#زمینه #نوحه #زمزمه #شب_۲۱ #امام_علی_علیه_السلام 🏴بند ۱ کوچه های، کوفه بویِ، غم گرفته آسمان را ، ابری از ماتم گرفته یارب ، از سما آید ندا یارب ، قد قتل المرتضی یارب ، شد دو تا فرق سر او یارب ، مقتدای ما همه یارب ، رفته سوی فاطمه یارب ، گشته خونین بستر او ( مولا ، یا امیرالمومنین ۳ ) ۲ 🏴بند ۲ زینب او ، سوزد از غم ، همچو یک شمع بستر خونین بابا ، می کند جمع یارب ، داغ زهرا زنده شد یارب ، نام اک پاینده شد یارب ، کوفه شد هم چون مدینه یارب ، کوفه چون غمخانه شد یارب ، عالمی ویرانه شد یارب ، وایِ دل از سوز سینه ( مولا ، یا امیر المومنین ۳ ) ۲ 🏴بند ۳ چون روا ، شد آرزویِ ، قلب مولا پر کشد از ، کوفه ی غم ، سوی زهرا مولا ، اولین مظلوم علی مولا ، ای ز حق محروم علی مولا ، یا علی ای مقتدایم مولا ، خون گرفته روی تو مولا ، جان دهم بر کوی تو مولا ، جان فدایت می نمایم ( مولا ، یا امیر المومنین ۳ ) ۲ #شعر_سبک #محمد_مبشری

#زمینه #نوحه #زمزمه #شب۲۳ #امام_علی_علیه_السلام 🏴بند ۱ بعد حیدر ، کوفه دیگر ، بی صفا شد شهر کوفه ، خالی از مهر و وفا شد خاموش ، خانه ی دلبر شده مدهوش ، دختر حیدر شده در گوش ، پر شده آوای ناله حیدر ، رفت و دل پر خون شده دیگر ، مجتبی محزون شده پرپر ، گشته باغ یاس و لاله ( مولا ، یا امیر المومنین ۳ ) ۲ 🏴بند ۲ عاقبت غم های حیدر ، خاتمه شد رفته جنت ، میهمانِ ، فاطمه شد تنها ، کعبه ی آمال او زهرا ، آمد استقبال او مولا ، سوی محسن پر گشوده هر لب ، از غمش نالان شده زینب ، از عزا گریان شده هر شب ، تا سحر نجوا نموده ( مولا ، یا امیر المومنین ۳ ) ۲ 🏴بند ۳ شد بهشتِ ، آسمان نزد پیمبر محفل دیدار آن دو یار دلبر او از ، پهلوی شکسته اش این از ، فرق خون نشسته اش گویند ، با هم از غم های دیروز مولا ، پرسد از کوچه ی غم زهرا ، گوید از ضرب ستم گویند ، هر دو از اندوه جانسوز ( مولا ، یا امیر المومنین ۳ ) ۲ #شعر_سبک #محمد_مبشری

#زمینه #نوحه #زمزمه #امام_علی_علیه_السلام #شب_۱۹ 🏴بند ۱ سَرور دین ، کشته ی دین خدا شد عاقبت از ، ضربه ای حاجت روا شد حیدر - لحظه ی ذکر نماز حیدر - لحظه ی راز و نیاز حیدر - فرقش از کینه شکسته مولا - در ره دین خدا مولا - کرده جانش را فدا مولا - بر جبینش خون نشسته ( حیدر - یا امیرالمومنین ۳ ) ۲ 🏴بند ۲ رو به قبله ، شد تن مولود کعبه روح کعبه ، رفته تا معبود کعبه یارب - جام غم سر می کشد یارب - سوی تو پر می کشد یارب - آمده تا آسمان ها زهرا - در جنان چشم انتظار زهرا - منتظر بر وصل یار زهرا - بی قرار روی مولا ( حیدر - یا امیر المومنین ۳ ) ۲ 🏴بند ۳ مرتضی در ، بستر خون ، چهره گلگون در کنارش ، زینب او ، گشته محزون وای از - سوز احوال علی وای از - غربت آل علی وای از - ناله ی زیر لب او وای از - چاه تنهایی او وای از - قلب شیدایی او وای از - بی کسی زینب او ( حیدر - یا امیرالمومنین ۳ ) ۲ #شعر_سبک #محمد_مبشری

#نوحه #زمینه #امام_علی_علیه_السلام #شب_۱۹ سینه ی آسمان ، پر شد از آه و درد و غم با دل مرتضی ، قامت کوفه گشته خم با دلی خون و دیده تر می کند بر سما نظر گوید امشب خدا مرا دیگر از این زمین ببر « واغریبا واویلتا » پیر مردی غریب ، پای افطار دختری با نگاهی عجیب ، می کند یاد همسری سفره ای ساده ، بی ریا قطعه ای نان ، کمی نمک لحظه ای کم نکرده از خاطرات غم فدک « واغریبا واویلتا » از در خانه تا ، قتلگه می رود علی نیمه شب زائر ، فاطمه می شود علی شعله زد جبرییل حق بر دل زینب و حسن تیغ مسموم کینه خورد روی راس اباالحسن « واغریبا واویلتا » #محمد_مبشری

#نوحه #زمینه #امام_علی_علیه_السلام #شب_۲۱ بستری یار من ، نور قلب شکسته ام دیده وا کن ببین ، در کنارت نشسته ام صحن چشمان من پر آب سقف امید من خراب التماس مرا ببین بر سوالم بده جواب « واغریبا واویلتا » پشت خانه پر از ، کاسه ی شیر کودکان تشنه ی دست تو ، کن نوازش ای آسمان کوچه ها منتظر که تو نان و خرما بیاوری بر یتیمان کوفیان هم پدر هم که مادری « واغریبا واویلتا » خیمه زد بغض غم ، با نوای طبیب تو گوئیا می شود ، بسته چشم غریب تو در وصیت به مجتبی گفتی از شاه کربلا گفتی از دست بسته در کوفه و شام پر بلا « واغریبا واویلتا » #محمد_مبشری

#نوحه #زمینه #امام_علی_علیه_السلام #شب_۲۱ بستری یار من ، نور قلب شکسته ام دیده وا کن ببین ، در کنارت نشسته ام صحن چشمان من پر آب سقف امید من خراب التماس مرا ببین بر سوالم بده جواب « واغریبا واویلتا » پشت خانه پر از ، کاسه ی شیر کودکان تشنه ی دست تو ، کن نوازش ای آسمان کوچه ها منتظر که تو نان و خرما بیاوری بر یتیمان کوفیان هم پدر هم که مادری « واغریبا واویلتا » خیمه زد بغض غم ، با نوای طبیب تو گوئیا می شود ، بسته چشم غریب تو در وصیت به مجتبی گفتی از شاه کربلا گفتی از دست بسته در کوفه و شام پر بلا « واغریبا واویلتا » #محمد_مبشری

#زمینه #زمزمه #شور #حضرت_حمزه_علیه_السلام به سبک شب های جمعه شد مثله جسمت چو آیات قرآن ریزد سرشکم برایت عمو جان دیدم وجود چو گل پرپرت را نقش زمین غرق خون پیکرت را آه / که با تو چه کرده عدویم آه / که خون عقده شد در گلویم آمده درد و غم ها به سویم (ای، عمو جان عموجان عمو جان)۳ جسم تو خونین و قلبم شکسته بنگر که زهرا کنارت نشسته برخیز و بر غربتم کن نگاهی بی تو عمو جان ندارم سپاهی آه / ز داغت قدم شد کمانی آه / عدو میکند شادمانی از خوشی ها ندارم نشانی (ای، عمو جان عمو جان عمو جان)۳ ........محمد_مبشری........

#زمینه #زمزمه #شور #حضرت_عبدالعظیم_حسنی_علیه_السلام سبک شب های جمعه پر می زند این دلم تا حریمت دل بسته ام من به دست کریمت روزی مو از تو می گیرم به قرآن بحر کرامت، چو جدت حسن جان من دوامو می خوام از توآقا حاجتامو می خوام از توآقا کربلامو می خوام از توآقا (سیدی سیدی یابن الزهرا)۳ من عاشق تو می مونم همیشه از تو جدایی نمی شه نمی شه آقا می دونی یه عمره گداتم شب های جمعه توی کربلاتم من گدای تو هستم به والله دل به زلف تو بستم به والله خالیه هر دودستم به والله (سیدی سیدی یابن الزهرا)۳ ........محمد_مبشری........

#نوحه #زمینه #امام_صادق_علیه_السلام 🏴 بند ۱ سینه ای سوزان ، دیده ای گریان ، شد نصیب من ، ای مدینه ۲ شد روا حاجت ، از غم و محنت ، راحتم کردی ، زهر کینه ( غربتم باشد ، میراث حیدر جان سپارم از ، اندوه دلبر قاتل من شد ، داغ مادر ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ 🏴 بند ۲ دشمنم آمد ، آتشی زد بر ، خانه ام همچون ، بیت زهرا ۲ مادرا بنگر ، نور عین تو ، در مدینه ات ، مانده تنها ( زد عدو آتش ، بر درب خانه خانه از مادر ، دارد نشانه داغ زهرا شد ، جاودانه ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ 🏴 بند ۳ یک مدینه غم ، غصه و ماتم ، در دلم دارم ، مادر من ۲ از تو می خواهم ، تا بیایی تو ، لحظه ی آخر ، در بر من ( ذکر یا زهرا ، روی لبانم نام او باشد ، آرام جانم بر سرم آی اِی ، مهربانم ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ #محمد_مبشری

#نوحه #زمینه #امام_صادق_علیه_السلام ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🏴 بند ۱ سینه ای سوزان ، دیده ای گریان ، شد نصیب من ، ای مدینه ۲ شد روا حاجت ، از غم و محنت ، راحتم کردی ، زهر کینه ( غربتم باشد ، میراث حیدر جان سپارم از ، اندوه دلبر قاتل من شد ، داغ مادر ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🏴 بند ۲ دشمنم آمد ، آتشی زد بر ، خانه ام همچون ، بیت زهرا ۲ مادرا بنگر ، نور عین تو ، در مدینه ات ، مانده تنها ( زد عدو آتش ، بر درب خانه خانه از مادر ، دارد نشانه داغ زهرا شد ، جاودانه ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🏴 بند ۳ یک مدینه غم ، غصه و ماتم ، در دلم دارم ، مادر من ۲ از تو می خواهم ، تا بیایی تو ، لحظه ی آخر ، در بر من ( ذکر یا زهرا ، روی لبانم نام او باشد ، آرام جانم بر سرم آی اِی ، مهربانم ) ۲ ( یابن الزهرا ، یا مولا ، یابن الزهرا ، یا مولا ) ۲

سبک زمینه شهادت حضرت مسلم علیه السلام بند اول داره میگیره / نفسم حسین توی کوچه هام بی کسم حسین(۲) ظلمت شبه / بغضه تو گلوم در خونه ها بسته شد به روم(۲) نیا کوفه حسین کوفه خیلی بی وفاست منتظر واسه تو تیغ و تیر و نیزه هاست التماس میکنم سوی کربلا نرو نگران توام اینا میکُشن تورو(۲) هر جا هستی حالا برگرد چشمام شده دریا برگرد ای یوسف زهرا برگرد پسر عمو کوفه نیا (۳) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بند دوم میسوزه واست / دله خون جگر بی قرارته این چشای تر (۲) آشوبه دلم / چی میاد سرت زینبو نیار جان مادرت (۲) در کمین توئه شهر بی حیا نیا اینا نقشه دارن واسه معجرا نیا غرق نوحه شدم غرق شور و اضطراب بیگناهه نیا علی اصغر رباب (۲) فکرِ کوفی فکرِ جنگه وعده هاشون با نیرنگه استقبالِ تو با سنگه پسر عمو کوفه نیا (۳) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ بند سوم شد بهار این / عمر من خزون روضه میخونه برات آسمون(۲) دم آخرم / اَیُّهاَ الامام تشنه لب به تو میکنم سلام (۲) لحظاتی دیگه قربونیت فدا میشه فدای سر تو سر من جدا میشه رو دارُالعِماره میخونم شکسته بال خداحافظِ تو مسلمت رو کن حلال(۲) آقا خیلی تنها شدم خسته ازین دنیا شدم شرمنده ی زهرا شدم پسر عمو کوفه نیا (۳) #علی_اصغر_رفیعی #شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام #زمینه

سبک زمینه شهادت حضرت مسلم علیه السلام بند اول میمیرم از غمت آقا‌ دیگه شدم تک و تنها شب و روزم شده گریه کوفه نیا گل زهرا تموم حرفاشون دروغه بازار نیزه ها شلوغه پسر عمو خدانگهدار خورشید عمرم بی فروغه دارو ندار من/ تمومه کار من میکنم التماس / نیا قرار من از وطنت نیا / میکُشنت نیا دعوا میشه سر / پیرهنت نیا کوفه نیا حسین (۴) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بند دوم بالای دارالاِمارم واسه تو ابر بهارم دستمو این دم آخر به روی سینه میزارم میدم سلام به تو امیرم برای تو زبون میگیرم آواره میشه زنو بچت الهی من برات بمیرم شد پاره این لبم / در تاب و در تبم فکر اسیری و / معجر زینبم ای شاه بی مثال /شدم شکسته بال شرمنده ی توام/ مسلمو کن حلال کوفه نیا حسین (۳) #علی_اصغر_رفیعی #شهادت_حضرت_مسلم_علیه_السلام #زمینه