@Farsna.mp3
1.73M
🎧 #بشنوید🎧
بانوای سید مجید بنی فاطمه🎙
الهی بانوی کرم،
همیشه سایه ات رو سرم ...
#ولادت_حضرت_فاطمه_زهرا (س)
🍃🌸عید میلاد نور،مادر سادات و روز مادر و زن برهمگان خصوصا خواهران محترم کانال مبارک باد🌸🍃
@sangarshohada🕊🕊
Hamid_Bakeri[ebook.VeyQ.ir].pdf
857.9K
❁﷽❁
به بهانہ سالروزشهادت
📚ڪتاب نیمہ پنهان ماه
ﺯﻧﺪگے #شهید_حمید_باکری
بہ ﺭﻭﺍیت ﻫﻤﺴﺮ شھیــد
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :5⃣2⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 526
مدتی بعد امیر آمد و گفت که وضعیت بهتر شده و ساحل عراق را گرفته اند.
ـ پس موندنی شدیم! برو برام پتو بیار ببینم میتونم اینجا بخوابم.
امیر برایم پتو پیدا کرد و جایم را درست کرد. دراز کشیدم و دستم را توی بغلم گرفتم با انگشتهایی که مواظب بودم کنده نشوند! خوابم گرفت. نمیدانم چقدر گذشته بود. حال مبهمی داشتم. خواب میدیدم دارم زخمی میشوم. این بار دستم را میدیدم که ترکش میخورد و درد عجیبی داشت. از درد بیدار شدم. گفتند خمپاره خورده تو سنگر! بعضی از زخمیها بدتر زخمی شده بودند ولی من طوریم نشده بود. سنگر آتش گرفته بود و چند نفر از بیرون با برگهای نخل سعی میکردند آتش را خاموش کنند. هنوز منگ خواب و درد بودم. دستم را بلند کردم تا جلوی صورتم بیاورم؛ دستم سنگین شده و محل زخم پر از گِل و خون دلمه بسته بود، حالا دیگر زق زق انگشتان دستم حالم را بد میکرد.
بچه ها گفتند وقت نماز صبح شده. نیمخیز شدم و با یک دست تیمم کردم. چه تیممی! چه نمازی! همانجا داخل سنگر به حال نشسته نمازم را ادا کردم. امیر به همراه چند نفر دیگر آنجا بودند. پرسیدم: «حالا چطور میشه؟»
ـ آقا سید گفت صبح برمیگردیم عقب!
ـ حالا که قراره عقب برن منم برمیگردم.
علیرضا سارخانی معاون دسته من بود گفت: «آقا سید! بیا ببرمت عقب!»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :6⃣2⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 527
ـ خودم میرم!
علیرضا دست برنداشت و اصرار کرد همراهی ام کند. کمکم کرد و برگشتیم تا آن قسمت که کانال بزرگ میشد. گفتم: «علیرضا تو دیگه برگرد. از اینجا به بعد رو خودم میرم.»
ـ میری باز خمپاره ای چیزی میافته...
ـ نه! تو برگرد...
او را راهی کردم و خودم به راهم ادامه دادم. عقبتر بچه های گروهان تخریب را دیدم. حجت از دوستان قدیمی ام آنجا بود. وضع و حال مرا که دید بغلم کرد. میبوسید و گریه میکرد و میگفت: «سید! چت شده؟!»
ـ هیچی... میبینی که...
این بار او دست بردار نبود و میگفت: «بیا ببرمت عقب.» گفتم: «نه! گروهان شما اینجاست. الآن با شما کار دارن. خودم میرم.»
نمیخواستم به خاطر من از کارش بماند. راه اورژانس را پرسیدم و نشانم دادند.
در اورژانس سِرمی را روی دستم خالی کردند که گِل و خون را تا حدی از دستم شست. بعد هم تختهای زیر دستم گذاشتند و با باند پیچیدند.
ـ برو سوار ماشین شو تا عقب بری!
پشت آمبولانس جا گرفتم و ماشین که پر از مجروح بود از جا کنده شد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_بیست_ونهمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@F8141
🌷2🌷5🌷6🌷8🌷10🌷11🌷12🌷13🌷18🌷19🌷20🌷21🌷22🌷23🌷24🌷25🌷26🌷27🌷🌷29🌷
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_471_900)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🔴 استعفا برای فشار
🔻اصرار به استعفا خیانت است
🔹محمدجواد ظریف از وزارت خارجه استعفا کرده، نقشه واضح و روشن است استعفا برای فشار !
🔹درست یک ماه پیش بود که چندین وزیر به رهبری نامه نوشتند که یا FATF تصویب می شود یا استعفا خواهند داد. این استعفا هم برای افزایش فشار بر نظامی است که امروز تحت شدیدترین فشارهای ارزی و اقتصادی غول های اقتصادی جهان است. ارزش پول ملی اش 70 درصد سقوط کرده و قیمت تمام کالاهای اساسی بصورت تصاعد هندسی افزایش پیدا کرده اند.
🔹واقعیت این است که #استعفا یک امر معمولی و عادی و قانونی است. اما استعفای ظریف در این شرایط و با توجه به فشارهای بیرونی و مشکلات درونی و همچنین عدم عذرخواهی از برجام و 6 سال مذاکره بی حاصل و خسارت محض، استعفایی نیست که در راستای رضای خداوند متعال و حل کردن مشکلات مردم باشد. ظریف باید می ماند تا با دست خود از برجام خارج می شد و با دست خود قراردادهای تحمیلی با کارگروه های FAFT و غیره را پاره کند.
🔹بیاد بیاورید استعفای عجیب #میرحسین_موسوی در سال 67 و درست در سخت ترین شرایط و ایام آن مقطع که جنگ و فشارهای بیرونی و تحریم ها به مردم فشار می آورد. روز 15 شهريور سال 1367 در شرايطي كه ايران به تازگي قطعنامه آتش بس يا به تعبير امام خميني(ره) جام زهر را پذيرفته بود، روزنامه جمهوري اسلامي که در اختيار مسيح مهاجري - يكي از نزديك ترين چهره ها به ميرحسين- قرار داشت، در حالي منتشر شد که خبر استعفاي ميرحسين موسوي از نخست وزيري را به عنوان تيتر يك انتخاب كرده بود، استعفايي که بدون هماهنگي رئيس جمهور و رهبر كبير انقلاب اسلامي نگاشته شده بود.
🔹آیت الله خامنه ای بعنوان رئیس جمهور خطاب به میرحسین نوشت: «در شرايط حساس كنوني و در حالي كه مذاكرات ژنو در جريان است و لازم است همه در برابر ترفندهاي دشمنان آماده و از مسائل داخلي فارغ البال باشيم، استعفاي دولت بر خلاف مصلحت كشور و انقلاب است و ضربه اي بر مصالح نظام جمهوري اسلامي است. استعفاي شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر آن را ضربه به نظام و حتي با كمال معذرت خيانت – البته خيانت غير عمدي- مي دانم و معتقدم خوب است جنابعالي امروز نظرات حضرت امام در امور اقتصادي را به طور دربست بپذيريد.
استعفا را نمي پذيرم و خواهش مي كنم اصرار نكنيد. »
🔹 و امام خمینی(ره) در پاسخ به استعفای وی نوشت: «نامه استعفاي شما باعث تعجب شد.
حق اين بود که اگر تصميم بدين کار داشتيد، لااقل من و يا مسئولين رده بالاي نظام را در جريان مي گذاشتيد. در زماني که مردم حزب الله براي ياري اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه مي برند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخست وزيري در چارچوب اسلام و قانون اساسي به خدمت خود ادامه دهيد، در صورتي که نسبت به بعضي از وزرا به توافق نمي رسيد چون گذشته عمل شود. اين حق قانوني مجلس است که به هر وزيري که مايل بود، راي دهد. تعزيرات از اين پس در اختيار مجمع تشخيص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هر ميزان که مايل باشد، در اختيار دولت قرار خواهد داد.
همه بايد به خدا پناه ببريم و در مواقع عصبانيت دست به کارهايي نزنيم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از اين گونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده اند. اين حرکات هيچ تاثيري در خطوط اصيل و اساسي انقلاب اسلامي ايران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقه مندم، ان شاءالله عندالملاقات مسائلي است که گوشزد مي نمايم».
روح الله الموسوي الخميني - 15/6/67
🔹در پایان باید عرض کنم، نه تنها دشمنان این نظام که حتی فرزندان این انقلاب هنوز مردم و رهبر این مردم یعنی امام خامنه ای را نشناختند؛ سیدعلی تا حالا به هیچ کس باج نداد و نمی دهد و نخواهد داد!
🔹بی تردید این استعفا چه پذیرفته شود چه پذیرفته نشود و برای کسب محبوبیت کاذبی بعد از ایام منفوریت صورت گرفته باشد هیچ تزلزلی در اراده این ملت نخواهد داشت. چنانچه پذیرفته شود امیدواریم شخصی داعیه دار وزارت امور خارجه این کشور شود که تمام جهان را در آمریکا و دوسه کشور اروپایی خلاصه نکند و ارتباطات ویژه ای با همسایه های مرزی، همسایه های منطقه ای، همسایه های قاره آسیا، کشورهای مسلمان، آمریکای لاتین و آفریقا برقرار نماید.
#داود_مدرسی_یان
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :7⃣2⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 528
راه زیادی نرفته بودیم که ایستاد و پیاده شدیم. به پد هلیکوپتر رسیده بودیم. ظاهراً در اهواز بودیم. محوطه پر از مجروح بود. متوجه شدم به جز بچه های اطلاعات سپاه و کادر پزشکی کسی از نیروهای مردمی آنجا نیست. به نظرم کار مهمی بود. اصولاً در همه عملیاتها، عقب آمدن نیروهای عمل کننده قدغن بود و کسانی که مجروح شده بودند ممکن بود ناخواسته اطلاعاتی را به مردم بدهند. آنجا نیروهای اطلاعات خیلی کار میکردند و به کسی حق صحبت با مجروح جنگی نمیدادند. به ما هم سفارش میکردند با هیچکس حرف نزنیم. در آشیانه های فرودگاه روی کف سیمانی را با پتو پوشانده و مجروحان را خوابانده بودند. تا چشم کار میکرد مجروح بود. در آن شلوغی بعضی از بچه های مجروح که وضعشان وخیم بود، شهید میشدند. آن شب آنجا ماندیم و حدود ظهر فردا یک هواپیمای 130- C آمد. مرا هم با برانکارد سوارش کردند. هنوز لباسهای غواصیام را به تن داشتم. حتی دستکش دست چپ دستم بود و بعد یادم آمد که ترکش خمپاره دستکش دست زخمی ام را برده است.
هواپیما به تهران رسید و ما را به بیمارستان منتقل کردند. این بار در اورژانس بیمارستان منتظر بودم که مرد ریشویی آمد سراغم و پرسید: «از نیروهای کدوم لشکری؟»
ـ چطور مگه؟
صورتم را تمیز کرد و دوباره پرسید: «چقدر تلفات دادید؟»
ـ به شما چه مربوطه؟
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :8⃣2⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 529
فارسی حرف میزد و سعی داشت چیزهایی بفهمد. از منطقه میپرسید و دست بردار نبود. یکی از نیروهای اطلاعات آمد تا او را بیرون کند. گفت: «من پسرعموی ایشونم!» و مرا نشان داد. بلافاصله گفتم: «نه خیر! چه پسرعمویی؟! من تُرکم ولی این...» بچه های اطلاعات او را گرفتند و بردند. در بیمارستان معطل بودم و پرستارها طبق معمول می آمدند و میرفتند تا اینکه نوبت به عمل من رسید. با قیچی سراغم آمدند و گفتند: «باید لباساتو در بیاریم!» دادم درآمد: «چی کار میکنید؟!»
ـ باید لباساتو قیچی کنیم! با این دستت چطوری میخوای درشون بیاری؟!
ـ نه! هر طوری بشه درشون مییارم... شما قیمت اینارو نمیدونید!
ـ ول کن بابا! دستت درد میکنه ها!
در دلم میگفتم متوجه نیستند یک دست لباس غواصی با چه زحمتی به دست میhید. به هزار سختی به کمک آنها لباس غواصی را از تنم درآوردم و روانه اتاق عمل شدم.
وقتی به هوش آمدم علاوه بر زق زق دستم، پاهایم هم درد میکرد. معلوم شد تا آن لحظه کفشهای غواصیام را در نیاورده اند! یکی از بچه های اطلاعات را که در اتاق ما بود صدا زدم و خواستم کفش هایم را دربیاورد. آمد و هر چه کرد نتوانست. پاهایم ورم کرده و کفش غواصی محکم به پایم چسیبده بود. بنده خدا بعد از کلی تقلا رفت و یک نفر دیگر را هم آورد. این بار دو نفری هر چه زور زدند نتوانستند کفشها را در بیاورند! گفتم یک ظرف آب سرد بیاورند تا پاهایم را در آب بگذارم. آب سرد آوردند و پاهایم را در آب گذاشتم و بعد از چند دقیقه توانستند کفشها را در بیاورند. راحت شدم. میخواستند کفشها را توی سطل آشغال بیاندازند که نگذاشتم، گفتم: «اونارو بشورید، برام بیارید. میخوام اونا رو نگه دارم.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_بیست_ونهمین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@F8141
🌷2🌷5🌷6🌷8🌷10🌷11🌷12🌷13🌷18🌷19🌷20🌷21🌷22🌷23🌷24🌷25🌷26🌷
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_471_900)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🚨فوری | پیکر مطهر ۵ تن از شهدای مفقود در سوریه شناسایی شد.
✅روابط عمومی کل سپاه:
🌷پیکرهای پاک و مطهر پنج تن از شهدای ایرانی که حین ماموریت مستشاری در سوریه به شهادت رسیده بودند، کشف و پس از انجام آزمایش های DNA هویت آنان شناسایی شد.
🌷بسیجی شهید « #سعید_انصاری» از استان تهران، پاسدار شهید « #حمید_محمدرضایی» از استان قزوین، پاسدار شهید « #محمد_قنبریان» از استان سمنان، پاسدار شهید «#سیدجواد_اسدی» از استان مازندران و بسیجی شهید
« #میثم_نظری » از استان تهران.
🌷پیکرهای مطهر این شهدای والامقام هفته آینده بر دوش مردم قدرشناس و انقلابی ایران اسلامی در استانهای خود تشییع و خاکسپاری میشوند.
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#من_شهیدمیشوم
باخانواده عروس خانم قرار خواستگاری گذاشته بودیم . معمولا همه جا برای مراسم خواستگاری بزرگترها می روند . اما آقا محمود خیلی اصرار داشت که من همراهش باشم ؛ علت اصرار ایشان آشنایی مختصری بود که من با این خانواده داشتم . آقا محمود روز خواستگاری دنبالم آمد ؛ زمانیکه راه افتادیم از خانه بیرون برویم گفت :
حتما با این بنده خدا ( عروس خانم)
صحبت کن و بگو که من حداکثر پانزده سال
می توانم زندگی کنم !! با تعجب نگاهش کردم !! گفت : من شهید می شوم * ناراحت شدم ، نشستم و با عصبانیت گفتم : پس دختر مردم را اذیت نکن ، حالا که این طور است من نمی آیم . شما که می خواهی شهید شوی اصلا ازدواج نکن . خندید و گفت : عصبانی نشو خواهر من !! ازدواج سنت پیغمبر اکرم "صل الله و علیه و آله و سلم" است . و من برای پیروی از سنت پیغمبر اسلام "صل الله علیه و آله وسلم" ازدواج می کنم . محمود ازدواج کرد و چهار سال و نیم بعداز ازدواجش به فیض عظیم شهادت نائل آمد .
#خاطرات_شهید
#شهید_محمود_نریمانی🌷
راوی : #خواهر_شهید
iD ➠ @sangarshohada🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴صدرزاده، تحلیلگر جهان عرب در گفتگو با بیبیسی: سفر #بشار_اسد به تهران نمایش قدرت ایران و سوریه در منطقه است و حضور #قاسم_سلیمانی در دیدار با رهبر ایران، نشان دهنده اقدامات مؤثر #سپاه در سوریه است.
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
دلتنگـــــ تر می شویمـ ....
با دیدن لبخندهایے ڪہ
#جاماندن را بیشتر بہ رخمان مے کشند....
ڪبوتر با ڪبوتر...
باز با بـــاز.....
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊