هدایت شده از ثارالله ۱۴
در این سند رسمی، بخشها و ابعادي از پروژه موسوم به «کدام راه به سمت ایران؟» ارائه شد كه نشان ميداد، كودتاي مخملي سال ۲۰۰۹ ايران در انديشكده آمريكايي «بروكينگز» (مرکز استراتژیک حزب دموکرات آمریکا) طراحي شد.
🔸بر این اساسا، مرکز یاد شده كه توسط ميلياردر صهيونيست به نام «حيیم سابان» راهاندازي شد، در یک گزارش مفصل ۶۰ صفحهاي، راهكارهاي لازم براي كودتاي مخملي در ايران و حمايت از مخالفان نظام را قبل از انتخابات طراحي كرده بود.
🔸گزارش فوق توسط شش تن از استراتژيستهاي وابسته انستيتو بروكينگز به نامهاي «كنتام پولاك»، مدير سابان؛ «مارتين ايندايك»، سفير اسبق آمريكا در سرزمينهاي اشغالي؛ «دانيل ال باي من»؛ «سوزان مالوني»؛ «مايكل. اي. اُ.هانلون» و «بروس ريدل» تهيه شده بود.
🔸در همین رابطه، پال رابرتس معاون اسبق وزارت خزانهداري آمريكا در مصاحبه اختصاصي با مجله آمريكايي «فارين پاليسي» گفت:
🔻«... همه آشوبهاي ايجاد شده در ايران پس از انتخابات رياست جمهوري، توطئه آمريكا براي بياعتبار و منزوي كردن ايران بود تا اين كشور را به زانو درآورد. چرا که به عنوان مثال «كنت تيمرمن» كه يك نومحافظه كار است و رياست بنياد ملی برای دموکراسی(NED) را بر عهده دارد، روز ۱۱ ژوئن يعني پيش از برگزاري انتخابات در ايران نوشت: «صحبت از يك انقلاب سبز در ايران است.»
🔸برای کودتای مخملی سال ۱۳۸۸ از چند سال قبل تدارکات زیادی دیده شده بود که بعضا برخی اسناد آن از سوی رسانهها و خبرنگاران مستقل منتشر شد. مثلا طراحي رسانهای این کودتا به صورت يک گازانبر پیشبینی شده بود تا با تحریک مردم و شخصيتهاي سياسي براي حضور در اعتراضات، مسئولين رده بالاي نظام را تحت فشار قرار داده تا تن به ابطال انتخابات دهند. برای عملی کردن چنین طرحی، اجلاسی توسط مركز «سايما» در جولای ۲۰۰۹ یعنی در تیرماه ۱۳۸۸ برگزار شد با عنوان «نقش رسانههاي نوين در دهمين انتخابات رياستجمهوري ايران».
🔸اما همه این طرح و برنامهها و صرف بودجههای میلیاردها دلاری، به فضل الهی و با درایت رهبری انقلاب و با به صحنه آمدن مردم انقلابی این مرز و بوم، فروپاشید و به هم ریخت. مردم با بصیرت مسلمان، پس از ۸ ماه تحمل و مدارا، در روز ۹ دیماه ۱۳۸۸، بهگونهای عاشورایی و حسینی به میدان آمدند و فتنهای دیگر علیه اسلام و انقلاب و ایران درهم پیچیدند. سخن آخر و کلام تمامکننده را رهبر معظم انقلاب فرمودند که:
🔻«... مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند.. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على(علیهالسّلام) را مىبیند...»
#دفتر_پژوهشهای_مؤسسه_کیهان
https://kayhan.ir/001Gjr
@Kayhan_online
در گفتوگو با امیرسرتیپ براتعلی غلامی بررسی شد
🔰 بازخوانی عملیات موفق پدافند ارتش در دفــاع مقــدس
👤 #عزیزالله_محمدی
🔻پرسش ابتدائی ما از «امیر، سرتیپ براتعلی غلامی» درخصوص توان دفاعی ایران در دوران دفاع مقدس و مقایسه آن با توان دفاعی فعلی بود که نکات قابل توجه و مصادیق عینی را با تمثیل قرار دادن حادثه سایت راداری سوباشی مطرح کردند:
🔸من میخواهم سوباشی را از ریشه اصلی تعریف کنم؛ در حدود دو یا سه ماه قبل از اینکه عملیات مرصاد انجام بشود؛ شهید ستاری من را به دفترشان خواستند. شغل من در آن زمان چه بود؟ من مدیر پدافند هوایی معاونت عملیاتی نهاجا بودم. تا آن زمان، یعنی شهید بابایی یک مدیریت عملیات داشت؛ معاونت عملیات یک مدیریت، که پدافند هم یک بخش کوچکی از آن بود؛ ولی شهید بابایی آمدند مدیریت عملیات را دو بخش جدا یعنی «آفند» و «پدافند» درست کردند که برای آفند شهید اردستانی و برای پدافند، من را گذاشتند.
🔸آنجا در ضمن اینکه من مدیر پدافند معاونت عملیات بودم، فرمانده قرارگاه فجر هم بودم. شما هم الان باید بدانید که قرارگاه فجر چه هست. در طول جنگ ما یک قرارگاه داشتیم به نام «قرارگاه رعد» شهید بابایی قبل از شهادتشان با وجود اینکه همه ناراضی بودند و البته هم من و هم شهید اردستانی هم ناراضی بودیم؛ اصرار کردند این قرارگاه را دو بخش جدا ازهم درست کنند؛ یک بخش آفند یک بخش پدافندکه پدافند به نام «قرارگاه فجر» شد و بنده مسئول آن بودم و قسمت آفند به نام «قرارگاه کوثر» که شهید اردستانی مسئول بود.
🔸نمیدانم ایشان منظورشان چه بود و چرا اینکار را کردند؛ یکی اینکه قبل از اینکه شهید بشوند مدیریت پدافند در معاونت عملیاتی نیرو هوایی تشکیل دادند و یکی هم قرارگاه را به دو بخش جدا از هم تبدیل کردند که در آن مقطع من، هم مدیر پدافند بودم و هم فرمانده قرارگاه فجر.