eitaa logo
سنگرشهدا
7هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
❃↫🌷«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃ #مقیدبه_نمازاول_وقت شهید نریمانی شش ماه از من بزرگتر هستند ولی از لحاظ درسی و تحصیلی در یک سال بودیم و نخستین اعزام شهید سال 92 بود و زمانی که بنده باردار بودم و نمی‌دانستم کجا می‌خواهند بروند. زمان‌هانی بود که ماموریت آقا محمود سه هفته طول می‌کشید و من هیچ سوالی درباره مکان ماموریت ایشان نمی‌کردم ولی خیلی سخت بود و اوقاتی از نحوه چمدان جمع کردن شهید نریمانی متوجه اعزام ایشان می‌شدم و همیشه شهید می‌گفتند: تحمل کنید و ارتباط‌ با شهید تنها تلفنی بود. زمان‌هایی که از خارج از کشور تماس می‌گرفتند متوجه تاخیر صدا می‌شدم و شک می‌کردم. اما روزی زمان اذان مغرب تماس گرفتند و همیشه شهید محمود نریمانی مقید به نماز اول وقت بود و در این موقع تمام کارهای خودشان را تعطیل می‌کردند و به همین دلیل از آقا محمود سوال کردم که موقع نماز تماس گرفتید؟! ایشان هول شد و گفت: نمازم را خواندم و بحث رو عوض کردند و این موقع بود که اطمینان یافتم ایشان خارج از کشور هستند. اطرافیان خیلی به من دلداری می‌دادند که هیچ نگران نباشم و بعد از دو ماه ایشان برگشت باز هیچ سوالی نکردم. #آخرین_تماس_تلفنی من روز قبل از شهادت با ایشون صحبت کردم، همیشه شبها زنگ می زد. ولی آن روز، برعکس روال همیشه ظهر زنگ زد و گفتم: پس حالا که صحبت کردیم شب زنگ نمی زنی؟ گفت: شاید زنگ نزنم، ولی خب شایدم زنگ زدم، تا ببینیم خدا چه می خواهد، روز بعد ، روز دهم مرداد ماه 95 طی انفجار مواد منفجره در حما به شهادت رسید. #شهید_محمود_نریمانی🌷 راوی : #همسر_شهید @sangarshohada🕊🕊
19.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔺بابا با بچه‌اش بازی می‌کنه حتی اگه شهید شده باشه همسر شهید از شبی می‌گوید که خودش و پسرش بخاطر او زار زار گریه کردند ولی صبح که بیدار شدند، حال پسرش خیلی خوب بود، بابا را می‌خواست و پدر هم نه نگفته بود 📺 گفت‌وگویی است ساده و صمیمی با همسران شهدای مدافع حرم، و در این قسمت گفت و شنودی با سارا عجمی همسر شهید محمود نریمانی ⏯ فایل کامل این قسمت از ملازمان حرم در یوتیوب : https://youtu.be/bk9pJhJHExU ⏯ فایل کامل این قسمت از ملازمان حرم در آپارات : https://m.aparat.com/v/4b0oR 🌷 j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
●شهید نریمانی شش ماه از من بزرگتر هستند ولی از لحاظ درسی و تحصیلی در یک سال بودیم و نخستین اعزام شهید سال 92 بود و زمانی که بنده باردار بودم و نمی‌دانستم کجا می‌خواهند بروند. زمان‌هانی بود که ماموریت آقا محمود سه هفته طول می‌کشید و من هیچ سوالی درباره مکان ماموریت ایشان نمی‌کردم ولی خیلی سخت بود و اوقاتی از نحوه چمدان جمع کردن شهید نریمانی متوجه اعزام ایشان می‌شدم و همیشه شهید می‌گفتند: تحمل کنید و ارتباط‌ با شهید تنها تلفنی بود. ● زمان‌هایی که از خارج از کشور تماس می‌گرفتند متوجه تاخیر صدا می‌شدم و شک می‌کردم. اما روزی زمان اذان مغرب تماس گرفتند و همیشه شهید محمود نریمانی مقید به نماز اول وقت بود و در این موقع تمام کارهای خودشان را تعطیل می‌کردند و به همین دلیل از آقا محمود سوال کردم که موقع نماز تماس گرفتید؟ ● ایشان هول شد و گفت: نمازم را خواندم و بحث رو عوض کردند و این موقع بود که اطمینان یافتم ایشان خارج از کشور هستند. اطرافیان خیلی به من دلداری می‌دادند که هیچ نگران نباشم و بعد از دو ماه ایشان برگشت باز هیچ سوالی نکردم. راوی : همسرشهید 🌷 @sangarshohada🕊🕊
درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی داشت.کوچکترین وسیله خانه و اقلام مصرفی را سوال میکرد که ایرانی باشد. من به ایشان می گفتم که تشخیص خرید کالای ایرانی سخت است ولی شهید نریمانی تاکید میکردند باید هرجور هست متوجه شویم!خرید کالای ایرانی اهمیت زیادی برای کشور دارد و اصلا کیفیت را در نظر نمیگرفت و فقط به دنبال استفاده از کالای ایرانی بودند.... ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی
🔷بارآخر یک ماهی بود که می‌خواست برود سوریه. ساکش را هم آماده کرده بود ؛اما جور نمی‌شد که برود. دو سه روز قبل از اینکه برود به من گفت: «شما و مادرم به من دل بسته‌اید و نمی‌گذارید که من بروم وگرنه تا به حال رفته بودم.» 🔶 من گریه کردم و گفتم: «نه به خدا قسم من این‌طور نیستم. 'من واقعاً از ته دل می‌گویم از تو دل کندم. 'مادرت هم اگر چیزی می‌گوید، به‌خاطر اینست که شما فرزندش هستید. 🔷دلش نمی‌آید که می‌گوید ناراحت است وگرنه چه راهی بهتر از شهادت. مادرت هم دلش نمی‌آید که فرزندش به داخل خیابان برود و اتفاقی برایش بیفتد و از بین برود. چه بهتر که شهید بشود.» 🔶همان‌جا هم گریه‌هایم را کردم و هم حرف‌هایم را با او زدم و گفتم: «از طرف من خیالت راحت باشد. من اصلاً در نظر ندارم که تو را به‌سمت خود بکشانم و برای خودم نگه دارم، چون می‌دانم تو برای این دنیا نیستی». 🔷محمود می‌گفت دوست ندارم صدای گریه‌تان را نامحرم بشنود/ با شهادت به آرزویش رسید.... 🔶پسرم، محمد هادی دوسال و نیمه است و هنوز شهادت پدرش را درک نمی‌کند و متوجه نمی‌شود. خیلی به پدرش عادت دارد. پدرش خیلی با او سر و کله می‌زد. شب که از سر کار برمی‌گشت اکثر وقتش را با محمد هادی می‌گذراند و دیگر شب‌ها من خیالم از بابت پسرم راحت بود که پیش بابایش است. 🔷 آقا محمود هرجا هم می‌خواست برود محمدهادی را هم با خود می‌برد. قبل از رفتنش به سوریه گفت: «من از هر دوی شما دل کندم.» امیدوارم خدا کمک کند بتوانم او را همان‌طور که پدرش می‌خواست تربیت کنم. 🔶همیشه به من و خواهرانش می‌گفت اگر من شهید شدم دوست ندارم صدای گریه و زاری‌تان را نامحرم بشنود، به همین خاطر هرطور هستید در تنهایی‌ها غم خود را خالی کنید". الآن خیلی خوشحالم که همسرم به آرزویش یعنی شهادت رسیده است. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی داشت.کوچکترین وسیله خانه و اقلام مصرفی را سوال میکرد که ایرانی باشد. من به ایشان می گفتم که تشخیص خرید کالای ایرانی سخت است ولی شهید نریمانی تاکید میکردند باید هرجور هست متوجه شویم!خرید کالای ایرانی اهمیت زیادی برای کشور دارد و اصلا کیفیت را در نظر نمیگرفت و فقط به دنبال استفاده از کالای ایرانی بودند.... ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی
🔷بارآخر یک ماهی بود که می‌خواست برود سوریه. ساکش را هم آماده کرده بود ؛اما جور نمی‌شد که برود. دو سه روز قبل از اینکه برود به من گفت: «شما و مادرم به من دل بسته‌اید و نمی‌گذارید که من بروم وگرنه تا به حال رفته بودم.» 🔶 من گریه کردم و گفتم: «نه به خدا قسم من این‌طور نیستم. 'من واقعاً از ته دل می‌گویم از تو دل کندم. 'مادرت هم اگر چیزی می‌گوید، به‌خاطر اینست که شما فرزندش هستید. 🔷دلش نمی‌آید که می‌گوید ناراحت است وگرنه چه راهی بهتر از شهادت. مادرت هم دلش نمی‌آید که فرزندش به داخل خیابان برود و اتفاقی برایش بیفتد و از بین برود. چه بهتر که شهید بشود.» 🔶همان‌جا هم گریه‌هایم را کردم و هم حرف‌هایم را با او زدم و گفتم: «از طرف من خیالت راحت باشد. من اصلاً در نظر ندارم که تو را به‌سمت خود بکشانم و برای خودم نگه دارم، چون می‌دانم تو برای این دنیا نیستی». 🔷محمود می‌گفت دوست ندارم صدای گریه‌تان را نامحرم بشنود/ با شهادت به آرزویش رسید.... 🔶پسرم، محمد هادی دوسال و نیمه است و هنوز شهادت پدرش را درک نمی‌کند و متوجه نمی‌شود. خیلی به پدرش عادت دارد. پدرش خیلی با او سر و کله می‌زد. شب که از سر کار برمی‌گشت اکثر وقتش را با محمد هادی می‌گذراند و دیگر شب‌ها من خیالم از بابت پسرم راحت بود که پیش بابایش است. 🔷 آقا محمود هرجا هم می‌خواست برود محمدهادی را هم با خود می‌برد. قبل از رفتنش به سوریه گفت: «من از هر دوی شما دل کندم.» امیدوارم خدا کمک کند بتوانم او را همان‌طور که پدرش می‌خواست تربیت کنم. 🔶همیشه به من و خواهرانش می‌گفت اگر من شهید شدم دوست ندارم صدای گریه و زاری‌تان را نامحرم بشنود، به همین خاطر هرطور هستید در تنهایی‌ها غم خود را خالی کنید". الآن خیلی خوشحالم که همسرم به آرزویش یعنی شهادت رسیده است. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃 ڪلام حق امروز هدیہ به روح: ╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗ @sangarshohada ╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی داشت.کوچکترین وسیله خانه و اقلام مصرفی را سوال میکرد که ایرانی باشد. من به ایشان می گفتم که تشخیص خرید کالای ایرانی سخت است ولی شهید نریمانی تاکید میکردند باید هرجور هست متوجه شویم!خرید کالای ایرانی اهمیت زیادی برای کشور دارد و اصلا کیفیت را در نظر نمیگرفت و فقط به دنبال استفاده از کالای ایرانی بودند.... ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی
🔷بارآخر یک ماهی بود که می‌خواست برود سوریه. ساکش را هم آماده کرده بود ؛اما جور نمی‌شد که برود. دو سه روز قبل از اینکه برود به من گفت: «شما و مادرم به من دل بسته‌اید و نمی‌گذارید که من بروم وگرنه تا به حال رفته بودم.» 🔶 من گریه کردم و گفتم: «نه به خدا قسم من این‌طور نیستم. 'من واقعاً از ته دل می‌گویم از تو دل کندم. 'مادرت هم اگر چیزی می‌گوید، به‌خاطر اینست که شما فرزندش هستید. 🔷دلش نمی‌آید که می‌گوید ناراحت است وگرنه چه راهی بهتر از شهادت. مادرت هم دلش نمی‌آید که فرزندش به داخل خیابان برود و اتفاقی برایش بیفتد و از بین برود. چه بهتر که شهید بشود.» 🔶همان‌جا هم گریه‌هایم را کردم و هم حرف‌هایم را با او زدم و گفتم: «از طرف من خیالت راحت باشد. من اصلاً در نظر ندارم که تو را به‌سمت خود بکشانم و برای خودم نگه دارم، چون می‌دانم تو برای این دنیا نیستی». 🔷محمود می‌گفت دوست ندارم صدای گریه‌تان را نامحرم بشنود/ با شهادت به آرزویش رسید.... 🔶پسرم، محمد هادی دوسال و نیمه است و هنوز شهادت پدرش را درک نمی‌کند و متوجه نمی‌شود. خیلی به پدرش عادت دارد. پدرش خیلی با او سر و کله می‌زد. شب که از سر کار برمی‌گشت اکثر وقتش را با محمد هادی می‌گذراند و دیگر شب‌ها من خیالم از بابت پسرم راحت بود که پیش بابایش است. 🔷 آقا محمود هرجا هم می‌خواست برود محمدهادی را هم با خود می‌برد. قبل از رفتنش به سوریه گفت: «من از هر دوی شما دل کندم.» امیدوارم خدا کمک کند بتوانم او را همان‌طور که پدرش می‌خواست تربیت کنم. 🔶همیشه به من و خواهرانش می‌گفت اگر من شهید شدم دوست ندارم صدای گریه و زاری‌تان را نامحرم بشنود، به همین خاطر هرطور هستید در تنهایی‌ها غم خود را خالی کنید". الآن خیلی خوشحالم که همسرم به آرزویش یعنی شهادت رسیده است. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی داشت.کوچکترین وسیله خانه و اقلام مصرفی را سوال میکرد که ایرانی باشد. من به ایشان می گفتم که تشخیص خرید کالای ایرانی سخت است ولی شهید نریمانی تاکید میکردند باید هرجور هست متوجه شویم!خرید کالای ایرانی اهمیت زیادی برای کشور دارد و اصلا کیفیت را در نظر نمیگرفت و فقط به دنبال استفاده از کالای ایرانی بودند.... ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#خاطرات_شهید درباره ی مصرف و استفاده از کالای ایرانی که رهبر انقلاب تاکید زیادی دارند حساسیت زیادی
🔷بارآخر یک ماهی بود که می‌خواست برود سوریه. ساکش را هم آماده کرده بود ؛اما جور نمی‌شد که برود. دو سه روز قبل از اینکه برود به من گفت: «شما و مادرم به من دل بسته‌اید و نمی‌گذارید که من بروم وگرنه تا به حال رفته بودم.» 🔶 من گریه کردم و گفتم: «نه به خدا قسم من این‌طور نیستم. 'من واقعاً از ته دل می‌گویم از تو دل کندم. 'مادرت هم اگر چیزی می‌گوید، به‌خاطر اینست که شما فرزندش هستید. 🔷دلش نمی‌آید که می‌گوید ناراحت است وگرنه چه راهی بهتر از شهادت. مادرت هم دلش نمی‌آید که فرزندش به داخل خیابان برود و اتفاقی برایش بیفتد و از بین برود. چه بهتر که شهید بشود.» 🔶همان‌جا هم گریه‌هایم را کردم و هم حرف‌هایم را با او زدم و گفتم: «از طرف من خیالت راحت باشد. من اصلاً در نظر ندارم که تو را به‌سمت خود بکشانم و برای خودم نگه دارم، چون می‌دانم تو برای این دنیا نیستی». 🔷محمود می‌گفت دوست ندارم صدای گریه‌تان را نامحرم بشنود/ با شهادت به آرزویش رسید.... 🔶پسرم، محمد هادی دوسال و نیمه است و هنوز شهادت پدرش را درک نمی‌کند و متوجه نمی‌شود. خیلی به پدرش عادت دارد. پدرش خیلی با او سر و کله می‌زد. شب که از سر کار برمی‌گشت اکثر وقتش را با محمد هادی می‌گذراند و دیگر شب‌ها من خیالم از بابت پسرم راحت بود که پیش بابایش است. 🔷 آقا محمود هرجا هم می‌خواست برود محمدهادی را هم با خود می‌برد. قبل از رفتنش به سوریه گفت: «من از هر دوی شما دل کندم.» امیدوارم خدا کمک کند بتوانم او را همان‌طور که پدرش می‌خواست تربیت کنم. 🔶همیشه به من و خواهرانش می‌گفت اگر من شهید شدم دوست ندارم صدای گریه و زاری‌تان را نامحرم بشنود، به همین خاطر هرطور هستید در تنهایی‌ها غم خود را خالی کنید". الآن خیلی خوشحالم که همسرم به آرزویش یعنی شهادت رسیده است. ✍ به روایت همسر بزرگوار شهید 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊