eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس.
113 دنبال‌کننده
11 عکس
0 ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
علی جمالو مشهد و قم مقدس: عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس. https://eitaa.com/saralahmashhadvqom
ای پسر مرتضی یا حسن بن علی ای شرف اولیا یا حسن بن علی آمده ای در جهان از کرم کبریا نیمه ماه خدا یا حسن بن علی زمقدمت ای گل گلشن آل علی مدینه شد با صفا یا حسن بن علی در شب میلاد تو در همه جای جهان جشن شعف شد به پا یا حسن بن علی تو را ز لطف و کرم به حیدر و فاطمه خدا نموده عطا یا حسن بن علی ز گلشن حیدری در بغل کوثری ای گل باغ ولا یا حسن ابن علی نور خدای جلی هستی مولا علی سبط نبی خدا یا حسن ابن علی زینت جدو ابی برادر زینبی عزیز خیرالنسا یا حسن بن علی بعد علی مقتدا بر همه گان رهنما امام دوم ما یا حسن بن علی نور خدایی ودود بر تو و آلت درود پورشه اولیا یا حسن بن علی جود و کرم ذره‌ای از کرم و جود توست کریم آل عبا یا حسن بن علی حاتم طایی بود سایل درگاه تو منشأ جود و سخا یا حسن بن علی اگر رهایم کنی ز خود جدایم کنی گو بروم در کجا یا حسن بن علی دل شده آباد تو کرده دلم یاد تو به لب بود این نوا یا حسن بن علی دردم دوا می شود هر گره وا می شود به یک نگاه شما یا حسن بن علی من ز گنه خسته ام دل به شما بسته ام نگه به رویم نما یا حسن بن علی دست تهی آمدم سایل کویت شدم حضرت مشکل گشا یا حسن بن علی بقیع تو بهشتم مهر تو در سرشتم به دیده نور و ضیا یا حسن بن علی به دردها طبیبی به شیعیان حبیبی شافع روز جزا یا حسن بن علی به درد من دوایی نما به من دعایی نوکرت هستم رضا یا حسن بن علی
چقدر تشنگی لحظه افطار خوش است چقدر عرض ادب ساحت دلدار خوش است سحر و نم نم باران و کمی حال دعا اگر آن لحظه شود موعد دیدار خوش است سر لیلی بنویسید سلامت بادا سر مجنون بنویسید روی دار خوش است درد اگر از غم هجران تو باشد بهتر و به درمان نرسد عاشق بیمار خوش است به سلامی به کلامی نفس غمگینی گفتن از خشکی لب های رخ یار خوش است دم افطار چقدر بغض گلو گیر من است اصلا آن لحظه فقط ذکر علمدار خوش است به همان دست علم گیر و همان مشک تهی روز محشر اگر او هست خریدار خوش است به همان خواهر مظلومه که آهش میگفت دیدن اهل حرم بر سر بازار خوش است به تلظی علی اصغر ارباب قسم... روزی کرب و بلا دست علمدار خوش است .........یاسر_مسافر..........
باز به من راه سخن باز شد نای دلم زمزمه پرداز شد روزه ام ،اما زمدیح حسن یکسره قندست مرا در دهن مرغ دلم نغمه خوش ساز کرد تا حرم گمشده پرواز کرد نیمه مهی کرده دلم اعتکاف تاکه کنم گرد جمالش طواف شهر نبی طور تجلا شده غرق شعف خانه مولا شده بهر علی نور بصر آمده فاطمه را نیز پسر آمده شمس نقاب از رخ خود وا نمود تا که نگه بر مه زهرا نمود قوس و قزح طاق دو ابروی او بست زمین سلسله موی او شمه ای ازنور رخش مهر و ماه جمله گدایان درش شیخ و شاه خیل ملک ساقی میخانه اش عالمیان مست ز پیمانه اش حضرت جبریل بود مست او روزی میکال بود دست او با ملک الموت اگر مرگ ماست زندگی او به کف مجتبی ست هست کریمان همه از هست اوست بعد خدا رزق همه دست اوست حاتم طائی به سر خوان او حضرت داوود غزل خوان او صد چو کلیم آمده بر درگهش صد چو خلیل اند به قربانگهش یوسف کنعان شده آواره اش دست مسیحاست به گهواره اش کیست حسن یوسف اهل ولاست کیست حسن بانی کرببلاست کیست حسن معنی حبل المتین مرشد و پیر مه ام البنین کیست حسن ثانی پیغمبر است ثانی او نیز علی اکبر است کیست حسن محرم اسرار مام بعد علی حضرت دوم امام کیست حسن نیست بجز یک کلام حضرت زهراست علیها سلام ........یاسر_رحمانی........
در جود و کرم دست خدا هست حسن دست همه را وقت عطا بست حسن نوميد نگردد کسي از درگه او زيرا که کريم اهل بيت است حسن  ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ بر ماه تمام ماه رحمت صلوات بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات در سفره ي ماه رمضان فيض حَسن بخشيده به عرش و فرش ، نعمت ، صلوات  ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ امشب ز سما نور خدا مي آيد سر منشاء احسان و عطا مي آيد در دهر تمام شيعيان مسرورند زيرا که امام مجتبي مي آيد
نور خدا نخله ى سینا، حسن هوش ربا، از دل موسى حسن نغمه ى داوود از او پر ز شور راز شفا بخشى عیسى حسن داد سلامش، ز ادب چون خلیل كرد سلام آتش او را حسن نوگل و ریحانه ى ختم رسل شاخه ى پر سایه ى طوبى حسن یاسمن سرو قد سبز پوش سیم تن گلرخ زیبا حسن بنده ى محبوب خدا مجتبى روشنى دیده ى زهرا حسن در صفت جود یدالله را آیت كبرى، ید بیضا حسن شاه جوانان بهشت برین سبط نبى فاطمه سیما حسن كفه ى شاهین ترازوى عشق هست حسین بن على با حسن هر دو به عرش عظمت گوشوار سرخ حسین آمد و خضرا حسن هر دو یكى، هر دو نكوتر ز خوب چون حسنین اند دو همتا حسن تا نشود این یك از آن، اشتباه یاء حسین است در اینجا حسن گر نبود كوچكى سن و سال نام حسین است به معنى حسن فرق حسین است و حسن حرف یاء این حسن است، آن دگرى یا حسن من كه «حسان» این همه دارم گناه كیست پناهم دهد الا حسن   .......حبیب_الله_چایچیان (حسان)......
مسير عشقبازان سوي يار است زمين عشقبازي کوي يار است به هر جان بنگري بيني خدا را که دائم در تجلي روي يار است اگر دعوت شدي در اين ضيافت ز يمن مقدم نيکوي يار است شب قدري که قرآن گشته نازل همه قدرش ز عطر بوي يار است اگر دلها در اين شبها خدايي است بدان ماه مبارک مجتبايي است ***** حسن سرمايه ي زهرا و حيدر مبارک سوره ي قرآن داور دليل برکت نسل محمد حسن زيباترين تفسير کوثر پس از جد و اب و ام، مجتبي هست براي چهارده معصوم، سرور ز يا محسن اگر حاجت بخواهي قسم بر او بده، با ديده ي تر بود نزد خدايش آبرو دار به نام او گنه از دوش بردار ***** خدا را شکر نامت بر لب ماست که نام تو صفاي مکتب ماست حسينت بر تو ما را رهنمون است رسيدن بر تو اوج مذهب ماست اگر اهل مناجات خدايي نگاه تو صفاي هر شب ماست نه که امشب، تمام عمر سوگند حسن جان يا حسن جان يارب ماست دو چشمت از گدا خسته نباشد درت بر سائلان بسته نباشد ***** نبي هنگام ديدار تو، مدهوش که ديدار تو از سر مي برد هوش بدي ديگران و خوبي خود کني با حُسن خلق خود فراموش ادب سازي کني، در کودکي هم به نزد مرتضي هستي تو خاموش بود عمري که از زهرا بخواهيم کند ما را به راه تو کفن پوش اگر از نام ثاراله مستيم رهين لطف و احسان تو هستيم ***** تو قرآن کريم و راستيني خداوند کرم روي زميني تمام سوره ي المؤمنوني که فرزند اميرالمؤمنيني ز تو کم خواستن نوعي گناه است تو دست باز رب العالميني تو آني که بدون شک بگويم حسين و کربلا مي آفريني تو با صلحي که اندر کوفه کردي  مسير عشق را مکشوفه کردي ***** الا اي که به هر دوران غريبي نشان تو بود، جانان غريبي معاويه تو را بهتر شناسد  که تو در لشگر ياران غريبي زيارتنامه هم حتي نداري قسم بر تربت ويران غريبي امام دوم خانه نشيني ز نامردي نامردان غريبي تو کودک بودي و غربت کشيدي تو مادر را به خاک کوچه ديدي .........جواد_حیدری.........
ای ماه آسمانیِ ماه خدا! حسن  خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن  روز نخست نقش جمال تو را کشید  نقاش حسن با قلم ابتدا حسن  از شرم آفتاب رخت خفت آفتاب  در پشت کوه‌ها و پس ابرها حسن  ترسم از این که عقل، خدا خوانَدَت به جهل  از بس که دیده در تو جمال خدا حسن   از کائنات نغمۀ آمین شود بلند  دست تو تا بلند شود بر دعا حسن   افکنده گل صحیفۀ حسنت چو باغ گل  از بوسه‌های پشت هم مصطفا حسن   روح نبی، روان علی، قلب فاطمه  گیرد به یک اشارۀ چشمت صفا حسن   از صد هزار فیض مسیحا نکوتر است  دردی که با دعای تو گردد دوا حسن  باب تو باب حاجت ارباب حاجت است  ای عالمی به کوی تو حاجت روا حسن  جسم مسیح نه که روان مسیح هم  می‌گیرد از تبسم گرمت شفا، حسن  گر قاسمت به عرصۀ محشر قدم نهد  بهر نجات خلق کند اکتفا حسن  گویی که از لب تو عسل خورده مصطفی  از بس که داده بوسه دهان تو را حسن  یک جلوه از فروغ تو ماه است و آفتاب  یک صحنه از بقیع تو ارض و سما حسن  وقتی که جای دست خدا می‌شوی سوار  حیف است پا نهی به سر چشم ما حسن  باید رسول و حیدر و زهرا شوند گوش  تا ذات حق برای تو گوید ثنا حسن  باید نبی زیارت حُسن تو را کند  در لاله‌زار وحی به صبح و مسا حسن  زوار توست جان و رواقت بهشت دل  بالله بوَد مدینۀ تو قلبها حسن  گنجد چگونه عرش به یک گوشۀ بقیع؟  ای گوشه‌ای ز خاک تو عرش عُلا حسن   روزی که نیست روز تو باشد کدام روز؟  جایی که نیست خاک تو باشد کجا؟ حسن  صلح تو کرد روز معاویّه را سیاه  صبر تو داد دین خدا را بقا حسن  از بامداد اول خلقت تو بوده‌ای  بنیانگذار نهضت کرب و بلا حسن   آل نبی تمام کریمند و تو شدی  مشهور در کرامت و لطف و عطا حسن  خلقند میهمان و تویی میزبان خلق  ملک وجود آمده مهمان سرا حسن  عمری اگر که بند ز بندم جدا کنند  حاشا که لحظه‌ای ز تو گردم جدا حسن  وهابیان به زائر تو راه بسته‌اند  سد می‌کشند دور مزار تو، یا حسن   بیچاره‌های کوردل پست، غافلند  دارالزیارۀ تو بوَد قلب ما حسن  دشمن چو دید خُلق خوشت را به خنده گفت:  غیر از تو کیست صاحب خلق خدا؟ حسن  سوگند می‌خورم به خدا نیست ناامید  هر کس که آورد به تو روی رجا حسن   دست بریدۀ پسر کوچکت بس است  در حشر بر نجات همه ماسوا، حسن   هر گوشه روز حشر، دراز است سوی تو  دست هزار «میثم» بی دست و پا حسن .........میثم_سازگار...........
تركيب بند ولادت امام حسن بن علی علیه السلام حرف دل باز زاشک قلمم جاری شد ساقی آمد ز ره و موسم میخواری شد همه بتها به سجود بت من افتادند تاازآن چهره ناز پرده برداری شد چشم چرخاند ونگاهش همه دلها راکشت غمزه تیردوچشمش به دلم کاری شد شدزعطر سرزلفش همه عالم مست گویی عالم همه جادکه عطاری شد باشیوع خبرخال سیاه دولبش عشق او روی زمین باعث بیماری شد نمی از کنج لبش نیمه ماه رمضان طعم شیرینی هرسفره افطاری شد شب عشق است فضاسبز به رنگ چمن است درمدینه همه جاصحبت نام حسن است آمدی و دل زهراشده است شادزتو آمدی خانه حیدرشده آباد زتو دل مادر دلبابا دل هرمنتظری ازکمندغم و اندوه شد آزاد زتو نوه اول پیغمبرآخرحسنی که به قرآن نموده است خدایاد زتو خاکبوسی وگدایی توباشد باما روزمحشر به گدایان ره امدادزتو توکریم بن کریمی و همه میگیرند رزق دوعالمشان راشب میلادزتو آمدی سحر حسودان شده باطل امشب پای گهواره توریخته صددل امشب آنقدر خوش سخن و خوش نفس وخوش سیری که زبان زد شده ای بین نژادبشری خواستم ماه بخوانم رخ زیبای تورا دیدم از قرص قمر توبه خداماه تری کوچه بندآمده برخیز سوی خانه برو شده ای باعث حیرانی هررهگذری دستگیری وکرامت بخداپیشه توست یار هر مانده درراه میان سفری سگ هم ازسفره تو روزی خود میگیرد این بعیداست که ماراتوزخاطرببری همه دارایی خودرازکرامت دادی که دگرنیست زآوازه حاتم خبری سید سبزقبا.نور سرشتی بخدا سید خیل جوانان بهشتی بخدا هیچکس ازسرکوی تونرفته نومید خصم هم برکرمت هیچ ندارد تردید اولین میوه باغ علی و فاطمه ای که زیمن قدمت چرخ ولایت چرخید لولو آیه قرآن تویی ای زیبارو که خدا ازتو واز نسل توکرده تمجید همه ابعادتووزندگیت درغربت میدرخشد به دل شیعه شبیه خورشید تیغ شمشیرتو درجنگ جمل چون طوفان لشکر آ ن زن بی اصل و نسب راپاشید باعث عزت اسلام شدی باحکمت صلح کردی نشود فتنه دوران تشدید بعدحیدر توامام همه عالم هستی وحسین ابن علی ازتونمایدتقلید باسرانگشت توکعبه رود ازجابالا پای درس توسرافرز جهان شد سقا اذن حق بودکه توسیدو مولاباشی تشنگان رمضان رایم ودریا باشی میکنی زنده به یک چشم هزاران عیسی کم مقامی است بگویم تو مسیحاباشی گرنداند کسی وخاک مزارت بیند به خیالش نرسد شاهی و آقاباشی زخم دشنام شنیدی و بغل واکردی تاچه حدی تو دگراهل مداراباشی موسفیدی به جوانی به سراغت آمد ازغم یارتو حق داری اگرتاباشی توفقط آمده ای غصه وغم رابخری وسط کوچه غم محرم زهراباشی پس بمان و همه جا دور وبر مادرباش وسط کوچه اگرشدسپرمادرباش ..........مجتبي_صمدي_شهاب..........
هدیه به امام حسن مجتبی صلوات سرود میلاد امام حسن رسید از سر کویت خبرها به دنباله نگاه تو نظرها شنیدم که فرزانه ای می گفت داره ذکر تو خیلی اثرها کشته مرده ی تو هستم حسن جانم از می عشق تو مستم حسن جانم ممنونم گرفتی دستم حسن جانم حسن جانم مولا یا حسن جانم سر کوی تو اقا نشستم دلم رو گرفتم توی دستم اگه کفر نباشه این و می گم که آی دنیا من حسن پرستم قدو قامتت قیامت حسن جانم صاحب دست کرامت حسن جانم دل من خرده به نا مت حسن جانم حسن جانم. مولا یا حسن جانم سرو پا ملاحتی تو اقا وباب استجابتی تو اقا بده عیدی به نوکرات امشب صله یک زیارتی تو اقا قسمت می دم به زهرا حسن جانم ببرم من و تو اقا حسن جانم کربلا با هیتی ها حسن جانم .........رضا نصابی..........
علیه السلام یا رب از این فعل کمم، اخلاص و قربت را نگیر هر چیز می گیری بگیر اما حلاوت را نگیر چیزی ندارم آورم بر محضرت جز چشم تر از آسمان دیده ام باران رحمت را نگیر مشغول دنیا شد دلم با غفلت از "یَومُ النّشور" از خاطرِ آشفته ام یاد قیامت را نگیر یک عمر با سرپیچی ام بیچاره و رسوا شدم شرمنده ام یا سیدی از من اطاعت را نگیر خیلی سرِ این بی حیا بودن تو را آزرده ام جان علی دیگر بیا از من نجابت را نگیر تازه به این ماه علی خو کرده ام ای ذوالکرم دارد به پایان می رسد، ماه ضیافت را نگیر من هر چه بد باشم، علی دارم، نجف دارم، خوشم جانم بگیر و در عوض حب ولایت را نگیر دیدی نشد هم آخرش بوسه به شش گوشه زنم؟! باشد... از این هجران زده بوسه به تربت نگیر نان شب این سفره هم شد گریه بر داغ "حسین" لطفی کن و از سفره ام این نان هیئت را نگیر مست مناجات است او، ای نیزه دار بی حیا از حنجر خشکیده اش صوت و فصاحت را نگیر زهرا مکرر با وضو شانه به مویش میزده ناپاک زاده شرم کن، گیسوی حضرت را نگیر چیزی نمانده از تن و عمامه و خود و زره ای ساربان، بس کن برو، دنبال غارت را نگیر .........محمد_جواد_شیرازی ........