8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نکنه شهید بشم!
👈 ماجرای رزمندگانی که نمیخواستند شهید شوند ولی جبهه را ترک نمیکردند ...
➕ خاطرهی شهید مفقودالاثر مدافع حرم
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
چهارشنبه های سیاسی 1.mp3
18.22M
✳️ سلسله برنامه #چهارشنبه_های_سیاسی
👈 با تحلیل #ریزش_های_انقلاب
💠 جلسه 1 ، بررسی افکار و مبانی و عملکرد #سیدمحمد_خاتمی(قسمت اول)
🎤 استاد عبادی از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب
👈 جهت بالاتر بردن تحلیل سیاسی و بصیرت مردم ، نشر این فایلها ضروری است 👉
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :9⃣3⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 540
مهمتر از اینها در خط پدافندی فقط امکانات اولیه بود و من دیگر مثل سابق نبودم که بتوانم روی سنگ هم بخوابم! شبها چندین بار جابه جا میشدم چون به هر طرف که میخوابیدم ساعتی بعد از درد یک زخم قدیمی از خواب میپریدم.
آن شب در مخابرات گردان حبیب ماندم، نیروهای جدید به گردان آمده بودند و تعداد بچه ها زیاد بود، فقط دو سه نفرشان را میشناختم. از قضا آن روزها، خردادماه و ایام امتحانات بود. اما مسئولان هر کاری میکردند، معلمانی که آنجا بودند جلوتر نمیرفتند. ظاهراً به تازگی دو نفر از نیروها شهید شده بودند و این بنده خداها هم می ترسیدند. تا آنجا آمده بودند اما حاضر نبودند به خط بروند. وقتی گفتم فردا به خط میروم برگه های امتحانی را دستم دادند که بدهم بچه ها بنویسند و یک نفر که عقب برمی گردد برگه ها را هم بیاورد. آنجا با خط مقدم حدود سیزده کیلومتر فاصله داشت. صبحها ماشین تدارکات برای بچه ها آب، یخ و وسایل لازمشان را میبرد و من با همان تویوتا راهی خط شدم.
اول از همه، دوست قدیمی ام آقا فرج، را دیدم که معاون علی پاشایی بود. دوستم «حمید غمسوار»، یک بیسیمچی و چند نفر دیگر هم آنجا بودند. بعد از دیده بوسی و حال و احوال پرسیدند: «سید، اینجا میمانی؟»
ـ هنوز نمیدانم. فعلاً پنج شش روز میمانم. پدافند را دوست ندارم، شاید زود برگردم.
بچه ها گفتند آنها هم بعد از هفت هشت روز برمیگردند.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
سنگرشهدا
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃ ✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران ✫⇠قسمت :
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
✫⇠ #خاطرات_نورالدین_پسر_ایران
✫⇠قسمت :0⃣4⃣5⃣
✍ به روایت سید نورالدین عافی
📖 شماره صفحه: 541
چون حدود دوازده روز بود آنجا بودند و قرار بود گردان دیگری خط را تحویل بگیرد. برگه های امتحانی را دادم به فرج قلیزاده. نمیشد بچه ها را یکجا جمع کرد. هر کس باید در سنگر خودش امتحان میداد. معلمها سپرده بودند جوری بنویسید که بالاتر از هیجده نگیرید اما بچه ها که نگاه میکردند میگفتند: «از این ورقه نمیشه هیجده گرفت!»
ساعتی بعد در خط میگشتم و به سنگر بچه ها سر میزدم. سه راهی ای بود که آتش عراق مدام آن را میکوبید. دسته علیرضا سارخانی آن طرف سه راهی بود. با فاصله کمی از سه راهی، کانالی کشیده شده بود که به کمین میرسید، سنگر کمین حدود چهل متر جلوتر از خط مقدم بود. در کمین تانکهای سوخته ای دیده میشدند که آن طرف تانکها عراقیها بودند و این طرف تانکها بچه های ما. یعنی در کمین، فاصله بچه ها با دشمن بیست، سی متر بود. بچه ها میگفتند عراقیها از این کانال زیاد میایند. بچه ها هم آنها را میدیدند و میزدند. موقعیت منطقه و کانال طوری بود که نیروهای ما هر وقت به طرف تانک سوخته میرفتند، عراقیها میدیدند و میزدند. آنجا فقط نیم خیز میشد رفت. منطقه ای که دسته علیرضا سارخانی آنجا بود، بدترین منطقه بود. موقعیت منطقه طوری بود که ماشین و تدارکات بچه ها در آن قسمت بود و عراقیها آن قسمت از جاده را خوب میدیدند و به سختی میزدند. تلفات در آن سه راهی به حدی بود که بچه ها آنجا را «سه راهی شهادت» نامیده بودند. خط پدافندی شلمچه واقعاً جای خطرناکی بود. من از سه راهی رد نشدم و بچه های دسته سارخانی را از دور دیدم، اما اینطرف سه راهی سنگری بود که به طرفش رفتم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
↫✨« بــِســـم ِ ربـــــــِّـ الــشــــُّـهـداءِ والــصــِّـدیــقــیــــن »✨↬❃
#صدو_سی_ومین
#ختم_قران_شهدا
ختم قران به نیابت از شهدا وتعجیل در ظهور اقا...لطفاجزهای انتخابی خود را به ای دی زیر بفرستید..
@FF8141
🌷5🌷7🌷8🌷9🌷10🌷11🌷12🌷14🌷15🌷17🌷21🌷22🌷23🌷24🌷26🌷27🌷28🌷29🌷
وتعداد صلوات های خودرا اعلام کنید تاکنون
صلوات ختم شده⇩⇩⇩
( #s2_472_913)
ว໐iภ↬ @sangarshohada 🕊🕊
#اطلاع_رسـانی
مراسمات مدافــع حـــرم
#شهید_سعید_انصاری
🔸 مراسم تشییع :
چهارشنبه ۱۵ اسفند | ساعت ۱۷
از مقابل درب منزل شهید
بهسمت امامزادگان سیدجعفر و
حمیده خاتون باغ فیــــض
🔹 مراسم خاکسپاری :
پنجشنبه ۱۶ اسفند | ساعت ۱۱صبح
از مقابل مهدیهی بهشت زهرا (س)
(سالن دعای ندبه) بسمت قطعه ۵۰
@sangarshohada🕊🕊