eitaa logo
سنگرشهدا
7.1هزار دنبال‌کننده
17.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
52 فایل
امروز #فضیلت زنده نگہ داشتن یاد #شهدا کمتر از شهادت نیست . "مقام معظم رهبرے❤️ 🚫تبلیغ و تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
: اگر یڪ روز فڪر از ذهنت دور شد و آن را فراموش ڪردی ... حتما فردای آن روز را بگیر ... 🌷 ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... #روزه بود به سنگر که رسید #اذان را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊
تشنگی امانش را بریده بود از خط بر می گشت... بود به سنگر که رسید را گفتند آب را سمتش گرفتم و گفتم: بنوش به یاد لب های تشنه حسین علیه السلام... لیوان را از دستانم گرفت و به دم سنگر رفت منتظر رفیق اش بود که او هم بیاید سوت خمپاره ایی آمد گرد و خاک شد چشمانم را که باز کردم او را غرق در خون یافتم ،سیرآبِ سیرآب... الهی أنت أنت و أنا أنا: تو تویی و من، منم ببخش... ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊