eitaa logo
سرائر | مجله دین و روحانیت
571 دنبال‌کننده
106 عکس
43 ویدیو
8 فایل
توجه: درج اخبار و مطالب به معنای تأیید محتوای آن از سوی سرائر نیست ارتباط با مدیر کانال (سیدیاسر تقوی): @t_sedyaser کانال شخصی مدیر: @sedyaser
مشاهده در ایتا
دانلود
📜رفتن به سمت دانشگاه به مثابه رفتن به کفرستان بود 🔻سیدهاشم بطحایی در گفتگو با خبرگزاری حوزه: 🔹تحصیلات ابتدایی را در شهرستان گلپایگان گذراندم و در سال 35 به اراک آمدم، ولی حوزه فعالی ندیدم و گفتیم که بهتر است به اقیانوس علم و فقاهت یعنی حوزه علمیه قم نقل مکان کنم. در همان روزها در کنار تحصیلات حوزوی، شوری در من ایجاد شد که در کنار این تحصیلات به تحصیلات کلاسیک نیز روی بیاورم و به همین خاطر در مدارس تحت برنامه کلاسیک آموزشی نیز تحصیل کرده و وارد مدارس آموزش و پرورش شدم. 🔹همچنین در آن زمان تصور اینکه یک طلبه وارد دانشگاه شود بسیار سخت و سنگین و محال و از طرفی یک گناه نابخشودنی به نظر می آمد؛ متاسفانه استعمار با مردم و جامعه ما کاری کرده بود که این چنین فضای جامعه مکدر شده بود و درک درستی از شرایط برای اقشار مختلف فراهم نبود؛ در این جهت آنها به حدی چهره تحصیلات آموزشی را در ذهن حوزویان مکدر کرده بودند که رفتن به آن سمت و سو به مثابه رفتن به کفرستان بود. 🔹حوزه و دانشگاه شباهت ها و تفاوت هایی هم در نوع تعاملات علمی و دانشجویی و طلبگی دارند؛ با این فرق که دانشگاه فارغ التحصیلانش را به نظام وظیفه می دهد؛ یعنی پس از فارغ التحصیلی لیست سربازان جدید را به نظام وظیفه می دادند و در سال 47 هم که فارغ التحصیل شدم، دانشگاه تهران لیست فارغ التحصیلان خود را به نظام وظیفه داد. 🔹 در آن زمان از من خواسته شد که به خدمت سربازی بروم در حالی که من طلبه بودم؛ در آن زمان بزرگانی چون آیت الله العظمی گلپایگانی و آیت الله هاشم آملی و پدر حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی در این زمینه اقداماتی کردند، ولی سرلشگر مشاور گفت که تنها یک راه برای خدمت نرفتن من وجود دارد و آن هم سفارش شخص شاه است و طبیعی بود که در این حالت بنده سربازی رفتن را انتخاب می کردم. 🔹در گذشته در شرایطی وارد حوزه می شدیم که به ما می گفتند به شما زن نمی دهند و موارد دیگر، ولی واقعا این مسایل برای هیچ کدام از ما مهم نبود، بلکه به انگیزه خدا و ائمه(ع) و عشق به این راه وارد میدان می شدیم؛ ولی امروز از ورودی حوزه باید پرسید که آیا چنین انگیزه هایی دارند یا خیر؟ البته نگاه ما به این جریان مثبت است؛ ولی باید برای تقویت انگیزه های آنها گام های جدی برداشت؛ باید کاری کرد که آنها تنها برای دفاع خالصانه از دین خدا و انقلاب گام بردارند. 🔸مشروح این گفتگوی خواندنی را اینجا بخوانید: http://hawzahnews.com/detail/News/460416 @saraeer
📜تردید در مسأله‌بودگی تصوف و صوفیان 🔻محسن الویری در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹قرار است «اولین همایش ملی تصوف؛ شاخصه‌ها و نقدها» روز پنج‌شنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۷ از سوی دفتر تبلیغات اسلامی در قم برگزار شود. برگزاری این همایش همانند بسیاری از فعالیت‌های فکری و فرهنگی دیگر، موافقت‌ها و مخالفت‌هایی را در دو سطح اندیشه‌ای و اجتماعی پی داشته است. 🔹دست‌اندرکاران این همایش گفته‌اند که برآنند دور از فضای فرقه‌گرایی و فرقه‌ستیری زمینه‌ای برای «نگاه علمی و انتقادی به پدیده صوفی‌گرایی» فراهم آورند. به نظر می‌رسد از نظر اینان این اقدام با رویکرد تمدنی دفتر تبلیغات ناسازگار نیست زیرا اقتضای حرکت تمدنی پیراستن مسیر از کژی‌ها و باورها و رفتارهای تمدن‌سوز است. 🔹در مقابل، منتقدان برگزاری این همایش افزون بر نقدهای اندیشه‌ای، نفس برگزاری آن را فروغلتیدن در دام منازعات فرقه‌ای و چشم پوشیدن از ظرفیت‌های تمدن‌ساز تصوف‌گرایان به بهای برجسته ساختن برخی آراء و اعمال ناصواب صوفیان می‌دانند. روشن است که این‌ها همه تأملات موافقان و مخالفان نیست و سخنانی دیگر هم وجود دارد. 🔹حقیر هم درباره مسأله‌بودگی تصوف و حتی صوفیان برای ایران کنونی تردید دارم و قبلا هم آن را به اطلاع متولیان امر رسانده‌ام و گمان نمی‌کنم تأکید بر وجه و وجهه علمی همایش بتواند امتداد اجتماعی آن را همواره آن گونه که ما می‌پسندیم در اختیار ما نگاه دارد. 🔹حتی اگر نقد پاره‌ای بداندیشی‌ها و بدرفتاری‌های صوفیانه که در هر گروه و جماعتی، نمونه‌هایی از آن یافت می‌شود در شرایط کنونی کشور و امت اسلامی‌مان ضرورت داشته باشد ـ که عرض کردم این ضرورت محل تردید است ـ بهتر آن بود که همایشی با رویکردی ایجابی مثلا با عنوان «تصوف؛ ظرفیت‌ها و فرصت‌ها» برپا می‌شد و آفات و آسیب‌های این جریان قدرتمند جهان اسلام در خلال آن و در پرتو آن بیان می‌شد. 🔹تمامی جریان‌های صوفیانه و متصوفه خود را به ائمه اطهار علیهم السلام منسوب می‌دارند و به هم‌پیوستگی تاریخی تشیع و تصوف هم امری شاخص و انکارناپذیر است که تاکنون موضوع چندین پژوهش قرار گرفته و البته صفحات خوانده نشده این کتاب سترگ هنوز بسیار است. بر همین اساس، جای خوشحالی است که اینگونه نقدها از موضع مکتب اهل بیت علیهم السلام صورت می‌گیرد ولی وقتی نقد طعم طرد بیابد و دل‌آزار شود، هر چقدر هم درست باشد راه به جایی نخواهد برد. 🔹شاید این از معدود قانون‌هایی باشد که تاکنون استثناء نخورده باشد. نقدهای صریح ما قطعا آن‌ها را از انتساب خود به ائمه علیهم السلام و در نتیجه ادامه راهی که می‌پیمایند باز نخواهد داشت ولی می‌تواند فاصله‌ آن‌ها را از ما بیشتر کند و به نظر چنین می‌آید که روا شمردن این افزایش فاصله جفا به مکتب اهل بیت علیهم السلام است. 🔹به هر حال اکنون که عزم‌ها بر برگزاری این همایش جزم است و تردیدی هم در حسن نیت و پاکی سرشت برگزار کنندگان آن نیست، وظیفه همه ماست که با همدلی بکوشیم از پیامدهای احتمالی مغایر با حفظ انسجام امت اسلامی آن بکاهیم. @saraeer
📜طلبه‌ها در زمین سیاسی‌ها 🔻مهراب صادق‌نیا در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹به دعوت یک دوست وارد یک کانال گفتگو در یکی از پیام‌رسان‌های داخلی شدم. در این کانال بیش از هزار نفر طلبه و برخی از استادها مشغول گفتگو و گاه مشاجره بودند. موضوعات، بیشتر سیاسی و دغدغه‌ها حمایت از جریانی خاصّ بود و به مناسبت این روزها گفت‌وگو بر سر تصویب سی. اف. تی در مجلس. چند ساعت وقت گذاشتم و بیش‌تر پیام‌ها را خواندم. برخی پیام‌ها و اظهار نظرها دربر دارنده‌ی توهین‌های آزاردهنده‌ای به اشخاص حقیقی و حقوقی بود. برای من جای شگفتی داشت که طلبه‌ها برای حمایت از یک جریان یا فهمِ سیاسی، به خاست‌گاه خود پشت کرده و بگویند حوزه را باید از دست مسئولانِ، به گفته‌ی آنان، بی‌کفایتش(تعبیر آن‌ها خیلی زشت‌تر بود) آزاد کرد. 🔹تنها در این کانال نیست که طلبه‌ها در زمینی بازی می‌کنند که مال آن‌ها نیست. متاسفانه تازگی هم ندارد. معمولاً شماری یقه سفید سیاسی تصمیمی می‌گیرند و یا می‌خواهند بگیرند، بعد طلبه‌های معصوم را به جانِ بزرگانِ حوزه می‌اندازند که چرا در فلان مسأله‌ی سیاسی وارد نمی‌شوید. یادم می‌آید چندین سال پیش، من در یک جلسه‌ی سخنرانی نشسته بودم. یک نفر کنار من نشست و به آرامی گفت: «برنامه عوض شده است، فلان شعار را ندهید و جلسه را به هم نزنید.» با تعجّب نگاهش کردم و گویا فهمید که اشتباه کرده است. پرسید مگر شما از طرفِ ... نیامده‌اید، من گفتم نه! گفت ببخشید، پس هیچ! @saraeer
🔺دیدار تحریریه هفته نامه «حریم امام» با آیت الله شبیری زنجانی. «حریم امام» وابسته به آستان مقدس امام خمینی است که غالبا به معرفی شخصیت های حوزوی می پردازد @saraeer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺محمدرضا زائری: ما برای مردم از انقلاب توقع زیادی درست کردیم، هی گفتیم دولت کریمه، دولت کریمه، کدام دولت کریمه؟! @saraeer
📜حیات نباتی 🔻محمدهادی علی بابایی، از اساتید حوزه علمیه شیراز در کانال خود نوشت: 🔹روزگاری «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» جمعی آخوند جوان و یک‌لاقبا بودند که در میان بگیر و ببند و زندان، با یک سطر بیانیه کشور را به هم می‌ریختند و ستون‌های کاخ شاه را می‌لرزاندند. 🔹امروز جمعی علمای در سطح مرجعیت‌اند با بودجه و دفتر و دستک فراوان و ده‌ها تریبون و کرسی و... در حالی که فهرست پیش‌نهادی‌شان در قمِ خودشان هم رای نمی‌آورد. آن هم که بین فهرستشان رای سبک می‌آورد «علی اردشیر لاریجانی» است که نامه خود جامعه را هم بی‌محل می‌کند! 🔹کاش کسی این نوستالژی زیبای تاریخ انقلاب را از حیات نباتی‌اش برهاند. @saraeer
هدایت شده از دغدغه‌های حوزوی
💠حوزه سکولار، واقعیت یا هشدار؟ ⬅️با حضور: دکتر صادق حقیقت و دکتر مهراب صادق نیا 🔸ای کاش سخنرانان از طیف های مختلف فکری انتخاب می شدند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
🔺مدرسه علمیه امام رضا (ع) تهران امروز میزبان مراسم «بزرگداشت حضرت حافظ» بود @saraeer
📜یک سوزن به خود، یک جوال‌دوز به دیگران/ سخنی درباره همایش نقد تصوف در قم 🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹پنجشنبه این هفته در قم همایشی با عنوان «تصوف؛ شاخصه ها و نقدها» توسط دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود. این همایش تاکنون حواشی بسیاری به دنبال داشته است و پیش از برگزاری‌ مباحثات و مجادلات فراوانی بر سر آن صورت گرفته است. نکاتی نیز دراین‌باره به ذهن بنده می‌رسد که در ادامه بیان می‌کنم. البته پیش از بیان هر مطلبی باید متذکر شوم که بنده هیچ ارتباطی با تصوف نداشته، بلکه انتقادهایی به آن نیز دارم. 🔹۱. کسانی که در چنین همایش‌هایی برای نفوذ تصوف در جامعه شیعه بی‌تابی کرده و آن را مذمت می‌کنند، برای نفوذ تصوف در میان اهل سنت تلاش کرده و آن را تحسین می‌کنند. زیرا تصوف، اهل‌سنت را از افتادن به دام وهابیت بازداشته و آنها را به شیعه نزدیک می کند. حقیقت این‌که ارتباط ولایی موجود در اندیشه تصوف مباحث شفاعت، توسل، زیارت و بسیاری از رفتارهای شیعیان را توجیه‌پذیر می‌کند و حتی صوفیان اهل‌سنت را به ائمه شیعه(ع) متصل می‌کند. (صوفیان اهل‌سنت سلسله اولیای خود با واسطه‌ ائمه شیعه (ع) به پیامبر متصل می‌کنند) 🔹افزون بر این، تصوف هرچند در میان شیعه نفوذ و گستردگی زیادی ندارد و علمای مذهبی آن را مذمت می‌کنند، ولی در میان اهل‌سنت گستردگی آن فراوان است و بسیاری از علمای بزرگ اهل‌سنت تحت تأثیر آن بوده‌ و هستند. 🔹۲. «عیبِ می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو» از مطلب قبل به این نکته می‌رسیم که ای کاش در این همایش‌ها واقعاً به نقد همه ابعاد تصوف می‌پرداختند و محاسن و معایب تصوف در کنارهم مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گرفت. ای کاش بیان می‌شد که تصوف ایده‌آل در جهان اسلام باید چگونه‌ باشد. کسانی که چنین همایش‌هایی را صورت می‌دهند درصدد حذف تصوف هستند نه اصلاح و هدایت آن. 🔹متأسفانه رویه انتقادی دست‌اندرکاران این همایش‌ نشان می‌دهد که آنها عنوان تصوف را به صورت کلی دشمن می انگارند و کاری ندارند که بعضی از فرق تصوف از انحرافات دیگر فرقه‌های بری بوده و می‌توانند دین‌داری قابل قبولی را در جامعه داشته باشند. البته همان‌گونه که گذشت این افراد در موضع‌گیری درباره تصوف دچار یک پارادوکس رفتاری در جهان اسلام هستند. 🔹3. ایجاد فضای دو قطبی میان علمای شیعه و صوفیان نه تنها جلوی نفوذ تصوف فرقه‌ای را نمی‌گیرد، بلکه با برانگیختن تعصاب و لجاجت‌ها، افرادِ تحت تأثیر تصوف را به سمت فرقه‌ای شدن و جداسازی بیشتر از جامعه شیعه سوق می‌دهد. 🔹4. آنچه معمولا درباره انحرافات تصوف فرقه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد در جامعه شیعه نیز به صورت‌های دیگری وجود دارد بلکه هر روز درحال گسترش بیشتر است. با این تفاوت که نگاه مذهبی مانع موضع‌گیری در مقابل آنهاست. 🔹مثلاً اگر صوفیان با ذکر خداوند به شور رسیده و حرکات موزون و رقص سماع دارند، بعضی از شیعیان نیز با ذکر امام حسین(ع) به شور رسیده و رفتارهای‌شان بسیار شبیه رقص سماع صوفیان است. آنها نیز دقیقا حلقه‌وار روبروی هم می‌نشینند و دقیقاً همان فرایندی که صوفیان برای رسیدن به شور الهی دنبال می‌کنند، برای رسیدن به شور حسینی طی می‌کنند. 🔹اگر ذکرِ خداوند به صوفیان این قدرت و جسارت را می‌دهد که کارهای خارق‌العاده انجام دهند و مثلاً نیزه و اجسام برنده در تن فرو کرده و با آتش بازی کنند، ذکر امام حسین(ع) نیز به بعضی از شیعیان این قدرت و جسارت را می‌دهد که قمه‌ بر سر بکوبند، تیغ بر پشت زنند و در آتش بدوند. 🔹اگر صوفیان از مسجد اعراض کرده و مکان‌های متفاوتی با عنوان خانقاه برای ذکر برپا کنند، شیعیان نیز مکان‌هایی با عنوان حسینیه‌، فاطمیه‌، مهدیه‌، زینبیه‌ و... به پا کرده‌اند. اگر قطب‌ها و سرذاکر‌های صوفیان جای علما گرفته‌اند و آنها را عالم گریز کرده اند، مداحان نیز مُراد بعضی از جوانان شیعه شده‌اند وحتی به جای علما در جایگاه حکم و فتوا نشسته‌اند. به‌‌گونه‌ای که بعضی از جوانان به جز نصایح مداح به هیچ وجه زیر بار هیچ حکم و فتوایی دیگری نمی‌روند. 🔹اگر در میان صوفیان باطن گرایی بر تقیّد به ظواهر شریعت برتری می‌یابد و گناهان پیروان به آسانی بخشیده می‌شود، همین وضع در میان بعضی از جامعه هیأتی نیز وجود دارد. به هرحال به نظر می رسد علمای قم باید در کنار همایش‌هایی که برای افراط‌گرایی در میان اهل‌سنت، صوفیه و سایر فرق اسلامی برپا می‌کنند، همایشی نیز برای افراط‌گرایی‌های موجود در شیعه برپا کنند و در کنار جوال‌دوزی که به دیگران می‌زنند سوزنی نیز به خود بزنند. @saraeer
🔺تاریخِ شفاهی حوزه علمیه/ سبک‌ها و الگوها/ حسین دهباشی/ چهارشنبه ۱۸مهر/ ساعت۱۶/ قم، بلوار جمهوری، انجمن‌های علمی حوزه، به دعوت دانشگاه باقرالعلوم @saraeer
🔺جلد اول فقه عمران شهری به قلم محسن اراکی توسط انتشارات مجمع الفکر الاسلامی منتشر شد @saraeer
📜روحانیتی که به نام سنت و گریز از سیاست، خود را از بحران‌ها کنار می‌کشد، فارغ از سرزنش نخواهد بود 🔻محمدرضا تاجیک در گفتگو با مباحثات: 🔹 انقلاب ۵۷ یک انقلاب بود به‌نام خدا که یک ایدئولوژی دینی در پسِ آن عمل می‌کرد؛ یک رهبر دینی کاریزما، با دم مسیحایی‌اش آن را هدایت می‌نمود و توده‌های مردم را به‌حرکت درمی‌آورد؛ یک گروه مرجع مقبول و مشروع به‌نام روحانیت در بسیج و هدایت مردم نقش ایفا می‌کرد؛ و یک گروه روشنفکری عمدتاً دینی هم به ضمیمهٔ این گروه مرجع حرکت می‌کرد. 🔹 طبیعتاً بسیار سخت است که ما بخواهیم روحانیت را از انقلاب و انقلابی دینی و ایدئولویک که به‌نام خدا انجام شد جدا کنیم. مضافاً اینکه در فردای انقلاب هم آنچه تحقق پیدا کرد نظامی بود که اراده روحانیت در آن غالب بود؛ گفتمان دینی، گفتمان مسلط شده بود. حتی در اوایل انقلاب که عمدتاً کار در دست روشنفکران و نواندیشان دینی بود، خیلی سریع تسلط تقریباً بلامنازع روحانیت را در فضای قدرت و تدبیر منزل جامعه شاهد بودیم. 🔹 این حرف که روحانیت بعد از انقلاب تلاش کرد فضا را قبضه کند، روایت درستی است. این روایتِ تمام انقلاب‌هاست که فرزندان خود را می‌خورند. به تعبیر بزرگی، روایت انقلاب از ابتدا تا پیروزی یک روایت است و از پیروزی به بعد، روایتی دیگر. از همین‌رو روایت انقلاب، از آغاز تا پیروزی، متفاوت است با روایتِ بعد از آن. قبل از انقلاب، یک همبستگی میان گروه‌های متکثر وجود داشت که بعد از پیروزی، این همبستگی، کمرنگ‌تر شد. به‌قول رُزا لوکزامبورگ روایت قبل از انقلاب و پس از آن، عبارت است از یک نوع وفاق در عین شقاق. ❓مباحثات: روحانیت سنتی بر این باور است که قبل از انقلاب چون روحانیت در قدرت حضور نداشت، محبوب بود و الآن هم اگر به همان شکل در قدرت حضور نداشته باشیم و در زندگیِ مردم از موضع قدرت رسمی و حکومتی مداخله نکنیم، دوباره محبوب خواهیم شد و شاهد این مقدار از سقوط در رتبه‌بندی ـ که خودتان هم اشاره کردید ـ نخواهیم بود. 🔹دکتر تاجیک: به‌نظرم این قشر از روحانیت دچار اشتباه تاریخی‌اند؛ زیرا زمان متحول شده و امکان بازگشت به گذشته وجود ندارد؛ امکان اینکه کسی بگوید من به زمانِ قبل برمی‌گردم و آنچه از مقبولیت و محبوبیت که در گذشته داشتم را دوباره بازیابی و بازآفرینی می‌کنم وجود ندارد؛ زیرا تاریخ ما ورق خورده و دیگر چنین اقتدار و قدرتی در هیچ گروهی وجود ندارد که بتواند تاریخ را برعکس ورق بزند. مناسبات سابق، استلزامات خاص خودش را داشت که دیگر در این زمان، آن استلزامات وجود ندارد و انکار اینِ مهم، توجیهی است برای ناکارکردی و انفعال. روحانیت باید با مردم، در مردم و جزوی از مردم باشد و این لزوماً به‌معنای ورود به عرصه‌ٔ سیاستِ مرسوم نیست. 🔹 روحانیتی که خیلی رهگشا نیست، روحانیتی که نمی‌تواند به مثابه یک کلید نقش‌آفرینی کند و در اوج بحران‌ها وارد عرصه مشکلات مردم شود و دری را بگشاید و در عوض ترجیح می‌دهد به پستوها بخزد و به کتاب و درس بسنده کند و به‌نامِ نامی جدایی دین از سیاست، رفتار خودش را توجیه کند، در لحظات تاریخی، فارغ از سرزنش نخواهد بود. 🔸متن کامل این گفتگو را اینجا بخوانید: http://mobahesat.ir/16825 @saraeer