدند که عملیات بعدی در کدام منطقه خواهد بود؛ دشت، کوهستان یا آب؟!
چند مانور هم آنجا انجام شد که از سخت ترین مانورها بود. چرا که کیفیت حرکت نیروها در دشت و کوه به کلی متفاوت بود. در دشت می شد مسافت زیادی را به سرعت دوید اما در ارتفاع بعد از بیست سی متر تنگی نفس آزارمان میداد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊