مدح امام حسن مجتبی(ع)
دلم حرم شده امشب به احترام حسن
دوباره محتشمم کرده احتشام حسن
مجاهدی علوی مسلکم ، جهاد گرم
شعار دولت و دینم شده پیام حسن
شراب میچکد از کاسه ی غزل هایم
مرا به میکده ی عشق برده جام حسن
کبوتران وجودم به این امید خوش اند
که پر کشند دوباره به روی بام حسن
عجب اسیر عجیبی شده غزال دلم
بدون دام در این دشت گشته رام حسن
کریم آل عبا کرده ذوالکرام او را
که تا کرامت خود را زند به نام حسن
بدون گنبد و گلدسته مانده مرقد او
عجب امام غریبی ست این امام حسن
سلام میدهم از دور من به او هر روز
سلیم کرده زبان مرا سلام حسن
به شأن و رتبه ی صدها کلیم می نازم
اگر شوم سر یک سفره هم کلام حسن
قسم به حرمت باران قسم به پاکی ابر
مرام عاطفه می بارد از مرام حسن
هزار مرتبه در شهر درد میمردم
اگر نبود در این شهر التیام حسن
حسین دار و ندار من است اما من
گدای کوی ابوالفضلم و غلام حسن
به روی لوح دلت باز«#قاسمی»بنویس
تمام بود و نبودم فدای نام حسن
..........قاسمی_اردبیلی..........