#رمان_محمد_مهدی 36
🔰 موقع اذان مغرب که شد ، #محمد_مهدی و پدرش و مادرش رفتن مسجد ، شب شهادت امام کاظم (ع) هم بود
بعد از نماز ، مراسمی ساده تو مسجد برگزار شد ، حاج اقا عسکری ، پیش نماز مسجد هم چند دقیقه ای سخنرانی کردند
🌀 خدا خیر بده به ایشون ، عادت داشتن هر وقت شب شهادت و ولادت هر یک از معصومین می شد ، حدیثی از آن امام درباره امام زمان (عج) می گفتند.
اون شب ایشون حدیثی از امام کاظم (ع) گفتند که برای #محمد_مهدی خیلی عجیب بود
امام کاظم (ع) فرمودند:
🌺 خوشا بر احوال شيعيان ما كه در غيبت قائم ما به رشته ولایت ما متمسّك هستند و بر دوستى ما و بيزارى از دشمنان ما ثابت قدم هستند، آنها از ما و ما از آنهائيم، آنها ما را به امامت و ما نيز آنان را به عنوان شيعيان پذيرفتهايم پس خوشا بر احوال آنها و خوشا بر احوال آنها بخدا سوگند آنان در روز قيامت 👈هم درجه ما هستند. 🌺( کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2 ، ب 34 ، ح 5 )
⬅️ خود حاج اقا عسکری وقتی حدیث رو تمام کرد، بغضش گرفت ، هیچی دیگه نمی تونست بگه
آقا هادی هم داشت گریه می کرد
👌 واقعا حدیث نابی بود ، جا داشت آدم ساعت ها روی این حدیث فکر کنه و در خلوت خودش گریه کنه
✅ حاج اقا عادت داشت بعد گفتن حدیث کمی هم درباره اون توضیح بده ، اما بغض و گریه اجازه نمی داد
بالاخره تونست به خودش مسلط بشه و گفت این هست ارزش منتظران زمان غیبت ، کسانی که اسیر دنیا نشدن ، کسانی که گناهشون به حدی نرسید که قلبشون سیاه بشه ، کسانی که آلودگی قلبشون به اون مرزی نرسید که امام زمان (عج) رو انکار کنن ، کسانی که هنوز نور ولایت تو دلشون هست ، کسانی که هنوز ذکر یا صاحب الزمان گوشه لب هاشون هست ، کسانی که هنوز توسلاتی به حضرت دارن ، کسانی که برای ظهورش دعا می کنن
این چنین افرادی فردای قیامت هم درجه اهل بیت (ع) هستند
چه درجه ای، چه جایگاهی ، چه نعمتی ، چه بهشتی
البته توجه بشه منظور از هم درجه بودن فقط از نظر جایگاه مکانی هست وگرنه از نظر معنوی که فاصله بسیار است...
و باز هم باید مومنین محترم توجه کنن ، شیعه و منتظر واقعی ، تعریف خودش رو داره ، نه فقط لقلقه زبان
بلکه هم باید زبان و عمل انسان هم یکی باشه
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_احمد_امینی
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
ول کن جهان را
زندگی چای تازه دمی است
که دیر بجنبی از دهن میافتد..!
#صبحتون_شهدایی🌷
@sangarshohada 🕊🕊
#زورو_بازی_در_جبهه
جثه ريزی داشت ...
مثل همه ی بسيجـیها
خوش سيما بود و خوش مَشرَب ؛
فقط يك كمی بيشتر از بقيه شوخی میكرد،
نه اينكه مايه تمسخر ديگران شود، كه اصلاً
اين حرف ها توی جبهه معنا نداشت ،
سعی میكرد دل مؤمنان خدا را شاد كند
آن هم در جبهـه و جنـگ ...
از روزی كه او آمد ...
اتفاقات عجيبی در اردوگاه تخريب افتاد.
لباس های نيروها كه خاكی بود و
در كنار ساکهايشان قرار داشت،
شبانه شسته میشد و صبح روی طناب
وسطِ اردوگاه خشڪ شده بود....
ظرف غذای بچه ها هر دوسه تا دسته ،
نيمههای شب خود به خود شسته میشد
هر پوتينی كه شب بيرون از چادر میماند،
صبح واڪس خورده و بـرّاق
جلویِ چــادر قرار داشت ...
او كه از همه كوچكتر و شوختر بود
وقتی اين اتفاقات جالب را میديد،
میخنديد و میگفت: بابا اين كيه
كه شبها زورو بازی در می آره و
لباس بچه ها و ظرف غذا را میشوره؟
و گاهی میگفت :
« آقای زورو ، لطف كنه و
امشب لباسهای منم بشوره و
پوتينهام رو هم واكس بزنه »
بعد از عملـيات ...
وقتی «علی قزلباش » شهيـد شد ،
يكی از بچه ها با گريه گفت:
بچه ها يادتونه چقدر قزلباش
زوروی گردان رو مسخره می كرد ...
زورو خـودش بود و
به من قسم داده بود كه به كسی نگم !
#تخریبچی_نوجوان
#شهید_محمدعلی_قزلباش🌷
#شهادت_ماووتعراق_۱۳۶۶
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
#کوخ_نشینها
زمستان بود و دم غروب
کنار جاده یک زن و یک مرد
با یک بچه ایستاده بودن وسط راه،
من و علی هم از منطقہ بر میگشتیم.
تا دیدشون زد رو ترمز و رفت طرفشون...
پرسید: ” ڪجا میرین؟ “
مرد گفت: ڪرمانشاه .
علی گفت: رانندگی بلدی؟
گفت بله بلدم .
علی رو کرد به من گفت:
سعید بریم عقب ....
مرد با زن و بچه اش رفتن جلو و
ما هم عقب تویوتا ...
عقب خیلی سرد بود.
گفتم: آخہ این آدم رو میشناسی
گه این جوری بهش اعتماد ڪردی؟
اون هم مثل من میلرزید، لبخندی زد و ...
گفت: آره! اینا همون کوخ نشینایی هستن ڪہ امام فرمود به تمام کاخ نشینها شرف دارن.تمام سختیهای ما توی جبهه به خاطر ایناس....
#سردار_شهید_علی_چیت_سازیان 🌷
j๑ïท ➺ @sangarshohada🕊🕊
✍ به یاد شهدا
🔹سرکلاس استاد از دانشجویان پرسید:
این روزها شهدای زیادی رو پیدا میکنن و میارن ایران، به نظرتون کار خوبیه؟ کیا موافقن؟ کیا مخالف؟
🔸اکثر دانشجویان مخالف بودن!
🔹بعضیها میگفتن:
کار ناپسندیه. نباید بیارن.
🔸بعضیها میگفتن:
ولمون نمیکنن. گیر دادن به چهار تا استخون. ملت دیوونن!
🔹بعضیها میگفتن:
آدم یاد بدبختیاش میفته!
🔸تا اینکه استاد درس رو شروع کرد. ولی خبری از برگههای امتحان جلسه قبل نبود!
🔹همه سراغ برگهها رو میگرفتن، ولی استاد جواب نمیداد.
🔸یکی از دانشجویان با عصبانیت گفت:
استاد برگههامون رو چیکار کردید؟ شما مسئول برگههای ما بودید؟
🔹استاد روی تخته کلاس نوشت:
من مسئول برگههای شما هستم.
🔸سپس گفت:
من برگههاتون رو گم کردم و نمیدونم کجا گذاشتم.
🔹همه دانشجویان شاکی شدن.
🔸استاد گفت:
چرا برگههاتون رو میخواین؟
🔹گفتن:
چون واسشون زحمت کشیدیم، درس خوندیم، هزینه دادیم، زمان صرف کردیم.
🔸هر چی که دانشجویان میگفتن استاد روی تخته مینوشت.
🔹استاد گفت:
برگههای شما رو توی کلاس بغلی گم کردم، هرکی میتونه بره پیداشون کنه؟
🔸یکی از دانشجویان رفت و بعد از چند دقیقه با برگهها برگشت. استاد برگهها رو گرفت و تکهتکه کرد. صدای دانشجویان بلند شد.
🔹استاد گفت:
الان دیگه برگههاتون رو نمیخواین! چون تکهتکه شدن!
🔸دانشجویان گفتن:
استاد برگهها رو میچسبونیم.
🔹برگهها رو به دانشجویان داد و گفت:
شما از یک برگه کاغذ نتونستید بگذرید و چقدر تلاش کردید تا پیداشون کردید. پس چطور توقع دارید مادری که بچهاش رو با دستای خودش بزرگ کرد و فرستاد جنگ، الان منتظر همین چهار تا استخونش نباشه!؟ بچهاش رو میخواد، حتی اگه خاکستر شده باشه.
🔸چند دقیقه همه جا سکوت حاکم شد! و همه از حرفی که زده بودن پشیمون شدن!
@sangarshohada 🕊🕊
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰جگرم سوخته بود
خیلی زود ماجرای زندگیمون تموم شد ...
📎 روایت دردناک لحظه شنیدن خبر شهادت شهید عباس دانشگر از زبان همسرشان
#شهید_عباس_دانشگر🌷
@sangarshohada 🕊🕊
سنگرشهدا
#رمان_محمد_مهدی 36 🔰 موقع اذان مغرب که شد ، #محمد_مهدی و پدرش و مادرش رفتن مسجد ، شب شهادت امام کا
#رمان_محمد_مهدی 37
🌀 شب قبل از خواب رفتم سراغ کتاب خوندن ، دیدم حس و حالش نیست ، اما برای اینکه وقتم تلف نشه یه سخنرانی کوتاه از حاج اقا قرائتی در موضوع تفسیر قرآن گوش دادم
🔰 راجع به آیات اولیه سوره بقره بود ، میگفتند طبق این آیات ، یکی از ویژگی های افراد با تقوا این هست که به غیب ایمان دارند و یکی از موارد چیزهای غیبی ، امام غائب یعنی امام زمان (عج) هست
خیلی برام جالب بود، خیلی
هنوز قرآن خوندن رو مسلط نبودم ، اما بیشتر قرآن رو از روی ترجمه فارسی ساده و روان خونده بودم
جایی ندیده بودم اسم امام زمان (عج) در قرآن باشه
اما با این تفسیری که ایشون کردند فهمیدم که موارد مربوط به امام زمان (عج) هم در قرآن هست ، حتی اگر اسم ایشون نباشه
گفتم فردا تو راه مدرسه از بابا سوال می کنم
👈 پیش خودم جواب هایی که بابا هادی امروز به من داد درباره اینکه چرا قرآن ، دستکاری نشده رو مرور کردم تا فردا چطور به ساسان بگم
دلم خیلی براش می سوزه
دوست داره بیاد سمت خدا و نماز ، اما خانوادش نمیذارن و همراهش نیستن
اگه همینطوری بخواد شبهه و سوالات زیاد به ذهنش برسه ، خیلی براش خطرناک میشه
کاری نمی تونستم براش بکنم ، براش دعا کردم ، از حاج اقا عسکری شنیده بودم که هرکس برای دیگران هر دعای خیری بکنه ، خدا چندین برابر همون مورد خیر رو به خود اون فرد دعا کننده میده
✅ موقع نماز صبح که شد دلم طاقت نیاورد تا صبر کنم موقع رفتن به سمت مدرسه سوال رو از بابا هادی بپرسم
دیدم بابا تو اتاق هال داره نماز میخونه
رفتم بهش اقتدا کردم ، بابا هیچوقت دوست نداشت تو جمع دوستان و فامیل ، پیش نماز بشه ، می گفت مسئولیتش سنگینه ، اما تو خونه برای تشویق من به نماز جماعت همیشه می گفت هروقت دارم نماز می خونم و بیداری و حالش رو داری ، به من اقتدا کن
#رمان_محمد_مهدی 38
🔰 بعد نماز به بابا هادی گفتم تو قرآن اسم امام زمان هست؟
پدرم گفت منظورت از اسم امام زمان چیه؟
گفتم خب مثلا شما قبلا گفتین اسم خود پیامبر (ص) 4 بار با نام " محمد " و یک بار با نام " احمد " در قرآن اومده ، یا اسم حضرت مریم اومده ، اسم حضرت موسی که خیلی اومده
یعنی اینجوری ...
یعنی...
یعنی منظورم این هست که اسم خود حضرت با کلماتی مثل " مهدی " ، " صاحب الزمان " و... در قرآن اومده یا نه؟
👈 باباهادی گفت :
آهان ، اگه منظورت این هست که صریح و واضح اسم حضرت اومده باشه ، نه
نیومده
اما...
🌀 اینقدر ذوق داشتم دلیلش رو بدونم اصلا نذاشتم حرف بابا تمام بشه ،
سریع گفتم چرا؟ چرا اسم ایشون نیومده؟
اسم خیلی ها اومده ، حتی آدم بدها ، چرا اسم ایشون که امام همه هستن و اینقدر مهربونن و همیشه برای ما دعا می کنن و به فکر ما هستن نباید تو قرآن اومده باشه؟
🔰 پدرم خندید و گفت عزیز من ، نماز صبحی که الان با هم خوندیم ، چندرکعت بود؟
سریع اما با تعجب گفتم خب دو رکعت ، این که خیلی واضح هست
بعد پرسید وضو که گرفتی اول دست راست رو شستی یا چپ رو؟
باز با تعجب بیشتر گفتم خب معلومه ، اول دست راست
بعد دوباره پدرم پرسید تو هر رکعتی چند تا سجده و رکوع داریم؟
باز با تعجب خیلی بیشتر گفتم باباجون این سوالات رو برای چی می پرسین ، خب اینها که خیلی واضح هست
🌀 پدرم باز هم خندید و گفت خب پسر عزیزم همین چیزهای واضح رو میشه تو قرآن برای من پیدا کنی؟؟؟
گفتم مگه تو قرآن نیست نماز بخونین و وضو بگیرین؟
هست دیگه
حالا من نمی دونم کدوم سوره ، اما هست، خودتون هم خوب میدونین که هست
⏺ باباهادی گفت بله پسرم ، هست
قرآن دستور به نماز داده
دستور به وضو داده
دستور به روزه داده
اما...
اما آیا دقیقا گفته چطور بخونین و انجام بدین و دقیقا هر نمازی چندرکعت هست ؟
نه
نوشته نیست
🔰 نماز ، ستون دین هست، اصلا بدون نماز ، بقیه کارهای انسان قبول نمیشه
اما می بینی که همین نماز مهم ، در قرآن فقط دستور به خواندنش اومده ، اما جزئیاتش نیومده
👈 پرسیدم خب چرا؟
چرا نیومده؟
باباهادی گفت:....
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ صبحگاهے🌸🍃
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_علی_چیت_سازیان
╔══ ⚘ ════ 🕊 ══╗
@sangarshohada
╚══ 🕊 ════ ⚘ ══╝
مــا عقب ماندگـان عصــر هـوس
چیزی از عاشقانہ هایت نمیفهمیم
اینجا هرچیزی بــے رنگ
از یـــاد خـــدا بــاشـــد
روشــــنفکـری اســــت ...
#صبحتون_شهدایی🌷
ว໐iภ ↬ @sangarshohada🕊🕊
🌹شهید سید مرتضی آوینی:
امید دشمن به ترس ماست و اگر نترسیم مکر شیطان یکسره بر باد می رود. ما با ایمان پیش می رویم و دشمن وابسته به سلاح است،
اما دیگر تکلیف جنگ را آهن مشخص نمی کند.
ว໐iภ ↬ @sangarshohada 🕊🕊