هدایت شده از 🌸 همسران خوب 🌸🇮🇷
✍برخورد جالبِ حاج احمد #متوسلیان با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود
#متن_خاطره :
حقوقش روگرفت و از سپاه مریوان اومد بیرون. دید یه زن بچه به بغل، کنار خیابون نشسته و داره گریه میکنه.رفت جلو و پرسید: چرا ناراحتی خواهرم؟ زنگفت: شوهر بی غیرتم من و بچۀ کوچیکم رو رها کرده و رفته تفنگچیکومله شده ، بخدا خیلی وقته یه شکم سیر غذا نخوردیم.حاج احمد بغضش گرفت. دست کرد توی جیبش و همۀ حقوقش رو دو دستی گرفت سمت زن و گفت: بخدا من شرمندهام! این پولِ ناقابل رو بگیرید، هدیه ی مختصریه، فعلا امور خودتون رو با این بگذرونید، آدرستون رو هم بدین به برادر دستواره ؛ از این به بعد خودش مواد خوراکی میاره درِ خونه بهتون تحویل میده...
📌خاطره ای از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان
📚منبع: کتاب آذرخش مهاجر ، صفحه ۱۰۱
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob
🌺 ایدهی جالب شهید ردانی پور که انجام آن برکات زیادی دارد
#متن_خاطره
بیخبر رفتم تویِ اتاقش. سرش رو از سجده بلند کرد. چشماش سرخ بود و خیسِ اشک. رنگش هم پریده بود. نگران شدم. گفتم: مصطفی! خبری شده؟ سـرش رو انداخت پایین . زل زد به مُهـرش و گفت: ساعت ۱۱ تا ۱۲ هر روز رو فقط برایِ خدا گذاشتهام؛ برمیگردم کارهام رو نگاه میکنم و از خودم میپرسم کارهایی که کردم برای خدا بوده یا برایِ دلِ خودم؟
🌹خاطرهای از زندگی روحانی شهید مصطفی ردانیپور
📚منبع: یادگاران۸ «کتاب شهید ردانیپور» صفحه ۲۲
#محسن_پوراحمد_خمینی
✍ راهکار جالبِ شهیدآوینی برای ابرازِ عشق به همسر
#متن_خاطره
جعبه ی شیرینی رو گرفتم جلوش ، یکی برداشت و گفت: میتونم یکی دیگه هم بردارم؟ گفتم: البته سید جون! این چه حرفیه؟
... برداشت ، ولی هیچکدوم رو نخورد.کار همیشگیاش بود. هر جا که غذای خوشمزه ، شیرینی یا شکلات تعارفش میکردند، بر میداشت اما نمیخورد. میگفت: می برم با خانوم و بچههام میخورم؛ شما هم اینکار رو انجام بدین، اینکه آدم شیرینیهای زندگیاش رو با زن بچه اش تقسیم کنه ، خیلی توی زندگی اش تاثیر میذاره ...
📌خاطره ای از زندگی هنرمند شهید سید مرتضی آوینی
📚منبع: کتاب دانشجویی «شهید آوینی» ، صفحه 21
#محسن_پوراحمد_خمینی
#کانال_تربیتی_همسران_خوب
@hamsaranekhoob